🌟 شهیداردهال| *حضرت سلطانعلی علیهالسلام*
👈🏾 ۲۷ جمادي الثانية؛ شهادت سفیر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام
حضرت سلطان علی بن محمدباقر علیهالسلام
محضر امام زمان عجل الله فرجه تسلیت و تعزیت باد.
❇️ 1⃣ شناسنامه حضرت علیه السلام
● اسم: علی(طاهر، اباالحسن)
● پدر: امام محمد باقر علیه السلام
● مادر: اُمّ ولد(نام زینب، لیلا، امّ حکیمه)
● همسر: مشخص نیست
● اولاد: احمد و فاطمه
● سن: مشخص نیست
● عنوان مسئولیت: نائب خاصّ امام باقر و امام صادق علیهماالسلام
● حوزه مأموریت: کاشان و فین
● وسعت حوزه تبلیغ: کاشان، فین، اردهال و حوالی قم
● سال اعزام به منطقه: حدود ۱۱۳ ه.ق
● حاکم دوران اعزام: هشام بن عبدالملک
● تاریخ شهادت: ۲۷ جمادي الثانية سال ۱۱٦ ه.ق
حدود ۵۵ سال پس از واقعه کربلا
● قاتل: ارقم شامی ملعون
● نحوه شهادت: جداشدن سر از بدن
● محل شهادت: درّه ازناوه
● محل دفن: مشهد اردهال - کاشان
❇️ 2⃣ ویژگیهای حضرت علیه السلام
۱. فرزند بلافصل امام محمد باقر علیه السلام
۲. برادر امام صادق علیه السلام
۳. عموی امام کاظم علیه السلام
◇ پیرامون این عناوین، در کتاب "حماسه تاریخی مشهد اردهال" نوشته دکتر مجید زجاجی، بخش اول ص۲۵تا۴۳، بیش از پنجاه سند معتبر تاریخی از شیعه و سنی ذکر شده است.
۴. پدر زن امام کاظم علیه السلام
◇ در کتاب مذکور، بخش دوم ص۵۱، مؤلف محترم، موارد متعددی را از چندین کتاب نسبشناسی، مبنی بر همین مطلب ارائه میکند.
۵. نائب خاص امام باقر و امام صادق علیه السلام
۶. به استناد تذکره آنحضرت، ایشان به اقامه نماز جمعه در منطقه اقدام نمودند.
۷. شجاع و رزمنده دلیر و بارز بیبدیل
۸. شهید معرکه نبرد با أیادی ظلمه
۹. دارای مقام و منزلت والا
۱۰. صاحب کرامات عدیده
◇ در آخر تذکره حضرت سلطانعلی علیه السلام نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
حائر مزار برادرم(سلطانعلی) مثل حائر جدّم امام حسین علیه السلام است... .
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_امام_محمد_باقر_ع
برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر
کرانههای دل بی کرانِ تویی باقر
برای سینه خسته امانِ تویی باقر
برای خسته وامانده جانِ تویی باقر
هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر
توجلوه کرده ای و سینه یامحمدگفت
دوبار دل به هوای شما محمدگفت
به یومن مقدم نورخدا محمدگفت
به گرده روی توباهرنوا محمدگفت
به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر
بساطِ عاشقیام جوره جورگردیده
که سهمِ سفرهی ما نوره نورگردیده
زمین به یومن قدوم تو طورگردیده
به درگه توسلیمان چومور گردیده
تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر
برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان
برای پیش کشیِ آستان کنم قربان
به پای بوسی تو بی امان کنم قربان
به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان
که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر
گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم
نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم
برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم
تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم
هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر
گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود
عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود
جمال ا طهره تو قبلهی دعا بشود
که نام اطهره توذکر سجده ها بشود
میان شهرنبی هم اذان تویی باقر
تمام تکیهگَهِ خانهها پدر بوده
پدر ولی همه ی کارهاش پسر بوده
پسر برای پدر پارهی جگر بوده
پسر که هست گدا هم که پشت در بوده
بزرگ خانهی ملک زمان تویی باقر
نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر
که با تو جلوه کند جلوهای عظیم:باقر
عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر
کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر
چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
_تاریخ سرودن اشعار،
_شنبه_۳_اسفندماه۹۸
🏴 « إنا لله و إنا إلیه راجعون»
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
◼️ روح بلند مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی به ملکوت اعلی پیوست.
▪️رحلت ایشان را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ( عج )، مقام معظم رهبری ، علمای اعلام و حوزه های علمیه ، بیت شریف ایشان و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض میکنم
#کانال اشعارمجنون کرمانشاهی
✨﷽✨
🏴 تقدیم به مرجع و عالِم مجاهد
#آیت الله_صافی_گلپایگانی
#قصیده_واره
🔹صافی 🔹
دوباره مرجعی از بیکران رحمت رفت
دوباره از بره ما، چشمهسار حکمت رفت
همان آن که اصل وجودش نثار قرآن شد
همانکه بود غمش آشنای عترت رفت
برفت آن که به یک عمر چون طلیعۀ صبح
امیر صالح و صدیق و با صلابت رفت
چوصافی آیه «اللهُ نور» راتوبخوان
چراغ باور و مصباح هر هدایت رفت
سحرطهارت روح تورابه خاطر داشت
میان نافلۀ تو هزار رکعت رفت
به ذهن توگره خورده است کربلا و نماز
به سجدههات که با عطر مهر تربت رفت
هوای صافی گلپایگانی است در،سر
ببین که پرتویی از آفتاب وحدت رفت
«وَ مَن یُهاجِر» قرآن به او تجلی داد
مجاهدانه نگاری که گرم هجرت رفت
چه گویمش که دراو شوق کار خالص بود
به قلب وجان ودلش آرزوی خدمت رفت
جهان دین و دیانت همیشه اذعان داشت
بگوبه اهل دل آیینۀ دیانت رفت
غبار غصه چو برخاست درسره، عالم
بصیر و صاحب فکر و بلندهمت رفت
بدید هیمنۀ فتنههای ایران را
به آن کلام که لبریز از صراحت رفت
به کل شیعه نشان داد پایداری را
نگرکه اسوۀ ایثار و استقامت رفت
چه عاشقانه در این انقلاب رحلت کرد
که بود در دلش از فاطمه محبت رفت
به فجربهمن امسال رفت ازدنیا
به یادپیرخمینش به اوج رحلت رفت
دوباره ماتم او موجب تأثر شد،
چنین به ضایعۀ رحلتش خسارت رفت
همیشه در دل تاریخ نام صافی ماند
دلا عزیزِ سفرکرده باصلابت رفت
📝 #آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
----------
#تاریخ سروده.سه شنبه-12بهمن1400-کرمانشاه
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5845686197661206599.mp3
5.35M
شناخت نامه حضرت ام کلثوم سلاماللهعلیها
پیشنهاددانلود👌
@majmaozakerine
.
بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ لَا يُكِنُّهُمْ مِنْ حَرٍّ وَ لَا قَرٍّ حَتَّى تَقَشَّرَتْ وُجُوهُهُمْ [مِن حَرِّ الشَّمسِ]》
♦️یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند، زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما، نگاه نمی داشت تا آنجا که صورتهای آنان پوست انداخت.(۵)
قطب الدین رواندی نقل می کند که؛
📋《لَمَّا اُتِيَ بِعَلِيِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَ مَن مَعَهُ إلَى يَزِيدَ بنَ مُعَاوِيَةَ، جَعَلُوهُم فِي بَيتِِ خَرَابِِ وَاهِي الحِيطَانِ》
♦️یزید، امام سجاد(ع) و دیگر همراهان اسراء را در خانه ای ویران و خرابه جای داد.(۶)
2⃣وارد کردن امام هادی(ع) در مجلس شراب :
شیخ صدوق به نقل از امام رضا(ع) در حدیثی، چنین نقل می کند :
📋《لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ(ع) إِلَى الشَّامِ أَمَرَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَ عَلَيْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِي طَسْتٍ تَحْتَ سَرِيرَةٍ وَ بُسِطَ عَلَيْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ يَذْكُرُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ أَبَاهُوَ جَدَّهُ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِمْ فَمَتَى قَامَرَ صَاحِبَهُ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ》
♦️هنگامى که سر حسین بن علی(ع) را به سوى شام بردند، یزید دستور داد آن را در کنارى نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتى به پیش تخت او نهادند و میز بازى شطرنج را روى آن طشت گذارد و با یارانش به بازى شطرنج مشغول شد، و حسین(ع)، پدر و جدّش را به مسخرگى یاد میکرد، و چون از همبازیش میبُرد جام شراب را برگرفته سه بار مینوشید.
📋《ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض》
♦️آنگاه باقی مانده آنرا در کنار طشتى که سر بریده امام حسین(ع) در آن بود بر زمین می ریخت.(۷)
یزید در حال مستی؛
📋《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》
♦️سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۸)
3⃣گریبان چاک زدن امام حسن عسگری(ع) در مصیبت پدر گرامیشان امام هادی(ع) :
ابن طاووس نقل می کند که؛
وقتی اهل بیت امام حسین(ع) را وارد مجلس یزید کردند، آنان در مقابلش ایستادند، امام سجاد(ع) خطاب به یزید فرمود :
📋《أَنْشُدُكَ اللَّهَ يَا يَزِيدُ! مَا ظَنُّكَ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) لَوْ رَآنَا عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ؟》
♦️ای یزید! تو را به خدا سوگند می دهم به گمان تو اگر پیامبر اکرم(ص)ما را به این هیئت دیدار نماید چه می کند؟
یزید در این هنگام، حکم کرد ریسمانها را بریدند و آنان را از قید طناب رها ساختند.
در این هنگام، یزید دستور داد، سر مبارک امام حسین(ع) را در بین انظار مجلس آوردند.
📋《وَ أَمَّا زَيْنَبُ(س) فَإِنَّهَا لَمَّا رَأَتْهُ أَهْوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ ثُمَّ نَادَتْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ يُفْزِعُ الْقُلُوبَ :
يَا حُسَيْنَاهْ! يَا حَبِيبَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! يَا ابْنَ مَكَّةَ وَ مِنًى! يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س) سَيِّدَةِ النِّسَاءِ! يَا ابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفَى(ص)》
♦️در این هنگام، زینب کبری(س) وقتی سر مبارک برادر خود را دید از شدت ناراحتی دست در گریبان برد و چاک زد و سپس به آواز غمناک فریاد زد :
واحسیناه! ای فرزند فاطمه زهرا(س)! ای دختر رسول خدا(ص)!
راوی می گوید :
به خدا سوگند! که همه آن کسانی که در مجلس یزید حضور داشتند، از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساکت بود.(۹)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
نگر در سامرا حال و هوای دیگر است امشب
فلک را جامه ماتم ز غمها در بر است امشب
امام عسگری نالد برای باب مظلومش
ز هجران پدر او را دو چشمانی تر است امشب
امام هادی آن نور خدای مهربان اینک
ز جور دشمنان دین میان بستر است امشب
ز زهر کین شده پرپر گل باغ رسول الله
از این غم در جنان زهرا به حال مضطر است امشب
👤جعفری
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۱۱
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۲۱۱
۳)سفینه البحار محدث قمی، ج۶، ص۴۰۹
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۵
۵)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
۶)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۲، ص۷۵۳
۷)من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۴، ص۴۱۹
۸)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵
۹)الللهوف ابن طاووس، ص۸۳
.
.
🔹🔷《السَّلامُ عَلَيْكَ یا اَبَاالحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهَادِیِ النِّقِیُّ》🔷🔹
✅بعد از شهادت امام جواد(ع) متوکل عباسی براى اینکه بتواند امام هادی(ع) را زیر نظر بگیرد، ایشان را از مدینه به سامراء دعوت تبعید گونه کرد.
از این طریق، وی توانست کنترل شدید را حتى در درون خانه امام(ع) بر قرار سازد و تمام حرکات و ملاقاتهاى حضرت(ع) را زیر نظر داشته باشد.
پس به یحیى بن هرثمه ماموریت داد تا امام هادى(ع) را از مدینه به سامراء ببرد.
شیخ مفید می گوید :
📋《فَلَمَّا وَصَلَ إِلَیْهَا فَاَنَزَلَ فِی خَانٍ [الاَشنَعِ] یُعْرَفُ بِخَانِ الصَّعَالِیکِ》
♦️پس زمانی که امام هادی(ع) به سامراء رسید، متوکل برای اینکه از شان امام(ع) بکاهد، دستور داد، ایشان را یک روز در کاروانسرای کثیف و بدنامی به نام صعالیک جای دهند و روز بعد وارد شهر کنند.(۱)
امام(ع) در این شهر نظامی حدود ۲۰ سال اقامت داشت و همواره تحت نظر و مراقبت بود.
مسعودی می نویسد :
روزی در مدینه در نزد متوکل از امام هادی(ع) سعایت و سخن چینی شد و به او گفتند :
در منزل او سلاح و نوشته ها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد.
پس؛
📋《فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَهً مِنَ الْأَتْرَاکِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَهٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْکَ إِلَى الْمُتَوَکِّلِ》
♦️متوکل گروهى را به منزل آن حضرت(ع) فرستاد و آنان شبانه به خانه امام علی(ع) هجوم بردند.
ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت(ع) تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.
امام(ع) را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند.
آنان به متوکل گفتند :
📋《لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَهِ وَ کَانَ الْمُتَوَکِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْکَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَکِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْکَأْسَ الَّتِی کَانَتْ فِی یَدِهِ》
♦️در خانه اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مى خواند.
متوکل چون امام(ع) را دید، از عظمت و هیبت امام(ع) بى اختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشت، به امام(ع) تعارف نمود.
امام هادی(ع) سوگند یاد کرده و فرمود :
📋《وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاهُ》
♦️گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!
متوکل حضرت(ع) را معاف نمود و گفت :
پس شعرى بخوان!
حضرت(ع) فرمود : من شعر کم مى خوانم!
متوکل گفت : باید بخوانى!
امام هادى(ع) آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود، که تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند.
📋《فَبَکَى الْمُتَوَکِّلُ حَتَّى بَلَّتْ لِحْیَتَهُ دُمُوعُ عَیْنَیْهِ وَ بَکَى الْحَاضِرُونَ وَ دَفَعَ إِلَى عَلِیٍّ(ع) أَرْبَعَهَ آلَافِ دِینَارٍ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مُکَرَّماً》
♦️پس از خواندن این اشعار، متوکل و هر که در مجلس بود گریستند، تا آنجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد.
سپس وی چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد.(۲)
در نقلی دیگر آمده است که؛
📋《فَضَرَبَ الْمُتَوَکِّلُ بِالْکَأْسِ الْأَرْضَ وَ تَنَغَّصَ عَیْشُهُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ》
♦️متوکل (پس از شنیدن این اشعار) جام شرابش را بر زمین کوفت و در آن روز عیششان منقّض گردید.(۳)
سرانجام امام هادی(ع) در زمان معتز مسموم گردید و در ماه رجب سال ۲۵۴ هجری پس از بیست سال و نه ماه اقامت در سامراء به شهادت رسید و در خانه خویش به خاک سپرده شد.
امام حسن عسکری(ع) بدن پدر بزرگوار خود را غسل دادند، کفن کردند و بر جنازه ایشان نماز خواندند و به خاک سپردند.
در تاریخ آمده است که؛
📋《خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ(ع) فِی جَنَازَهِ أَبِی الْحَسَنِ(ع) وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ》
♦️امام حسن عسکری(ع) در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش گریبان چاک کرد.(۴)
🏴در تاریخ حیات امام هادی(ع) سه حادثه ناگوار که ذکر شد، دلها را روانه مظلومیت جد غریب ایشان، امام حسین(ع) و احوالات اسرای کربلا می کند.
1⃣جای دادن امام هادی(ع) در خرابه :
شیخ صدوق روایت کرده است که؛
📋《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ
▪️زمینه شهادت امام هادی(ع)▪️
دیگه از این زندگی سیرم واویلا۳
تو غریبی دارم می میرم واویلا۳
من غریب افتادم دورم از شهر و دیارم
کاش دمِ آخر سر رو پای زهرا بزارم
ماهمه بچهء پیمبریم
غنچهء باغ یاس پرپریم
داغ مدینه کشته ماها رو
ما غصه دار داغ مادریم
وای واویلا۲
ناله م از بی کسی بلنده واویلا۳
دشمنم قبر من رو کَنده واویلا۳
وای جوونیمُ عمرمُ بُرده خزون به غارت
وای یکی نیست تا برام بگیره بزم مصیبت
آی شیعه ها برام گریه کنید
برای بچه هام گریه کنید
به سامرا بیائید و واسه
گریهء بی صدام گریه کنید
وای واویلا ۲
خونه م آخر شد قفس من واویلا۳
نمیاد بالا نفس من واویلا ۳
وای با لبی پر خون مینالم غرق نوایم
وای یاد دست و پا زدن شاه سر جدایم
میزنم از شراره دست و پا
تشنه لبم بیاد کربلا
جاریِ اشک چشمای ترم
برای اون سر و طشت طلا
وای واویلا ۳
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام