نوحه شب جمعه۳.mp3
1.26M
─┅═༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═┅─
نوحه_باامام_حسین_علیه_السلام
✍آرمین غلامی(مجنون)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشک روضه گشت درمانم ! شب جمعه حسین
باز ، توفانیست در جانم ، شب جمعه حسین
مبتـلای روضه ات گشتم ،دوباره تاسحر
بر تو بارانیست چشمانم ، شب جمعه حسین
چشم سرگردان من در هر کجا سوی توبود
درهوایت باز حیرانم ، شب جمعه حسین
مادرت زهرا،شود زوارکوی کربلا
شامِ گریانیست کنعـــانم ، شب جمعه حسین
گریه کرده مادرت امشب دراین دشت بلا
ازچه لرزانیست ارکانم ،شب جمعه حسین
باز نامت "کیمیــا" می ســازد از خاک زمین
بوده ای دربین دیوانم ،شب جمعه حسین
گوشه ی گودال ازچه،پیکرت افتاده بود
باز بارانیــست چشمــانم ،شب جمعه حسین
✍آرمین غلامی(مجنون)
#روضه هفتگی
#روضه و نوحه امام رضا(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه شاملو،کرمانشاه
#پنجشنبه۱۰/خرداد۱۴۰۳
|⇦•گر زحمت افتد..
#قسمت_اول#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج آرمین غلامی
* پیرمرده سلمانی که لحظه آخر امام رضا علیه السلام رفت سرش رو به دامن گرفت... اینا خیلی دل و جرأت داشتن به آقا گفتن لحظه آخر بیا سر ما رو به دامن بگیر. ما همیشه درخواست مون از آقا اینه: آقا لحظه آخر بیا کف پاتو رو سرم بذار. من کجا که سرمو بخوام رو دامن حجت خدا بگذارم !*
گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم
بگذار که من چشم به پایت بگذارم
حیف از تو عزیزی که مَنت یار بخوانم
لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم
*بالاخره آقا اون لحظه آخر رفت سرو به دامن گرفت.. آقایی که فرموده لحظه ی آخره دوستانش میاد، خودش هی چشمش به در بود، هی صدا میزد پسرم جوادم! جگر گوشه بابا! داره دیر میشه. کی میخوای بیای؟..*
جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم
چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم
از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است
کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم
حسرت بوسهٔ بابا به دلت می ماند
تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم
مثل یه مار گزیده به خودم می پیچم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
بس که در کوچه زمین خورده و برخاسته ام
نه توانی به تنم مانده نه، نایی پسرم
*جوادم! میوه دلم. تو این حرف بابا رو بهتر میفهمی...*
هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُمّاه!
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
*اصلاً اسم رمز اینه، اگه دیدی گره ای داری هنوز گره ات باز نشده وقتی مقابل گنبد یا ضریح حرم حضرت می ایستی بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. محاله دیگه گره ات باز نشه... گفت اول اینطوری قسم نده اول به جیگر گوشه اش جوادالائمه علیه السلام قسم بده. به این دو ذوات مقدسه.حضرت یه ارادت دیگه ای داره حالا جوادش که جیگر گوشه اشه یجور دیگه دوس داره. مادرش زهرا رو همه ی ائمه همینطور دوست دارند.. لذا شنیدید داستان اون جوونی که اهل فسق و فجور و گناه بود دنبال قافله داداش راه افتاد. داشتن میرفتن حرم امام رضا علیه السلام مردم شنیدن این داداشه داره میره همه یکی یکی اومدن انصراف بدن. گفتن ما داریم میریم از دست این چند روز راحت میشیم.کجا داره میاد؟گفتن اگه داداشت میاد ما بر می گردیم...داداشه گفت آبروی ما رو نبر برگرد. گفت خونه ی شماها نمیخواستم بیام، میخواستم بیام خونه امام رضا علیه السلام... ناراحتم هستید شما راه بیفتید فقط به عنوان اینکه راه رو بلدید من دنبال شما میام. میگن یکی دو منزلی حرم امام رضا علیه السلام این داداشه گنهکاره آلوده از دنیا رفت... این داداشه تازه دلش سوخت گفت یه بار که اومد یه کار خوب انجام بده نشد نرسید حرم امام رضا علیه السلام. بدن رو غسل دادن کفن کردن. گفت حالا که تا اینجا اومده ببریمش حرم امام رضا علیه السلام. حیفه. همه هم قبول کردن. آوردن طواف دادن و برگردوندن ودفن کردن...رفت پهلو ضریح ایستاد گفت: آقا !داداش ما آلوده بود گنهکار بود میخوام ببینم وضعیتش چی شد... خلاصه شما قبولش کردیدیا نه ؟
پذیرفتید یا نه؟ میگه شب در عالم رؤیا خوابشو دیدم چه وضع خوبی داره. تعجب کردم. باغ خوب،گفت تعجب نکن هرچی دارم از تو دارم. اگه اونجا بدنمو رها کرده بودی آتیش بود دور بدن من. بدنمو که غسل می دادی اون آبم آتیش بود کفنم آتیش بود تا جلو در حرم امام رضا علیه السلام این آتیش همرام بود. آتیش دیگه جرأت نداشت وارد حرم امام رضا علیه السلام بشه...
میگه بدنمو داشتید طواف می دادید یه پیرمرد اهل دلی داشت منو می دید.. گفت: فلانی یه کاری برا خودت بکن. اگه امام رضا علیه السلام تحویلت بگیره گرفته ها، کارت درست میشه. اگه نه، اون آتیش دوباره همراهته. گفتم چیکار کنم؟ سلام میدم به آقا. آقا بهم کم محلی میکنه. گفت تقصیر خودته. اینقدر خودتو آلوده کردی، این قدر گناه کردی، معصیت کردی....
#قسمت_دوم#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج آرمین غلامی•
بار اول سلام کرد حضرت روش رو ازش برگردوند. سلامو جواب داد اما روش رو ازش برگردوند. پیرمرده گفت: یه بار دیگه دارن طوافت میدن می برنت. گفتم چیکار کنم؟ گفت بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. میگه تو اون طواف آخر گفتم آقا تو رو بحق مادرت زهرا سلام الله علیها روتو برنگردون. آقا فرمود: چرا کاری می کنی ما ازت رو بر گردونیم. لذا به این مادر همشون یجورِ دیگه ای ارادت دارن...پسرش جوادالائمه هم همینطور بود...
موفق اومد دوان دوان گفتش یا امام رضا علیه السلام من تا حالا اینطوری پسرتو با این حال ندیده بودم. ببین چیکار داره میکنه؟ هی مشت میزنه رو زمین، چشا کاسه ی خون شده هی میگه آتیش تون میزنم، از خاک بیرون تون میکشم. حضرت رضا علیه السلام اومد فرمود: عزیز دلم چه کسی رو میخوای بیرون بکشی آتیش بزنی؟ یه نیگا به بابا کرد گفت: بابا آخه مادرم زهرا سلام الله علیها چه گناهی داشت؟ چرا درِ خونه اشو آتیش زدن؟ چرا سیلی تو صورتش زدن؟*
هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُمّاه!
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
مثل آن چادر خاکی شد عبایت خاکی
مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم
مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی
من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم
*یه مقدار بیشتر راه نبود از کاخ مأمون تا خونه امام رضا علیه السلام. میگن پنجاه مرتبه حضرت رو زمین نشست. گاهی تعادل از دست می داد و زمین میخورد. هی صدا می زد آه جیگرم! آه پسرم!*
«ازاین جا حواس ها جمع باشه امام رضا علیه السلام داره روضه میخونه....»
سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین
برده ام ارثِ غریبَ الغربایی پسرم
آب هم گر بدهی باز دلم می سوزد
شده این حجره عجب کرب و بلایی پسرم
جوادم!جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد
کَس نزد بر سر من سنگِ جفایی پسرم
دو ماه با این روضه ها گریه کردی شب آخره :
دست و پا می زنم و سینهٔ من نیست دگر
زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم
گریه بر بی کفن کرب و بلا کن در قبر
چون که بند کفنم را بگشایی پسرم
*صلی الله علیک یا اباعبدالله..هر جایی اسم کفن بیاد ناخودآگاه باید بگی ای حسین....ای بی کفن حسین...*
*اباصلت میگه اون لحظه آخر یه وقت دیدم یه آقازاده مه سیمایی وارد حجره شد. اول حواسم پرت بود سوال کردم آقا! شما کی هستی ؟ من که همه درهای حجره رو بسته بودم. فرمود اباصلت حواست کجاست؟ اون خدایی که یه لحظه منو از مدینه به توس میاره قادر نیست از در ِ بسته منو وارد کنه؟ فهمیدم جوادالائمه ست. سلام کردم گفتم آقاجان خیلی وقته بابات منتظره... رفقا نکته اینجاست، امام رضا علیه السلام تا این لحظه میگن حضرت همش می خوابید تو حجره تو بستر. حتی سر سفره که اومده بودن با غلاما معمولا غداشونو میخوردن نتونست بنشینه. اینقد حالش بد بود. این سمی که به امام رضا علیه السلام دادن یه سهم مهلکی بود. اما اباصلت میگه تعجب کردم. تا نگاه امام رضا علیه السلام به علی اکبرش افتاد، تا نگاهش به جوادالائمه علیه السلام افتاد. یه وقت دیدم انگار جون به پاهای امام رضا علیه السلام اومد. از جا بلند شد دوان دوان تا جلو در اومد. تا دست، گردن جوادش انداخت افتاد روی زمین. من میگم درستم همینه. آدم نگاهش به جوونش میفته جون میگیره...
#روضه هفتگی
#روضه و نوحه امام رضا(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه شاملو،کرمانشاه
#پنجشنبه۱۰/خرداد۱۴۰۳
روضه امام رضا...mp3
7.12M
روضه امام رضا،(ع)/🤞🤞
مداح..حاج آرمین غلامی
پنجشنبه۱۰خرداد،مسجدمعتمدالدوله
#کرمانشاه👇👇
روضه امام رضا،(ع)/🤞🤞
مداح..حاج آرمین غلامی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
خوشم از رعایای شمس الشموسم
گرفتار عشق انیس النفوسم
اگر بدترین بنده باشم که هستم
میان حریمش سراپا خلوصم
چه خوب است پشت و پناهم تو هستی
همیشه فقط تکیه گاهم تو هستی
نمیخواهم از تو به غیر از خودت را
تمنای اشکِ نگاهم تو هستی
*آقاجان نمیدونم با چه رویی نام مقدست رو صدا میزنم، من که آبرویی در مقابل تو برام نمونده آقا...*
دلت را شکسته گناهِ زیادم
ولی آمدم پشت بابُ الجوادت
زمین خورده ام من ولی با نگاهت
به شوق طواف حرم ایستادم
*قربونت برم آقاجان، غریب الغربا امام رضا، همه ی بستگانو جمع کرد، فرمود: همتون جمع بشید برا من گریه کنید. گفتن آقا پشت سر مسافر گریه میمنت نداره، فرمود: اون مسافریه که میره و برمیگرده، اما من دیگه برنمیگردم. اباصلت میگه حضرت به من فرمود: من از مجلس مأمون بیرون میام اگه دیدی عبا بر سر کشیدم دیگه با من حرف نزن، منتظر شدم دیدم علی بن موسی بیرون آمد، عبا بر سر کشیده، حرف نزدم پشت آقا حرکت کردم...*
بر سر کشیده ست عبا حضرت رضا
بر لب گرفته ذکر دعا حضرت رضا
راهی نبود تا دم خانه که بارها
افتاد بین کوچه ز پا حضرت رضا
*چند مرتبه در راه هی مینشست به خودش میپیچید، بلند میشد، وارد منزل شد فرمود: اباصلت دیگه کسی رو راه نده، در ها رو ببند، دیدم حضرت وارد حجره شد این فرش ها رو جمع کرد، صورت رو خاک حجره گذاشته، یتململ تململ السّلیم، مث مارگزیده به خودش میپیچه..*
گونه گذاشته است در این لحظه های سخت
بر روی خاک حجره چرا حضرت رضا
دارد شبیه میکند اینگونه خویش را
با روضه های کرب و بلا حضرت رضا
*امام جواد الائمه آمد سر بابا رو به دامن گرفت، تمام ودایع امامت رو دریافت کرد، سر آقا بر دامن جوانش بود، همه از اینجا میرن سراغ روضه ی علی اکبر، حتما شنیدین، اما من یه نکته ی دیگه عرض کنم، اباصلت میگه آقا امام جواد در یک گوشه ای یک جای مخصوصی درست کردن، بدن بابا رو غسل دادن، به من اجازه ندادن نزدیک بشم، فرمودن: ملائکه دارن به من کمک میکنن، چیزی نکشید مثل اینکه آسمان باز بشه، بدن آقا به آسمان رفت، متعجب شدم، حضرت جواد فرمودن: تعجب نکن، بدن امام میره دور قبر پیغمبر طواف داده میشه و برمیگرده...
اما آقاجان بدن امام رضا رو بردن طواف دادن، اما نمیدونم در کربلا چطوری بدن قطعه قطعه و پاره پاره، آیا بدن رفت کنار قبر پیغمبر؟ نمیدونم، شاید هم پیغمبر آمد کنار گودی قتلگاه، همونجایی که زینب صدا زد.. یا رسول الله! صَلّوا علیک ملیکُ السَّماء، هذا حسینُکَ مُرَمَّلُ بِالدِّماء.مُقَطَعُ الاعْضاءِ ... یا رسول الله !...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم ستاره بر تنش افزون حسین توست
این خشک لب فتاده ی ممنوع از فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#روضه هفتگی
#روضه و نوحه امام رضا(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتمدالدوله،کرمانشاه
#شام پنجشنبه۱۰/خرداد۱۴۰۳
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسمالله الرحمن الرحیم #امام_رضا #زیارت_مخصوص آقا تورا امیرخراسان نوشته اند اینجا مرابه کوی توم
اشعارامام زیارتی امام رضا
⏫⏫⏫⏫⏫⏫⏫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانالی پرازشعروسبک محرم ومناسبتی
#کانال _جدیدترین_ اشعارو_سبکهای _بروز
#مداحی،نوحه،روضه ،شور
#ولادت_ شهادت_نوحه_مولودی
# اشعار _مجنون _کرمانشاهی
# (آرمین_ غلامی):-در ایتا
https://eitaa.com/majnon1396
ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷
https://rubika.ir/majnon1399
روبیکا
🌷🌷😃🌷🌷🌷😃🌷🌷
بله
@armingholamii
@majnon1396
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷