👆👆بسم الله الرحمن الرحیم #نوحه شور #حضرت زهرا(س) .بسم الله الرحمن الرحیم #زبانحال_مولا علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها  #سبک_سیدذاکر_کفر زلف تو دل ودین.. #شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) رفتنت مادر، سخت و سنگینه آتش عشقت به روی، سینه می شینه درفراغ تو دل من،، پر شرر گشته از غم وداغت مادر ، دیده تر گشته مادرم ای وای،..۲ مادره زینب ، من به قربانت دخترت مادر، شد پریشانت  باورم نمیشه مادر، رفته ازپیشم تادفاع کردی زپدر ، شد فدا جانت من به قربانت مهربان مادر، برپدربودی همه شب،همچو جان مادر مادرم ای وای،..۲ من فدای تومادر ، ای وجود من ماتم وداغ دوری ، شد سرود من من که از داغت مادر ، خسته و زارم از دودیده ای مادر ، اشک می بارم شدعلی بی تومادر، غریب و تنها شدعلی بی تومادر، اسیر غمها هستیم بودی رفتی، ز برم زهرا بی تو،ای مادر،علی شد، خسته از دنیا آه و واویلا گل من،تو شدی تنها شدنوای بابایم مروای زهرا مادرم ای وای،..۲ ------------------------- بی تومیمیرم..کفرزلف تو دل ودین #شاعر..آرمین غلامی(مجنون) #حسینیه شاملو/کرمانشاه #حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید #عصرپنجشنبه۱۶/آذرماه مداح،، #حاج_آرمین_غلامی #مجنون_ڪرمانشاهی #برای_دیگران_بفرستید

.بسم الله الرحمن الرحیم #زبانحال_مولا علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها  #سبک_سیدذاکر_کفر زلف تو دل ودین.. #شاعرومداح..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) رفتنت مادر، سخت و سنگینه آتش عشقت به روی، سینه می شینه درفراغ تو دل من،، پر شرر گشته از غم وداغت مادر ، دیده تر گشته مادرم ای وای،..۲ مادره زینب ، من به قربانت دخترت مادر، شد پریشانت  باورم نمیشه مادر، رفته ازپیشم تادفاع کردی زپدر ، شد فدا جانت من به قربانت مهربان مادر، برپدربودی همه شب،همچو جان مادر مادرم ای وای،..۲ من فدای تومادر ، ای وجود من ماتم وداغ دوری ، شد سرود من من که از داغت مادر ، خسته و زارم از دودیده ای مادر ، اشک می بارم شدعلی بی تومادر، غریب و تنها شدعلی بی تومادر، اسیر غمها هستیم بودی رفتی، ز برم زهرا بی تو،ای مادر،علی شد، خسته از دنیا آه و واویلا گل من،تو شدی تنها شدنوای بابایم مروای زهرا مادرم ای وای،..۲ ------------------------- بی تومیمیرم..کفرزلف تو دل ودین #شاعر..آرمین غلامی(مجنون)

❃﷽❃❅┅┄┄ بسم الله الرحمن الرحیم #اشعارکردی فاطمیه #آرمین غلامی(مجنون)  چیدنه دستم چه آسان مهروان دایه نچو تو شکانی،له چه پیمان مهروان دایه نچو توو، وتیدن تا ابد  هایده  کناره دویتگد چیدنو ،بیمه پریشان مهروان دایه نچو ای تمام هستی ایمه ،بمن  ای نازنین بیه چاویله،م گریان مهروان دایه نچو سوسنم نیلوفرم ای نسترن  یاس   کبود بی وهارم جو زمستان، مهروان دایه نچو چیدنه دلداره،م، ای هستی‌و ای گیان م م،سوزم له درد هجران مهروان دایه نچو دایه گیان  امشو،له داخت، تا،وه صو ناله درم چیدنه دستم چه‌آسان مهروان دایه نچو #آرمین غلامی(مجنون) ✍️📗 #سبک_اشعارمناسبتی

بسم الله الرحمن الرحیم #اشعارکردی _حضرت_زهرا_شهادت #حضرت_زهرا_شام_غریبان #دفن_شبانه #شاعرومداح..آرمین غلامی(مجنون) نیمه شو تابوت گد،له شانه چی له سره شانه تن ،پروانه چی هفت کس، له شون تابوتی،روان گرده،ای تابوته، چرخه آسمان یه طرف، خیل رُسُل دره تیه یه طرف، دلداره کل،دره تیه نیمه شو،تشییع زهرابی،ولی ناله دریدن،له داخ تو، علی له خم داخت بیه ،پابی رمق اشک مهتاب رخت، جوره شفق دل، دره فریاد و لب، خاموش بی نیمه شو، تابوت گی،له دوش بی آه، سردم بیه، پنهان له گلو گرده یه عدّه، دریدن گفت و گو له برم تابوت گی،!، آهسته‌تر بردینه اسرار گم، سر بسته‌تر ای تنِه، آزرده بیه ،گیان م تو،له کویچه، بیدسه قربان م یه کیه، یه لیلۀ قدر منه یه هلال داخ و ،یه بدر منه اشک م ،لی گل، بیه گلفام‌تر هستی‌ م بردینه،، آرام‌تر له گل م، باغ رضوان نفحه داش مصحف م بی و ،هجده صفحه داش مرهمی خرج دل چاکم بکیم من له گرده،فاطمه، خاکم بکین #آرمین_ غلامی(مجنون) #کانال_متن_روضه_نوحه

❣﷽❣ 🥀 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س ◾ #سبک همه جا کربلا #سنتی #شاعرومداح..آرمین_ غلامی(مجنون) بین دیوارودر، مادرافتاده بود درمیان آتش،باسرافتاده بود دائما دخترت،دارد این زمزمه 🥀فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه ◾بنددوم نیمه‌ی شب شده،وقت غسل وکفن خون جگر زینب است،ناله داردحسن پشت تابوت گل، دیده گریان همه 🥀فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه همره مجتبی ،ناله داردحسین از غم مادرش،گریدآن نورعین دم به دم روی لب،بوده یافاطمه فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه(۲) #آرمین_ غلامی(مجنون) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

روضه فاطمیه #حاج آرمین غلامی👇👇

‍ 👆 بسم الله الرحمن الرحیم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها #متن روضه فاطمیه #مداح..حاج آرمین غلامی به حال ما، در و دیوار خانه می گرید برای غربت ما آشیانه می گرید فرشته های خدا و هرآنکه مادر شد به یاد مادر ما عاشقانه می گرید نه آشنا، نه رفیقی، ولی در این کوچه گذشت هر که از این آستانه می گرید *هر كی در ِ خونه ی مارو نگاه میكنه گریه می كنه،با خودش تصور میكنه نكنه یه وقت یه بانوی ِ بارداری پشت در این خونه بوده،چرا میخ های در همه بیرون زده؟چرا این در با ضربت لگد جابه جا شده؟چرا آستانه ی در قطرات خون روی زمین ریخته؟نكنه دختر پیغمبر رو زدن؟نكنه مظلومه ی علی رو كتك زدن؟* لباس رزم به تن کرده، ذوالفقار به دست علی نشسته و در بین خانه می گرید *آخه وقتی بی بی خطبه خوند امیرالمؤمنین، "یتطلّع طلوعها" هی داخل كوچه سرك می كشه، خانم خونه اش بر می گرده یا نه؟ "وَ یَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا"  ، منتظر ِ زهرا به خون برگرده،همچین كه بی بی وارد خانه شد،علی یه گوشه ی منزل زانوی غم بغل كرده صدا زد: یا علی "اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ؟" مثل جنین در رحم مادر زانو بغل كردی؟" وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِین؟ِ "مثل متهم ها یه گوشه نشستی، یه وقت فرمود:یا زهرا،اگه می خوای این صدای اذان رو بشنوی  باید صبر كنی* علی؛ دلاور میدان، علی؛ ولیّ خدا به یاد آتش و دود و زبانه، می گرید *یه وقت علی آمد صحن خانه، نگاه كرد دید امانت رسول خدا روی زمین افتاده* چه رفته بر تو مگر مادرم! بگو با من که در مصیبت تو هر کرانه می گرید؟ بهار آمده آری ... بهار فاطمه، آه... نسیم و غنچه و جوی و جوانه می گرید برای غربت ما آشیانه می گرید به حال ما، در و دیوار خانه می گرید... شاعر: حسن صنوبری *همین دو سه جمله روضه ی من،هر جا زنی باردار باشه،حامله باشه، همه رعایت حالش رو می كنن، اگه خبر بدی باشه ازش پنهان می كنند، اگه كسی در بین اقوام از دنیا بره خبر و بهش نمیدن،این بی بی بزرگ ترین داغ ِ این عالم رو دیده، پیغمبر رو از دست داده، حالا من یه سئوال دارم،امام زمان،اگه زنی باردار باشه،اگر بزرگ ترین مصیبت عالم رو ببینه، دیگه بهش سیلی نمی زنند،دیگه در خونه اش رو آتش نمی زنند،دیگه گوشواره اش رو روی زمین پراكنده نمی كنند،خونه اش رو آتیش نمی زنند،جسارت از همین جا شروع شد، كربلایی ها، صل الله علیك یا مظلوم،یا حسین، گذشت،گذشت، همون آتشی كه مدینه به خانه ی مادرش زدن،یه وقت زینب نگاه كرد، دامن دختر بچه ها آتش گرفته،یه وقت صدا زد:"علیکُنّ بالفَرار"، همه فرار كنند.* آتش گرفته خیمه،یا تارو پود ِ زینب سوزد میان آتش، بود و نبود ِ زینب مظلوم حسین،حسین جان... عجب خاطراتی یاد زینب آمد میان ِ دود و آتش،برس به داد ِ زینب خاطره ی مدینه آمد بیاد زینب از درب آستانه آتش زبانه می زد قنفذ گُل ِ علی را با تازیانه می زد *اگه مادر رو بین در و دیوار نمی زدن، اگه مادر رو تو كوچه ی مدینه نمی زدن، كی جرات می كرد كنار بدن ِ پاره پاره دختر ِ امیرالمومنین رو بزنه،صدا زد بابا پاشو ببین عمه ی من رو دارن می زنند. "انظر علی عمتی المظلومه"،یه نگاه به اون بدن پاره پاره كرد صدا زد:بابا* با همان دستی كه زهرا را زدند در كنار ِ پیكرت ما را زدند *حسین.....*‍ ‍ ‍ لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا #متن روضه فاطمیه #مداح..حاج آرمین غلامی

❣﷽❣ 🔳 #_حضرت_زهرا_س 🔳 #زمزمه_حضرت_زهرا_س ◾ #سبک ،آقام آقام آقام آقام .حسین #شاعرومداح.،آرمین غلامی(مجنون) ◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦ ●چجوری می زدن،تورومادر خون پهلوی تونمیشه بند ●چجوری می زدن،تورومادر خون بازوی تو نمیشه بند ●چجوری می زدن،تورومادر به لب زینبت نبودلبخند ##مرومادر،مرومرومادر،۲،، ■حق بده تو به بچه هات مادر یه گوشه، ناله واسه توبزنن پا به پاهای ناله هات مادر یه گوشه، ناله واسه توبزنن حق بده که برا غمات مادر یه گوشه، ناله واسه توبزنن ##مرومادر،مرومرومادر،۲،، ★بشکنه دستشون کبوده تنت بشکنه دستشون جلو حسنت توی کوچه ،به پیش چشم بابا تو رو باتازیانه می زدنت۲ ##مرومادر،مرومرومادر،۲، ●یه جوری توی کوچه میزدنت پروبالت شکسته هم نفسم ●یه جوری توی کوچه میزدنت دست من بسته بود،ودلواپسم ●یه جوری توی کوچه میزدنت به زمین خوردی ،یاوره بیکسم ##مروزهرا،مرومروزهرا،۲، ■میخ در کاری کرده فاطمه جان که دیگه محسن تو دنیا، نیاد ■میخ در کاری کرده فاطمه جان که دیگه دستای تو،بالا نیاد ##مروزهرا،مرومروزهرا،۲، ★همه نفرینِ روزگاره منه میون کوچه بی هوا زدنت ★همه نفرینِ روزگاره منه تو رو درزیر دست وپا زدنت ★همه نفرینِ روزگاره منه عده ای رزل بی حیا زدنت ##مروزهرا،مرومروزهرا،۲، #شاعرومداح..حاج آرمین غلامی

بسم الله الرحمن الرحیم #اشعارکردی _حضرت_زهرا_شهادت #حضرت_زهرا_شام_غریبان #دفن_شبانه #مداح وشاعر..آرمین غلامی(مجنون) نیمه شو تابوت گد،له شانه چی له سره شانه تن ،پروانه چی هفت کس، له شون تابوتی،روان گرده،ای تابوته، چرخه آسمان یه طرف، خیل رُسُل دره تیه یه طرف، دلداره کل،دره تیه نیمه شو،تشییع زهرابی،ولی ناله دریدن،له داخ تو، علی له خم داخت بیه ،پابی رمق اشک مهتاب رخت، جوره شفق دل، دره فریاد و لب، خاموش بی نیمه شو، تابوت گی،له دوش بی آه، سردم بیه، پنهان له گلو گرده یه عدّه، دریدن گفت و گو له برم تابوت گی،!، آهسته‌تر بردینه اسرار گم، سر بسته‌تر ای تنِه، آزرده بیه ،گیان م تو،له کویچه، بیدسه قربان م یه کیه، یه لیلۀ قدر منه یه هلال داخ و ،یه بدر منه اشک م ،لی گل، بیه گلفام‌تر هستی‌ م بردینه،، آرام‌تر له گل م، باغ رضوان نفحه داش مصحف م بی و ،هجده صفحه داش مرهمی خرج دل چاکم بکیم من له گرده،فاطمه، خاکم بکین #شاعرومداح.آرمین_ غلامی(مجنون) #کانال_متن_روضه_نوحه

بسم الله الرحمن الرحیم #حضرت زهرا__ع__زمینه #سبک..ای گلم _سزلریدن #شاعرومداح..آرمین غلامی(مجنون) دیده گریان زهراشدم من چون ثنا خوان زهراشدم من سر دره خانه ی دل نوشته جان به قربان زهراشدم من ما همه سائلان تو هستیم دل به دیداری روی تو بستیم درعزاخانه ی تونشستیم برگلیم عزای تو هستیم فاطمه لاله ی هل اتایی تو به درد جهانی دوایی دیده ای گر جهانی گرفتار کار خلقی به لطفت گشایی باب حاجاتی وعشق مایی فاطمه ،ای امیدرهایی من اسیرم به درگاه زهرا عشق تو کرده ماراهوایی دشمن ازکینه کرده جفایت تا به گردون رسیده نوایت بر تو خون گریه کرده دمادم بین دیوارودر سینه هایت دیدم از ظلم دشمن فسردی بانوی مرتضاغرقه دردی بین کوچه میان چهل مرد وای من تازیانه تو خوردی ** فاطمه سَروَر عالمینی بر نبی روشنای دو عینی یکه تازه زنان جهانی مادرمجتبی وحسینی شاعرومداح : آرمین غلامی(مجنون)

بسم الله الرحمن الرحیم #مدح امام زمان(عج)/وصل به فاطمیه #الاای همسفر،کمی آهسته تر #شاعرومداح..آرمین غلامی(مجنون) هوای هجرتو آتش بجانم میزند  نبودت شعله بر تاب و توانم میزند /اباصالح تورا،به دل دارم بیا بپای وصل تو، چنین زارم بیا اباصالح بیا... عزای مادرت زهراشده،مهدی بیا بپاشد گوییا غمهای عالم زین عزا /عزای مادرت،شده مهدی بیا بیامهدی بیا،بیادراین عزا اباصالح بیا... فلک کردی دگردربندغمهایت مرا  عزای فاطمیه آمدوشدغم بپا /بگو مهدی بیاعزای مادراست دراین غم گوییا،نوای حیدراست اباصالح بیا... خداگم کرده زهرا خانه و کاشانه را ازآن سیلی که زدثانی به رویش ازجفا الهی بازوی،گل حیدرشکست به روی صورتش،چراسیلی نشست مرومادرمرو...۲.. #مدح امام زمان(عج)/وصل به فاطمیه #الاای همسفر،کمی آهسته تر #شاعرومداح..آرمین غلامی(مجنون)

بسم الله الرحمن الرحیم #استغاثه- به- امام -زمان- عجل- الله💔 #وصل به فاطمیه #به سبک (ای قلم سوز لرین) #✍: شاعرومداح،آرمین غلامی(مجنون) فاطمیه ،شدآقاکجایی درعزایش توآقا،می آیی مادرت پشت درناله میزد گفت و ای مهدی من کجایی مادرت بین دیوارودربود پشت در،یاری اومیایی ای نگارزمانه کجایی دلبر جاودانه کجایی الامان الامان از جدایی دل به یادرخت شدهوایی خون شده دیده ی شیعیانت جمکرانی ویا سامرایی در کجاتواقامت گزیدی بهرمادر،تونوحه سرایی تاسحردرهوایت نشستم بی قرارت شدم ،تابیایی من چسازم که دورم زمهدی حجت عالمین کی می آیی از دل شیعیانت چه دانی ناله دارد که آقاکجایی 2 گشته ام درغم توهوایی مردم آقامن ازاین جدایی صاحب روضه ی فاطمیه بزم ماراتوآقاصفایی مادرت پشت درناله دارد گویدای مهدی من کجایی غصه خوردم زهجران ودوری کشتیم مهدیا ازجدایی این دل من گرفته ازاین غم برتو دارم هوای گدایی شام هجران غم بر سر آید میرسد آن نگارخدایی مهدی فاطمه کی می آیی الامان الامان از جدایی مهدی از هجر تو بی قرارم من اسرتوام ای رهایی التماس دعا ازتودارم مهدی فاطمه کی میایی #به سبک (ای قلم سوز لرین) #✍: شاعرومداح،آرمین غلامی(مجنون) 🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀

👆👆بسم الله الرحمن الرحیم #روضه/ #حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه #مسجدرشیدی #حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید شام پنجشنبه۱۶/آذرماه مداح،، #حاج_آرمین_غلامی #مجنون_ڪرمانشاهی #برای_دیگران_بفرستید👇👇

🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم #متن روضه شهادت حضرت زهرا(س) #بامداحی..حاج آرمین غلامی |⇦ایکاش که قلب علی از کار افتد یا آنکه به دیده علی خار افتد داغ دل من تازه شود زهرا جان چونکه نظرم بر در و دیوار افتد شاید مثل امروزی ، اسماء میگه ، بی بی به من فرمود : اسماء ، بعد از مدتی منو صدا کن ، اگه جوابتو دادم که هیچ ، وگرنه علی رو خبر کن ... وارد حجره شدم ، پارچه رو کنار زدم ، دیدم روحِ مبارکش به اعلی علیین پرواز کرده : « فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْن » [1]حسنین وارد منزل شدند ، اسماء مادرمون کجاست ؟ « مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة » مادرِ ما این ساعت نمیخوابه ، صدا زد : « لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً » ... مادر نخوابیده ، « قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا » آقازاده ها بی مادر شدید ، مادر ازدنیا رفته ، خودشون رو به روی جنازه مادر انداختند ، امام حسن خودشو روی سینه ی مادر انداخت ، « يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي » مادر با من حرف بزن ، « قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي » مادر دارم می میرم ، با من حرف بزن ... امام حسین چه کرد ؟ ابی عبدالله صورت کفِ پای مادر گذاشت ، صدا زد : « يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي » مادرجان با من حرف بزن ، من حسینتم ... به زحمت بچه هارو بلند کرد ، آقازاده ها بروید بابارو صدا کنید ، باصدای گریه و ناله آمدند ، بلند بلند گریه میکنند ، اصحاب میگن چی شده ؟ « مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ » ... روایت میگه تا علی ، خبر به گوشش رسید « فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ » علی با صورت به زمین افتاد ... میخوام بگم یا زهرا ، کجا بودی ، ظهر عاشورا ، یه آقایی از بالای بلندی با صورت به زمین افتاد ، صدا زد « إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ » [2] ، اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو مى‏باشم ، هیچ معبودى جز تو نمى‏باشد اى پناه هر پناه جوئى ... [1] بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 [2].عاشوراشناسى، جمعی ازنویسندگان، ص 268، زبان به شكايت نگشودن ..... ص 266 ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــ. #اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حاج_آرمین_غلامی #فاطمیه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅