eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41.1هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
کشته منو دلشوره راه من ازت دوره تو به من حواست هست ولی چشم من کوره تو چقده آقایی نفس مسیحایی یه خواهش ازت دارم نذاری برم جایی همیشه توی اوج سختی بهم یه راه چاره دادی مرده بودم ولی به قلبم زندگی دوباره دادی آقام آقام آقام حسین جان ... یه دل گرفتار و روزای رو تکرارو نکنه زبونم لال دیگه نمیخواهی ما رو بدون تو حیرونم نباشی نمیمونم همیشه پناهم باش الهی فدات جونم رفیق روزگار سختی که زندگیمو از تو دارم همیشه گفتم آرزومه مادرمو حرم بیارم آقام آقام آقام حسین جان ... دل شده حرم لازم الهی بشم عازم صدقه سر آقا قمر بنی هاشم این روزا که هر باره یه گرهی تو کاره به خدا فقط چاره اش حرم علمداره با اینکه لایقت نبودم دست منو رها نکردی پشت و پناه نوکراتی خلاصه خیلی خیلی مردی آقام آقام آقام حسین جان ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
mohammad.hossein.hadadian-hala.oumadi(128).mp3
17.52M
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی حالا که نمیتونم بگم اومد بابام اومدی حالا اومدی ▣▦▣▦▣▦▣▦▣▦ حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی حالا که نمیتونم بگم بابا اومدی حالا اومدی ▣▦▣▦▣▦▣▦▣▦ از وقتی که رفتی من کارم به جز هق هق نیست دیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیست ▣▦▣▦▣▦▣▦▣▦ قدیم کجا الان کجا عمو کجا سنان کجا ⟣┈┈┈┈┈┉┉⊏•⊐┉┉┈┈┈┈┈⟢ 🎤کربلایی امیرحسین حدادیان
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سبک:صلّ الله علیک یا فاطمه... ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ با یــاد تو دل شـــد راهــیِ بقیــــع ، مـولا ســــویِ  تــو  کــــریـم  آل الله ای غمخـــوار حضـــرت زهــرا الله اکبــــر سبــط مصطــفی افتـاد از پا  از زهــر کینـه ها الله اکبـــــر  پـارهٔ جـگـــــر آتش می زد بر جان مجتبــیٰ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ یابن الزهــــرا آقـــا ، دسـت  بــا کَـــرَم داری عمـری ، ســـایه بر سـرم داری تــو  دلهــــای ما حـــرم  داری الحمـــدلله زیــر ســـایَه تیــم رامون داده زهرا تو روضه ها الحمـــدلله دُورِ سفـــره تـون حاجـات دلهـامون میــشه روا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ از این غـــربت گشتـــه خیمـــهٔ عــــزا بر پــا می خونه روضه بر این غمها از داغ تـو حضـــرت  زهــــرا سبـحان الله از نـالــهٔ ســـحر سبــحان الله  از آه  پر شــرر سبــحان الله از قلب زینب و سبــحان الله از پـارهٔ جگـــر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یاحسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ شاعر : رقیه سعیدی(کیمیا)
بسم رب الحسین(۱۶) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قـــافـلـــه ســــالار  کــرب و بـلا زینب شــکستــه قلبـــش از شـــام بلا زینب دختـــر زهـــرا و بــزم شـــراب ای وای خنـــدهٔ شامیهـــا داره عــذاب ای وای 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سنــگ جفـــا بـود و جســارت اَغیـــار کــوی یهــودیهــا ، گــذشتــن از بـازار وقتــی به دنبـــال قــافلــــه افتـــادن در وســـط بــازار هـلهــله ســـر دادن 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نگفتن این خــانوم ، داغ جــوون دیده گلشــــن آل الله ، فصــل خــزون دیده بــوده چهـــل منــزل همســـفرِ ســرها ســوزونــده قلبـــش رو داغ بــرادرها 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نگفتن این خانوم ، بند دل زهــراست نشـــونهٔ حیــــدر ، نایبـــهٔ طــاهاست شنیده دشـــنام و زخـــم زبـون زینب دیده حسینش رو غرقِ به خون زینب 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ منــزل زینب شــد گوشـــهٔ ویـــرونه برای این غــــربت ، خــرابه گـریـونه امــان از این شـام و مصیبت دیگـر امــان از این داغ ســه ســالهٔ پر پر 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه دختـــر نالان ، ســری به دامانش رسیده بود از راه ، چاره و درمانش رقیـــه زد داغـــی بر جگـــر زینــب نیمــهٔ شـب پــر زد همسفــر زینــب 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ :منم باید برم،،، دوباره اومـــده ، حـــال و هـــوای اربعیــن دارن مــیرن  ســـفـر ، مســـافرای اربعـــین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خوشــا به حالتون ،که زائــر حسین میشید میــرید به  کـربلا ، مســافر حسین  میشید بهشت و می بینید خــوش به سعادت شما سـلام  مـا  رو  هــم ، برســونید  بـه  کربلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نمی دونم   چـــرا ، دوباره  قســمتم   نشد دلم  شکستـه  چون ،  دوباره نوبتـــم نشد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه حرفایی تویِ ،دلای ما جامونده هاست چه حسرتی تویِ ،چشای خیس عاشقاست بازم  باید  بدیـــم ، آقا  سـلام  از  راه دور چـــرا زیـارتت   برای مـــا نمیشــه جــور 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همین که می بینم ، مســـافرای  جاده  رو دلای  عـاشـــــقِ  زائـــــرای   پیـــاده  رو منم دلم می خواد،بیام به صحن باصفات تو راه  اربعین ، جونمـو  می کنــم  فدات 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅
بسم رب الحسین(۱۷) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهـل روزه داداش تـو رو صـدا کردم ســرت به نِــی دیدم فقــط دعا کردم که تــا ببــینم باز کــرب و بــلای تو بپــا کنـــــم بــزمِ عـــزا بـــرای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمبـــارت مونده به دل،داداش،حسـرت دیدارت چــه غــــربتی داره کـــرب و بـلای تو خــواهــر گـریـونـت بشــه فـــدای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ پاشـو ببیـن ، زیـنب خمیـــده از داغت جون به لب خــــواهر رسیده از داغت سفید شده از غـم، مـوی ســرم داداش آتیـــش زده داغـت بـر جـگــرم داداش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ روی دلـم داداش یـه بغـض سنگــینـه دلخـوشـی من ایـــن پیــرهن خـونینه به غیــرِ پــــیراهن ، چیــزی نـدارم من ســرِ مــــزار تو هـــدیـــه بیـــارم من غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیــده ام امــا رقیـــه جــــا مــونده خــــرابه و داغــش دلم رو ســوزونده شبونه از بـس که تو رو صدا میکـــرد بـرای دیـدارت خــدا خــدا مـی کــــرد امــان از این غــربت (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه خــرابــه روشــن شــد ز نــور ثــارالله شــدی همــون شب در خـرابه مهمونش ســـرِ تو رو دید و به لب رسید جونـش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهــــل روزه اما دوباره عـاشـــور است توی دلـــم بازم کــرب و بــلا بر پاســت دوبــاره گـــودال و روضـــه و واویــلا بُنَـــیَّ می خــونـه مــادرمـــون زهــــرا غــریب مــادر وای (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۶/۲۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ