eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم..: ♦️نوحه موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی۲ پنج شنبه۲۲_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم..: ♦️نوحه موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی پنج شنبه۲۲_اسفندماه_کرمانشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم تمام بیماریها ی عالم تحت فرمان امیرالمومنین است ◾ _بسیار شنیدنی جمعه۲۳_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم کرامات موسی ابن جعفر(ع) ♦️عیدنوروز و موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ _بسیار شنیدنی جمعه۲۳_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم کرامات موسی ابن جعفر(ع) ♦️شفای مریض مبتلابه حضه بدست موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ _بسیار شنیدنی جمعه۲۳_اسفندماه_کرمانشاه
@majnon1396 به روی دست غلامان بدنش رابردند به روی تخته ی در بود تنش را بردند جگرش دراثر زهرجفا بودکه سوخت عضو عضو بدنش زیربلابود که سوخت درودیوار برایش چه پریشان شده بود کنج زندان بلابی سر و سامان شده بود همدم و مونس وغمخوار ندارد چه کند کنج زندان بلا یارندارد چه کند اشگ میریخت ولی مجلس اغیار نرفت روضه میخواند ولی اوسر بازار نرفت کس به زندان به سرو صورت او سنگ نزد یا که بابغض به پیراهن او چنگ نزد خبری ازسر و از بزم می و جام نبود خاندانش بخدا در ملاء عام نبود وای من ضرب لگد حال سجودش نزدند بین زندان بلا بود و عمودش نزدند کنج زندان تن او بودولی چاک نشد لیک خونابه ازآن پیرهنش پاک نشد اوغریب است ولی هفت کفن داشت به تن ناله هاباید کنیم مابرحسین بی کفن گریه کن (مجنون)برای آن غریب کاظمین درعزای هفتمین مظلوم عالم گو حسین
@majnon1396 سروبستان نبی از دهنت خون میریخت درسیه چاله زاعضای تنت خون میریخت زیر آن مشت ولگدها به زمین افتادی زیریک تکه عبا ازبدنت خون میریخت میکشدجسم تورا سندی ملعون به زمین ازسروصورت وزنجیره تنت خون میریخت جگرت سوخت زخرمای به سم آلوده زسره رنگ عقیق یمنت خون میریخت ضرب شلاق ولگدپای توراخرد نمود ازدوساق سره زانوی تنت خون میریخت بخداپای ترک خرده دگر پانشود پامشوچونکه ازاین پاشدنت خون میریخت دم افطار غذایت شده شلاق ولگد دولبت پاره شد واز دهنت خون میریخت غل وزنجیرتنت راچقدرآزرده دم آخربه یقین از دهنت خون میریخت
@majnon1396 روی خاروخس زندان بدنت افتاده زیرپای مردکی بود تنت افتاده میکندملعون جسارت برتو ونام علی بین این هم همه‌ها، پر زدنت افتاده گوکه این معرکه‌ها بین سیه چال ز چیست دست آن مرد یهود پیروهنت افتاده آن یهودی به امید زدنت آمده بود زیرشلاق، عقیق یمنت افتاده پیکرت روی زمین بود و تنت ریخت بهم زیرشلاق جسارت بدنت افتاده
@majnon1396 باضرب تازیانه سرم راشکسته اند با پا وبالگدکمرم راشکسته اند دست دعای من وسط این قفس شکست گویا تمام بال و پرم راشکسته اند زندانی ام میانه ی این چاه لعنتی باضربه های مشت سرم راشکسته اند خورد وخوراک من بخداتازیانه شد جسمم تنم سرم سپرم راشکسته اند مقتل نوشته بر تن تو نیزه ای نخورد آقالباس وپیرهنت را کسی نبرد مقتل نوشته که سرت از تن جدا نگشت مظلوم بوده ای کفنت بوریا نگشت مقتل نوشته که بدنت زیر و رو نشد زندان نشین شدی و سرت جا به جا نگشت بر روی پل رهاشده جسمت سه روز وشب سر نیزه ای به سقف دهانت رها نگشت آقا تنت نشسته به روی پلی سه روز آید زپیکرت بخدا ناله ها وسوز