eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
625 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
به کوفه- ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
یار🌷🌷🌷 دلی چون من اسیرغم که دارد نشانی ازمی وزمزم که دارد هوای یار امشب درسرم نیست دلی درمانده ازماتم که دارد -آرمین غلامی (مجنون) @majnon1396
ورودی مسلم به کوفه-5شوال میان کوفه مسلم بي قراری به آغوش کسی جایی نداری شده آواره در هرکوی وبرزن به دامانت هزاران گريه داري غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
اسیرشمع😭😭😭 دلی خونین جگر، درسینه دارم غمی پردرده سر ، درسینه دارم چوپروانه اسیر شمع یارم مدام آتش به پر، درسینه دارم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
زلف پریشان🌷🌷 خم زلف پریشانت ، مرا کشت جمال روی پنهانت ، مرا کشت مرام ومسلکت آواره ام کرد ره آیین وایمانت ، مرا کشت -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
پریشانم مکن باگیسوانت مکن مستم زلبخند دهانت دل ودیده گرفتی، ازمن ای یار توبا آن سرخی روی لبانت -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
هوای تو هوای بوسه برلب ، کردم امشب برای دیدنت تب، کردم امشب به شمشیرنگاهت جان سپارم هوای دل به یارب، کردم امشب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: آنکس که مرا طلب کند، می‌یابد مرا آنکس که مرا یافت، می شناسد مرا آنکس که مرا شناخت، دوست می دارد مرا آنکس که مرا دوست می داشت، به من عشق می‌ورزد، آنکس که مرا عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم، آنکس که به او عشق ورزیدم، می کشم او را، آنکس را که من بکشم، خونبهایش بر من واجب است، آنکس که خونبهایش بر من واجب است، پس من خونبهایش هستم. آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی دیوانه تو، هر دو جهان را چه کند
افسوس سری است به جادوی غم انگیز ، دوچشمت انگار ، بهاری است به پاییز ، دوچشمت امشب که مرا جام تــُهی شد ز می وصل جانم به تمنا پی، لبریز ، دوچشمت اینگونه زمین خورد شڪیبایی عاشق شدبا غم ِ عشق تو گلاویز دوچشمت بویی ز سر زلفت کمندت به من آمد، شدسینه ودل باز سحرخیز ، دوچشمت دارم همه شب یاد تو آن سال ڪه پاییز چون باغ و بهار است دل انگیز ، دوچشمت گفتی ڪه تو را می ڪشم ، ای لیلی عاشق بشتاب که مردم ز دلاویز ، دوچشمت غلامی(مجنون کرمانشاهی)
3-شوال-سالروز مرگ متوکل دستور دادچندین مرتبه قبر سیدالشهدا (ع)خراب بشه-هفتادهزارنفر وکشت از زوارامام حسین (ع) وجنایات دیگر..
حاج میثم مطیعی حاج آرمین غلامی-()مجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عیداست ودلم درپی یک توشه ی عشق است برشاخه ی انگور ولا خوشه عشق است دراین شب فطرگشت دلم مست وقلندر باذکرحسین زائر شش گوشه ی عشق است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
زباده ی می فطرت پیاله ام دادی تو عاشقانه دلی رنگ لاله ام دادی شبی به سوز درونم توراطلب کردم نگاه حضرت جل جلاله ام دادی شکسته دل پی این عیدفطر آمده ام ز جلوه های نگاهت تو هاله ام دادی برای پارگی این حجاب جسمانی سلاح گریه و افعان وناله ام دادی گناه من به شب عیدفطربخشیدی حواله ام تو به نام سه ساله ام دادی آرمین غلامی (مجنون)
عیدفطراست وشب مهمانی است برلب مانغمه ا ی سبحانی است پر نموده حق تعالی کاسه ام جام می غیراز می تو فانی است عیدفطراست ونمک گیرت شدم مزدعیدت روشن و پنهانی است آرمین غلامی
فطر عیداست و جانماز من ازعیدفطر توست این سفره ی نیاز من ازعیدفطرتوست دلخواه دوست راز من ازعیدفطرتوست سوز و صفاوساز من ازعیدفطرتوست ای روزه دار عیدسعیدت مبارک است شدعیدفطر عیدنویدت مبارک است عیدآمده ، به سینه ی ما هم شفا بده بر روزه دارجرعه ی جام ولا بده عیدآمده هر آن چه که خواهی به ما بده عیدی ما زیارت کربوبلا بده ما را به لطف این شب مسعود کن دعا کن راهیم بسوی شهنشاه کربلا عیداست وگو به محضرتویاد می شویم؟ عیدآمده برای توما شاد می شویم گردت خراب گشته و آباد می شویم امشب دخیل صحن گوهرشاد می شویم عیداست حرم نرفته خدا را ندیده ایم ای وای آن که کرببلا را ندیده ایم... عیدآمدوبرای توما ناز می کنیم بایاد دوست بال و پری ، باز می کنیم عزم سفربرای توما ، ساز می کنیم با یا علی به گرده توپرواز می کنیم عیداست وصحن نجف اوج شور ماست ذکرعلی علی همه اوج سرور ماست هستم گداو ، طایفه ام نیز حیدریست شغلم به کوی توهمه ی عمر نوکریست منصب غلام و اصل و نسب فاطمی بود دارایی ام تویی و دل من صنوبریست درعیدفطر نوکریت افتخارماست قلبم گدای صحن وسرای تومرتضاست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ------------------------------------- اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
شب عید رمضان... رمضان رفت ولی گریه و آهم دادی به در خانه ى خود باز پناهم دادی توبه ام کی به درت بازقبول میگردد شب عید رمضان عفو گناهم دادی شب عید رمضان..رد مکنم از درِ خویش برگ عفوی توبراین..روى سیاهم دادی منِ بیچاره فقط در رمضان باتوخوشم توکرم کردی ولطفی به نگاهم دادی کمکم کن شب عیداست بخرآبرویم شب عیده رمضان باز پناهم دادی _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب
زباده ی می فطرت پیاله ام دادی تو عاشقانه دلی رنگ لاله ام دادی شبی به سوز درونم توراطلب کردم نگاه حضرت جل جلاله ام دادی شکسته دل پی این عیدفطر آمده ام ز جلوه های نگاهت تو هاله ام دادی برای پارگی این حجاب جسمانی سلاح گریه و افعان وناله ام دادی گناه من به شب عیدفطربخشیدی حواله ام تو به نام سه ساله ام دادی مراچو ماهی زخمی در عمق اقیانوس برای سیر در امواج ناله ام دادی تمام خواهش من عیدفطر میباشد دلی برای زیارت حواله ام دادی دوباره واسطه ی عیدفطر آمده است دمی عنایت دست سه ساله ام دادی زجام عشق تویارب به عیدمدهوشم برای خستگی ام صد رساله ام دادی ببین به پنجه غفلت دگرمچاله شدم مرابه فطر نگاهت حواله ام دادی -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) -عیدفطر
عیدفطراست وشب مهمانی است برلب مانغمه ا ی سبحانی است پر نموده حق تعالی کاسه ام جام می غیراز می تو فانی است عیدفطراست ونمک گیرت شدم مزدعیدت روشن و پنهانی است من به عشق تو قنوت آورده ام کن قبولم گرچه که طولانی است عیدفطر است ونوایم یاعلیست ذکر حیدرتاابد ، طوفانی است بر حسین امشب قسم دادم تورا بخشش من کار بس آسانی است عیدفطراست و بود ذکرم حسین جای تربت نقش برپیشانی است السلام ای شاه بی غسل وکفن یاده تودر هر نماز عرفانی است 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
عیدفطراست وهمه راه ونشانم ازتوست هدیه از جنس دعای رمضانم ازتوست عیدفطراست به گرداب گنه افتادم حال در این شب عید خط امانم ازتوست عیدماه آمدومن غرق نمازفطرم لطف وجود وکرم وصل به جانم ازتوست درنمازعیدامسال ازخداکردم طلب لطف و احسان خودت، جا و مکانم ازتوست درسرم هست هوای حرم امن اله شاکرلطف توام، باز توانم ازتوست خواهشم بوده خدایا که شوم یک اربعین پابرهنه درنجف وقت اذانم ازتوست از تو ممنون مرا در نظرت آوردی سره این خوان کرم سفره ی نانم ازتوست کربلایی شدنم را زتو دارم یارب لطف کردی به گدا، شوق جنانم ازتوست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ماه رمضان رفت مرا روی سیاه است از این رمضان حاصل من باره گناه است ماه رمضان رفت ولی جاماندم گویا که گنه ماحصل عمر تباه است ازباره گنه ذوق مناجات ندارم این ماحصل عمر از این دست گناه است دیدی رمضان زودتر از هر رمضان رفت من هیچ ندانم که شب چندم ماه است این آخر خط است که درپیشِِِ رخ ماست ديدي رمضان رفت که این آخر راه است جرم وگنه آورده ام ای حضرت معبود دریای گنه در بر عفوت پر کاه است همواره به هرجا کرم وعفو توپیداست حاجات دلم در گرو نیمه نگاه است حاجت به دره خانه ات آورده ام ای شاه این دا بخداباز به دنبال پناه است ازعشق حسین است که (مجنون)شده لیلا در روزقیامت فقط این اشک گواه است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب
رمضان رفت.... خبرآمد روزه داران رمضان رفت دگر ماه غفران ودعا ماه امان رفت دگر یک زمان گریه کن نیمه ی شبهابودیم دگرازبهره من این اشک روان رفت دگر عقب افتاده ام ازقافله ی خوبانت شرم از راه رسیده است توان رفت دگر گر به دنیا و ظواهرسر ما گرم شده غم این ماه به اسرار نهان رفت دگر آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زیان رفت دگر غیره روز عرفه نیست زمانی باقی وامصیبت شب قدره رمضان رفت دگر تا رفیق دل من هست حسین ابن علی(ع) میل باخوب رخان.بادگران رفت دگر بنویسیدحسین باره دگر بر دلها یاحسین برلب این سینه زنان رفت دگر جز حرم میل ندارد دل(مجنون )بخدا دل عشاق سوی قبله ی جان رفت دگر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) نــوكــــــــر نــوشـــت: بودم از روز ازل دست به دامان حسین خوشم ازاینکه شدم بی سروسامان حسین تا ابد دل به هوای حرمش خواهم داد بوده ام مشتری شیوه ی احسان حسین _مجنون کرمانشاهی کانال جدید اشعار ناب
مژده آمدعیدفطر وغم به پایان آمده لحظه‌ی دیدار ماباحی سبحان آمده چشم های عاشقان بنگرکه ابری گشته است ماه غفران رفت وگویا بوی باران آمده عیدفطراست ودل عشاق غرق شادی است امشب ازاین عید والا روی لب جان آمده سفره بزم خدا افتاده دراین عیدفطر طرفة العینی جهان، مهمان براین خوان آمده با ابو حمزه دلم حال وهوایی داشته باز امشب افتتاح ما به پایان آمده بی سر و پا بوده ام، حالا سراپا ثروتم عیدفطر است و فقیران لطف سلطان آمده باز هم بی آبرویی را به کویش راه داد چون فقط از خلق نیکوی کریمان آمده آنقَدَر بخشید از خیل گنه درعیدفطر بنگر آوای فغان از بند شیطان آمده یارب امشب ذره ای مژگان من نمناک شد باز از دریای رحمت موج غفران آمده "بالحسین،العفو" ،گفتم دست من را اوگرفت جود او بر ما پس از ذکر "حسین جان" آمده عیدفطراست وخدا امشب مرابخشیده است ناله ی بخشیدنم از عرش رحمان آمده ** در میان نهری ازتوبه شدم پاک وخجل پرده پوشی گنه ازسوی سبحان آمده خالق ازبالای عرش دارد تماشا می کند هرملک بردیدنم باحال خندان آمده کاش می شد زودتر عید تو رابینم خدا باز از صحرا صدای اهل ایمان آمده عطر سیب کربلا امشب مرادیوانه کرد دیدن رخسار یوسف سوی کنعان آمده اربعین ، پای پیاده از نجف تاکربلا یاحسین آغوش خود بگشا که مهمان آمده 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇 اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم امشب بده جامی که تو را درک نمایم خواهم که دگر میکده را ترک نمایم مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم عمریست که ما واله وبیمار به فطریم ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم بر روی توماجمله خریدار به فطریم عمریست دگر خسته و تنها شده ام من شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من آوای مناجات و دعا این شب فطر است فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب افسوس که بایادتومن غافلم امشب بنما تو به درک عرفه شاملم امشب یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم صدشکر که عمری به درت مثل گدایم با عشق تو عمری به درت رفته و آیم خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم خواهم سحرعید به یاد تو بمانم دروقت سحرناله ی العفو بخوانم عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد ایکاش که دست کرمت دست بگیرد گربی توشود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم مهدی توفقط نور دل اهل زمانی هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی اسطوره ای وضامن عشاق جهانی ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی (مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم خواهم که سرم بر سره پای توگذارم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)