eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه امام هادی (ع) علی بن محمد بن علی معروف به علیّ النقی و هادی امام دهم شیعیان است، این بزرگوار از سن سی سالگی در مدینه مشغول تدریس بود تا اینکه خلیفه عباسی متوکل او را به بغداد فراخواند در بغداد بوسیله خلیفه و جانشینانش مدام تحت فشار بود تا اینکه عاقبت، به نوشته منابع شیعی  به تحریک معتز عباسی در سال 254/868 مسموم شده و در سامرا، جایی که بعداً فرزندش حسن عسکری هم دفن شد، به خاک سپرده
🌹 🌼 السلام_علیک 🌼 یا_اباصالح_مهدی ✨باغ ما پر گل و زیباست ولی غم دارد ✨همه گویند که این باغ گلی کم دارد ✨بوستانی که در آن نرگس زهرایی نیست ✨چو خزانی است که گویی غم عالم دارد ✨آفتابی، نفس صبح دل آرایی تو ✨مَه من ، شاخ گل نرگس رعنایی تو ✨چشمهای من اگر رخصت دیدار نیافت ✨رو به هر سوی نماید دلم ، آنجایی تو 🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌼 🌸🌼🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم آمده شهزاده اصغر در دهم ماه رجب نام اوعبداله وبهرش علی اصغر لقب کیست او شهزادگی برجلوه ا ش شد منتخب شد به یمن مقدمش ازنام جدش منتجب ‌ مژده آن باب المراد کوی جانان آمده برحسین سوّم علی ، آن ماه تابان آمده درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر خلقت اصغر ببین باشد ز انواری نکو میدهدشش ماهه برکل جهانی آبرو شیعیان حاجت رواگردیده اند از جود او کربلا ودیدن قبرش مراشد آرزو سرمه ی چشمان عشّاق است خاک کاظمین شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین کیست الحق اوست باب حاجت اهل دعا کیست آقازاده ی شهر نبی مصطفی یک نگاه او شود بر درد بی درمان دوا باولای اوشود مقبول طاعات خدا برعلی اصغرخوشم هستم غلام خانه زاد عشق این شهزاده را درسینه وقلبم نهاد شیرخوار و جان سپردن ،وای از حال رباب راس توبر نیزه دیدن ، وای از حال رباب بین دریاتشنه مردن، وای از حال رباب بین این گهواره ماندن،وای از حال رباب کشته ازتیرسه شعبه طفل من اصغر شده سایه بان ِ پیکرش، چشم تر مادرشده ✅ @majnon1396 وسخنرانان
بسم الله الرحمن الرحیم برای من ،رخت عالیجناب است گل باغ حسین، رویت گلاب است ندارد این جهان نور وضیایی جمالت برفلک چون آفتاب است رخ زیبای تو، یک آسمان نور سره گهواره ات یک انقلاب است به قربان دو چشم نازنینت که روی دست مادر خواب خواب است مراکشتی توباتیر محبت عروجت بر فراز دوش باب است به شیر مادرش سوگند اصغر نفسهای تواز اسلام ناب است مرامست علی اصغر نمودند مرادیوانه ی دلبرنمودند شب شادی شب دلبر رسیده به دریای ولا، گوهر رسید برای خانه ی ارباب عالم سپهر عشق چون اختر رسیده رسداز لعل لبهای ملائک که میلاد علی اصغر رسیده بگو میلاد مسعود برادر به سجّاد و علی‌اکبر رسیده رقیه باسکینه خنده میکرد که فرزندی براین مادر رسیده طلوع اختران بادامبارک که میلاد مه برتر رسیده ذبیح کوچک مولا رسیده شفیع محشرکبری رسیده سپهر اختران را اختری تو علی عشق و وفارا گوهر ی تو نهال آرزوهای ربابی تو ای شهزاده زیبادلبری تو حسین ابن علی چشم تو روشن علی اصغرتوچیزدیگر ی تو مبارک برحسین وبر رباب است که هستی تو، علیِّ اصغر ی تو بده مژده که آمد شیر خواره به باغ آرزوها نوبری تو رسیده آخرین گل بین این باغ که تقدیمی ز حیّ داوری تو زمین شد لاله باران ازقدومت رسدفصل بهاران ازقدومت حسین از مقدم گل با خبرشد علی بر شمس دین قرص قمر شد رسیده بچه شیری، شیرخواره ز شیران جهانی، شیرتر شد عروس فاطمه آورده طفلی که نخل مرتضایی پر ثمر شد رسیده یوسف مصر مدینه حسین ابن علی صاحب پسر شد علیه اصغرآمد مژده مژده به حق او، رایت فتح و ظفر شد حسین بوسد سفیدی گلویش که اومعنی ایثار پدر شد دو چشم خودگشاید بهر مادر نگاهش خیره بر دوش پدر شد شودمادر به قربان جلالت ملک محو تو ومات کمالت بقربان رخ نورانی تو فدای ابروان چون هلالت صدای حق بود روی لبانت علی شد جلوه گر ،اندر جمالت تویی شور و تویی عشق وتویی حال حسین گردیده محو شور و حالت سره دوش حسین معواگرفتی شده سیرالی الله نقش بالت تویی شیر ه نر شیرولایت فدای رزم میدان قتالت حسین دلخوش براین هنگامۀ توست گلو ی نازکت،خون نامۀ توست همه گردون عالم محو رویت تو بشکفتی و عالم مست بویت به لعل آن لب‌ خاموشت اصغر هزاران قصه در سرّ مگویت ز صبحی که رسیدی عشق آمد بود عشق شهادت آرزویت تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام سرافراز است از خون گلویت اگرچه طفلی اما پیر عشقی مرابنماشبی، زوّار کویت رباب ازبهررویت خنده میزد نشسته مادرت درروبرویت عروج خویش ‌دیدی در یم خون به معراج خدا رفتی تو گلگون زدی خنده تو ازصبح ولادت توراباشدبه سر شور شهادت علی کوچکی وازسرآغاز شهادت نیست بهرت جز سعادت اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی دهی برعالمی درس شهادت نخوانم کودک شیریت هرگز که بر پیران تویی پیر سیادت بزن مهر قبولی دلم را که دارم هرکجا عرض ارادت بگریم یا بخندم برتوامشب که دانم هر دو را امشب عبادت به دل مهر تورا دارم من ایدوست بگریم یابخندم هر دو نیکوست لب ناشسته از آب است وهم شیر گلویت شدسپراز بهرآن تیر گمانم آیه های ناب. قرآن به خون حنجر توگشته تفسیر تب و تاب نگاهت رادیده بابا به خاموشی لبت گشته جهانگیر شدی از شیرخواری محو دلبر تو شستی دل ز آب و دست از تیر دم مرگ است وخندیدی به پیکان به ناگه زدملک آوای تکبیر به ناگه گشته ای پیروز میدان به خون حنجرت گشتی تو تطهیر زتیره حرمله گردید خاموش که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش ✅ @majnon1396 وسخنرانان
بسم الله الرحمن الرحیم مدینه ازقدم توستاره باران شد مسیرکوچه ی معشوقه، ریسه بندان شد به صف شده همه ی اهل آسمان اینجا ملک به شکل بشر آمد و غزل‌خوان شد فضا سکوت دگرداردو سحراینجا هوای مستی و عاشق شدن نمایان شد به ازدحام ملائک، چه راه بندان است اگرگداتوبخواهی گدا فراوان شد لبش گزیده حسودان شهر از حسرت به انتهای همین کوچه‌ها پریشان شد زکوچه های مدینه بشارتی برپاست ترانه خوان لبِ قلمان وجمله حور ان شد به حَد ِ ومرزجنون ‌آمد ورسید اینجا برای عشق رخ ماه توپریشان شد ،هوا هوای جنون است،درزمین اینجا بپای ، حضرت ابن الرضا گل‌افشان شد فضا فضای تهیَّت نفس به سینه گرفت فقط طنینِ صدا، آیه‌های قرآن شد به رفت و آمد قدّوسیان نظرکردم که رفت هر غم و غصه، و عشق ارزان شد ‌وزیده درسحرما،نسیم بادصبا حضور ه یک نظراو، به کوی جانان شد مرانظرتونمودی به میزبانی خود که مور مستحق خانه‌ی سلیمان شد طرب بپا همه میخانه‌ها شده آباد زمقدمت بت و بتخانه وه که، ویران شد دوصداقاقی ویاس از بهشت آوردند زمقدمت همه کوچه ها گلستان شد جلوس کرده تمامی انبیا اینجا طبیب آمده گویا که، وقت درمان شد ملک دوباره ز عرشِ برین زمین آمد بپای مقدم تو بینِ شهر حیران شد خبر رسیده که آمد جواد آل علی بوقت آمدنش فرش، باغِ رضوان شد جواد روشنی آورد با قدم‌هایش تمامِ تیرگیِ محض، رو به پایان شد به عشق مقدم تویاجوادآل الله امامِ هشتم شیعه رضاچه، خندان شد تمام جلوه ی حق در رخش هویدا شد بپای اهل نظر جلوه اش نمایان شد ببین که پرده به رویش گشوده صدزهره به خانه روی گل فاطمه درخشان شد جوادهستی وحاتم گدای کوی تو همیشه سفره‌ی ما پهن از کریمان شد جوادهستی وهر نیمه شب شبیه علی بپای سفره‌ی خالیِ مستمندان شد جوادهستی و(مجنون)به درگهت هستم خلاصه خانه‌ی تو مجمعِ محبان شد 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم امشب تمام هستی مادر رسیده است این زندگی به چشمه کوثر رسیده است اذن ورود ما بده ،درخانه ات حسین چون از بهشت هدیه فراتر رسیده است مارا اسیره اصغرخودکرده ای رباب بااصغره تو،زندگی از سر رسیده است آمدولادت علی اصغر ،گل رباب امشب تمام هست پیمبر رسیده است عبداله است نام قشنگ گل رباب رزق سفر ز خاک همین در رسیده است بی اصغره تو، پست ترین خلایقیم با نام اوست رتبه برتر رسیده است امشب به یاده اصغر تو تحت قبه ایم حاجات ما همیشه مکرر رسیده است ✅ @majnon1396 وسخنرانان
معنی عشق خداجلوه اعجازرسید نورانوارخداوند از آغاز رسید نهمین اخترزیبای پراز راز رسید مژده عطرخوش آن دلبر طناز رسید از رضاگفتم و گفتند که باباشده است ازسرای رضوی،ماه هویداشده است نورحق می‌شود اینگونه مجسم :زجواد هست نور، آل حیدر همه باهم زجواد پنج تَن آمده تا آنکه نویسم زجواد اذن دادند مرا تا بزنم دَم زجواد نام اوهست محمد ،لقبش هست جواد آیه‌ی اعظم حق جلوه ی دنیاشده است قلمی کو که دهد شرح و زبان توجواد واژه ای کو که نویسد ز بیان تو جواد بخدا خاک ندیده است چُنان توجواد به جهان حیرتِ محض است جهان تو جواد آمدی ای پسر شمس وشموس دوجهان چونکه در فهمِ جهان نام تو والاشده است از همان روزِ تولد نظرت ،برحق بود بین آغوشِ همه چشمِ ترت،برحق بود مادرت گفت جواد و پدرت برحق بود دل تو سوی خداو مادرت برحق بود همه دیدند که شمسی به جهان آمده است همه دیدند که نورش چه هویداشده است آمدی جلوه ای از نام شما جاری شد آمدی کوه بلا درصف غم آری شد به سرِ دوش شما بیرقِ بیداری شد به جهان جلوه گری،درسِ وفاداری شد آمدی تا بنویسند تو اعجازگری دل مجنون به هوای تو چه شیداشده است کیست او محض شهود است که آرایه ندید همه نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید دروفاومعرفت بودکه همسایه ندید غیرِ مام وپدرخود، به سرش سایه ندید صاحب جودوکرم آمده امشب به جهان کیست او،خصم خس و پهنه‌ی دریا شده است پدرش رفت  ولی دلبرهِ خانه او بود همه شب بهرجهان شمعِ شبانه او بود اوامام‌ است به عالم که بهانه او بود سپرِ ظلم در آن ظلمِ زمانه او بود آمده لطف وکرم ،جودوعطاگشت بپا ذکرلبهای جواد،اُمِ ابیها شده است عالمی گشت هواخواه بلای تو جواد همه ی ملک جهان زیر لوای توجواد زنده شد دینِ خدا پس به خدای توجواد میرسدبر دره حق، سوزه نوای توجواد نهمین اخترعالم به جهان آمده است  نور توحضرت معشوق هویداشده است عمرکوتاه شما بسکه چه جانکاه گذشت عمرت اندازه‌ی یک عمرپراز آه گذشت قاتلت بود زنت ، آه چه کوتاه گذشت کَس ندانست چه بر تو همه‌ی راه گذشت همه‌ی راه بجای مادرش خورد زمین همه‌ی راه مسیرش غم وغوغا شده است چه شده بود، به هنگام سخن گریه کُنَی فاطمه گفته ای و بهرحسن گریه کُنَی روزوشب آیی وباپلک زدن گریه کُنَی برحسین وجدبی غسل وکفن گریه کُنَی آخرالامرتورا ،زهر زپایت انداخت همه شب سهم دلم غصه ی مولاشده است مقتل آورده که جدا کفنت را بُردند تیغ‌ها زودتر از نیزه تنت را بُردند زیرناله بخدا پیرهنت را بُردند خورجین‌ها سرِ دور از بدنت را بُردند همه را بُرددرآن معرکه ی کرب وبلا دل( مجنون)به تو وجده توشیداشده است 🔹
جواد گشته قلبم بارگاهت یاجواد... سائل لطف اِلاهت یاجواد دلبره من دیده بر عالم گشود غرق نورآن زادگاهت یاجواد صورت ماهت بِقَدری دلرباست، مَه خجل از روی ماهت یاجواد ماه واخترمحو رویت گشته و... مِهر، محتاجِ نگاهت یاجواد شدغبار دیدهٔ حور و ملک... توتیا ازِ خاکِ راهت یاجواد امشب ایدل توجلالش را ببین ماخَلق یکجا سپاهت یاجواد هرکسی سرمست رخسارت شده روز محشر در پناهت یاجواد هرکسی شدعاشق رخساره تو دیده حسن پـادشاهت یاجواد عالم ازرخساره ات پیداشده آخرت هم دلبخواهت یاجواد عاشقان بـاوفـایِ درگهت... شادمان از عزّ و جاهت یاجواد عالم دنیا همه(مجنون)توست نوکری در پیشگاهت یاجواد 🔹
کرامت سائل صحن و سرایت گدایم برتو جود و عطایت صفای دل حریم باصفایت دوای دردمندان خاک پایت کند هرعاشقی مدح و ثنایت تمام ثروتم باشد ولایت جواد ابن الرضا هستم گدایت تمام حسن من عشق تو باشد شدم عبدتوودارولایت بود صبرورضا سجده کن تو رضای حق تعالی در رضایت به کل که صنع حق آیت تو هستی خداخود گوید از مدح و ثنایت نفس های تو بوی وحی دارد فدای آن کلام جان فضایت تویی ابن الرضا سلطان عشاق من مجنون غبارم در هوایت 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۲ فضیلت کوتاه و گویا از حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام   ۱. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در هیچ جنگ و جهادی شرکت نکردند، مگر این که پیروز برگشتند. (۱)   ۲. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا: علی، شجاع ‌ترین و قویدل ترین مردم است.» (۲)   ۳. حریف را تنها با یک بار زدن می‌کشت و در حدیث است که: «کانت ضرباتة وترا:  ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود.» (۳)   ۴. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ / علی، شمشیر خدا است که بر روی دشمنان خدا کشیده می‌شود.» (۴)   ۵. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بیشتر پیاده می‌جنگیدند و اگر هم سوار اسبی می‌شدند، چندان برای ایشان مهم نبود.   به ایشان گفته شد که چرا سوار اسب نمی‌شود؟ پاسخ دادند: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد. من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت، او را تعقیب کنم. پس اسب را برای چه می‌خواهم؟ (۵)   ۶. زره حضرت، تنها سینه ایشان را می‌پوشاند و هرگز پشت نداشت. از ایشان پرسیدند که چرا زره حضرت پشت ندارد؛ آیا نمی‌ترسند که کسی از پشت به ایشان ضربتی بزند؟ مولا علی (ع)در پاسخ فرمودند: من هرگز به دشمن پشت نمی‌کنم و از میدان نمی‌گریزم و خدا هرگز آن روز را نخواهد آورد. (۶)   ۷. شجاعت و استواری حضرت مولا امام علی علیه السلام در جنگ‌ها چنان بود که هر گاه مشرکان و کافران ایشان را در جنگ می‌دیدند، به همدیگر وصیت می‌کردند؛ مثل این که مرگ را با چشم خود دیده باشند. (۷)   ۸. هر گاه دو صف برای جنگ مقابل هم صف می‌کشیدند، مردم به یکدیگر می‌گفتند: ملک الموت در همان صفی باید باشد که علی (ع) با آن صف است و صف مقابل، خواهی و نخواهی، باید خود را برای مرگ آماده کند. (۸)   ۹. روزی یکی از سرداران سپاه حضرت مولا امام علی (ع) به ایشان گفت که اگر اسب‌ها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم، شما را کجا بیابیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: در همان جایی که از من دور شده اید. یعنی در همین جایی که هستم، خواهم بود. (۹)   ۱۰. وقتی که در جنگ جمل، مولا علی (ع) پرچم را به پسر خود ـ محمّد حنفیه ـ سپردند، به او چنین فرمودند: «کوه‌ها هم از هم بپاشند،  تو از خود مپاش، دندان هایت را به هم بفشار، کاسه سرت را به خدا بسپار، پاهایت را چون میخ به زمین بکوب، به انتهای سپاهیان دشمن چشم بدوز، از تنگ نظری و دون همّتی، چشم بپوش و بدان که پیروزی بی گمان از آنِ خداوند سبحان است.» (۱۰)   ۱۱. حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام از نان دنیا به نان جو بسنده کرده بودند و از نان گندم نمی‌خوردند، تا آن جا که مردم از تعجّب می‌پرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هماوردان و پهلوانان ناتوان نمی‌شود؟!   مولا علی علیه السلام در پاسخ فرمودند: بدانید درختی که در بیابان خشک می‌روید، شاخه آن سخت‌تر باشد، اما سبزه‌ها و گیاهان خوش نما را پوست نازک‌تر باشد. آری خار‌ها و بوته‌های صحرایی را آتشی افروخته‌تر باشد و خاموشی آن‌ها دیرتر رخ دهد، اما گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد، چون بیدی به هر بادی بلرزد. (۱۱)   ۱۲. از سخنان آن حضرت است که ‌فرمودند: «وَ اللّه لَو تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنها... به خدا سوگند اگر همه عرب‌ها پشت به پشت هم دهند و به جنگ با من بشتابند، هرگز از آنان روی برنتابم و اگر فرصتی دست دهد، به پیکار همه بشتابم.» (۱۲)   پی‌نوشت‌ها:   (۱) - طبرانی، معجم الاوسط ۳/۸۷ (۲۱۷۶)؛ مسند احمد ۱/۱۹۹ (۱۷۲۰).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # رمضان اشعار امیرالمومنین(ع) ز دل نغمهء هو کشید م علی ز زیبا رخان دل بریدم علی دلم رابه عشقت به دریا زدم ز عشقت به دریا رسید م علی ازآن دم که دیدم سرای تورا دل از غیر صحنت برید م علی شبی درنجف آمدم تاسحر نفس در حریمت کشید م علی دمی که بدیدم ضریح تورا ز انگور نابت چشیدم علی نظرهانمودم به گلدسته ات به شیپور عشقت دمید م علی به بزمی که برده شودنام تو به پانه که با سر دوید م علی ببین موقع دیدن گنبدت تورابادل خود خریدم علی به حق .حق نمایی شه لافتی خدا رابه جسم تو دید م علی به عالم اگرهرچه زیبایی است به غیر از تو چیزی ندیدم علی امیره دل کشورماتویی به جانم غمت راخریدم علی نوشتم که (مجنون)فدای نجف ندای خوشت راشنیدم علی 🔸شاعر: غلامي(مجنون كرمانشاهی) ___________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون ) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
علي (ع) اي به غوغايت جهان اندر سكون عرشيان آشفته در حال جنون اي كه در لاهوت سودا كرده اي خانه در ناسوت برپا كرده اي اي كه خورشيد و سماوات و فلك اي كه جن و حوري و انس و ملك اي كه كوه و دشت و دريا و چمن فرش و فردوس عرش ذوالمنن از نبات و از جماد و از قصور آبها و كوثر و ماء طهور گر كه شد عيسي و موسا پير غيب حضرت ادريس و الياس و شعيب نوح و صالح هود و لوط و اسمعيل حضرت يعقوب و ايوب و خليل سر انجيل و صحف اعجاز نور راز تورات و صحف سر زبور راز حي و راز قرآن كريم معني حرف صراط المستقيم كل خلقت كل عالم يك صدا تك به تك يا ذره ذره يك نوا جملگي سرمست جام حيدرند در يد و فرمان و رام حيدرند هيچ و پوچم يا اميرالمومنين اين گدا را زير پاي خود ببين من كه مشتاق توام خاري چرا كن نجف را قسمتم يا مرتضا شعر.آرمین غلامی(مجنون)ازکرمانشاه --------------------------- اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی): @majnon1396
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # رمضان جانم علی (ع) حمد لله تاقیامت من گداي حیدرم تابه محشرهر چه باشم از براي حیدرم از تولد يا كه نه روز ازل تا روز حشر ای جماعت مست مست و آشناي حیدرم رو گرفته ماه امشب از حلولِ ماهِ من در نماز و سجده‌ي شكرِ خداي حیدرم شاهکارخلقتست وشاهکارعالمست من چو مبهوتان عالم در هواي حیدرم جان دهم گر جان پذيرد، پيش پاي مرتضی خود به مسلخ مي‌برم چون من فداي حیدرم شکرلله اشهدما دراذان شدیاعلی تا شود روزي بگويم خاكِ پايِ حیدرم چشمِ ابري من امشب پر ز بارانِ میشود سينه گويد عقده دارِ عقده‌هاي حیدرم شکرلله والی ما فاتح آن خیبرست چون قلندر تا ابد من هم صداي حیدرم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی): ---------------------------- @majnon1396