eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع شهادت امام حسن علیه السلام ای کریمانه‌ترین جلوه‌یِ معبود حسن همه‌یِ دلخوشیِ حضرتِ محمود حسن از غلامِ حَرمت فاطمه خشنود حسن ریشِ خصمِ تو خداوند دَهد دود حسن تو کریمی و منم نوکرِ دربستِ حرم نذرِ تو جانِ پدرْ مادر ُو عمرِ پسرم نفَسِ مادری و ضربه‌یِ قلبِ بابا پرچمِ سبز‌ِ تو تا صبحِ قیامت بالا ما جُوزامی و نشستی سرِ سفره با ما دستِ ما را تو همِه جوره گرفتی آقا شکرُلِلَّه همگی بر سرِ خوانِ حسنیم سائلِ دائمیِ روضه و نانِ حسنیم نانِتان قُوتِ شبَم نامِ شما وِردِ لبم یاحسین است دَم و یادِ حسن تاب‌وُتبم خادمی در حرمِ کوثر و شاهِ عربم من کجا و عَلمِ یار کجا؟! در عجبم نان‌خورِ سفره‌یِ تو آدم و عالم باشد روضه‌خوانِ صَفرت شاهِ محرّم باشد جگرت پاره شد و جانِ حرم غارت شد زار زد شاهِ کرم برگ وُ بَرم غارت شد تو زمین خوردی و نورِ بصرم غارت شد آخرِ روضه چه‌ها پایِ سرم غارت شد سخن از غارتِ انگشتر و معجر شده است حرفِ آب و عطش و مَشکِ برادر شده است کفنِ تو پُرِ تیر و بدنِ او پُرِ تیر عَلم افتاده زمین کودکِ خیمه بی‌شیر به پَر ُو بالِ حرم بود طناب و زنجیر ذکرِ هفتاد و دو سر نوحه‌یِ هشتاد اسیر کوفه و شامِ بلا مثلِ تنِ بی‌کفن است روضه‌یِ ندبه‌سراهایِ حرم یاحسن است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث شهادت امام حسن علیه‌السلام سلامْ حضرتِ باران سلامْ حضرتِ نور سلام سوره‌یِ رحمان سلام سنگِ صبور سلام چشمه‌یِ ایمان سلام کوهِ غرور سلامِ ما به سرایِ پر از غبارِ شما سلامِ ما به دلِ خون و داغدارِ شما کسی برایِ سفر بارِ خود نَبسته چرا؟! دوباره وقتِ زیارت دلم شکسته خدا چکیده اشک و رسیده به عرش دستِ دعا زیارت آمده‌ایم و حرم نمی‌بینیم نَه گنبدی نَه ضریحی عَلم نمی‌بینیم به تکّه‌سنگی اگر اِکتفا کنم بعدَش.... به گریه تکیه به دیوارها کنم بعدش.... دوباره مادرتان را صدا کنم بعدش.... به یادِ ضربه‌یِ سنگینِ دست می‌افتم میان کوچه چه شد؟!چه شکست؟! می‌افتم به گوشواره شبیهَم شکسته‌ام مادر شبیهِ چادرِ خاکی و خسته‌ام مادر همیشه گوشه‌یِ خانه نشسته‌ام مادر به یادِ کوچه‌یِ تنگ و هجومِ طوفانم عصایِ دستِ تو هستم اگر چه لرزانم شرارِ زهرِ جفا آرزویِ من بوده همیشه بغض و غمی در گلویِ من بوده تمامِ روضه‌یِ تو پیش رویِ من بوده صدایِ ضربه‌یِ سیلی به گوش من پیچید اگر چه تکیه به دیوار داد می‌لرزید حرم ندارد اگر بی‌حرم شدن خوب است همیشه سهمِ دل فاطمیه آشوب است وَ آخرین سخنم پیکری لگدکوب است تنی به رویِ زمین مانده پیرُهن رفته چقدر نیزه شکسته در این بدن رفته حرم اَسیر و اَمیرِ حرم کرم می‌کرد نگینِ خاتمِ او ساربان به چنگ آوَرد نشسته بر رویِ گُل رَدِّ پنجه‌یِ نامرد مدینه مثل حرم ندبه‌خوان و سوزان است نوایِ کرب و بلا رفته‌ها حسن جان است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه امام حسن علیه‌السلام حتّٰی سیاهی‌لشگرِ خوبی برایت نیستم داری هوایم را ولی مرغِ هوایت نیستم یک بینوایم در سرایت شرحِ حالم این نوا من با نوایت نینوایی بی‌نوایت نیستم شاهانه می‌گویم گدایِ خانه‌زادِ دلبرم هیچم ندارم نیستم وقتی گدایت نیستم حرفِ‌ دلِ این سینه‌زن بعد از دوماه این شد حسین در کربلا هم جز به یادِ مجتبایت نیستم از روضه‌یِ گودال هم این روضه‌اش سنگین‌تر است این کوچه پیرت کرده امّا من عصایت نیستم دیوار را می‌گیری و دست مرا وِل می‌کنی مادر مگر من مَحرمِ درد و عزایت نیستم یک تکّه از آویزه‌ات بر رویِ خاکِ کوچه‌هاست حیرانِ این کوچه نباشم مبتلایت نیستم باران که می‌بارد به یادِ ندبه‌هایت هستم و... باور نخواهم کرد مشمولِ دعایت نیستم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی شهادت امام رضا علیه السلام دَمِ آخر که چشمَش تار می‌شد جهان رویِ سرش آوار می‌شد میانِ حجره در می‌دید و دیوار فدک در روضه‌اش تکرار می‌شد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی امام حسن علیه السلام به دل دارد حسن داغی همیشه در آتش سوخت برگ و ساق و ریشه به دیواری که از سنگ است خورده.... پس از سیلی کسی با بار شیشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی شهادت حضرت رسول‌اللّه علیه‌ و آله و سلم الهی قلبِ پیغمبر نسوزد اگر می‌سوزد این‌دل در نسوزد الهی پیشِ چشمِ بچّه‌هایش میان شعله‌ها مادر نسوزد حسین ایمانی
«3» سخنان امام حسن مجتبی ع هنگام شهادت با امام حسین ع امام مجتبي (عليه السّلام) در حالي که در هر سرفه مقداري خون از حلق نازنينشان مي آمد فرمودند: اي برادر مي بيني که چگونه خون جگرم در طشت ريخته است، من مي شناسم کسي را که مرا به اين مصيبت و بلاء انداخته، اگر او را به تو معرّفي کنم تو با او چه خواهي کرد؟ حضرت ابي عبداللّه الحسين عرض کردند: من او را مي کشم. حضرت مجتبي (عليه السّلام) فرمودند:پس من هم او را تا آخر عمرم به تو معرّفي نخواهم کرد ولي آنچه را که به تو مي گويم بنويس و نگه دار. سپس فرمود: اين وصيّتنامه اي است که من به برادرم حسين بن علي (عليهما السّلام) مي گويم. او (حسن بن علي (عليه السّلام)) وصيّت مي کند در حالي که شهادت مي دهد که خدائي جز خداي يکتا نيست او يکي است و شريکي ندارد، وصيّت مي کند در حالي که عبادت مي نمايد خدا را حقّ عبادتش را او شريکي در مُلک ندارد، چون ذليل نمي شود، ياري براي او از ذلّت وجود ندارد. و او همه چيز را خلق کرده و همه چيز را اندازه گيري کرده و او اولي است که عبادت شود و احقّ است بر ديگران که تمجيد گردد کسي که او را اطاعت کند رشد خواهد کرد و کسي که او را معصيت کند اغوا خواهد بود و کسي که به سوي او برگردد هدايت خواهد شد. من وصيّت مي کنم به تو اي حسين درباره ي کساني که از اهل و اولاد من و اهل بيت خودت که بعد از من مي مانند اينکه از گناهکارانشان بگذري و نيکوکارانشان را قبول کني و براي آنها مانند پدر باشي و بدن مرا کنار قبر رسول اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) دفن کن چون من بدان خانه حقّ بيشتري از ديگران دارم. (پس از جملاتي مي فرمايد:) اگر عايشه نگذاشت که مرا در آن خانه دفن کنيد تو را قسم به خدا و به قرابت و رحمي که متّصل است به پيامبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) نگذاري قطره ي خوني ريخته شود تا آنکه من پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) را ببينم و آن حضرت را ازآنچه با من کرده اند خبر دهم و او را به قضاوت بنشانم. [3]. [3] بحارالانوار جلد 44 صفحه ي 151. https://eitaa.com/manbarmajma
امشب هواي غربت رخنه به سينه کرده آخر ماه صفر ياد مدينه کرده تو آسمون قلبم خدا خودش نوشته يه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته تو در رکاب حيدر دلير و بي نظيري براي تو همين بس تو بر حسين اميري کرامت الهي مي باره از نگاهت آسمونو سوزونده آتيش سوز و آهت دلت مي خواست هميشه به همراه برادر باشي به وقت پيري عصاي دست مادر اما يه روز تو کوچه ديدي قدش خميده روي زمين فتاده رنگ از رخش پريده ديدي عزيز طاها روي زمين نشسته اي واي ز ضرب سيلي گوشواره هاش شکسته وقتي که ياس حيدر مثل بنفشه ها شد براي تو مدينه يه پارچه کربلا شد شجر طور مادر وارث نور مادر تو ماجراي کوچه سنگ صبور مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
recording-20230912-101649.mp3
3.87M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهادت امام حسن علیه السلام کریمِ آلِ طاها کریمِ آلِ طاها یا حسنِ مجتبی کریمِ آلِ طاها یا وجیهاً عندالله کریمِ آلِ طاها اشفع لَنا عندالله کریمِ آلِ طاها مسمومِ زهرِ جفا کریمِ آلِ طاها امامِ شاهِ وفا کریمِ آلِ طاها در خانه‌ات غریبی کریمِ آلِ طاها سینه‌زنِ کربلا کریمِ آلِ طاها خونِ‌دل خوردی جانا کریمِ آلِ طاها کوچه را دیدی مولا کریمِ آلِ طاها تا خانه لرزیده در... کریمِ آلِ طاها دستِ تو دستِ زهرا کریمِ آلِ طاها به کوریِ دشمن‌ها کریمِ آلِ طاها حرمِ تو قلبِ ما کریمِ آلِ طاها یاقاسم یاعبداللّه کریمِ آلِ طاها شد نوایِ نینوا کریمِ آلِ طاها کریمِ آلِ طاها........‌ 🎤کربلایی حسین بابا نیا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام حسن و حضرت رسول علیهم السلام سبک مَرهم واسه چشم..... یه بغض سنگینه تویِ سینه‌َم زائری تو حرم نمی‌بینم فرشِ حرم گرد و غبار شمع و چراغ ستاره‌ها صحنِ کرم چه خلوته چه سوت و کوره این شبا باز به سرم زده بگم غریب شمایی یا‌رضا جانم‌حسن جانم‌حسن جانم‌حسن‌غریب‌ِمادر/۴/ خوب یادمه آقام کجا پیر شد روزی که روضه‌ها نفس‌گیر شد یادم میاد کوچه رو بست به رویِ ما یه بی‌حیا پیش چشام سیلی زد و .... گذاشت رویِ چادری پا یه تیکّه گوشواره‌یِ یاس مونده روخاکِ کوچه‌ها جانم... (حضرت رسول) مزد رسالتو می‌دَن مردم چند روز دیگه با آتیش و هیزم پشتِ درِ بیتِ ولا گُر می‌گیره شعله‌یِ کینه میخ در و ضربِ لگد چه می‌کنه با پر و سینه دستِ علی بسته می‌شه غلافی رو بازو می‌شینه وای مادرم وای مادرم وای مادرم آه و واویلا/۴
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هردم بخوان آیات جاری حسن را جود و سخا و بردباری حسن را در زیر قبه که دعاها مستجاب است کن آرزو خدمتگزاری حسن را این قبه خود یک عمر بین سینه دارد شوق بقیع و همجواری حسن را در کربلا موکب به موکب جلوه دادند یک گوشه ای از سفره‌داری حسن را در کربلا قاسم ضریح مجتبی شد بوسه بزن این یادگاری حسن را با ذکر "لا یوم کیومک" شرح دادند مرثیه‌خوانها بی قراری حسن را گودال بود و از تنی بیرون کشیدند پیراهن سبزِ بهاری حسن را یک تشنه در گودال "یا اُمّاه" میخواند برپا کند تا سوگواری حسن را در بین کوچه گوشواره درک کرده لحظه به لحظه شرمساری حسن را حوریه ای در بین کوچه گیر افتاد سیلی رقم زد جان سپاری حسن را @majmaozakerine
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین قربانچه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد چشمان غصّه دار فلک پر ستاره شد ناموس کبریا وسط کوچه های تنگ محصور یک شقی صفتِ بدقواره شد تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت کاره شد گفتند، گفت زود سند را بده به من گفتند، بعد از آن که ستم بی شماره شد باپنجه وسعت فدکش راوجب گرفت سیلی برای غصب فدک راه چاره شد گفتند مست بود و صدایی نمی شنید آنقدر زد که غنچه یاس اش عصاره شد پا زد که بارِ شیشه ی او را بیفکند اوّل نشد ولی چو لگد زد دوباره ، شد چادر به پای مادر سادات گیر کرد افتاد روی خاک و دلش پر شراره شد گفتند یک طرف زده سیلی ولی حسن پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین حدادیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ این همه زائر می بینم دلم می گیره دلم می گیره آقام حسن یدونه زائرم نداره نه گنبدِ طلا حتی علم نداره دلم میگیره حتی آقام شعر قدم قدم نداره قدم قدم با یه علم یه شب میریم تو صحن زیبای حسن! به زودی توو ، صحنِ آقام میریم یه مشایه با کلی سینه زن جانم حسن جانم حسن ..... تا چشمت افتاد ورودیه بابِ قبله تا اومدی سلام بدی یادِ حسن باش نه بابِ قبله ای داره نه حتی صحنی تموم میشد غریبی آقامون ای کاش تصورش کن توو باب قبله‌ی حسن وایسی ایشالا تصورش کن آروم آروم اشک می‌ریزی میری پایین پا تصورش کن دست ادب به سینه میگی سلام آقا سلام آقا که الان توو بقیع هستم دخیلم رو به باب القاسمت بستم حسن جانم بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه قرار ما تو صحن مادرت باشه حسن جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست منو دست حسین دادی حواسم نیست حسین جانم حسین جانم حسین جانم @majmaozakerine
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم زمزمه سالروزِ تخریبِ قبورِ بقیع سبک یه پیرهن..... مثلاً شده صحنِ تو مثلِ صحنِ گوهرشاد مثلاً بقیعِ تو هم داره پنجره‌ فولاد مثلاً شده روضه خوندن تو مدینه آزاد   مثلاً مثلاً یه گنبدِ طلا برات ساخته شیعه مثلاً یه شبِ دوشنبه غلامت بقیعه مثلاً دمِ زائرا یاعلی یا علیه   مثلاً مثلاً نمونده غباری رویِ قبرت آقا مثلاً  رو به گنبده کوچه‌یِ سینه‌زنها مثلاً می‌زنن به سینه و می‌گن یازهرا    مثلاً مثلاً تو از خونه رفتی با مادرت امّا مثلاً نبوده سرِ راهتون دشمن آقا مثلاً نخورده زمین پیشِ چشمِ تو زهرا  مثلاً حسن جان حسن‌جان حسن‌جان حسن‌جان حسن‌جان/۴/ مثلاً  رویِ چادری گرد و خاکی نبوده مثلاً ندیدی گلِ یاسِ مولا کبوده مثلاً دوتا دستِ مادر رو گوشواره بوده   مثلاً مثلاً تو گوشواره‌هایِ شکسته ندیدی مثلاً  به سلامت از کوچه خونه رسیدی مثلاً تو بی‌احترامی از هیچ کی ندیدی  مثلاً یه مادر زمین خورد و حالِ زمونه چه بد شد یه مادر   که تو کوچه‌ها چادرش هِی لگد شد یه مادر به تو تکیه زد ذکرش حیدر مدد شد یه مادر یه مادر اومد کربلا با قدی که خمیده یه مادر تمامیِ این روضه‌یِ سختو دیده یه مادر با چشماش می‌دید شمر چطور سر بریده حسین جان حسین جان حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان حسین‌جان /۴/
مهدی عبادی: مهدی عبادی: شام غریبان امام حسن مجتبی علیه السلام (آهنگ یخلوب عبّاسیم) ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ گل آنا یا زهرا سال عالمه غوغا ئولدی غریب اوغلون مظلوم حسن وای گل اوزون افغانه شام غریبانه ئولدی غریب اوغلون مظلوم حسن وای دیرم من ایوای مظلوم حسن ایوای مظلوم حسن ایوای مظلوم حسن وای 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 زهر کینه آلدی قرارینی الدن آنا دوشدی دیلدن حسن قارداشیم دیلده دردیم چوخدی بیر غمخواریم یوخدی یاندی قلبیم نیلیم آخور گوزیاشیم منی درده سالدی قراریمی آلدی ال اوزدی قاسمدن گیدوب دینجلدی گل اوزون غمخوار اول زینبه سن یار اول وای قارداشیم ایوای اولوب سوز باشیم 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 نچه ایل اوز دردین گیزلتدی بیزلردن آغلاردی گیزلیندن اورک داغلاردی کوچه ده نولموشدی اوگوندن سولموشدی دائم گوزیاشینی یوزه باغلاردی ایله مظلوم اولدی غریبانه ئولدی بیزی گوزدن آتدی بقیعده یاتدی سنه مهمان گلدی غملردن دینجلدی سنی یاد ایلردی دائم آغلاردی 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 بو مدینه شهری بیزه اولدی زندان جفا ایلوب عدوان اورکلر یاندی آناجان رحم ایتموب بو قوم بی ایمان ایدوبلر چوخ عصیان عجب دوراندی نجه تشییع اولدی اونون جسمی قبره ووروبلار یتمیش اوخ او گل جسمینه کفنی ایسلاندی قانیله بویاندی باخدی قارداشلاری یانوب اودلاندی 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 بش یاشیمدان یاندیم آنا درد وغمدن جفای دشمندن دوشدوم بلایه آناسیزلیق دردی باغری قان ایلردی یوخدی داخی طاقت بو ابتلایه فرقت پیغمبر غریبیِ حیدر هاموسی بیریانه بو غم بیر یانه (بیکَسم)قیل احسان زینب سنه قربان ایندیده گلمه سن، گل کربلایه التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سبک:صلّ الله علیک یا فاطمه... ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ با یــاد تو دل شـــد راهــیِ بقیــــع ، مـولا ســــویِ  تــو  کــــریـم  آل الله ای غمخـــوار حضـــرت زهــرا الله اکبــــر سبــط مصطــفی افتـاد از پا  از زهــر کینـه ها الله اکبـــــر  پـارهٔ جـگـــــر آتش می زد بر جان مجتبــیٰ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ یابن الزهــــرا آقـــا ، دسـت  بــا کَـــرَم داری عمـری ، ســـایه بر سـرم داری تــو  دلهــــای ما حـــرم  داری الحمـــدلله زیــر ســـایَه تیــم رامون داده زهرا تو روضه ها الحمـــدلله دُورِ سفـــره تـون حاجـات دلهـامون میــشه روا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ از این غـــربت گشتـــه خیمـــهٔ عــــزا بر پــا می خونه روضه بر این غمها از داغ تـو حضـــرت  زهــــرا سبـحان الله از نـالــهٔ ســـحر سبــحان الله  از آه  پر شــرر سبــحان الله از قلب زینب و سبــحان الله از پـارهٔ جگـــر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یاحسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ شاعر : رقیه سعیدی(کیمیا)
. ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها شاه غریب ، وارث صبر کریم ها‌ بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی زائر برای مظهر جود خدا شدی وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین آماده ی زیارت ایّام اربعین گریه کنی به دور حصارش نمانده است جز تو کسی کنار مزارش نمانده است حالا به روی خاک حریمش نشسته ای از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت از فرصت نبودن حیدر توان گرفت جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید روی کبود حوریه را در حجاب دید از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش وقتی که شد شهید جنایات همسرش با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل _مدح و مرثیه امام حسن مجتبی علیه السلام آنقَدَر اهلِ کرم شد   عَلمش را بخشید دِرَمَش را  خَدَمش را  حَشَمش را بخشید دست و دلبازیِ او شهره‌یِ آفاق شده هرچه که داشت به‌جز درد و غمَش را بخشید همه‌یِ نُه فَلک از آنِ حسن بود ولی .... به حسینی شدنِ ما حرمَش را بخشید وسطِ کوچه چه‌ها دید  خدا می‌داند روضه این است که مادر ثنَمَش را بخشید گم‌شد آویزه‌یِ یاسی که دَم از حیدر زد مادرم زیرِ لگد  بازدَمش را بخشید شد عصا شانه‌یِ لرزانِ حسن در کوچه چشم بارانی و آن قدِّ خَمَش را بخشید کاش می‌شد قلمی یا غزلی وقفَش حیف ندبه‌خوان شد حسن و محتشَمش را بخشید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام خواهر نبودی وقتِ تشییعش که‌ها بودند هم دوستان  هم دشمنانِ مرتضی بودند روزِ عجیبی بود  تابوتِ غریبی رفت چشمت نبیند بد  چه دیدم؟! بی‌حیا بودند طبقِ وصیت بی‌صدا بردیم او را حیف ...‌. امّا کمانداران  حسابی پرصدا بودند آرامشِ جانِ نبی دور از حریمش شد اهلِ مدینه شاهدِ این ماجرا بودند ما پایِ تابوتِ حسن نزدیکِ تن بودیم نزدیک‌تر از ما به پیکر تیرها بودند از چوبه‌یِ تابوت رد شد تیرها بد شد این تیرها بنیان‌گذارِ کربلا بودند این تیرها در علقمه غوغا به پا کردند دنبالِ مشکِ آب وُ چشمِ ماهِ ما بودند هر تیر که آمد به تیرِ دیگری چسبید اصلاً همه دنبالِ شیرِ نینوا بودند افتاد عَلم  در علقمه امّا همه دیدند که چشمهایِ هیز دنبالِ چه‌ها بودند داغِ برادر قاتلِ جانِ برادر شد خاکِ بقیع و کربلا ندبه‌سرا بودند  
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به نام آنکه تو را داده است نام حسن درود احسن الارباب من سلام حسن سلام بر برکات سپید سایه ی تو که نور داده به خورشید مستدام حسن سلام بر درجات زبرجدت که از او عقیق دست سلیمان گرفته بام حسن وجنات تو احمد مختار سکنات تو حیدر کرار حرم تو عرش خداوند است کرم تو بسیار در بسیار سر من را قبول کن آقا سر راهت سر مرا بردار ثانی حیدر حسن دلاور حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجیب نیست اگر خال هاشمی ات را شبانه روز کند کعبه استلام حسن فدای قامت بنده نواز تو که نماز به احترام قدت میکند قیام حسن قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست رکوع بی تو رکوعیست ناتمام حسن نور رویت جوهره ی توحید خاک راهت تاج سر خورشید ای فدای لطافت تو حسن که بجز حُسن کسی ز تو نشنید اسم تو تا که ریخت در گوشم قبله ام سوی مرقدت چرخید ثانی حیدر حسن دلاور حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به اتفاق برادر به حشر گر برسی به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن پیمبران متحیر به خوش میگویند بُوَد کدام حسین و بُوَد کدام حسن به خشت خشت ستون های عرش رب کریم نوشته با قلم حُسن یا امام حسن بوسه بر خاک پات خیرالعمل در مسیرت سر هزاران یل با علی مو نمیزنی آقا حیدری یا امیر جنگ جمل تو پیمبر تو حیدری حسنی زیر پایت فتاد لات و هبل ثانی حیدر حسن دل و دلبر حسن @majmazakerinee