(زنجیرزنی حضرت قاسم ابن الحسن ع) #مداح.حاج آرمین غلامی قاسم یتیم،دوم امامم سپهر دین را،ماه تمامم در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ امام حسن را،من یادگارم بهر عمویم،من بی قرارم در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ بر آل عصمت،نور دو عینم از کودکی ام،من با حسینم در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ عموی خوبم،با چشم گریان داده اجازه،روم به میدان در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ گردیده ام من،کرب و بلایی در راه مولی،گشتم فدایی در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ در راه عترت،قاسم شهید است کنار جسمم،عمو رسید است در راه قرآن،من می دهم جان عمو عموجان۲ #زنجیرزنی حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

(زنجیرزنی حضرت قاسم ابن الحسن ع) #مداح.حاج آرمین غلامی قاسم بن الحسن،شمع هر انجمن کربلای حسین،شده غرق محن ای عموجان حسین۲ پسر مجتبی،آمدم کربلا از کرامت شدم،یار خون خدا ای عموجان حسین۲ یادگار حسن،افتخار حسن کربلا گشته ام،اعتبار حسن ای عموجان حسین۲ نوجوانم ولی،قهرمان بی بدل مرگ بهرم بود،بهتر از هر عسل ای عموجان حسین۲ مهر مولی حسین،در دل من مقیم می شوم من شهید،با بلایی عظیم ای عموجان حسین۲ عموی من بود،روح و ریحان من داده بر من عمو،اذن میدان من ای عموجان حسین۲ دشمن دین بدان،جد من مرتضاست در جهان اسوه ام،گل خیر النساست ای عموجان حسین۲ با نگاه حسین،کربلایی شدم در ره دین حق،من فدایی شدم ای عموجان حسین۲ پیکرم مانده است،زیر سم ستور در کنارم رسید،عمو گریان صبور ای عموجان حسین۲ کس چو من غم ندید،گشته ام من شهید نزد حی ودود،محشرم روسپید ای عموجان حسین۲ #سبک_همه_جا_کربلاست #حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

(زنجیرزنی حضرت قاسم ابن الحسن ع) #مداح.حاج آرمین غلامی من قاسمم یتیم مجتبایم عموجان عموجان از نسل حیدر شیر کربلایم عموجان عموجان من قاسمم فرزند سبط احمد عموجان عموجان جدم بود ختم رسل محمد عموجان عموجان مهرت حسین در سینه از ازل بود عموجان عموجان در پیش من مرگ همچنان عسل بود عموجان عموجان باشد عمو تنها ره سعادت عموجان عموجان در راه تو جان دادن و شهادت عموجان عموجان بر گوش جان من رسد نوایت عموجان عموجان آمده ام تا جان کنم فدایت عموجان عموجان ای پنجمین نور خدای منان عموجان عموجان اذنم بده تا که روم به میدان عموجان عموجان بر تو و غربت تو هستم حساس عموجان عموجان جنگ آوری آموخته ام ز عباس عموجان عموجان مولای من ای نور چشم طاها عموجان عموجان بودی عمو از بهر من چو بابا عموجان عموجان در بین دشمنی غریب و تنها عموجان عموجان از چهره ات غربت بود هویدا عموجان عموجان بنما قبولم عموی غریبم عموجان عموجان بینم غریبی تو بی شکیبم عموجان عموجان فرزند مجتبی گل بتولم عموجان عموجان به حق فاطمه نما قبولم عموجان عموجان دشمن بداند شیر کربلایم عموجان عموجان من در شجاعت همچو مجتبایم عموجان عموجان فخرم بود در بین این شهیدان عموجان عموجان جسمم شود پامال سم اسبان عموجان عموجان #سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گمشده #زنجیرزنی حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

(زنجیرزنی حضرت قاسم ابن الحسن ع) #مداح.حاج آرمین غلامی در روی زمین ماه(هر انجمنم قاسم)۲ نور دل زهرا و(نجل حسنم قاسم)۲ من یتیم امام مجتبایم فدایی حسین در کربلایم واویلا واویلا آه و واویلا۲ جانبازی راه دین(خیر العمل است بر من)۲ جان دادن در راهت(شهد عسل است بر من)۲ از لطف و رحمت پروردگارم فدایی دینند ایل و تبارم واویلا واویلا آه و واویلا۲ گرچه به عموی خود(من روحم و ریحانم)۲ با دادن جان خود(من حامی قرآنم)۲ ای عموجان بده اذن میدانم رسیده یا حسین وقت جولانم واویلا واویلا آه و واویلا۲ گر کودکم اما من(چون حیدر کرارم)۲ حیران شود این لشکر(با جنگم و ایثارم)۲ من که برای تو همچون اکبرم فدایی شش ماهه ات اصغرم واویلا واویلا آه و واویلا۲ یا حضرت ثار الله(بر من تو نما احسان)۲ اذنم بده یا مولی(تا که بروم میدان)۲ از تبار حسن نجل بتولم عموجان حق حیدر کن قبولم واویلا واویلا آه و واویلا۲ #سبک_زینب_زینب_زینب #حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع #زنجیر_زنی #زنجیرزنی به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 (زنجیرزنی حضرت علی اصغر ع) #مداح.حاج‌ آرمین غلامی👆 من گل گلشن آل عبا اصغرم گرچه کودک ولی چون علی اکبرم بر رباب نور عین،گل باغ حسین اصغرم من۲ آخرین شهید عرصه ی کرب و بلا جان من می شود فدای دین خدا پدر آماده ام،بر تو دلداده ام اصغرم من۲ ناله ی غربتت به گوش جانم رسید با نوای تو رنگ از رخ اصغر پرید شده ام انتخاب،می کنم انقلاب اصغرم من۲ سوزم از بهر تو ای پدر غم نصیب بهر یاری تو پدر منم بی شکیب گرچه در محنتم،چون علی غیرتم اصغرم من۲ آخرین یار و سرباز توام ای پدر اصغرم محرم راز توام ای پدر غم تو قاتلم،زد شرر بر دلم اصغرم من۲ گرچه تشنه لبم کودک شیرم پدر بر دل دشمنان بسان تیرم پدر با عدو رو به رو،می شوم با گلو اصغرم من۲ حرمله آمده تیر سه شعبه به کف گلوی اصغرت را می زند او هدف می شوم من شهید،نزد تو روسفید اصغرم من۲ سر من روی دست تو جدا می شود در ره تو علی تو فدا می شود گرچه ام تشنه کام،به فدای امام اصغرم من۲ #زنجیرزنی #سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه #حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

(نوحه حضرت علی اصغر ع) #مداح.حاج آرمین غلامی علی اصغر امید عالمینم ولی قربانی راه حسینم حسین را نور عینم که سرباز حسینم پدرجان ای حسین جان۲ اگر طفلم به عالم رهنمایم در عالم شیعه را مشکل گشایم اگر جان بر لبم من عزیز زینبم من پدرجان ای حسین جان۲ منم آن نوگل زهرای اطهر که روی دست بابا گشته پرپر کسی چون من ندیده شدم حنجر بریده پدرجان ای حسین جان۲ به تیر حرمله رفته امیدم ولی در نزد زهرا روسپیدم کسی جز تو ندارم به راهت جان سپارم پدرجان ای حسین جان۲ ز بعد من دگر بابم شده پیر حسین از زنده ماندن گشته دلگیر شده جانم فدایش فدای غصه هایش پدرجان ای حسین جان۲ #سبک_زنجیرزنی #حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب

(زنجیرزنی حضرت علی اصغر ع) #مداح.حاج آرمین غلامی من غنچه ای از گلشن ولایم پدرجان پدرجان من آخرین سرباز کربلایم پدرجان پدرجان در کربلا پیچیده عطر و بویم پدرجان پدرجان با گل زهرا گرم گفت و گویم پدرجان پدرجان تا لحظه ی آخر بود شعارم پدرجان پدرجان به راه تو شهادت افتخارم پدرجان پدرجان از جود و الطاف خدای داور پدرجان پدرجان خونم شفاعت می کند به محشر پدرجان پدرجان گردیده ام بهر تو محرم راز پدرجان پدرجان گردیده ام بهر تو بال پرواز پدرجان پدرجان من آخرین شهید نینوایم پدرجان پدرجان فدایی امیر کربلایم پدرجان پدرجان با محسن شش ماهه همنشینم پدرجان پدرجان شفیع عالم روز واپسینم پدرجان پدرجان من غنچه ام که موسم شکفتن پدرجان پدرجان چیده مرا با تیر کینه دشمن پدرجان پدرجان حرمله ظلم و کین فزون نموده پدرجان پدرجان با کشتنم دل تو خون نموده پدرجان پدرجان بر روی دستت حنجرم بریده پدرجان پدرجان قامت تو از داغ من خمیده پدرجان پدرجان لبخند من دل تو را شکسته پدرجان پدرجان در سینه ات سوز غم حجله بسته پدرجان پدرجان به عهد و پیمانم وفا نمودم پدرجان پدرجان جانم به راه دین فدا نمودم پدرجان پدرجان تیر سه شعبه با گلو چه ها کرد پدرجان پدرجان سر مرا از بدنم جدا کرد پدرجان پدرجان سوزانده قلبت را پدر غم من پدرجان پدرجان نشسته ای در بزم ماتم من پدرجان پدرجان دانم که داغ من نموده پیرت پدرجان پدرجان گریه مکن بر اصغر صغیرت پدرجان پدرجان رباب دلخون منتظر نشسته پدرجان پدرجان کنار عمه با دل شکسته پدرجان پدرجان #سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گمشده #حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب

◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی👇

متن نوحه کردی علی اصغر(ع)🤞🤞 مداح وشاعر..حاج آرمین غلامی #زنجیرزنی

به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 ◼️#گزارش‌ صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مراسم زنجیرزنی #هییت انصارجوادالائمه(ع)/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی👇👇

متن نوحه کردی حضرت عباس (ع)🤞🤞#زنجیرزنی سه ضرب مداح وشاعر..حاج آرمین غلامی

به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 🏴سبک زمینه پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ه.ق _۱۴۰۳ه.ش حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام #مداح.حاج آرمین غلامی #زمینه_پنجم_محرم_۱۴۰۲ #عمه_میبینی 🏴بند اول عمه میبینی ، جنجاله گودال جسم عموی ، من میشه پامال توو خطره جونه عموی بی گناهم بالا سرش نشسته بابا چشم براهم همین الانشم برم دیره عمه ببین عموم با کیا درگیره عمه بذار براش عمه بشه دستم سپر دیر برسم عموی من میشه بی سر عمه چقدر اینا بی رحم و پستن دیر برسم روی سینش نشستن ای وای عمو ای وای عمو عمو حسین جان 🏴بند دوم زخمه تنت از ، شمشیر و تیره توو چنگ اعدا ، جونت اسیره دستمو دادم که نشه زخمِ تو بیشتر ببخش اگه زخمِ من از زخماته کمتر بی حیا شمشیرو آوردی واسه چی؟! میخوای بِبُرّی تو سر از فرزند کی؟! نزن که خواهرش داره میره از حال نزن که مادرش رسیده توو گودال روی سرم کردی دنیارو آوار از روی سینش پاتو دیگه بردار ای وای عمو ای وای عمو عمو حسین جان 🏴بند سوم رزمی نفسگیر ، کردم تو میدون از این تن من ، جاری شده خون میاد صدای نیزه و شمشیرا و آه خدا کنه راضی باشید از عبدالله جونی نمونده واسه ی تو واویلا کی روضه خونده واسه ی تو واویلا از تب و تاب رفتی و خیلی بی تابی حتی نخورد به اون لبت قطره آبی تقدیر من این بود واست بمیرم میخوام عمو دستاتو باز بگیرم ای وای عمو ای وای عمو عمو حسین جان ◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مسجدمعتمد/کرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی

◼️#گزارش‌صوتی عزاداری‌ محرم الحرام/شب پنجم #مسجدمعتمد/کرمانشاه #روضه عبدالله ابن الحسن(ع) 🎙بامدّاحی‌: #حاج‌ آرمین غلامی👇👇

بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 #روضه حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت #مداح.حاج آرمین غلامی #شب پنجم محرم عمو ببین به چه حالی رسیده‌ام اینجا زخیمه‌گاه به سویت دویده‌ام اینجا تمام عمر کم من نثار یک نفست نفس نفس زده‌ام تا رسیده‌ام اینجا اگرچه کودکم اما معین تو هستم نوای بی کسی‌ات را شنیده‌ام اینجا غریبی تو به آتش کشیده جان مرا اگرکه آه ز سینه کشیده‌ام اینجا چه قابلی‌ست که افتد به پای تو دستم که دل به راه تو از جان بریده‌ام اینجا برای دیدن بابا دلم بسی تنگ است به خواب وصل، پدر را چو دیده‌ام اینجا زتیر حرمله پرپر زدم، ولی شادم که روی دامن تو آرمیده‌ام اینجا ♦️ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم ♦️از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم ♦️آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو ♦️کآستینم را ز دست عمّه ام زینب کشیدم ♦️فرصتی نیکو ز هل من ناصرت آمد بدستم ♦️تو کرم کردی که من در قلزم خون آرمیدم ♦️جای تکبیر اذان ظهر در آغوش گرمت ♦️بانک مادر مادرِ زهرا در این صحرا شنیدم ♦️گرچه طفلی کوچکم امّا قبولم کن عمو جان ♦️بر سر دست تو من قربانی شش ماه دیدم ♦️کس نداند جز خدا کز غصّۀ مظلومی تو ♦️با چه حالی از کنار خیمه در مقتل رسیدم ♦️دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد ♦️سر چه باشد تیر عشقت را بجان خود خریدم ♦️تا بُرون از خیمه گه رفتی دل من با تو آمد ♦️تو برفتن رو نهادی من زماندن دل بُریدم ♦️جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا ♦️تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه(س) انشاالله به برکت این شب‌های محرم حاجت روا بشید امشب شب پنجم محرم است می دونم گرفتاری .حاجت داری مریض داری جون داری امشب هر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجته از امام حسن بگیر عبدالله بن الحسن قربون غریبیش برم مثل باباش امام حسن(ع) خیلی غریب بوده..این آقازاده خیلی روضه ی جانسوزی داره دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون ابا عبدالله الحسین ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت.خیلی مواظبشون بود مخصوصا عبدالله بن حسنو صدا زد خواهرم. زینبم مواظب عبدالله ام باش خواهرم مواظب یادگار برادرم امام حسن باش. زینب جان این نانجیبها رحم ندارن. دیدی قاسمم شهید کردن علی اکبرم قطعه قطعه کردن ‌روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن خواهرم اینا رحم ندارن.زینب ‌مواظب یادگار حسنم باش دستهاش رو گذاشت توی دست عمه دستش به دست عمه جانش زینبه بالای تل زینبیه یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش امام حسین داخل گودی قتلگاه است. دور تا دور عمو رو گرفتن شمشیرها بالا میره پایین میاد دیگه طاقت نیاورد دستش رو از دست عمه كشید،داره میدوه،اصلاً مهلت نداد،نه با كسی خداحافظی كرد،نه با كسی وداع كرد،نه با كسی حرف زد،نه زره پوشید،نه سپر پوشید،یه بچه ی یازده ساله،اصلاً این بچه رجزشم با بقیه فرق داشت، هر كی می رفت میدون می گفت: اَنا بن الفلان و بن الفلان، من پسر فلانی ام ،طایفه ام فلان جاست،اما این بچه رجزش با همه فرق داشت، می دوید هی می گفت والله لَا أُفَارِقُ عَمِّی می گفت: عموم تنهاست، من تنهاش نمی ذارم دید دور عموش حلقه زدند، دید یه نفر شمشیر برهنه رو بالا برد،الان سر عمو رو جدا میكنه، تا شمشیر اومد پایین دیدن این پسر یازده ساله دستش رو سپر كرد،شمشیر فرود اومد، دست از بازو قطع شد،افتاد تو بغل عمو، دست قطع شده، می دونی چی گفت؟مقاتل نوشته اند این بچه ی یازده ساله تا افتاد تو بغل عمو، دستش قطع شد دیدن گفت:وای مادر. امام صادق علیه السلام فرمود:ما اهلبیت تو مصائب و شدائد، هر جا بهمون سخت بگذره اسم مادرمان فاطمه رو صدا می زنیم،نمی دونم شاید بازوش رو وقتی با شمشیر زدند یاد بازوی فاطمه افتاد، افتاد تو بغل عمو، داره دست و پا می زنه،یه بچه ی یازده ساله ای عمو،دستم و دادم تا كه،شبیهه سقا بشم كاش مثل اكبر منم،یه اِرباً اِربا بشم داشت تو بغل عمو راحت جون می داد،كاشكی می گذاشتن كار خودش رو بكنه، اگه دشمن یه ذره صبر می كرد ، عبدالله تو بغل عمو جون داده بود،داشت نفس های آخرش رو می كشید،صدا زد حرمله بیآ، یاصاحب الزمان.. نانجیب تیر از کمان رها کرد... سادات منو ببخشید... دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین... جان دادن. یکی ششماهه اش علی اصغر بود... یکی هم عبدالله بن الحسن. دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه... هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️