eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹زندگیتون امام رضایی جاااااانم به اين شعر بسویت آمدم پای پیاده طوافت میکنم بالفظ ساده تمام حرف این عاشق همین است به مانند. رضا. مادر نزاده مجنون کرمانشاهی
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
📖اشعار شهادت امام رضا ع ⚫⚪🔵🔴🔶🔷♦🔵🔴 زنده شدگیتی به اقبالت رضا قرعه ام افتاده درفالت رضا چرخش پرگارهستی تا ابد روز وشب برمحورخالت رضا شوربلبل هیچ دانی ازکجاست میکندتوصیف احوالت رضا می ستایم هرکجادر هرمکان عترت پیغمبر وآلت رضا لوح وکرسی عرش وفرش آسمان ماتم و مبهوت اند ازحالت رضا درحریمت چون کبوترمیشوم پرزنان درهرمه وسالت رضا کافرم گرازشما دل برکنم از ازل هستم بدنبالت رضا میکند اقرار(مجنون )درت زنده شدگیتی به اقبالت رضا ✒شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).. ◀◀◀◀◀◀ ...
اشعار شهادت ضامن آهو.. حضرت رضا ع.. شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ................... ای ذوالکرم بیاو دوچشم ترم بده درگوشه ای لیاقت بال وپرم بده حالاکه دورگشته ام ازفیض دیدنت ازلطف امشبی توبرات حرم بده قابل نبوده ام که بیایم به صحن تو درمانده ام بیا درمی ازکرم بده امشب لباس معرفتت میکنم به تن مولابیاوجامه ی تقوا برم بده هستم گداوخادم دولتسرای تو خرج توشدجوانی من باورم بده یاحضرت رضابه سرایت کبوترم درصحن خودبیا وتوبال وپرم بده شمس الشموس من به رضای تو دلخوشم امشب بیاوزمزمه ی آخرم بده خادم شدم دوباره به خدمت گذاریت امشب پناه بر دل دربه درم بده شاید رضای خاطرتان جلب گشته است (مجنون )این درم تو می کوثرم بده...
سوره یاسین آیه ۱ = هر روز ۱۴۲مرتبه بگویید (یاسین) جهت آمرزش گناهان آیه ۲ = هر روز ۱۰۰مرتبه بگویید (وَ اَلْقُرانِ اْلحَكیمِ) جهت زیادی نعمت آیه ۳ = ۱۳۱مرتبه بگویید (اِنَّكَ لَمِنَ الْمُرسَلِینَ) برای دمیدن به دیوانه و مصروع آیه ۴ = ۱۰۰مرتبه بگویید(عَلی صِراطٍ مُستَقیم) دوستی با خدا و مشتاق به اطاعت از او آیه ۶ = جهت خوف از دشمن بخواند و یا نوشته و با خود داشته باشد ( لٍتُنذٍرَ قَوًماًمَا اُنذٍرَ ءَا بُاؤُهمً فَهم غافٍلونَ) آیه ۷ = جهت ترس و تنهایی ۱۰۰مرتبه بگویید( لَقَدْ حَقَّ الْقَؤلُ عَلَی اَكْثَرِهِمْ فَهُمْ غَفِلُونَ) آیه ۱۱ = جهت بستن زبان سر خاك قبر كهنه بخواند و گِل كند (إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِیَ الَّرحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍٔ وَأَجْرٍكَرِیمٍ) آیه ۱۸ = جهت رام كردن سركش بر كاغذ زرد بنویسد و بر او بندند (قَالُواْ إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُواْلَنَرْجُمَنَّكُ مْ وَلَیَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ) آیه ۲۰ = جهت پسر شدن زنیكه فرزندش نشود با مشك و زعفران نوشته و با خود داشته باشد (وَ جَآءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِٔ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ) آیه ۲۴ = جهت رفع چله زنان بشویید و در آبش غسل كند.(اِنِّیِ إِذَالَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ) آیه ۲۵ = جهت رفع تب بر نخی بخوانند و بر گردن مریض ببندند(إِنِّیِءَ امَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ) آیه ۲۷ = جهت درد كمر با مشك وزعفران نوشته و با خود داشته باشد(بِمَا غَفَرَلِی رِبّیِ وَجَعَلَنیِ مِنَ الْمُكْرَمِینَ) آیه ۳۷ = جهت رام شدن خلائق در خلوت ۳۰ مرتبه هر روز بخواند (وَءَایَهٌٔ لَّهُمُ الَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَاهُم مُّظْلِمُونَ) آیه ۴۰ = را اگر شب جمعه ۷ مرتبه بخواند حاجت او روا می شود ( لاَ الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أن تُدْرِكَ الْقَمَرَوَالَ الَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِی فَلَكٍ یَسْبَحُونَ) آیه ۴۱ = را بخواند جهت آسان گذشتن از صراط(وَءَایَهٌٔ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ) آیه ۴۲ = سه شب هر شب ۳۰ مرتبه بخواند. ان شا الله پیغمبر(ص) را درخواب می بیند اگر در محل و رختخواب غصبی نباشد (وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَایَرْكَبُونَ) آیه ۵۰ = جهت كشف اسرار عجیبه بخواند(فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَهًٔ وَلاَ إلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ) آیه ۵۱ = را بخواند ۷ مرتبه صلوات بفرستد و حوائج خود را از خداوند بخواهد( فَنُفِخَ فِی الصُّرِ فَإِذَاهُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إلَی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ) آیه ۵۲ = را بخواند زبان خلق بر او بسته می شود( قَالُواْیَوَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَاوَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ) آیه ۵۶ = اگر بنویسد و با خود داشته باشد محتاج و به ظالم گرفتار نمی شود(هُمْ وَ أَزْوَجُهُمْ فِی ظِلَلٍ عَلَی الْأَرَآئِكِل مُتَّكِئُونَ) آیه ۵۷ = هر كس نوشته آنرا با خود داشته باشد در عمر او بركت آید ( لَهُمْ فِیهَا فَاكِهَهٌٔ وَلَهُمْ مَّایَدَّعُنَ) آیه ۵۹ = هر كس مداوت به خواندنش كند مثل آن است كه هزار ختم قرآن كرده است (وَامْتَزُواْالْیَمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ) آیه ۶۰ = در یك مربع نوشته و همراه خود داشته باشد در چشم مردم عزیز و مكرم آید (أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَبَنیِ ءَ ادَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُ وَاْالشَّیْطَنَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ) آیه ۶۵ = جهت اسهال بنویسید و بخورد (الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی أَفْوَاهِهِم وَتُكَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ اَرْجُلُهُم بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ) آیه ۶۸ = جهت رفع فقر هر صبح بخواند ( وَمَنْ نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلاَ یَعْقِلُونَ) آیه ۶۹ = جهت رفع درد چشم ۷۰ بار بخواند و بر چشم بدمَد( وَمَاعَلِّمْنَاهُ الْشِّعْرَوَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَإِلاَّذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ) آیه ۷۲ = برای زیاد شدن شیر مادران و حیوانات نوشته و بر ایشان ببندند( وَذَلَّلْنَاهَا فَمِنْهَارَكُوبُهُمْ وَمِنْهَایَأْكُلُونَ) آیه ۷۳ = جهت رفع گریه اطفال نوشته و براو ببندند( وَلَهُمْ فِیهَامَنَفِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلاَ یَشْكُرُونَ) آیه ۷۹ = جهت چشم زخم نوشته با خود دارد( قُلْ یُحْیَیهَا الَّذِی أَنشَأَهَاأَوَّلَ مَرَّهٍٔ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ) آیه ۸۱ = جهت پنهان شدن از دشمن در راه رفتن بخواند دشمن او را نمی بیند( أَوَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضَ بَقآدِرٍ عَلَی أَن یَخْلُقُ مِثْلَهُمْ بَلَیَ وَهُوَالْخَلَّقُ الْعَلِیمُ) 🌹🌹🌹🌹🌹
کرمانشاهی وسط هجره دعااز لب باران می‌ریخت زهره کین برجگرشاه خراسان می‌ريخت هر چه درد است به جان تونشسته است رضا اینچنین دست اجل برسره دامان می‌ريخت زهرکین ازدهنت برهمه جا می پاشید غصه بر دوش تواززلف پريشان می‌ريخت زهر،هرلحظه به روی جگرت گل می‌كاشت از نگاه تو وازچشم توباران می‌ريخت ازلب وازدهنت خون هلاهل آمد از ضريح چهره ات آيۀ احسان می‌ريخت نقش بر روی زمین است تنت درهجره برتن برگ گلت وای چه طوفان می‌ريخت جزاباصلت کسی نیست بدادت برسد غم وغصه به سره حضرت جانان می‌ريخت آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ متن روضه شهادت امام رضا علیه السلام حاج آرمین غلامی زنده شدگیتی به اقبالت رضا قرعه ام افتاده درفالت رضا چرخش پرگارهستی تا ابد روز وشب برمحورخالت رضا شوربلبل هیچ دانی ازکجاست میکندتوصیف احوالت رضا می ستایم هرکجادر هرمکان عترت پیغمبر وآلت رضا لوح وکرسی عرش وفرش آسمان ماتم و مبهوت اند ازحالت رضا  وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز. یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین.... لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب.... حسین.... ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
_اشعارناب شهادت امام رضا(ع) درگوشه ای ازهجره خون ازجگرم ریزد من ناطق قرآنم از لب گهرم ریزد خیرهمه ی عالم ریزد همه از اینجا بنگرکه ازاین خانه الطاف و کرم ریزد عمریست که خون خوردم اما به دلم بردم کج فهمی یارانم در دل شررم ریزد زخمی به دلم دارم ازدوری واین غربت من مظهر ایمان کفر، از دور و برم ریزد از زهرچه سوزانم درگوشه ی ایرانم درغربت وتنهایی آه ازبصرم ریزد آواره ی این دهرم کس نیست شودمحرم داده به جفا زهرم برگ و ثمرم ریزد در خانه غریبانه،برغربت خودسوزم این زه هلاهل از.چشمان ترم ریزد من اصل شرف هستم .(مجنون)بخداخستم تسلیم نگشتم من گر بال و پرم ریزد _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_اشعار زیبای امام رضا(ع) بردره صحن وسرای یار،زانومیزنم گوشه ی صحن تو ای دلدار ، زانومیزنم آمدم درگوشه ی باب الجوادت ،یارضا(ع) چون گدا براین درِ دربار ، زانومیزنم گنبدوگلدسته هاازبس تماشایی شده با ادب در لحظه ی دیدار ، زانومیزنم با ادب دستی به روی سینه دارم سوی تو ایستاده دربردلدار ، زانومیزنم خوانده ام آقا زیارت نامه را درگوشه ای قبل ازآن با ذکر استغفار ، زانومیزنم بوی عطر زائرت پیچیده در کل فضا در حرم باحالتی غم دار ، زانومیزنم زیر پای کفتران تو پر دانه شده در حرم در بین گندم زار ، زانومیزنم گشته غوغایی کناره پنجره فولاده تو خوب شد انگار یک بیمار ، زانومیزنم زائرصحن و ضریح و یک امام خسته ام گوشه ی صحن تو من هر بار ، زانومیزنم باز(مجنون)امشبی قصدزیارت کرده ای تاسحربادیده ی بیدار ، زانومیزنم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 🌹التماس دعای فرج🌹
اشعارشهادت امام رضا(ع) برخاک هجره پیش پسر دست وپا زدی آه وفغان وناله ز زهره جفا زدی زهرجفاکه شیره جانت کشیده بود اینگونه ناله ازجگر مبتلازدی درگوشه ای جوادواباصلت بوده اند پیش پسر زآتش غم دست وپا زدی آتش گرفته ای زغم مادرت رضا آه ونوا به یاده دروکوچه ها زدی آبی بنوش ازعطش زهره پرجفا ناله بیاده تشنه ی کرب وبلا زدی دیگر توان نمانده به جان وتنت رضا ناله به یاده آن سره گشته جدا زدی اینجا عبابکش به سره اطهرت رضا ناله برآن عبای شه کربلا زدی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کرمانشاهی وسط هجره دعااز لب باران می‌ریخت زهره کین برجگرشاه خراسان می‌ريخت هر چه درد است به جان تونشسته است رضا اینچنین دست اجل برسره دامان می‌ريخت زهرکین ازدهنت برهمه جا می پاشید غصه بر دوش تواززلف پريشان می‌ريخت زهر،هرلحظه به روی جگرت گل می‌كاشت از نگاه تو وازچشم توباران می‌ريخت ازلب وازدهنت خون هلاهل آمد از ضريح چهره ات آيۀ احسان می‌ريخت نقش بر روی زمین است تنت درهجره برتن برگ گلت وای چه طوفان می‌ريخت جزاباصلت کسی نیست بدادت برسد غم وغصه به سره حضرت جانان می‌ريخت آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
امام رضا(ع) - گوشه ی صحنت تو..جـوابم مکن دربین عشاق خرابم مکن حالا که پا به خانه ات نهادم گدای بیچاره خطابم مکن در پای روضه های توسوختم به غیر روضه هامُذابم مکن آبروی غـلام خودخریدی نگوچه کرده ام تو آبم مکن آبرو می بَرَنددر روز حشر جان خودت محشر خرابم مکن جـز تو تمـَلـُّق به کسی نکردم جان خودت تو هیچ حسابم مکن دعای خیرتومرازنده کرد اگرکه مجرمم عِقابم مکن (مجنون)هوای حرم تو دارد ببرحرم اهل غیابم مکن آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
رجز امام رضا (ع)  آقا تورا امیرخراسان نوشته اند اینجا مرابه کوی تومهمان نوشته اند بی تو نفس به سینه ماتنگ میشود نام تورا به درد. درمان نوشته اند ماعاشقان صحن وسرای توبوده ایم عشق توبه راعالم امکان نوشته اند برتر زجنت وزبهشت است صحن تو ماراگدای روضه ی رضوان نوشته اند   دیدم تمام وسعت این گنبد کبود گنبد طلای شاه خراسان نوشته اند   اینجابود دلی  که هوای تو کرده است شاداست در حریم تو مهمان نوشته اند   برکت گرفته عمر من ازنام تو رضا روزی عمر من چه فراوان نوشته اند   دست مرا بگیر و بده حاجت مرا برسینه ام  رضا  شه خوبان نوشته اند دیدم میان این همه اذکار غرق نور برطاق عرش ذکر رضاجان نوشته اند  
  شهادت امام رضا شاعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) من ِتشنه راجرعه آبی بده زانگور عشقت شرابی بده   هوایی شدم درسرای رضا  بیاو دمِ مستجابی بده   مرابین ایوان طلا جا بده بیایک سَبو از شرابی بده   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)   این دلم باز هوای رخ آن دلبر کرد مستی باده ی او حال مرا بهتر کرد   درخماری می باده او بود دلم باده ای دادو نگاهی به منه مضطر کرد   حضرت شاه  شبی زائركوي توشدم   تاكه  ارباب دعایی به منه نوکر کرد   گذر عمر منه بی سرو پا خوردبه تو   گوشه ی صحن وسرا.حال مرابهتر کرد همه ی عمربحال دل خود زار زدم عزم دیدار مرا در نفس آخر کرد   عمر من رفت دریغا که نکردم کاری   دل من بود که شان تو رضاباور کرد   چِقَدَر نام تو راروی زبانم بردم     دل وامانده  هوای رخت ای دلبر کرد   چکنم سهم من از دوری تو .غصه شده   دیدن صحن وسرایت غم  من کمتر کرد   عاشق طوس شدم ،عاشق دیدار توأم   حرمت بازمرا دربه دره این در کرد   درخراسان رضا حال دعا دیدنی است   هرکه آمدبه درت  سجده برآن داور  کرد   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)  
اشعار شهادت امام رضا ✏️شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) کاش  میشد دیدگانم فرش راهت یارضا کاش می گشتم چوآهو در پناهت یارضا روزگاری یادتو  یغما گر دل بودوبس سرخوشم چون برده هوشم روی ماهت یارضا برلبانم تاقیامت نغمه ی هو یا رضا  زائری هستم شدم جزء سپاهت یارضا درهوای گنبدت همچون کبوترمی شوم پرزنان هر روز و شب سوی نگاهت  یارضا صحن تو مستانه کرده  دیده ام را از ازل حسرت چشمان من   سوی نگاهت یارضا بر دره باب الجوادت آسمان خم میشود تکیه کردم تا ابدبر تکیه گاهت یارضا باز (مجنون)درسرش دارد هوای مشهدت آرزوی او فقط آن بارگاهت یارضا    ⏫⏫⏫⏫⏫⏫ شعراز.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) شیدایم و دیوانه ی آن  چشم وِ ابرو یت رضا تاصحن تودیدم شدم عمری ثناگو یت رضا شاهانظر کن امشبی بر ذره‌ی ناقابلت  جبریل زانو میزند درپیش آن رو یت رضا گویندمولازائرت درعرش مهمان خداست   مردم بیا دیداراین کلب سیه رو یت رضا من زائرکوی توام گم کرده‌ام راه تو را دل از ازل  از ابتداشدعازم  کو یت رضا  یاضامن آهوفقط گیرم ز تو مولا مدد شادم که باشداز ازل  همواره دل سو یت رضا مشکل به کارم آمده، لطفی نما ای شاه طوس آقاگره وا می‌شود، با ذکر یا هو یت رضا تنهاامید عمر من غمخوار و یارِ سختی‌ام (مجنون) شده بیمارآن، درمان و دارو یت رضا ⏫⏫⏫⏫⏫⏫⏫   حضرت سلطان طوس آقا.هوایت کرده ام طعنه هاخوردم ولی مولا.هوایت کرده ام دیده ام در خواب خود  یکشب ارادتهای خود     روبروی گنبدت گویا.هوایت کرده ام آمدم درصحن سقاخانه ات با کاسه ای آمدم آبی  بده سقا.هوایت کرد ه ام   من جوانم آمدم جان جوادت کن نظر درجوانی آمدم زیرا.هوایت کرده ام ضامن آهو ببین درحسرت روی توام آمدم در روضه ات حالا.هوایت کرده ام یک شبی صحن رضا تاصبح سینه میزدم سرخوشم افتاده ام ازپا.هوایت کرده ام حال(مجنون)تاسحر سرمستی ودیوانگی است گوید ای سلطان طوس مولا.هوایت کرده ام آرمین غلامی(مجنون)   ⏫⏫⏫⏫⏫⏫⏫ مرغ دلم راهی مشهدشده کبوترم حال دلم بدشده دلبرسادات گدا آمده کوه عبادات گدا آمده آب حیاتم بده  ای شاه طوس برگ براتم بده ای شاه طوس آمده ام تا که گدایت شوم گوشه ی این صحن فدایت شوم ضامن آهو شده ام مست تو این دل (مجنون) شده پابست تو   آرمین غلامی(مجنون)     ⏫⏫⏫⏫⏫ کرده ای لطف دمادم یارضا عشق خیزد زتوهر دم یارضا میدهی روزی به کل عالمین نشودازکرمت کم یارضا منم آن زاعر تنهای حرم بوده ای برمن توهمدم یارضا دست من گیر  گنه آلوده ام تویی آن رشته ی محکم یارضا دوسه روزی است حرم میخواهم بده خرجی دوسه درهم یارضا درگلویم همه شب بغض غم است خیزداز دیده  چوشبنم یارضا دست من گیر.تو ای شاه رعوف برتو دارم اشگ نم نم یارضا درشب میلاد تو شمس و شموس میرسد رزق محرم یارضا کاش میشد روزگاری باغمت نوحه میخواندم ازاین غم یارضا باز(مجنون)درهوای  لیلی است برلبان   او   نوای     لیلی    است _آرمین غلامی(مجنون)     ######   هستی رئوف تر  ز رءوفان اهلبیت اینجاتمام لطف شماحاصلش زر  است هرگزنشدکه بگذرم ازطوف مرقدت اینهازلطف حضرت سلطان به نوکر است گر دورم ازتو  و زه سرمرقدت رضا اینجاغذای سفره ی توبانمک تر است درشوق یک تبسم توقلب ما تپد درسینه ام بیا که که بپای تومنبراست ازشهرخودبرای زیارت رسیده ام چشمان ساعل توهمیشه براین در است آقاهمیشه من به هوای تو می پرم گرد سرا  و بارگه تو کبوتراست زاعر به گرد صحن وسرایت نشسته است گویازغصه ها دل آنان مکسراست خواهی اگربرای توجان رافداکنم سرخواهیم اگر بخداهدیه ام سر است یادبقیع وصحن وسرایش که خاکی است اینجاتمام صحن وسرای تو مرمر است (مجنون)هوای صحن تورا کرده لیلیا عمری بود ز دیدن رویت بی خبر است.. _آرمین غلامی(مجنون)   -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚜️🔸⚜️نوحه زیبا _غریبَ الغُرَبا حَضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _اشعار_حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ❗️توجه ❗️: جهت استفاده ، سبکها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ سبک_اردوی کربلارا...سالار وسرور آمد.. عمریه من غبار.ِ صحنُ و سراتم آقا شادم که دونه ریزه . کبوتراتم آقا میگن ضریحت ارباب، حرم براعاشقاست قبلۀ ماتا ابد ،تربت موسی الرضاست _جانم رضا _رضاجان۲ .... اون که دریایِ غم.میره ز مهربونیش آئینۀ نورِ ی از. زهراس همزبونیش توافتخارمایی. دارُ و ندارمایی دوباره شد دل من. امشب امام رضایی جانم رضا_رضاجان(۲) ....... ای تک ستاره ی من ، باغ و بهارم تویی ماه شبِ تارمن، داروندارم تویی ای افتخار دلم. دارُ و نداردلم ای همه کس و کارم ، عشق توشدحاصلم جانم رضا_رضاجان(۲) _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ✧✾═════🔶═════✾ غلامی_مجنون کرمانشاهی_ ✼═══┅
✏شاعر..آرمین غلامی..(مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇👇👇 سوره ی لیل همان طره ی گیسوی رضاست آن هلال قمری خودخم ابروی رضاست سرانگشت تحیر به دهان برده بشر حسرت سرو رسا,ازقددلجوی رضاست همه خوبان جهان درطلب جمال او صحبت از روی رضا,موی رضا.خوی رضاست حسرت دیدن تو در دل شمس وقمراست یوسف ار مانده به چا.منفعل از روی رضاست گل گلزارجهان,شدمتحیر ز رخش عطرگلزا ر دمی معطراز روی رضاست غیرخورشیدرخت سایه نیفکنده به ما نظرخالق عالم به جهان سوی رضاست نامیدی نسزد از دره این بارگهش که امید منه عاصی به سرکوی رضاست اهل دل باتونمایند شه ها,رازونیاز به لب اهل جهان قصه ی گیسوی رضاست نظم این عالم وگیتی به یک غمزه توست دم عیسی.معجزه آن سربازوی رضاست پسرباب الاحوا ئج,گل گلزار رسول همه خوبان جهان مشتری روی رضاست خسرو آن نیست که باشدصاحب تخت وجلال خسرو اهل نظر,خاک سرکوی رضاست چه شود شاه خراسان منه(مجنون)بخرد چونکه عمریست دل ودیده ی من سوی رضاست _آرمين غلامي(مجنون) ____________________
شده خورشیدفلک ,محولقایت یارضا شده مه روشن ازآن نوروضیایت یارضا ضامن آهوتویی آینه ی حسن خدا شدعیان نورالهی زلقایت یارضا کیستی ,معدن جودی وسخایی وکرم شدجهان ریزه خور خوان عطایت یارضا تورضایی ,ولی مطلق حق,زآنکه قضا مجری امرتو وبنده ی رایت یارضا حجت هشتم حق,نورخداوندکریم شدایجاد دوعالم زبرایت یارضا کی توان مدح وثنای توسرودن یکدم گفت قران خدا,مدح وثنایت یارضا بی ولای توعبادت نشود زکس قبول شرط مقبولی طاعات,ولایت یارضا قامت سرو تورا به سرو طوباندهم شده طوبی خجل ازقدرسایت یارضا چه غم ازهول وهراس روزمحشر ایدل چونکه هستم درجزا زیر لوایت یارضا درجوارحرمت خواهش جنت نکنم جنت حق بوداین صحن وسرایت یارضا همه جاذکروثنای توبگوید(مجنون) بهترین طاعت حق,ذکروثنایت یارضا _آرمين غلامي(مجنون كرمانشاهي) ___________________
سلسلت الذهب حدیث رضاست حدیث معتبر زشاه ولاست حدیثی آمدنظرم راگرفت چونکه حدیث ازلب آن مقتداست خوب شنو اهل بشر این حدیث ازلب لعل نمکین رضاست مردمی ازمرو به دیدار او جمعیتی آمده بی منتهاست گفت رضا درسفرخراسان آن دژمحگم که امان خداست آنچه امانت دهد ازهربلا ذکرچوتوحیدحصاربلاست لیک بود شرط وشروطی ورا گرنپذیری ره تو درخطاست آنچه اما ن میدهد ازهرعذاب ولایت شاه نجف مرتضاست شرط وشروط ولایت مابود چونکه ولایت همه شرط خداست ای دل (مجنون) به خدا روی کن چونکه حدیث حق حدیث رضاست _آرمين غلامي(مجنون) @majnon1396
شعراز.آرمین غلامی.(مجنون کرمانشاهی) ✅✅✅✅✅✅✅✅ ضامن آهوبه صحنت آمدم کن نگاهم.گرچه آقامن بدم ازحریمت می وزد بوی خدا درهوایت پرزده دل یارضا باغ های این جهان پیش تو زشت صحن تو برده زیادمن بهشت خوش برآن سرپنجه ی معمارتو کاش گردم خشتی از دیوارتو عرش حق درسایه ی گلدسته ات حورو قلمان تا ابد دل بسته ات روزشب اسم تورا گویم رضا کرده ای مارابه عشقت مبتلا آسمان اینجاغزلخوانی کند بر درت جبریل دربانی کند عرشبان خادم به خدام تواند چون کبوتر برسربام تواند دل دخیل پنجره فولادتو میپرد درصحن گوهرشادتو کن مرامست ازمی میخانه ات ده مرا آبی زسقاخانه ات از رواقت بوی رضوان میرسد بویی از گلهای ریحان میرسد بوی زهرا آیدازاین تربتت گریه ها دارد برای غربتت بارها دیدم به طوفت آسمان درطوافت مهدی صاحب زمان همچواقیانوس خیزد ازتوموج زاعران برگردصحنت فوج فوج دیدگان ازاشکها.ترگشته بود سینه ها چون لاله پرپر گشته بود هردلی باشدمجالش پیشتر کرده است بادوست حالی بیشتر هرکه یابدآرزوی خویش را میکشدبرخاک روی خویش را بامژه صحن توراجاروکند خویش راهمواره چون آهوکند شایداین دل صید دام توشود مست ازیک جرعه جام توشود تاکه (مجنون)برتوخواهش میکند لطف تو اورا نوازش میکند _____________________ @majnon1396
ای ذوالکرم بیاو دوچشم ترم بده درگوشه ای لیاقت بال وپرم بده حالاکه دورگشته ام ازفیض دیدنت ازلطف امشبی توبرات حرم بده قابل نبوده ام که بیایم به صحن تو درمانده ام بیا درمی ازکرم بده امشب لباس معرفتت میکنم به تن مولابیاوجامه ی تقوا برم بده هستم گداوخادم دولتسرای تو خرج توشدجوانی من باورم بده یاحضرت رضابه سرایت کبوترم درصحن خودبیا وتوبال وپرم بده شمس الشموس من به رضای تو دلخوشم امشب بیاوزمزمه ی آخرم بده خادم شدم دوباره به خدمت گذاریت امشب پناه بر دل دربه درم بده شاید رضای خاطرتان جلب گشته است (مجنون )این درم تو می کوثرم بده _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کرده ای لطف دمادم یارضا عشق خیزد زتوهر دم یارضا میدهی روزی به کل عالمین نشودازکرمت کم یارضا منم آن زائر تنهای حرم بوده ای برمن توهمدم یارضا دست من گیر  گنه آلوده ام تویی آن رشته ی محکم یارضا دوسه روزی است حرم میخواهم بده خرجی دوسه درهم یارضا درگلویم همه شب بغض غم است خیزداز دیده  چوشبنم یارضا دست من گیر.تو ای شاه رعوف برتو دارم اشگ نم نم یارضا درشب میلاد تو شمس و شموس میرسد رزق محرم یارضا کاش میشد روزگاری باغمت نوحه میخواندم ازاین غم یارضا باز(مجنون)درهوای  لیلی است برلبان   او   نوای     لیلی    است _آرمین غلامی(مجنون)  
از راه دور گشته دل من مسافرت آقاببین که نوکرت آمدبه محضرت شادم تمام عمر نمک گیرتان شدم دادی تو دانه ام که شدم من کبوترت دارم برای دیدن تو کوهی از امید خواهم طواف بر سره ایوان پر زرت   دارالشفای هرچه مریض است مشهدت کس راتونامیدنمیرانی از درت خواهم که سنگ صحن وسرایت شوم رضا ایکاش لحظه ای بشوم خاک زاعرت خواهم دخیل پنجره فولادتان شوم شایدنظرکنی که بمانم برابرت مولا تبرکی بده از این بارگهت شدکعبه ام همیشه ضریح مطهرت باشرم گفته این لب(مجنون )حاجت خویش خواهدبرات کربوبلا.جان مادرت -آرمین غلامی (مجنون)
یا امام رضا(ع).....   هستم دخیل  پنجره فولاد ت ای رضا ِ از راه دور إمده ام  من سوی شما بر خاک بوسه داده ام وسجده میکنم بابُ‌الجَواد حاجتِ ما داد ای رضا