eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
618 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 119_sd.m4a
537.2K
بهترین دعا ... روزی شخصی خدمت حضرت علی (ع) میرود و میگوید یا امیرالمومنین بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟ حضرت علی(ع) فرمودند: خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم هر وقت که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی. ❤️الحمدلله علی کل نعمه 💛 و اسئل لله من کل خیر 💚 و استغفر الله من کل ذنب 💙 واعوذ بالله من کل شر ❤️خدایا شکرت برای هر نعمتی که به من دادی 💛و از تو هر آنچه خیر و خوبی است تمنا میکنم 💚خدایا مرا برای تمام گناهانم ببخش 💙خدایا از همه بدی ها به تو پناه می برم مداح حاج آرمین غلامی
Voice 120_sd.m4a
396.4K
مامنتظر حمله ای از سوی حجازیم تابین بقیعش حرمی ناب بسازیم یا حیدر کرار زند نقش به زودی بر پرچم سبز عربستان سعودی سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع_ علیهم_السلام ✨مداح حاج آرمین غلامی
Voice 121_sd.m4a
3.21M
ماجرای اشنایی امام علی(ع) وقمبرغلام امام علی(ع) 💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شده‌ام، آمدم برای خواستگاری. پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت عمو هر چه باشد من می‌پذیرم شاه گفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو، جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست، گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می‌شناسند جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها شد. به بالای تپه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان، جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی؟ گفت: تو را با علی چه کار است؟ گفت: آمده‌ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی‌شوی. گفت: مگر علی را می‌شناسی؟ گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟! گفت قدی دارد به اندازه‌ی قد من، هیکلی هم‌هیکل من. گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم. خب چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش، جوان خنده‌ی بلندی کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. گفت: اسمت چیست؟ مرد عرب جواب داد: .... مداح حاج آرمین غلامی
Voice 122_sd.m4a
1.96M
این الطریق الی حمام منجاب❗️ (عاقبت شهوت رانی) 🍂داستان حمام منجاب اينه كه  مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد، تا شايد شخصى را بيابد و از او بپرسد، چشمش به آن مرد افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد: 🍂حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست . آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى زنا كرد. 🍂زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت : 🍂من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم . 🍂مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى زنا با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند:   ... اين الطريق الى حمام منجاب؟ (( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟ 🍂مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله )) تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت - 🍂از اين داستان خيلي چيزها ميشه فهميد از جمله: ❗️الف- حمام رفتن مظهر پاكيست ولي نبايد نشاني را ازهركسي كه به نظرمان خوب آمد .... مداح حاج آرمین غلامی
Voice 123_sd.m4a
772.1K
تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود مداح حاج آرمین غلامی
Voice 125_sd.m4a
2.99M
زنِ زیدِ یهودی از خواب بیدار شد دید یه نوری از خونش به آسمان ساطعه . به مردش گفت چه خبره این نور ازون صندوقچه داره میاد چی آوردی از بازار ؟؟؟ گفت زن هر خبری هست از نورِ چادرِ زهراست ... علی امروز این چادر رو به عنوان رهن آورد پیشِ من گذاشت ... تا صبح همسایه ها رو دونه دونه خبر کرد .... نوشتن هشتاد یهودی به نورِ چادرِ وصله داره فاطمه مسلمون شدن .... هشتاد یهودی به نور چادر زهرا ایمان آوردن ، شدن مشتریِ علی .... اما من نمی دونم اون سیصد نفری که تو روزِ روشن هجوم آوردن به خونۀ بی بی دوعالم ... اونا با دیدنِ خودِ زهرا متنبه نشدن ..." تا تونستن بانویِ خونه رو زدن ..... چادرِ مادرِ ما کارِ خودش را بلد است بگذارید فقط صحنۀ محشر برسد ••• ┄┅════🌹✼═══┅┄ *فرمود یه سرِ چادر تو بهشت دستِ مادرم فاطمه ست ... یه سرِ چادر رو صراط پهنِ ... ندا میاد أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ ... پیغمبر فرمود دخترم که وارد محشر میشه یه منبری از نور برا زهرا آماده میشه . ابی عبدالله میاد به دیدن مادر ... چی جوری میاد ؟!! راسهوا بین یدیه .... سر بریدشو تو دست گرفته تا بی بی دو عالم چشمش به ابی عبدالله میوفته چنان ضجه ای میزنه ... که پیغمبر فرمود همه با گریه زهرا گریه می کنن ....* الان آماده ای با ناله مادرانش ناله کنی؟ الان کجا نشسته ... صدا ، صدای مادرونه ... صدای یک زن جوونه ... نشسته گوشه ی یه گودال ... داره با سوز دل می خونه ... چی میگه؟!! مداح حاج آرمین غلامی
Voice 126_sd.m4a
1.52M
◀️پاداش دوست داشتن امام حسین علیه السلام: آیت الله شبیری زنجانی فرمودند: 👈 چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود. 🌹(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )🌹 👈یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند . 👈از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!! 👈تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحارالانوار برخورد نمودم .که می فرماید: 🌸مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند. 🌸 🍀امام به دیدار محبان می آید . این ملاقات بسیار طولانی می شود🍀 . امام_صادق(ع) می فرماید : 🌹هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .🌹 🌸ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد.🌸 🌷السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین الشهید مداح حاج آرمین غلامی
Voice 124_sd.m4a
5.8M
مرحوم علامه سید محمد حسین طهرانی در کتاب ارزشمند معادشناسی از استادشان مرحوم علامه طباطبائی نقل می کنند: در کربلا واعظی بود به نام سیدجواد که ساکن کربلا بود ولی در ایام محرم و عزا برای تبلیغ به نواحی و روستاهای دوردست می رفت نماز جماعت می خواند و مسائل شرعی می گفت و سپس به کربلا برمی گشت. (او می گفت): یکبار گذرم افتاد به روستایی که همه اهالی آن سنی مذهب بودند و در آنجا برخورد کردم با پیرمردی محاسن سفید و نورانی و چون دیدم سنی است با او از در صحبت و مذاکره وارد شدم ولی دیدم الان نمی توانم تشیع را به او بفهمانم چون این مرد ساده لوح و پاکدل چنان قلبش از محبت غاصبین خلافت سرشار است که آمادگی ندارد و شاید گفتن حقیقت مطلب به او نتیجه برعکس بدهد.  تا اینکه یک روز برای اینکه راه مذاکره با او را باز کنم و به تدریج ایمان در دل او پیدا شده و شیعه گردد از او پرسیدم: شیخ شما کیست؟ (عربها به بزرگ و رئیس قبیله شیخ می گویند) پیرمرد در پاسخ گفت: شیخ ما یک مرد قدرتمندی است که چندین خان ضیافت دارد. چقدر گوسفند دارد. چقدر شتر دارد. چهار هزار نفر تیر انداز دارد. چقدر عشیره و قبیله دارد... من گفتم: به به از شیخ شما چقدر مرد متمکن و قدرتمندی است! پیرمرد رو کرد به من و پرسید: شیخ شما کیست؟ گفتم: شیخ ما یک آقایی است که هرکس هر حاجتی داشته باشد برآورده می کند. اگر در مشرق عالم باشی و او در مغرب عالم و گرفتاری و پریشانی پیش آید و او را صدا بزنی فورا به فریادت می رسد و رفع مشکل از تو می کند. پیرمرد گفت: به به عجب شیخی است شیخ خوب است اینگونه باشد... .مداح حاج آرمین غلامی
ابراهیم ابن موسی ابن جعفر (ع) براین قدرت براین شوکت نماحمدخدایت را که ابراهیم نام این، امیراست وبود والا نظر کن باره گاهش را، ضریحش میدهدحاجت نشد از ماه تعریفی بجز سیمای این مولا چه صحنی وچه ایوانی چه خورشیدی به پیشانی خوشم دربارگاه او،کنم مدح ازگل زهرا خوشم دربارگاه او نماز شکر میخوانم خداجاری بود روی، لبم تاهست این آقا به دلها بند آمد او به لبها قند آمد او شدم مهمان صحن این ،امیرویوسف موسی دلی خرسند آوردم ببین اسفند آوردم برای عرض حاجاتم ،به صحنت ای شه والا گل موسی ابن جعفر در ،مزاری پر زنوراست این سرسازش ندارد با سر طغیانگر اعدا نویسم هر چه را بر مصطفی باید بر او آرم اگر ریگیم او صحرا ،منم یک قطره او دریا من آن (مجنون)درگاهم، غلام کویت ای شاهم به توعمری دخیلم من کنم در کوی تو آوا 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) -امامزاده ابراهیم در طاق بستان کرمانشاه @majnon1396
🔸جنگ احد و شهادت حضرت حمزه علیه‌السلام ▪️در اين غزوه بر أميرالمؤمنين عليه السلام بہ جهت حمايت از پيامبرﷺ 90 جراحت بر صورت، سر، سينہ ، شڪم، دست و پاي مبارڪ رسيد▪️ جبرئيل نازل شد و عرض ڪرد:🔻 🔸يا محمد، به‌خدا قسم اين‌عمل علی‌بن‌ابی‌طالب مواسات (یاری رساندن) است🔸 پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود:🔻 اين بدان‌جهت است‌کہ‌من از اويم و او از من است. جبرئيل عرض ڪرد: و من از شما دو بزرگوارم🔸 📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۴📚 🔹بانوئی بہ نام نُسَيبِه در جنگ اُحـُد: ♦️در اين روز يڪی از کسانی کہ جانفشانی کرد و فرار نڪرد، بلکہ مانع از فرار ديگران نيز شد؛ بانوئی بہ نام نسيبه دختر کعب بن مازنيه بود و بہ او اُم عَماره می‌گفتند♦️ او با شوهر و دو پسرش در جنگ‌احد شرکت‌داشتن نسيبه مُشک آبی بہ دوش داشت و سَقايی‌ات لشکر اسلام را می‌نمود✅ هنگامی ڪہ موقعيت را چنان ديد ڪہ مسلمين در حال فرار هستند، مشڪ را بہ ڪناری انداخت و خود را پيش روی پيامبر صلی الله عليه و آله سپر ڪرد، بہ گونہ‌ای ڪہ جراحات زيادی بر او وارد شد، ڪہ مداوای يڪی از آن جراحت‌ها تا يك سال بعد ادامه داشت🌺 اين زن فداکار دست بہ شمشير برد، و چنان ضربه‌ای بر ابن حميه ڪہ قصد کشتن پيامبر صلی الله عليه و آله را داشت زد کہ او فرار ڪرد👺 عبدالله فرزند نسيبه خواست فرار ڪند ڪہ مانع او شد و او را تشويق بہ جنگ و دفاع از پيامبر صلی الله عليه و آله نمود و او قبول ڪرد🌹 پيامبر(ص) بہ نسيبه فرمود:🔻 🔸بارڪ الله عليڪ يا نسيبه🔸 در اين حال پيامبر ديد يکی‌از مهاجرين فرارمیکند در حالی کہ سپرش را به پشتش بستہ است👹 آن حضرت فرمودند:🔻 🔸ای صـاحـب سـپـر ؛ سپرت را بيانداز و خودت بہ جهنم برو🔸 سپس آن حضرت به نسيبه فرمود: 《سپر او را بردار》 او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشرڪين شد. در اين هنگام حضرت فرمود: 🔸مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چہ اينڪہ آنان فرار ڪردند🔸 📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۴📚 👹ننگين ڪسانی ڪہ از زن ڪمتر بودند و فرار ڪردند . و خوشابحال زنی ڪہ مردانه و جانانه بهشتی شد✔️ 🏴شهادت حضرت حمزه علیه السلام: در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السلام عموی پيامبر(ص) به شهادت رسيد🏴 آن حضرت برادر رضاعی پيامبر بود، چون‌هر دو بزرگوار از زنی بہ‌نام ثويبه شيرخورده بودند💕 📚بحار الانوار: ج ۱۵، ص ۲۸۱📚 آن حضرت مردی شجاع و با هِيبَت بود و در اين جنگ بہ دست وحشی و به دستور هند همسر ابوسفيان ڪشتہ شد⚫️ هند به خاطر ڪشتہ شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر(ص) را داشت، ولی کفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند👺 اين بود کہ او وحشی را با وعده هایی بہ ڪشتن پيامبر(ص) يا علی مرتضی عليه السلام و يا حمزه تحريڪ ڪرد🏴 وحشی گفت: «از ڪشتن پيامبر(ص) و پسر عمويش علی عليه السلام عاجزم، ولی برای ڪشتن حمزه ڪمين میکنم. او در ميدان جنگ با نيزه‌ای بر سينہ و يا شکم مبارک آن‌حضرت زد و آن حضرت‌را شهيد کرد وقتی خبر بہ هند دادند، آن خبيث دستور داد سينہ آن حضرت را بشکافد و جگر مبارڪ آن حضرت را بيرون آورد. وقتی خواست بہ جگر حمزه دندان بزند دندانهای نحسش ڪارگر نشد.👺 همچنين هند با خنجری گوشها، بينی و ... آن حضرت را جدا ڪرد و بہ گردن انداخت⚫️ پيامبرﷺ هنگامی ڪہ حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عبای مبارڪ را روي او ڪشيدند ڪہ خواهرش صفيه او را بہ آن حال نبيند و فرمودند:🔻 🔸يا عم رسول الله و اسدالله و اسد رسوله. .. يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات🔸 أميرالمؤمنين و فاطمه زهراﷺ و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند. 📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۵ حمزه سيد الشهداء عليه السلام: ص ۲۸-۲۹📚 پيامبرﷺ بر بدن مبارڪ او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال ڪہ معاويہ خواست نهری از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيل‌ها بہ پای حمزه رسيد و فوراً خون جاری شد ! حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلی الله عليه و آله فرمودند:🔻 🔸بهترين برادران من علی عليه السلام و بهترين عموهای من حمزه است🔸 📚عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج ۲، ص ۶۱. رياحين الشريعة: ج ۴، ص ۳۵۰📚 🔮اللهُـــمَّ عَجِّــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــرَج🔮 1396/04/19 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 ڪانال مجنون کرمانشاهی ╔═┅═ঊঈ❄️ঊঈ═┅═╗ @majnon1396 ╚═┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅═╝ 💠 الحَمـدُ لله الَـذے جَعَلنا منَ المُتمَسِّڪین بِولایة مُوݪٰانا امیرالمُؤمنین عَلــــے بــن اَبــے طالب عَلیــْہ السَّـلام و الائمَة المَعصــومین عَلیـْہم السَّـلام 💠 @majnon1396 💥اَللّهُمَّ الــْعَنِ الجّــِبْت وَالطــَّاغوُت💥
ابراهیم ابن موسی ابن جعفر (ع) ِ عاقبت کاشی صحنت را طـلـايي مي کنم با همین بُغض گلو عُقده گشايي مي کنم قـبـر پـاكـتـ را بـه دسـت عاشّقانت داده ای بردره صحن توعمری من گدایی مي کنم گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ايــوان زيـبـاي تورا عـاقـبـت بااشک چشمم، رونمايي مي کنم با دل پُـر درد مـن ، امشب بیاکن درد دل بین صـحـن تو خوشم عمری، گدايي مي کنم شاه ابراهیم برتو، من پناه آورده ام بي مـحـابـا از شما نغمه سرايـي مي کنم من سـلامم را بـه سوي مـرقـد ت آورده ام این دل دیوانه رامن كـربـلايـي مي کنم شاه ابراهیم شاه شهرکرمانشاه تویی پادشاها برتومن امشب گدایی مي کنم شاعر:آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ________________ ✅کانال سبک وشعر جدیدترین وبروزترین کانال @majnon1396 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆