۲روضه امام حسن.ع......mp3
10.28M
مراسم هفتگی،روضه
#روضه امام مجتبی(ع)
حاج آرمین غلامی
جمعه1402/6/3
کرمانشاه،مهدیه و دارالسیاده حجت الاسلام میرمعینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیرزن ۱۰۰ ساله اهل دیاله: در پیاده روی اربعین ۷ روزه به کربلا میرسم
1_5993764438.pdf
1.49M
📗تکلم امام حسین (علیه السلام) از ناحیه سر مقدس و رگهای بریده در صد و بیست محل
📝مولف:میرزا علی فلسفی
تعداد صفحات:۱۷۲
زبان:فارسی
🔹توضیح:
موضوع کتاب حاضر، ذکر مواردی است که سر مقدّس و رگهای بریده امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت، تکلّم کردهاند. بر طبق روایات تکلّم امام حسین (علیه السلام) از ناحیة سر مقدّس و رگهای بریده، در صد و بیست محل صورت گرفته است. نگارنده در این اثر، علاوه بر ذکر این روایات، کافرانی که توسط سر مقدّس امام حسین (علیه السلام) مسلمان شدهاند را معرفی کرده و نظرات دانشمندان غیراسلامی در عظمت امام حسین (علیه السلام) را نیز بیان کرده است. در این اثر همچنین، علّت تشبیه سر مقدّس امام به هلال ماه توسط حضرت زینب (علیها السلام) نیز شرح داده شده است.
#فقطبہعشقمولاعلیعلیہالسلام
┄┅┅═❅❅ ❇️ ❅❅═┅┅┄
🍃🌹نشر و عضویت در کانال👇با صلواتی برمحمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهتزاز پرچم اباعبدالله ،زیر آب.
و مگر جز زیبایی میشود چیزی دید.
از آب هم مضایقه کردند کوفیان😭
حکایت کفاشی که کفش امام زمان(عج) را پینه نمی زد
روزی حضرت به حجره سید عبدالکریم کفاش تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی؟
به گزارش مشرق، سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی؟»
سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.
پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»
سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!
حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»
*کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی