eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراسم عزاداری شب 19رمضان -مداح.حاج آرمین غلامی یکشنبه13خردادماه-21:30شب فردوسی.دلگشا.شهرک صادقیه.روبروپسجد.بدعوت حاج محمدبیات هییت انصارابالفضل (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراسم عزاداری سالگرد امام خمینی (ره) -مداح.حاج آرمین غلامی دوشنبه14خردادماه-21:30 -فردوسی.شهرک صادقیه.پشت باغ خلیل خان.نبش کوی فخری.بدعوت جعفرپوربابایی
مراسم عزاداری سالگرد امام خمینی (ره) -مداح.حاج آرمین غلامی دوشنبه14خردادماه-4عصر چهارراه وکیل اقا-بطرف خیابان صابونی کوی دوم نبش اتوگالری ستاره.کوی ارسلا ن مرتاضی.سمت چپ.بنصب پرچم
مراسم عزاداری سالگرد امام خمینی (ره) -مداح.حاج آرمین غلامی دوشنبه14خردادماه-4عصر چهارراه وکیل اقا-بطرف خیابان صابونی کوی دوم نبش اتوگالری ستاره.کوی ارسلا ن مرتاضی.سمت چپ.بنصب پرچم
اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی): @majnon1396
مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام🌿 من حیدری ام حالِ پریشان شده دارم درسینه بسی آتش حیران شده دارم امشب زشرابش مِیِ طوفان شده دارم تا صبح دل زار پریشان شده دارم ما مرد شرابیم دوصدباده بیارید ما را به درِ بیتِ علی مست گذارید رخساره علی قبله‌ی دنیا شدنی بود دیدارعلی گرمِ تماشا شدنی بود سلطان پی دیدار مُهیا شدنی بود این دیده بسی دیده ی بینا شدنی بود مارابه جهان دیدن اوهست تمنا عمریست گداییم گدای دره مولا شاید شبِ قدر مقدر شده باشد مشتاق علی باز پیمبر شده باشد ازعشق چنین گوشِ زمان کر شده باشد مشتاق لقا حضرت دلبر شده باشد منشق شده تصویرِ خداوند به محراب افتادزپاشیرِ خداوند به محراب یعقوب دو دیده به ره تو نظرش بود گریان پدر گوشه ای از در پسرش بود منشق زسرتیغ پر از زهر سرش بود قاتل به جهان کشتن حیدرهنرش بود مولابه جهان گردشِ این روز و شب از توست شیرینیِ افطارِ پی  هر رُطب از توست باناز نگاه تو زمین زیر و زِبَر شد بارفتن تو زینب توخون به جگر شد بند آمده این راه از این کوچه گذر شد ازخاکِ قدمهات به ما نیز نظر شد چشمان علی جلوه ی محراب سحر بود دیدارتو آقا همه شب پای سحربود تا شدت نور ملکوتی علی بود کوفه جلوات جبروتی علی بود شاهدبه غم واوج سکوتی علی بود حق گرمِ تماشایِ قنوتی علی بود پیش تو ذلیلم مددی حضرت سلطان یک عمر دخیلم مددی حضرت سلطان هستی توطبیب دل و بیمار توهستم یا این همه در شهر بدهکار توهستم عمریست گدا بر در و دیوار توهستم تقصیر من این است که سربار توهستم عمریست کَرَم رویِ کَرَم ریخته ای تو (مجنون) درت رابه خود آویخته ای تو -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت امیرالمومنین(ع) بین محراب علی شیرجهان افتاده که از این واقعه عالم به فغان افتاده بین محرب دعابود علی خورد زمین فاطمه موی پریشان به جنان افتاده شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب پیشواز سر بشکسته چسان افتاده نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان پی او باد صبا اشک فشان افتاده شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده باز گودال مرایاد توانداخت حسین غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده شمرآمدپی گودال و دل زینب دید سوی این باغ دگر باد خزان افتاده دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده غلامی ✅کانال سبک وشعر 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو قدم رفت ولی پیکر اومیسوزد زتَرَک خوردن سَرَ ،دُختراومیسوزد تیغ تا رفت فرو ،رفت میانِ اَبرو تیغ وشمشیرچنین با سر اومیسوزد به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت دید از ضربه‌یِ در همسر اومیسوزد آمدعباس ولی گریه کنان درپی او بارها تا بِرِسَد مَحضَرَ اومیسوزد پیش ِ زینب رویِ پا بود ولی باز افتاد زینبش دیدکه بال وپر اومیسوزد دیدناگه به زمین خوردنِ بابایش را گریه میکرد...خودش آخر اومیسوزد رویِ تَل تا لبِ گودال دویده زینب کربلا بینِ همه خواهر اومیسوزد نیزه‌ای آمدو او را چقدرهول نمود نیزه کمتر بزنیدچون سَرَ اومیسوزد پیش چشم خواهری بود سَنان می‌خندید روی گودال چنین مادر اومیسوزد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)