#اشعار رجز خوانی_حضرت عباس_
من گدایم به دره صحن وسرای عباس
درسرم هست فقط حال وهوای عباس
سر ما وقدمت ای گل گلزار علی
شده ام نوکرقابل به دعای عباس
عرض قدرت نتوان کرد.در این کوی وفا
مات ومبهوتم ازاین شرم و حیای عباس
ای مراد دل ما سلطنت ازآن شماست
نوکری بی سر و پا یم به سرای عباس
هر که شد نوکر این خانه پشیمان نشود
سله اش تذکرهی کرب و بلای عباس
_آرمین غلامی(مجنو ن کرمانشاهی)
درگاه اشعارناب آئینی ومقاتل
__________________________
_کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
_میلاد حضرت عباس(ع)
ای کشتی نجات،یاحضرت قمر
ارباب کائنات،یاحضرت قمر
چاووش نوحه ها،چشمة نینوا
ای باعث حیات،یاحضرت قمر
شمع خدانما،ساقی کربلا
زیباترین صفات،یاحضرت قمر
شعرستارگانِ، شراب عاشقان
درمحشروممات،یاحضرت قمر
ای روح زندگی،ای فخربندگی
آرامش صلات،یاحضرت قمر
ای شاهِ باوفا،امیرنینوا
خواهم زتوبرات،یاحضرت قمر
ای آخرین امید،غبطة هرشهید
جانم شودفدات،یاحضرت قمر
ای تک یل رشید،به هردلی کلید
عمری شدم گدات،یاحضرت قمر
تک یل مرتضی،کلیدکربلا
عاشق وجه ذات،یاحضرت قمر
ای پادشاه دین،یل ام البنین
یاسادةُ بلات،یاحضرت قمر
هرجاکه رفته ام،عباس گفته ام
درصحن ودرسرات،یاحضرت قمر
بی توخزان شدم،اشگ روان شدم
مرابده نجات،یاحضرت قمر
تااهل گریه ام ،عبدرقیه ام
ای علت حیات،یاحضرت قمر
اندرمُحرّمت درمحفل غمت
بده آب فرات،یاحضرت قمر
ای شورآسمان،شهاب کهکشان
گلواژة صفات،یاحضرت قمر
مجنونتم مُدام،حُسنِ عَلَی الدوام
اوجب زواجبات،یاحضرت قمر
_آرمین غلامی ( مجنون کرمانشاهی )
________________
➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣
اشعار میلاد ابالفضل (ع)
من آن عبدخطاکارم ابالفضل
خطا کارو گنهکارم ابالفضل
من آن سرگشته وحیران عشقم
اسیر نفس امارم ابالفضل
همه عمرم پی کسب مقامات
فقط برتو هوا دارم ابا الفضل
فقط کارم شده مدح وثنایت
نه فکر پول و دینارم ابالفضل
دراین دنیا تویی اسطوره ی من
خوشم تنهاتورا دارم ابالفضل
براین ته ماندهءعمرم نظرکن
خوشم برتو گرفتارم ابالفضل
تمام عمرخودصرف توکردم
بیابنگر که بیمارم ابالفضل
فزون ازجسم وجان صرف توکردم
به عشق روی تو زارم ابالفضل
گذرکن تو ز قبرم بعدمرگم
هوای دیدنت دارم ابالفضل
غم(مجنون)فقط دیدارعشق است
تویی تنها نگهدارم ابالفضل
☆★☆★☆★☆★☆★☆
شاعر: استاد حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰🔰🔰
زیارت نامه حضرت امام سجاد علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْمُتَّقِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْمُسْلِمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قُرَّهَ عَیْنِ النّاظِرِینَ الْعارِفِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْوَصِیّـِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ وَصایَا الْمُرْسَلِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ الْمُجْتَهِدِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِراجَ الْمُرْتاضِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ذَخِیرَهَ الْمُتَعَبّـِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَهَ الْعِلْمِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَکِینَهَ الْحِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِیزانَ الْقِصاصِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَهَ الْخَلاصِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَحْرَ النَّدى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَدْرَالدُّجى،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِیمُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصّابِرُ الْحَکِیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَئِیسَ الْبَکّائِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامِصْباحَ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا أَبا مُحَمَّد،
أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِینِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ، وَأَنَّکَ ناصَحْتَ فِی عِبادَهِ رَبِّکَ، وَسارَعْتَ فِی مَرْضاتِهِ، وَخَیَّبْتَ أَعْداءَهُ، وَسَرَرْتَ أَوْلِیاءَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، وَاتَّقَیْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ، وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ، حَتّى اَتیکَ الْیَقِینُ،
فَعَلَیْکَ یا مَوْلایَ یَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِیَّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
سلام بر تو اى زینت عابدان، سلام بر تو اى زینت شب زنده داران،
سلام بر تو اى پیشواى پرهیزکاران، سلام بر تو اىولى مسلمانان،
سلام بر تو اى نور دیده عارفان،سلام بر تو اى وصى اوصیا،
سلام بر تو اى خزانه دار وصایاى فرستادگان الهى، سلام بر تو اى نور بیمناکان،
سلام بر تو اى نور کوشندگان عابد، سلام بر تو اى چراغ روشنایى بخش ریاضت کشان،
سلام بر تو اى زاد و ذخیره عابدان، سلام بر توى اى چراغ فروزان جهانیان،
سلام بر تو اى کشتى دانش، سلام بر تو اى آرامش بخش و بردبار و حلیم،
سلام بر تو اى مشخص کننده قصاص، سلام بر تو اى کشتى اخلاص،
سلام بر تو اى دریاى بخشش، سلام بر تو اى ماه تابان شب تار ،
سلام بر تو اى مرد دعا و بردبارى، سلام بر تو اى شکیباى حکیم،
سلام بر تو اى سرور گریه کنندگان، سلام بر تو اى چراغ هدایت مؤمنان
سلام بر تو اى مولایم اى ابا محمّد،
گواهى مى دهمکه تویى حجت خدا و فرزند و پسر حجت خدا و پسر امین او و فرزند امناى الهى،
تو در عبادت پروردگارت خالصانه کوشیدى و براى جلب خوشنودی اش شتافتى،
و دشمنانش را مأیوس و اولیائش را مسرور ساختى،
گواهى مى دهم که تو حق عبادت الهى گزاردى، و حق تقوا و اطاعتش را بجاى آوردى تا آنگاه که درگذشتى،
پس بر تو باد اى مولاى من اى فرزند رسول خدا برترین درودو سلام و رحمت و برکات الهى.
💔اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
🛑 ۲۸ ماه رجب سال ۶۰ ه.ق روزی است که امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه حرکت کردند. در این سفر همراه ایشان عقیله بنیهاشم زینب کبرى، برادرشان حضرت ابوالفضل العباس (ع)، ام کلثوم (س)، على اکبر (ع) و دیگر اهل بیت (ع) بودند. خواهران حضرت سید الشهدا (س)، با عقیله بنیهاشم و ام کلثوم (ع) ۱۳ نفر بودند.
♦️بانوان دیگر از منسوبین حضرت، ام کلثوم صغرى دختر زینب کبرى (س) که با شوهرش به کربلا آمد و دیگرى خواهر امیرالمؤمنین (ع) جمانه دختر ابوطالب (ع). ۱۶ نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبى (ع) و خانواده مسلم بن عقیل (ع) و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند.
📚ارشاد: ج ۲ ص۳۴
📚اعلام الورى: ج ۱ ص۴۳۵
📚بحارالانوار: ج ۴۴ ص۳۲۹
#با_حسین_علیه_السلام
#28رجب
◼️ چهار " عبدالله " هنگام خروج اباعبدالله الحسین سلام الله علیه جلوی حضرت را گرفتند
👈🏼👈🏼 به مناسبت ۲۸ رجب ، مصادف با خروج سیدالشهدا علیه السلام از مدینه
هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه خارج شدند افرادی تلاش کردند حضرت را از این حرکت باز بدارند که از جمله آنها چهار نفر مسمی به عبدالله هستند :
➊ عبد اللّه بن مُطیع
عبد اللّه بن مطیع، امام حسین (علیه السلام) را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد:
«به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر میکنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطرهای است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی را در چنگ دشمن رها کردند .. در حرم و خانه خدا بمان در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند.
➋ عبدالله بن زبیر
ابن زبیر با اینکه قلبا از رفتن امام حسین به کوفه خوشحال بود؛ ولی برای حفظ ظاهر و رفع اتهامات به حضرت پیشنهاد کرد که در مکه اقامت کند تا او با امام بیعت نموده، مردم نیز با امام بیعت نمایند. این کار بدین جهت بود که از خود رفع تهمت کند و مردم این پیشنهاد را به عنوان حسن نیت و خیرخواهی او تلقی کنند.
حضرت فرمود: «یابْنَ زُبَیر لَئِنْ اُدْفَنُ بِشاطِی ء الْفُراتِ اَحَبُّ اِلَی منان اَدْفَنَ بِفِناءِ الْکعْبَه؛ پسر زبیر! اگر در سرزمین فرات دفن شوم، برایم بهتر است از اینکه در آستانه کعبه به خاک سپرده شوم.»
➌ عبدالله ابن عمر
وقتی از جریان حرکت امام حسین به سوی کوفه باخبر شد، محضر آن حضرت رسید و از ایشان خواست که با گمراهان سازش کند. همچنین او را از جنگ و کشته شدن برحذر داشت.
امام در پاسخ او فرمود: «ای ابا عبد الرحمن! مگر نمیدانی که یک نمونه ناچیز بودن دنیا در نزد خدای تعالی این است که سر یحیی بن زکریا به عنوان هدیه نزد زنی بدکاره از بنی اسرائیل فرستاده شد؟ آیا نمیدانی که بنی اسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر خدا را میکشتند و بعد مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده و حرکت ناروایی رخ نداده است، در بازارها نشسته و مشغول خرید و فروش میشدند؟ خداوند در کیفر آنان شتاب نکرد و به موقع از آنها انتقام گرفت. ای ابا عبد الرحمن! از خدا بترس و از یاری من روی برمگردان.»
➍ عبدالله ابن عباس
عبد اللّه بن عباس به ملاقات امام حسین آمد و امام را سوگند داد که در مکه بماند. وی اهالی کوفه را مذمت نمود و به حضرت عرض کرد: شما نزد کسانی میروید که پدرتان را کشته و برادرتان را مجروح ساختهاند و مسلما با شما چنین رفتار خواهند کرد.
امام در جواب ابن عباس فرمود: «یا ابْنَ عَمّ آ ِنِّی وَاللَّهِ لَاَعْلَمُ اَنَّک ناصِحٌ مُشْفِقٌ وَلکنِّی اَزْمَعْتُ وَاَجْمَعْتُ عَلَی الْمَسِیرِ؛ ای پسر عمو! به خدا قسم میدانم تو نصیحت گر دلسوزی هستی؛ ولی من تصمیم گرفتهام که (به سوی عراق) بروم.»
🗞 مطالعه بیشتر درباره تمام کسانی که حضرت را از حرکت به سمت کربلا، برحذر داشتند.
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#خروج_از_مدینه
♦️ ٢٨ رجب، سالروز خروج سیدالشهدا علیهالسلام و قافله عشق و معرفت از مدینه...
🔹 گزارشی بسیار زیبا و لطیف از لحظات خروج امام حسین "علیهالسلام" از مدینه...
عبدالله بن سنان از پدربزرگش نقل میکند که وی گفت:
من با نامهای از مردم کوفه به نزد امام حسین علیهالسلام در مدینه رفتم. خدمت حضرت رسیدم و نامه را تحویل دادم و امام علیه السلام آن را قرائت نمود و فرمود:
سه روز به من مهلت بده. بنابراین من در مدینه ماندم تا اینکه امام علیه السلام تصمیم گرفت به عراق برود.
من با خود گفتم: بروم و پادشاه حجاز (امام حسین علیهالسلام) و جلال و جبروت او را ببینم که چگونه از مدینه خارج می شود!
به درب خانه او آمدم، دیدم اسبها زین شده اند و مردان ایستاده اند و امام حسین علیه السلام روی کرسی ای نشسته بود و بنی هاشم دور او تا دور او را گرفته بودند.
امام حسین علیه السلام در بین آنها چنان بود که گویی ماه کامل است در شب چهارده.
من حدود چهل محمل و کجاوه دیدم که آن ها را با پارچه های ابریشمی و نمادین تزئین كرده بودند.
در همین زمان بود که امام حسین علیه السلام به بنی هاشم دستور داد تا محارم خود را بر روی محمل ها و کجاوه ها سوار کنند.
🔻 در حالی كه من نگاه می كردم، دیدم جوانی از خانه امام حسین علیهالسلام خارج شد که قد بلند و تنومندی داشت و روی گونه اش، خال سیاهی بود و صورت او مانند ماه تمام بود.
او جوانان بنی هاشم را یک به یک کنار میزد و و میگفت:
کنار بروید؛ وقتی که آن جوان، از بین بنی هاشم، صفی را شکافت، دیدم که دو بانو از بانوان بنی هاشم از خانه خارج شوند و آن قدر با حیا و با وقار راه می رفتند که دنباله چادرشان بر روی زمین کشیده می شد.
کنیزان، دور تا دور آن دو بانو را گرفته بودند تا اینکه به محمل ها رسیدند.
آن جوان رشید آمد و زانو زد و بازوان آن دو بانو را گرفت و در نهایت شکوه و جلال آن دو بانو را سوار بر محمل کرد.
من از برخی از مردم که در آن جا بودند پرسیدم که این دو بانو کیستند:
گفتند: یکی از آن دو، زینب کبری و دیگری امّ کلثوم، دختران امیرالمؤمنین هستند.
پرسیدم آن جوان کیست:
گفتند:قمر بنی هاشم اباالفضل العباس است.
🔻 سپس دو دختر خردسال را دیدم که که گویی خداوند متعال انسانی همانند آنها را خلق نکرده بود.
یکی از آن دو همراه زینب کبری علیهاالسلام سوار بر محمل شد و دیگری با ام کلثوم علیهاالسلام.
من در مورد آنها سوال کردم، به من گفتند:
آن دو دختر، سکینه و فاطمه دختران امام حسین علیهالسلام هستند.
🔻 سپس جوان رشید دیگری بیرون آمد که او هم همانند یک ماه کامل بود.
بانویی که دورتادور او را کنیزان گرفته بودند، همراه آن جوان بود که آن جوان زانو گرفت و آن بانو را نیز سوار بر محمل کرد.
من در مورد آن جوان و آن بانو سوال کردم. گفتند :
آن جوان، علی اکبر، پسر بزرگ امام حسین علیهالسلام است و آن بانو، مادرش، امّ لیلاست.
🔻بعد از او دیدم نوجوانی که صورت او، پاره ای از ماه بود از خانه بیرون آمد و بانویی همراه او بود.
در مورد او و آن بانو سوال کردم، گفتند:
گفتند او قاسم بن الحسن علیهماالسلام و آن بانو، مادرش، همسر امام مجتباست.
سپس بقیه اطفال و کودکان حرم بر روی محمل ها سوار شدند.
🔻 در این هنگام امام حسین علیهالسلام ندا داد:
أينَ أخي؟ أين كَبشَ كَتيبتي؟ أين قمرَ بني هاشم؟
🔹برادرم کجاست؟
پهلوان لشکر من کجاست؟
ماه بنی هاشم کجاست؟
اباالفضل العباس در پاسخ امام علیهالسلام فرمود:
لبّيك لبّيك يا سيّدي
🔹جانم! جانم! ای آقای من!
امام علیه السلام به او فرمود:
"برادرم ، اسب مرا بیاور."
اباالفضل العباس اسب امام علیه السلام را آورد و بنی هاشم دور تا دور امام علیه السلام گرفته بودند.
قمر بنی هاشم، عنان اسب را گرفت و امام علیه السلام سوار بر اسب شد. و بعد از او دیگر بنی هاشمیان سوار بر مرکب شدند.
اباالفضل العباس سوار بر مرکب شد و پرچم را به دست گرفت و در جلوی قافله حرکت کرد.
در این هنگام، صدای اهل مدینه و بازماندگان از بنی هاشم به گریه بلند شد و می گفتند:
الوداع، الوداع، الفراق، الفراق،
اباالفضل العباس علیهالسلام در جواب آنان فرمود:
هذا و اللّه يومُ الفراق و المُلتَقَى يومَ القيامة
🔹آری به خدا، دیگر امروز روز جدایی است و دیدار بعدی ما رفت تا روز قیامت.
📚أسرار الشّهادة، ص۳۶۷
📚معالي السّبطين، ج۱ ص۲۲۰
📚،وسيلة الدّارين ص۵۳
#خروج_از_مدینه
♦️ وداع سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام با قبر مطهر مادرش زهرای مرضیه سلاماللهعلیها...
سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام آماده خروج از مدینه بود تا اینکه نیمه های شب، در دل تاریکی، بالای سر قبر مطهر مادرش فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آمد تا با آن وداع کند.
بر سر قبر مطهر ایستاد و اینگونه مادر را خطاب نمود:
السّلامُ عليكِ يا أُمّاه، حُسَينُكِ جاءَ لِوِداعِك و هذهِ آخرُ زيارتِهِ إيّاكِ.
▪️سلام بر تو ای مادرجان! حسینت آمده تا با شما وداع کند. و این آخر زیارت حسین(علیهالسلام) ، از قبر شماست.
ناگه ندا آمد از درون قبر که:
وَ عَليكَ السّلامُ يا مَظلومَ الأُمِّ و يَا شَهيدَ الأُمّ و يا غَريبَ الأُمّ.
▪️سلامِ مادر به تو ای مظلومِ مادر
▪️سلامِ مادر به تو ای شهیدِمادر
▪️سلامِ مادر به تو ای غریبِ مادر
با شنيدن اين جواب، قطرات اشک از چشمان ابی عبدالله علیه السلام جاری گشت و به سمت قبر مطهر امام حسن علیهالسلام راهی شد و همینگونه، قبر برادر را زیارت نمود و قریب به طلوع فجر بود که به خانه برگشت.
📚 معالي السّبطين، ج۱ ص ۲۱۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعیت باورنکردنی شیعیان نیجریه در جشن مبعث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
♦️حالامعلوم میشود که چرا دشمنان می خواهند شیخ زکزاکی ها نباشند ...
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷تازه میخواست دلم دلخوش مبعث گردد
🌷خبرآمدکه ،حسین ابن علی(ع) راهی شد
#استوری
#استوری_۲۸_رجب
#استوری_امام_حسین علیهالسلام
#امام_حسین علیهالسلام #حرکت ازمدینه_به مکه
🔻استیکر، استوری و پروفایل بهروز و زیبا🔻
#خروج_از_مدینه
♦️ ملاقات امام حسین علیهالسلام با امّ سلمه، همسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به هنگام خروج از مدینه...
هنگامی که امام حسین علیهالسلام تصمیم گرفت از مدینه خارج شود، ام سلمه نزد آن حضرت آمد و گفت:
پسرم! مرا با خارج شدن خود به سمت عراق محزون مکن، زیرا من از جدّ بزرگوارت شنیدم که میفرمود:
فرزندم در عراق، در سرزمینی که آن را کربلا میگویند کشته خواهد شد.
امام حسين عليهالسلام در جوابش فرمود:
ای مادر! به خدا قسم من این موضوع را میدانم. من به ناچار کشته خواهم شد و چاره ای هم نخواهد بود.
🔻به خدا قسم من آن روزی را که شهید میشوم میدانم.
من میدانم چه کسی مرا شهید خواهد کرد.
من آن بقعه ای را که در آن دفن میشوم میشناسم.
من میدانم چه افرادی از اهل بیت و خویشاوندان و شیعیانم کشته خواهند شد.
اگر بخواهم، قبر و آرامگاه خود را به تو نشان میدهم.
ثُمَّ أَشَارَ علیه السلام إِلَی جِهَةِ کَرْبَلَاءِ فَانْخَفَضَتِ الْأَرْضُ حَتَّی أَرَاهَا مَضْجَعَهُ وَ مَدْفَنَهُ وَ مَوْضِعَ عَسْکَرِهِ وَ مَوْقِفَهُ وَ مَشْهَدَهُ فَعِنْدَ ذَلِکَ بَکَتْ أُمُّ سَلَمَةَ بُکَاءً شَدِیداً وَ سَلَّمَتْ أَمْرَهُ إِلَی اللَّهِ
🔹سپس آن حضرت به سمت کربلا اشاره نمود و زمین به قدری فرو نشست که امام حسین علیهالسلام مدفن و لشکرگاه و موقف و محل شهید شدن خود را بهام سلمه نشان داد. در همین موقع بود کهام سلمه به شدت گریان شده و تسلیم قضا و قدر خداوند گردید.
امام حسین علیه السلام پس از این جریان بهام سلمه فرمود:
خدا خواسته مرا در حالی که با ظلم و دشمنی دشمنان، مقتول و سر بریده هستم بنگرد. مشیت خدا بر این قرار گرفته که اهل بیت و زنان من اسیر و تبعید گردند، کودکانم سر بریده و مظلوم شوند، آنان اسیر و دچار قید و بند گردند، ایشان استغاثه کنند ولی یار و یاوری نداشته باشند.
🔸در روایت دیگری آمده:
ام سلمه به امام حسین علیه السلام گفت:
جدت پیغمبر خدا صلّی اللّه علیه و آله تربتی به من عطا کرد که آن را در میان شیشه نهاده ام. امام علیه السّلام فرمود:
به خدا قسم من کشته خواهم شد. اگر به سوی عراق هم نروم باز کشته خواهم شد. سپس آن حضرت مقداری تربت برداشت و در میان شیشه ریخت و به امّ سلمه داد و به وی فرمود:
این تربت را نزد آن تربتی که جدّم به تو داده بگذار. هر گاه دیدی خون از آنها جاری شد، بدان که من شهید شده ام.
📚 بحارالانوار ج ۴۴ص٣٣١
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷تازه میخواست دلم دلخوش مبعث گردد
🌷خبرآمدکه ،حسین ابن علی(ع) راهی شد
#استوری
#استوری_۲۸_رجب
#استوری_امام_حسین علیهالسلام
#امام_حسین علیهالسلام #حرکت ازمدینه_به مکه
🔻استیکر، استوری و پروفایل بهروز و زیبا🔻
۲۰۲۳_۰۲_۱۹_۱۹_۳۱_۳۷.نوحه حرکت کاروان حسینی.mp3
4.45M
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۴۰۱/🎬|فایل صوتی
# نوحه حرکت کاروان حسینی ازمکه
# یکشنبه ۳۰ بهمن ماه/کرمانشاه
#حسینیه کرم
#حاج آرمین غلامی
🎬|فایل صوتی
_
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
╔═.🍃🕊.═══🖤══╗
@majnon1396
╚═🖤════.🍃🕊.═╝
#تـٰامل✨🌻
هیچوقت از گذشتهی یھ نفر
بر علیھش استفاده نکن؛ چون
ممکنھ خدا گذشتهی اون آدم رو
تبدیل بھ آینده یِ تـو کنھ . . !
『مجنون کرمانشاهی
۲۰۲۳_۰۲_۱۹_۱۹_۳۱_۱۲_روضه حرکت کاروان.mp3
8.96M
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۴۰۱/🎬|فایل صوتی
#۲۸/رجب
# روضه حرکت کاروان حسینی ازمکه
# یکشنبه ۳۰ بهمن ماه/کرمانشاه
#حسینیه کرم
#حاج آرمین غلامی
🎬|فایل صوتی
_
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
╔═.🍃🕊.═══🖤══╗
@majnon1396
╚═🖤════.🍃🕊.═╝