#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_ محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است
سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است
آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر
آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است
یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی
سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است
چه بلائی به سرت آمده ای باباجان
حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است
توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا
دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است
دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است
نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است
📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)..
____________________________
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
#امام_حسین_(ع)
#محرم
هست وبودم همه ازلطف شما بوده حسین
توزمجنون بگذرياد تو كم بوده حسین
میکندیاد رخت تا که از او در گذری
پی حسنت همه جا دست به قلم بوده حسین
همه ازلطف کم مادرتان بوده اگر
سائل خانه ات ارباب كرم بوده حسین
همه شب بر در این خانه مرا آوردی
تانگهدار بر این حفظ علم بوده حسین
آنقدر میزنم از عشق بر اين سينه وسر
چون فقط صاحب این وادی غم بوده حسین
تا دم مرگ فقط دم زتوارباب زدم
به هوای نوکرخود.هم قدم بوده حسین
توعنایت کرده ای تاکه نيفتم از پا
چون فقط صاحب این چشم ترم بوده حسین
گفت(مجنون)که حسین روي كمر دست گذاشت
در غم ساقی خود. با قد خم بوده حسین
📝شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
..
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#شهادت_رقیه خاتون
سویی نداشت چشم ترت ، ای سه ساله جان
خالی شده دور و برت ، ای سه ساله جان
خون گریه کرده بر تو و بر حال و روز تو
چشم ملائک و پدرت ، ای سه ساله جان
زجرابن قیس کرده تنت را،سیه چرا
خون میچکدچرا زسرت ، ای سه ساله جان
یک تن نبود حامیِ توغیره عمه ات
تا شد ز غربتت کمرت ، ای سه ساله جان
از آن لگد که زجر به جسم وتنت زده
شد ارغوان بال و پرت ، ای سه ساله جان
شاهد به جان سپردن توبوده عمه ات
آتش گرفت برگ و برت ، ای سه ساله جان
اندرخرابه هاتوشبت رابه سرمکن
این سان گذشت هر سحرت ، ای سه ساله جان
افتاده ای میان خرابه،به گوشه ای
بود ه همیشه در نظرت ، ای سه ساله جان
ازکربلابه کوفه وشامات میروی
خولی شده همسفرت ، ای سه ساله جان
بانو رقیه نیزه شد ه مرکب سرت
بر رویخاک مانده سرت ، ای سه ساله جان
عمه رسید تا که ببیند غم تو را
از زخم هم نبود اثرت ، ای سه ساله جان
اندرخرابه ای که توبودی حصیر بود
باب تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کانال تخصصی اشعار آرمین غلامی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
رقیه مذهبم .ای اهل عالم
نام اوبرلبم .ای اهل عالم
به لطفش تا ابد بیمه شدم من
گدای زینبم ای اهل عالم
من ازگهواره تا آخره دنیا
به تاب ودرتبم ای اهل عالم
به عشق دختره سلطان عالم
گدایی منصبم ای اهل عالم
ذکرو اذکارمن فقط رقیه
شده ورد لبــــــــم ای اهل عالم
مرا آب حیات است این سه ساله
شده نان شـــبم ای اهل عالم
عنـــایت میکند زهرا ی اطهر
به یا رب یا ربم ای اهل عالم
مددبگرفته (مجنون )از رقیه
غلام زینبم ای اهل عالم
✏شاعر..آرمین غلامی
(.مجنون کرمانشاهی..)
🍘🍘🍘🍘🍘🍘🍘🍘.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
تونبودی سر بازار ،مرامیزد زجر
باکتک درپی انظار ،مرامیزد زجر
اسراء آمده در شام بلا ای بابا
بنگر گوشه ی دیوار ،مرامیزدزجر
بنوشته است به خون سر دره این شام پدر
این دیاریست جفاكار مرامیزد زجر
دشمن بد دهن و هلهله كن پیداشد
بنگربر سر بازار مرامیزد زجر
سنگ وچوب است که آیدبه سرم
بین این حلقه ی اشرار مرامیزد زجر
خاك و خاكستر و آتش لب بام است پدر
بین این شام شب تار مرامیزد زجر
وای (مجنون) لب و دندان پدرچوب زدند
بین آن بزم دل آزار مرامیزد زجر
📝.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹..
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
دیدم بدست دختر ه شامی٬ گیر سرم
رفته فروش گوشه ی بازار معجرم.
.
بازار شام وقوم یهودو برده فروش
بابابرس که خنده نماینددربرم
اینجافقط به گریه ی ماطعنه میزدند
رفته فروش گوشه بازار چادرم
اینان به فكر غارت ماو چپاولند
اینجافروش رفته تمامی ، زيورم
بابا ببین که موی سر ه من در آتش است
باباببین که رفته فروش این گلِ ِ سرِ م
بودی ودیده ایِ توكنار طشتطلا
الماس اشك دیده ی چشمان خواهر م
اینجاتمسخر لب يحيي چه دیدنی است
باباحدیث چوب ولبانت شنیدنی است..
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
🌹🍀🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🌹
نبوده ای که زنی روی بام سنگم زد
که در حوالی آن ازدحام سنگم زد
درآن حوالی کوچه .چه بوده مد نظر
به نیزه بودی و فردیِ بنام سنگم زد
پدر دیاریهود است یا دیار کفر؟
که دست دخترکانی به شام سنگم زد
پدر نبوده وفا درمیان مردم شام
بیین که دخترک بی مرام سنگم زد
نگاه دیده ی این شامیان چرا خون است
برای آتش یک انتقام سنگم زد
ببین که آمده باران سنگها سویم
زنان ودخترکی بی مرام سنگم زد
مرابه جرم محبت کشند بر دارم
همانکه سنگ گرفته به بام سنگم زد
هوای دیده ی( مجنون )ببین که بارانی است
نگرحرامی شامی .مدام سنگم زد
📕.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
متن نوحه زنجیرزنی
#اشعارکردی محرم/امام حسین(ع)
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
کفتیده،ای نوح م،تو ،وه خاک گرم کربلا
توفان،وبین برد کشتی صوره،دلم ای ناخدا
زینب،سوار محمل عریان له،سمت کوفه،بی
وه،تازیانه خویشکه،وه موج طوفان چیدنه
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
ای کشته گی، شهر غریب ، ای سر وه داره،، بی کفن
بی کس ،وه دشت،نینوا ، کفتیده،ای، دور از وطن
بی کس وه دشت نینوا ، کفتیده،ای دور از وطن
بوشه توپیغام علی، ای کشته گی،مظلوم من
فردا
آقا پیام حنجرت تا شام ویران چیدنه
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
گیانم فدای چاویل واز و حنجر خاموش تو
قربان طفل اصغره، زخمیه له،آغوش تو
ای یوسف گم گشته کو پیراهن تنپوش گد
تنیاسپهسالاره گم،لی،عهد و پیمان چیدنه
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
شرمنده اهل کوفه،وه هر ناسپاسی کردمه
م،زارو خسته ظالمه، نطقی حماسی کردمه
محروم گوش کوفه وه،هر التماسی کردمه
تو،له سره نیزه برا، شاد و غزلخوان چیدنه
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
وه،کربلا م،راهیم تا راه تو کامل بکم
مقصودت ای آزادهٔ عطشان له،خوم، حاصل بکم
هرکس شناسیدت برا، وه نای خم همدل بکم
پا وه سر گیان نایده و، تا کوی گیانان چیدنه
ای زینب غمدیده دل، تا شام ویران چیدنه
خویشک،له گرده،ساربان له آه وافغان چیدنه
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحيم
﷽
اشعارامام حسین(ع)
اشعارکردی/نوحه
سردار بی سرم وه فدای ،پیکردحسین
وه،صد امید هاتمه،م،وه ،درت حسین
😭😭😭
وه،دس خالی هاتمه، و بستمه دخیل
وه گاهواره ی علی اصغرد حسین
شاویله جمعه کرببلا دیدنی تره
ایشن که زائرتو،بیه ، نوکرد حسین
شاویله جمعه اوشن،عجب روضه ای وپاس
وه،یاده، تشنگی تونو،حنجرد ، حسین
😭😭😭
امشو هوای کرببلا دیریدن ، دلم
دعوت بکه حرم،شوی وه،نوکرد حسین
احیاگرشریعت احمد، تونی وبس
کردیه،ظالمی چوگلی ، پرپرد حسین
😭😭😭
ای،غصه ،م،،له کو بوم،آقا که ظالمی
خنجر وه دس،نیشتیه،هروه.سرد، حسین !
تشیع بی، برا،بدنت زیر سم اسب
ای گیان فدای جسم وتن اطهرد حسین
سر ت وه نیزه و تن پاکت وه قتلگاه
دره هوایه،دیدن تو داورد، حسین
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارکردی/محرم/اسارت
آه و واویلا که زینب، وه اسیری دره چو
آه واویلا وه نی ،راس امیری دره چو
لیره،تا شام بلا،ماه منیری دره چو
وه سره نیزه،سره،طفل صغیری دره چو
آه و واویلا له گل ،سیلی کینه رسیه
تازیانه وه جفا بهر سکینه رسیه
آه و واویلا رقیه غم بابا دریدن
دره وی دشته حسین،سمت سره تو دویدن
آه و واویلا، نگون پرچم عباس بیه
گلشن کرببلا کم وه گل یاس بیه
آه و واویلا، گلی مضطرودلگیر بیه
سرجیا وه،تن آو کودک بی شیربیه
آه و واویلا که پزمرده بیه، لاله باغ
وه دل،مضطرزینب نیشتیه،صدگله داغ
م چ بوشم،که عدو طعنه وه زینب دیده ن
خیزران وه،سرببریده وبرلب دیده ن
آه و واویلا،که زینب تن بی سر دیده
له سره، خاک بلا نعش برادردیده
خیمه گانه،تو حسین دره وعزت سوزد
خیمه گان،وه،ستم وجهل وعداوت سوزد
آه و واویلا که برنی سر اکبر دیمه
ماتم داغ جوان حاصل حیدر دیمه
آه و واویلا که له،نی سراصغردیمه
داخ شش ماهه گران تاصف محشردیمه
آه و واویلاکه وه نیزه سر شاه چیه
له سره، شام بلا طلعت آو ماه چیه
آه و واویلا،که پژمرده گل یاس بیه
وه،سر نیزه سر حضرت عباس بیه
((م چ بوشم که گل خسته وه،گلزارچیه
زینب زار هدخوین، کویچه و بازار چیه
آه واویلا،که ای قافله بی نام چیه
راس هفتادودو پروانه سوی شام چیه
((خوین وه،چاویله پره،اشک بواره زینب
جوره مرغی بی پروبال ،چه زاره زینب))
آه و واویلا که لب تشنه تو،بیده زینب
بذر غم وه،دل خود باز تو ،دیده زینب
آه و واویلا که اصغر بی یسه پاره گلو
جای آو , ای گل شش ماهه بخوی،تیرعدو
آه واویلاکه خوین دیده پراشک بیه
پاره وه، خنجر ه ای قومه،خدا مشک بیه
آه واویلا جیا دست علمدار بیه
غرق خون پیکر آو ساقی و سالار بیه
((آگر ونیزه وه کو، دیده خونبار وه کو
زینب زار، وه کو،کویچه و بازار، وه کو))
نیک داغ دل خون مرغ سحر،زانیدوبس
حالت سوخته گم،سوخته پر، زانیدوبس
بس بکه ای دل (مجنون)داخ فره سخته فره
له دل زاروملول ، منه ,صدپیچ وگره
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
التماس دعا 🤲🏻🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜️ #استوری #حضرت رقیه
🔱 #وضعیت #
🎥 #مداحی_ویدئو 🎙
🌹
🎙 مداحی: عصر عاشورا/هیبت انصارابالفضل
😉 #پیشنهاد_دانلود_ادمین
❇️ #رقیه_خاتون
♦️ حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ حضرت رقیه
صوت روضه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه
شب چهارم صفر و روضه حضرت رقیه
#مداح..حاج آرمین غلامی
بیاعمه که امشب خرابه گشته گلشن
پدرآمدوبرگو،که چشم همه روشن
مقتل بخونم برات ،منتخب طُریحی،حدائق الانس مرحوم بیرجندی از این مقاتل،کاملاً دقیق هیچ چیز از خودم نمیگم،فقط برات ترجمه کنم،بزرگان من و ببخشن،: فجاؤا بالرأس الشریف و هو مغطى بمندیل سر رو گذاشتن جلوش،یه پارچه رو سر،پارچه رو زدن کنار،دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،با تعجب نگاه کرد، ما هذا الرأس این سر کیه؟نامرد گفت:قال رأسُ اَبوک ،این سر بابات ِ،تا نگاش به سر باباش افتاد،تا فهمید سر باباش ِ، فانکبت علیه تقبله و تبکى و تضرب على راسها و وجهها حتى امتلاء فمها بالدم دیدن محکم با دست میکوبه تو صورتش،رو لباش میزنه،دو دستی میزد رو سرش، تو بابای منی. اینقدر زد،صورتش ،دهانش خونی شد،سر رو نگاه کرد،گذاشت تو بغلش،یه نگاه به محاسن کرد، کلما مسحت الدم من شیبه احمر الشیب کما کان اول مرة هر چی خونها رو پاک میکرد با دستش،میدید دوباره محاسن خونی میشه،این خون تازه چیه،هرچی محاسنت رو پاک میکنم،....وای......حسین......،تازه اینجا اولین جمله ی بی بی است،تازه اولین خطاب به باباست، مقتل اینجا یه جمله آورده، یا ابه من جز رأسک...... یا ابى و من ارتقى من فوق صدرک قابضا لحیتک،بابا چه کسی جرأت کرده رو سینه ات بشینه،محاسنت رو تو دست بگیره،از این جمله ی رقیه میشه برداشت کرد،این دختر بالای گودال دیده،دیده والشمر جالسٌ علی صدره،داد بزن حسین......یه جمله از دردای خودش نگفته،ببین به بابا چی میگه، یا ابتاه من لنساء الثاکلات، بابا با این زنهای جوون مرده چه کنیم؟ یا ابتاه من للعیون الباکیات با این چشم های پر از اشک چه کنیم؟ یا ابتاه من للشعور المنشورات، با این موهای پریشون چه کنیم؟بعد یه نگاه کرد جمله اخری آدم و میکشه،صدا زد : یا ابتاه لیتنى کنت قبل هذا الیوم عمیاء ای کاش دخترت کور می شد،نمی دید،سرت رو این طوری جلوم بذارن، حالا فرج امام زمان(عج) بگو حسین.... آی جاموندهای از قافله ی شهداء،رقیه ی ثابت کرد هر که از قافله جا بمونه،آخرش به قافله می رسه،به اربابش میرسه،رقیه هم تو بیابون از قافله جا موند،اما اول کسی که سر بابا روبغل کرد
به جرم اینکه ندارم پدر، زدند مرا
شبیه مادرِ در پشتِ در، زدند مرا
خبر نداشتم اینها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا
#مصائب_شام
◼️ از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون...
در نقلها آمده است:
آن روزی که أسرای آل الله را وارد شهر شام کردند، روز چهارشنبهای بود....
و كانَ خارجُ البَلَدِ مِن كِثرة الخَلائق كعَرصَة المَحشر يَموجُ بَعضُها في بَعضٍ.
▪️بیرون از شهر، چنان مردم شام ازدحام کرده بوده که گویی صحنه محشر اتفاق افتاده بود؛ به طوری که بعضی روی بعضی دیگر، موج میخوردند.
اول صبح، به وقت سپیده دم،سرهای مقدس و أسرای آل الله را وارد شهر کردند اما از کثرت ازدحام، وقت ظهر بود که اسرا با خستگی شدید، به گونه ای که بدن و مفاصل هر انسانی از دیدن آن ها به لرزه در می آید، به در کاخ یزید ملعون رسیدند.
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
📚معالي السّبطين،ج۲ ص۱۴۱
📚مقتل الحسين عليه السّلام،مقرم، ص۴۴٧
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
روضه رقیه.س..mp3
7.12M
✌️✌️صوت روضه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه بیت الرقیه
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
روضه حضرت رقیه.س..mp3
23.8M
صوت روضه حضرت رقیه(س)
#شفای مریض سرطانی بدست حضرت رقیه
مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه مهندس کرم
#عصریک شنبه۲۹مردادماه ماه۱۴۰۲
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
۲۰۲۳روضه حضرت رقیه...س....mp3
23.47M
✌️✌️صوت روضه حضرت رقیه(س)
صوت نوحه وعزاداری
مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه سادات حقیقی زاده،
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
السلام علیک یا بقیه بنت الحسین(ع)
#بامداحی حاج آرمین غلامی
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
-ادامه متن👇👇👇