👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#صوت نوحه /نوحه کردی
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#دوشنبه۱۲ آذرماه_
#حسینیه منتظران امام زمان.عج.
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
نوحه کردی فاطمیه...۲.mp3
1.62M
له مردم مدینه،م بیمسه خسته
کنار تو حیدر داع،بیه شکسته
مظلومه ی م،بی تو غریبم
چیه توان و،صبر و شکیبم
یا فاطمه گیان۲
زینب بکه بعد ه تو زهرا خانه داری
هم خانه داری کیدنو، هم سوگواری
مالم له داخت،ماتمسرا بی
بیت ولایت،بزم عزا بی
یا فاطمه گیان۲
له بهر تو گیرد حسن نور دو عینت
زینب بیه همناله گر، اشک حسینت
اوشه دمادم،ای دایه دایه
اوشدن هردمای دایه دایه
یا فاطمه گیان۲
#ارمین غلامی_مجنون_ کرمانشاهی
#سبک_در_کودکی_شدقسمت_من_خانه_داری
#سبک_ماه_عزا_و_ماه_غم_شد_ماه_ماتم
#حضرت_زهرا_س
#صوت نوحه /نوحه کردی
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#دوشنبه۱۲ آذرماه_
#حسینیه منتظران امام زمان
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
نوحه کردی فاطمیه۲..mp3
1.57M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#صوت نوحه /نوحه کردی
اشعارکردی فاطمیه
هر چه بی،له در و دیوار،که زهرا،چی ودس
حاجتی نیه وه اصرار ،که زهرا،چی ودس
راز حبس نَفَس و جوشش خوین،له سینه
له دروتیزی مسمار ،که زهرا،چی ودس
باز، یه حادثه رخ دایه،له،او کویچه تنگ
نکته پنهان له م رخسار،که زهرا،چی ودس
له چه زهرا،تو،نیه، شانه له موی زینب
وای. دیمه له شب تار ،که زهرا،چی ودس
مردم ایشن که بیه ،رفتنی بیمارعلی
نیه ،دی موعد دیدار ،،که زهرا،چی ودس
وه چه لبخند وه تابوت دیه، بعد سه ماه؟
حاجتی نیه وه گفتار،که زهرا،چی ودس
#آرمین غلامی_مجنون_ کرمانشاهی
💠کانال رسمی مدح و مرثیه
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#دوشنبه۱۲ آذرماه_
#حسینیه منتظران امام زمان.عج.
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
وضه حضرت زهرا.س....mp3
2.66M
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#دوشنبه۱۲ آذرماه_
#حسینیه منتظران امام زمان.عج.
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇
🤞🔹روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🏴۱۴۰۳
مداح.حاج آرمین غلامی
امیرالمومنین_ع_غربت
زبان_حال_حضرت_زهرا_س
در پیش من از غربت دلدار مگویید
از مرگ سخن در بر بیمار مگویید
من زار نگشتم که علی زار بماند
از بی کسی یار به آزار مگویید
ای جمعیت زخم تنم! لب مگشایید
در پیش علی از در و دیوار مگویید
اینقدر دگر آه نگردید نفسها
با هر سخن از قصهی مسمار مگویید
پژمردن من را به بیان نیست نیازی
احوال گلِ زار به گلزار مگویید
من تاب ندارم که بگریند عزیزان
بر دیدهی زخمی من از خار مگویید
اصلاً به فدای سر حیدر که شکستم
با دل شده جز عشق به دلدار مگویید
من طاقت شرمندگی یار ندارم
از رفتن من نیز به اظهار مگویید
تا زندهام از شانه نیفتد علم او
بی لشگریاش را به علمدار مگویید
شاخه ی تاخورده ی یاسم،ازاین گلشن نرو
یا اگر که میروی، باشد! بدون من نرو
خیلی دلش سوخته علی ... آخه صداش کرد ، فرمود خواب دیدم بابامو ... فرمود امروز تو مهمان ما میشی ... علی جان میخواستم چندتا حرف باهات بزنم ... یکی این که منو حلالم کنی ...*
قاتلانت پیش من دارند جولان می دهند(ای روزگار ..عجب روزگاری)
جوشن خوبم ، علی مانده ست بی جوشن نرو
صورت پوشیده ات هم روشنای خانه است
از شب تاریک ما، ای مشعل روشن نرو
هی جوابم میکنی ، هی التماست میکنم
دست من بر دامنت ، ای سوخته دامن نرو
یا زهرا ...
نذرها کرده است زینب تا بمانی پیش ما
فاطمه محض رضای دخترت فعلاً نرو
خاک بر دنیا که از صدیقه شاهد خواستند
کوری کذّاب ها ، ای حجت مطلق نرو
حالا ورق برمیگرده ...
خیر باشد! باز نان پختی و جارو میکنی
قصد رفتن که نداری؛ جان من
بودنت لطف است در خانه ، چه لاغر ، چه مریض
بین بستر گرچه مانده حاله ای از تن نرو
داده ای هر چند به زینب کفن ها را ولی
مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن نرو
یعنی پیراهنو امروز تموم کرده ...
کربلا میبینمت در ازدحام نیزه ها ( چه اشاره ای)
با تنِ افتاده بین لشگر دشمن نرو
خنجری با حنجری برخورد کرد اصلاً نبین
یک قدم نزدیک گودال حسین
*وارد خونه شد ... دید داره نان میپزه ... فضه گفت هر چی اسرار کردم ، فرمود فضه جان! روز آخریه میخوام خودم برا بچه هام غذا درست کنم ... لباسهارو شست ، یک یک بچه هارو استحمام کرد ، قشنگ همه رو شانه به موهاشون زد ...
واقعا روز آخریه ، حال مریض خوب میشه ...
مادره دیگه ... واقعا سخته میخواد خداحافظی کنه ... لذا بچه هارو فرستاد ... حسن و حسین رو با امیرالمؤمنین ... زینبین رو فرستاد خونه فامیل یا همسایه ...
فضه! میخوام تنها باشم ... أسما ! میخوام تنها باشم ...
دیدم نماز مغربشو که خوند ، رو به قبله دراز کشید ...
من صورتمو میپوشونم ... بعد از لحظاتی اگر صدایی نیومد ، زود بروید علی رو خبر کنید ...
أسما میگه دیدم صورتو که پوشوند ، سلام کرد بر ملائکه ی مقرّب و بعد سلام بر پدرش نمود و ساکت شد ... دلشوره گرفتم ... هی صداش زدم ...
یا حبیبة الرسول ...
یا زهرا ...
دیدم جواب نمیده ... روپوشو از صورتش برداشتم ... دیدم از دنیا رفته ...
گریبانمو چاک زدم ... دویدم به سمت مسجد برم ... یه وقت در باز شد ... حسنین وارد شدند ... اونها هم معلوم میشه سراسیمه بودند ...
ای أسما ، ای فضه ... بگو مادر ما کجاست ... گفتم مادر خوابیده ، بیایید غذاتونو بخورید ... یه نگاهی به من کرد حسن ، گفت فضه بگو ببینم تا حالا ما کِی بی مادر غذا
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#دوشنبه۱۲ آذرماه_
#حسینیه منتظران امام زمان.عج.
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)