_گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)...
درسراشیبی گودال حسین راکُشتند
دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند
پسر شیر خدا روی زمین افتاده
زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند
آخرین مرحله درگودی مقتل این بود
..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند
به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت
بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند
اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند
خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند
تنت افتادبدست خولی وشمروسنان
همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند
زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو
اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
ساقی آب آورت را پیش چشمان شما
یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند
يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو
لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند
همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست
خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند
_-آرمین غلامی(مجنون)
التماس دعا
اشعار ناب آئینے🔹
#امام_حسین#مرثیه_امام_حسین
نفس نفس زدنم را نظاره میکردند
جراحت بدنم را نظاره میکردند
لباس های مرادشمنی به غارت برد
که زخمهای تنم را نظاره میکردند
دویدم از پیِ مرکب .که دوره ام کردند
نحیف تر شدنم را نظاره میکردند
به روی سینه ی جای این اراذل نیست
غریبی وطنم را نظاره میکردند
زخنده های سنان آتشی به جان افتاد
و شعله های تنم را نظاره میکردند
ز تیزه ونیزه به روی زمین فتادم من
ندای واحَسَنم را نظاره میکردند
شبیه آن ودیوارو.کوچه می سوزم
عزای سوختنم را نظاره میکردند
فقط برای تو ودختران دلم میسوخت
به گوشه ای بدنم را نظاره میکردند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
-لینک جدید اشعارمجنون کرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شب جمعه
شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_اباعبدالله-
-لطمه زنی..حق شعر اداشود
کم دست وپادیگربزن ، تادق نکردم
گودال دیدی دم مزن، تادق نکردم
موهای نازتوبدست شمرافتاد
چیزی بگو ای بی کفن تا دِق نکردم
بارفتنت بیچاره کردی زینبت را
بامن بگو از پیرُهَن تادِق نکردم
دلداره من تنها شدن داغِ کمی نیست
همدردِ من شو ، جان من تا دِق نکردم
اَنداختی ازپا مرا؛ با این وداعت
بامن بمان قرآنِ من تادِق نکردم
بعداز توباخولی شودزینب گلاویز
لَب واکُن اِی آرامِ تَن تادق نکردم
گوال بود وشمربودو حنجر تو
حالم بپرس ای بی کفن تادِق نکردم
برسینه ات با،پانشسته شمرملعون
حرفی بگو، ای پاره تن ،تادِق نکردم
شاعر: #آرمین غلامی _(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_اباعبدالله الحسین
شب جمعه-مقتل
خونش چکید زمین؛ دانه دانه در گودال
عمرش به پایان میرسد پروانه در گودال
انگشترش در دست مانده در هجومی سخت
خون می چکد از صورتِ جانانه در گودال
شمروسنان با خاطری آسوده میگفتند
افتاده دیگر صید زخمیِ این میخانه در گودال
کاش و نبیند دخترش رویِ کبودش را
موی رقیه(س)شد بدون شانه؛ در گودال
سینه شکسته! نیزه خورده سخت بازویش
مجروح می پیچد به خود دردانه در گودال
درزیرخنجر عاشقانه از علی(ع) میگفت
جانِ دو عالم با غمی جانانه در گودال
یارب جوابِ «خنجرملعون » تبسم بود
از درد می لرزید نای چانه در گودال
دستان قاتل روی خنجر رفت ودیدم
شد دلخوشی هابادلم بیگانه؛ در گودال
شدازقفاباخنجری حنجر پرازخون
انگشتهایش شدبریده،دانه در گودال
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب جمعه
-اشعار_گودال
-اشعارلطمه زنی-حقش ادابشه
برسینه ات شمرلعین با،پا چه بدزد
آتش به قلب زینب تو،تا ابد زد
باچکمه اش مردک ، نشسته روی سینه
خنده به روی شاه ، از روی حسد زد
گودال بودو حنجرو دستی به خنجر
شمرلعین بادیدن تو،حرف بد زد
پایی زدوجسم تورا او واژگون کرد
با خنجرش بر سینه تو دست رد زد
بغض علی را داشت در دل شمرملعون
اوخنجرخودبرقفای توچه بد زد
افتاده قلب توحسین ازکار گویا
شدیکسره کارت، به جسمت با لگد زد
هر کس که دستش میرسید باسنگ میزد
خولی به جای هر که نیزه را نزد ، زد
نامردتر از این سنان هرگز ندیدم
سمت گلو،بانیزه اش نامرد بد زد
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
مراسم جشن ولادت حضرت زینب (س)درکرمانشاه
پنجشنبه۳/دی ماه/ساعت۳:۳۰عصر