#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
همانانی که سوی تو دویدند
تنت را همچو گرگان می دریدند
همانانی که اموال توبردند
تنت را زیراسبان چرخ کردند
همانانی که انگشتت بریدند
سرت را روی نیزه پرت کردند
به روی نی نشستی چون ستاره
تنت درچنگ گرگان پاره پاره
چوزینب دید انگشت بریده
به یک باره گریبان را دریده
چوجای سنگ برپیشانیت دید
سرش برچوبة محمل بکوبید
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
*
برقامت شه ضربت شمشیروسنان بود
ازضعف عطش پیکراوچه ناتوان بود
سنگی که عدوزدبه سرش وای چه هاکرد
آنجابه خدا،جای جراحات سنان بود
آنوقت که ازاسب تومجروح فُتادی
تاپشت خیامت دل من صیحه زنان بود
جبریل صدازدکه حسین ازنفس افتاد
صدآه وفغان درحرم تشنه لبان بود
جسم شه عطشان هدف تیربلابود
آنجاکه حسین شکسته سر،خونین دهان بود
هرنیزه ای درکرببلا،خوردبه جسمت
گرروی زمین فتاده ای ازآن نشان بود
آن خوک کثیف آمدوبرجسم توبنشست
رأس توجداکرد،سپس خنده کنان بود
دیدم که پس ازغارت انگشتروانگشت
آن شال وکمربند بدست ناکسان بود
بر پیرهن کهنه تورحم نکردند
مجنون به هوای توحسین اشک فشان بود
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
_________________________
قافله وسر حسین درکوفه
ای قاری ام چه کس به لبت سنگ می زند
ای خوش صدای من چه صدایت شنیدنی است
هرگزمیا به کوفه تورا نیزه می زنند
حال وهوای کوفه برایت شنیدنی است
مانده تن شریف تودرقتلگاه ،حسین
برروی نیزه حال وهوایت شنیدنی است
درازدحام مردم شهرم،تورویِ نی
احساس می کنم که نمایت شنیدنی است
جا،بازکرده حنجره ات یاحسین به نی
غوغای خواهرت به نوایت، شنیدنی است
خولی سرت،میان تنورش نهاده بود
آوای فاطمه به عزایت شنیدنی است
مجنون به اشک دیده شودزائرت حسین
حال وهوای صحن وسرایت شنیدنی است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
__________________________
گرگی به جسم بی کفنت حمله ورشده
درقتلگاه برسخنت حمله ورشده
رفته فرو درون گلوی تونیزه ای
خولی به نیزه بردهنت حمله ورشده
اندرکمین جامة کهنه نشسته بود
غارتگری به پیرهنت حمله ورشده
پامال اسبهای حرامی شده تنت
ازروی اسب بربدنت حمله ورشده
خفاش شهرکوفه توراخون مکیده است
گرگان به گوش گوش تنت حمله ورشده
ای باغبان،توباغ خزان گشته ات ببین
نامردمان به نسترنت حمله ورشده
(مجنون )مگو دگرتوزخورشیدکربلا
ارباب عالمین به تنت،حمله ورشده
شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
**
یاحسین جسم بدون کفنت برخاک است
زینت دوش پیمبر،بدنت برخاک است
دیدم آنجاکه عدوکرده جسارت به تنت
لخت خونِ سروریش ودَهنت برخاک است
بین گودال چرا،خنده زدی برقاتل
زلف پرپیچ شکن درشکنت برخاک است
تاکه گرگان بیابان،تن توآزردند
دیدم آنجا همة پیرُهَنت برخاک است
رودخون کرببلاراهمه رنگین کرده
یارسول الله گل یاسمنت برخاک است
گفت (مجنون) به غمت گریه کنان تامحشر
گوشوارعرش یزدان،بدنت برخاک است
شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
**
شددیدگان شامی ملعون چه خیرهِ تر
براین عیال وخیل زنان شکسته سر
درازدحام بُردن ناموس اهل بیت
نامحرمانِ کوچه نشین بوده دردسر
ای سرزگیسوان تو آید بوی تنور
زیرامحاسنت شده ،ای یارشعله ور
ازنیمه روسریِ توزینب،باخبرم
موهای دختران توشد،کوتاهتر
(مجنون )به کوفیان اگرت یک نظر،فتد
بینی که زینب وهمه طفلانِ دربه در
شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
**
یاحسین...
شعرگودال قتلگاه...
خنجربدست گردتو مشتی حرامی است...
برگردپیکرتوسگان جزامی است..
خولی به نیزه بهرتولبریز گشته بود..
لشگربرای قتل توتجهیزگشته بود..
شمشیرشمربهرسرت تیز گشته بود..
در زیرخنجرش بدنت ریز گشته بود
شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)......
🔷🔷یازینب س ...🔶🔶
میان گرگهادرگیر بودی
چومرغی درقفس زنجیر بودی
تورادرکوفه خولی تازیان زد
گمانم از زمانه سیر بودی
سره یارت به روی نیزه هابود
توازآن نیزه دار دلگیر بودی
. . #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________
🔴🔴رجز ناب حضرت عشق
یاحسین به وادی عشق پناهم دادی
از دم قدسی خود ناله وآهم دادی
قابل این همه لطف تو نبودم شاها
به دعای مادرت بود پناهم دادی
باتمام بدی ولغزش وغفلت هایم
لطف کردی ودراین میکده راهم دادی
گرنشدوصل جمالت نبود غم در دل
چون محبان خودت شوق نگاهم دادی
خوب وبد نزدکریمان همگی یکسانند
هرچه رابر همه دادی به ماهم دادی
هرچه ازلطف توگویم بخدا کم گفتم
رعیتی بوده ام ومنصب شاهم دادی
از ازل بوده دلم درطلب روی حسین
روز اول آمدی رخت سیاهم دادی
هرچه داری دل (مجنون)زحسین ابن علیست
روزیه روز وشبم رابه محرم دادی
✏شعر .آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
🙏یازینب...
بنگر که خواهرت درکوفه شدغریب
شلاق کوفی ودستان پرعجیب
بنگر به خواهرت سیلی شد ه نصیب
انگشترتو دریک دست نانجیب
📝..شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
ورود اسرا به کوفه.
نبودی روزگارم تنگ کردند
پذیرایی زمن باسنگ کردند
رخم رامثل خون پیکره تو
به ضرب تازیان همرنگ کردند
📝شعرآرمین غلامی.
(مجنون کرمانشاهی).
امام_حسین #مرثیه_امام_حسین
دست وپامیزدمیان شعله آن پر سوخته
خیمه را دیداوبه دست یک ستمگر سوخته
دامن اطفال بین شعله ها آتش گرفت
با جسارت ، شمرملعون گفت کوثر سوخته
از در و دیوارخیمه شعله بالا میکشد
گفت خولی بنگرید اولاد حیدر سوخته
کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست
بین آتش خیمه ی آل پیـمبـر سوخــته
ارثِ مادر برده اند این قوم درکرب وبلا
خیمه های اهل بیت چون بیت مادر سوخته
هربلایی راکه زینب دیده پیرش کرده است
بهر ه این طفل سه ساله اومکرّر سوخته
گوشه ای زانوبغل دارد رباب خون جگر
گوشه ی صحرا به یاد حلق اصغر سوخته
بسکه می پیچد به خود زینب ازاین دردوبلا
پیکرِ ام المصائب ، پای تا سر سوخته
ديده گان عمه ها چون کاسه ی اشک ست وخون
بیشتر از هرکسی سجادمضطر سوخته
دست وپامیزد حسین وشاهداین ماجراست
دامان وپیراهن و بازو معجر سوخته
🔸شاعر:
#آرمین _غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
.
🔵🔵گودال قتلگاه...🔴🔴
روضه....
تیرو سنان به روی تنت آرمیده بود
.نیزه به جسم وپیرهنت آرمیده بود
ازکشتنت چه پول ومنالی به جیب زد
آنکس که تیر ونیزه به جسم حبیب زد
باقتل توهمه به نوایی رسیده اند
گویا سرتورابه سلیبی کشیده اند
بر نیزه. ای غریب دوعالم تکیه مزن.
زیراکه میشوی تودراین دشت بی کفن
ای بی کفن تنت زچه پامال مرکب است
این شیونی که گشته بپا سمت زینب است
اینقدر دست وپا بره خواهرمزن حسین
ماندی زچه برادرمن بی کفن حسین
مجنون بیا نگر که به یغمارفته تنش
بعدازحسین رفته به غارت پیروهنش
📝 شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴..
😭😭
اشعار لطمه زنی_حسین(ع)
با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن
پیراهن وعبای تنم رابهم نزن
گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا
این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن
سالم نمانده جای دگر درتن حسین
باپای خود دگر بدنم رابهم نزن
دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار
این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن
غارت شده تمامی اعضای پیکرم
این بوریا شده کفنم رابهم نزن
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_______________________/__