eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
609 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح رقیه س،،،.mp3
2.5M
حضرت_رقیه_س .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه بگو به عشق بخواند کمی رساله‌ی ما را که پیروی بکند مرجع سه‌ساله‌ی ما را هزارشکر که اجداد من غلام تو بودند سپرده است خدا دست تو سلاله‌ی ما را چه افتخار بزرگی‌ست این که از دم خلقت سند زدند به عنوان تو قباله‌ی ما را یقین که اهل سعادت نمی‌شدیم، که جز تو کسی نگفت به ما فرق چاه‌وچاله‌ی ما را فقط تو از غم ما باخبر شدی و نگفتی که گوش کس نشنیده‌ست آه‌وناله‌ی ما را بریده بود دل ما از آستانه‌ی رحمت که گریه بر تو روا کرد استحاله‌ی ما را گدای هیچ‌کسی نیستیم غیر تو بی‌بی که دست لطف تو پر می‌کند پیاله‌ی ما را بهشت قسمت ما می‌شود اگر که رقیه به دست کوچکش امضا کند حواله‌ی ما را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت_رقیه_س .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
روضه رقیه،اا.mp3
5.63M
روضه حضرت_رقیه_س .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 👇👇
حضرت_رقیه_س .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زندگی بعدِ تو عذابه رو دستِ من جایِ طنابه تموم گل هاتو آوردم اما یکی موند تو خرابه این نشونی که رو چشامِ سوغاتیِ کوفه و شامِ چادرِ خاکیِ رقیه ببین داداش، شالِ عزامه هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد نمیره زیرِ تازیونه ، اما نشد اما نشد هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ▪️داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمه به خدا سرِ خودِ بابامه...😭 حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت نذاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند... 😭 شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالایِ نیزه چه سنگی زد ، زنِ یهودی غارت شده انگشترِ تو غارت شده روسریِ من حتی زنِ یزید دلش سوخت برایِ بی معجریِ من خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد خواستم نشه لبِ تو خونی ، اما نشد ▪️از چهار سالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سرِ بریده ... از چهار سالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شبِ عاشورا تا دستِ امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادتِ حسینش کنار اومد ... ▪️داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشتِ طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوبِ خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات .... خاک بر دهانِ من ، تو دعایِ عرفه اومده ابی عبدالله با تمامِ اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... ▪️ یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جایِ سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جایِ سالم دندان هایِ مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوبِ خیزران رو بلند کرد ...😭 آاای حسین ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه رقیه،اا..mp3
6.59M
روضه حضرت_رقیه_س .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 👇