#امام_صادق علیه السلام
#روضه #حضرت_صادق(ع)
باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت
باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت
باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو
دیگرندیداهل وعیالت شکست تو
دیگرمیان هجره تنت جابجانشد
عمامه ازسر وعبا زتنت جدانشد
دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت
باشد قبول سره جدت به نی نرفت
باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد
پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد
باشدقبول قلب توغمگین نمانده است
دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است
آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند
سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند
درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند
در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند
🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
________________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
من هوادار امام صادقم
مست وهوشیار امام صادقم
آنکه بر دین خدارهبربود
حضرت صادق گل حیدر بود
دشمنت شدحمله ور در خانه ات
آتشی زد بر دره کاشانه ات
پیش چشم کودکان خانه ات
کرده پژمرده گل وپروانه ات
سربرهنه برده اند درتاب وتب
پیرمردی رامیان سوزه تب
پیش چشمان عیال جان به لب
میکشدجسم توراخفاش شب
بی کس وبی یار ویاور بوده ای
حجت حق.نوره داوربوده ای
درمدینه زارومضطرگشته ای
خسته ازمنصورکافرگشته ای
زهره کینه بر دلت کرده اثر
درعزایت میزند موسی به سر
تا ابد(مجنون)عزادارتوشد
ای گل زهراگرفتارتوشد
_شعر_آرمین غلامی(مجنون)
._______________________
#دوبیتی
#امام_صادق_علیه_السلام
--آرمین غلامی (مجنون)
---------------------------
آن روز مدینه یکسرغم بود
ازرفتن صادق همه جاماتم بود
تنها نه زمین بلکه زمان گشت عزادار
این داغ همیشه بر سر عالم بود
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
آتش به در خانه ی حق برپا بود
گویاکه تدایی غم زهرا بود
رسم است که درشعله ی آتش سوزد
هرخانه بر آن نام علی احیا بود
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
نیمه شب بود دراین کوچه پدر رابردند
پی ناقه دست بسته پدرم آزردند
شعله بالامیکشد ازخانه ی مانیمه شب
بی عباحضرت شیخ الاوصیارابردند
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
وسط کوچه چرا در تب و تابی ارباب
روی دستت چو علی بود طنابی ارباب
اشگ غم ریخته ای دروسط کوچه ولی
یاد لب تشنگی طفل ربابی ارباب
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
پشت مرکب ها توراپای پیاده می کشند
نیمه ی شب پیکرت را ایستاده میکشند
وای دیدی بی امان پای پیاده نیمه شب
شاه را پیش دوچشم شاهزاده میکشند
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
تاشكوه در آن حسن حقایق افتاد
دریای بلا زچشم عاشق افتاد
درکوچه به پیش دیده ی اهل وعیال
دیدم بخداحضرت صادق افتاد
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
دربین شعله خانه ات آتش کشیده اند
بی احترام گشتی و حرمت دریده اند
در کوچه دست بسته تورامیکشانده اند
دراضطراب اهل وعیال تو دیده اند
💠شعرگويى جعفر طائى
در حضور امام صادق (ع)
زيد شحّام مى گويد:
🔸امام صادق (ع) به جعفربن عفّان طائى فرمودند:
به من خبر رسيده است كه تو درباره امام حسين (ع) شعر مى گويى و خوب شعر مى سرايى.
🔹جعفر طائى عرض كرد: آرى.
سپس شعرش را خواند و امام صادق (ع) و كسانى كه در اطراف آن حضرت بودند، گريستند، به گونه اى كه اشك هاى امام بر صورت و محاسن ايشان جارى شد.
🔸بعد امام به وى فرمودند:
اى جعفر، به خدا سوگند! فرشتگان مقرّب خدا در اينجا تو را مشاهده كردند و شعرت را درباره امام حسين (ع) شنيدند و همانند ما و بيش از آن گريستند و خداوند برايت در همين ساعت، بهشت را واجب گرداند و تو را آمرزيد.
🔸آن گاه امام (ع) پرسيدند: آيا بيشتر برايت بگويم؟
🔹جعفر گفت: آرى، سرور من.
🔸امام صادق (ع) فرمودند: هيچ كس نيست كه درباره امام حسين (ع) شعرى بگويد و با آن بگريد و بگرياند، مگر اينكه خداوند بهشت را برايش واجب مى گرداند و او را مى آمرزد.
📚محمّدبن حسن حرّ عاملى،
وسائل الشيعه، ج ١٠، ص ٤٦٤
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام
اهل وعیال خود همه را زار دیده ام
پای برهنه دروسط کوچه میروم
خودرامیان لشکراغیاردیده ام
حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم
بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام
قامت خمیده دروسط کوچه میروم
خودراچنین به حالت انظار دیده ام
بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها
بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام
زدآبله تمامي پایم دراین مسیر
چون عمه پای خود وسط خار ديده ام
دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ...
دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام
دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند
آن سو تمام دخترکان زار دیده ام
جاریست جلوه های خدایی به خانه ام
درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
جدیدترین کانال
اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
_عمری گدای حضرت صادق شدن خوش است
خاره سرای حضرت صادق شدن خوش است
مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است
وقتی گدای حضرت صادق شدن خوش است
همواره سرنوشت مرا او رقم زده
مستی برای حضرت صادق شدن خوش است
آل صعود و داعش و وهابیت بدان
ما را فدای حضرت صادق شدن خوش است
(مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو
در روضه های حضرت صادق شدن خوش است
__آرمین غلامی(مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
درعزای توماتمی برپاست
روضه های غم توبردلهاست
گریه هامیکنم به ماتم تو
صاحب روضه حضرت زهراست
تو مددکار مکتبی صادق
دلربا یارمکتبی صادق
هر زمان حرفی ازخدا آید
تو طرفدارمکتبی صادق
یادگار نجیب آل الله
تکیه گاه غریب آل الله
حضرت شیخ الاوصیاهستی
وقت غم ها حبیب آل الله
باتوآقا مدینه غوغابود
باب توهین به سوی تووابود
همچوزهرا مادرآل الله
آتش کینه سهم مولابود
چه به احوال پیکرت آمد
بین کوچه. چه بر سرت آمد
دست بسته توراکجابردند
که به سوی توهمسرت آمد
اهل خانه تاکه رسید از راه
ضجه میزد به ناله ای جانکاه
تا که چشمش به پیکرت افتاد
ذکرشان بود یا رسول الله
بعدازاین واقعه تنت لرزید
ناله های توهمسرت بشنید
شدی از زهرکین جگرپاره
بین بسترپیکرت می دید
بین بسترفتاده پیکر تو
که چه آورده اند بر سر تو
گریه ی اهل خانه گشت بلند
بوی مرگ آیدازبسترتو
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
____________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد
وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد
نیمه شب إمده بودند برای غارت
خانه با این همه دود در نظرم می سوزد
شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه
بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد
بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید
این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد
همه ی زندگیم خرج در اسلام شده
سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد
بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر
سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد
شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر
از نفس های پر ازآه پرم می سوزد
***
؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند
بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود
آتش کشد زبانه وکس در برم نبود
درپشت در اسیردر وآتش درم
خاکستری نشسته به روی سرم نبود
همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر
دیگراجابتی به دل مضطرم نبود
هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک
آتش گرفتم وبخداکس برم نبود
دشمن میان خانه غرورمرا شکست
درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود
اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده
دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود
ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید
دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود
نقشه کشیده دشمن ملعون برای من
افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود
دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت
دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود
آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید
تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود
درپیری آنچنان همه خارم نموده اند
یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود
دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین
جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود
🔸 شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
_____________________
🔹اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
دربين ازدحام...كس ياريم نكرد
حتي به يك سلام....كس ياريم نكرد
يك لشكر ازدحام آورده سوي من
حتي به يك کلام ... كس ياريم نكرد
درشعله ور شد و آتش زبانه زد
درفعل این حرام ... كس ياريم نكرد
پای برهنه در کوچه مراکشید
مرده است احترام ... كس ياريم نكرد
درکوچه میکشید دشمن مرابه زور
آنجابه انتقام ... كس ياريم نكرد
شمشیرها همه سویم نشانه بود
زین کارنا تمام... كس ياريم نكرد
جز اهل خانه واهل وعیال من
دریاری امام؟ ... كس ياريم نكرد
پیراهن مرا درکوچه میکشید
در بین ازدحام... كس ياريم نكرد
آمد سه مرتبه.شمشیربرسرم
زین امرناتمام.... كس ياريم نكرد
غیرازتویا رسول .درزیرتیغ ها
غیرازتویک کلام ... كس ياريم نكرد
ازبهرکشتنم.یک لشکرآمده
درمجلس عوام ...کس یاریم نکرد
آخر ز زهر کین.برپاشده چنین
خون علی الدوام ... كس ياريم نكرد
درکنج خانه ای .بسترفراهم است
دارم چنین پیام ... كس ياريم نكرد
یادی ز زینب و راس به نی کنم
گفتابه شهر شام ... كس ياريم نكرد
سر روی نیزه وزینب چنین بگفت
از سنگ پشت بام ...كس ياريم نكرد
گفتی که دختران.ناموس حیدرند
در مجلس حرام ... كس ياريم نكرد
تو روی نیزه وزینب اسیرتوست
از کوفه تا به شام ... كس ياريم نكرد
سنگ جفانشست بر روی صورتت
از سنگ پشت بام ... كس ياريم نكرد
تازه شروع شده.ذکرمصیبتت
شعرم نشد تمام ... كس ياريم نكرد
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
شبیه غنچه ی زخمی شده پرش افتاد
کبوتری وسط آشیان سرش اُفتاد
کشیده دشمن ملعون تنش به نامردی
میان خانه عبایِ مطهرش اُفتاد
شب است و کوچه ی باریک و سنگهایِ زمین
مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد
نهاده اوسره دیوار شانه هایش را
اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد
زخانه تاسره آن کوچه هی ،زمین میخورد
چه کرده ابن ربیع تاکه پیکرش اُفتاد
مسیرخانه به کوچه چقد دلگیر است
که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد
رسید دروسط کوچه بر زمین غلطید
میان خانه گمانم که همسرش اُفتاد
کسی ندیده تن پیرمرد رابکشند
که تِکه تکه ی شرم در برابرش اُفتاد
گِریست دامنش از پاره ی غمش پُر شد
به یادِ خاطره ی گریه آورش اُفتاد
تمامِ زندگیش پُر ز روضه های در است
چنانکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد
شکسته شد در خانه زپای نامردان
میان دربه خدایاده مادرش اُفتاد
***
تمام خاطره ها ی مدینه شد زنده
که اشک دیده ی او بود دربرش افتاد
__
گرفت کاسه یِ آبی حسین میگوید
دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد
چنان شده ،اثر بوسه از گلو نگذاشت
که شمر از نَفَس افتاد،خنجرش اُفتاد
بریده او زقفا با دوازده ضربه
درون پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد
بیادقتلگه وشمروآن سر وخنجر
در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد
_آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
به پیش اهل وعیال توپيكرت میسوخت
میان آتش در موی اطهرت میسوخت
تورابه کوچه کشیدند قبول حرفی نیست
ولی به پای غم وغصه همسرت میسوخت
شکسته میروی ازچه.بگوعبایت کو
میان کوچه گمانم که پیکرت میسوخت
تورابه نیمه ی شب درمیان کوچه زدند
بپای غربت این کوچه مادرت میسوخت
نشدتوسط سر نیزه جا به جاتن تو
نشددگربخداغارته پیراهن تو
برای بستن دستت طناب اوردند
تورابه مجلس غم با عذاب اوردند
سه مرتبه بخدااوكشيدشمشيرش
ولي به لطف پیمبرجواب آوردند
تورفتی وشده ازکرده اش پیشمان او
ولی زبعدتوآقا شراب اوردند؟
چوآمدی به درخانه.اهل وعیال
برای خستگی ات ظرف اب اوردند
تمام خاطره کوچه ها تدایی شد
به یاده مادر خسته.دلم هوایی شد
به یاده کوچه وزهرا وآن گذر بودم
بیاده سیلی وزهرا و آن خطر بودم
بیاده حنجره وزخم وآن اثربودم
بیاده نعل ثم اسب ده نفر بودم
تنی به روی زمین درمیان گودال است
بیادزینب وجسم بدون سر بودم
نخورده ام دگر ازکوچه ی یهودی سنگ
بیادسنگ یهودی هرگذر بودم
رسد..شوم من ازاین مردم مدینه رها
که پاره پاره جگر گشته ام ز زهرجفا
🔸شاعر:
# آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد
میان لشکراعدا کسی زمین میخورد
صدای پای سپاهی رسیده دراینجا
میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد
به نیمه های شب آید صدای واویلا
به کوچه بی کس و تنها .کسی زمین میخورد
به یاری گل خیرالنسا نیامدکس
میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد
چه شد که ناله کشید از جگر مولا
میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد
هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد
میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد
هنوز می رسد آوای بلبلی خسته
که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد
تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری
میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد
اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست
به پیش زینب کبرا .کسی زمین میخورد
رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان
کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
_____________________
🔹کانال اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
اهل عالم بادلی بشکسته بازی مکنید
به سوی خانه ی شاه دست درازی مکنید
ریشه ات خشک شود گرکه جسارت کردی
بهرسوزاندن در.زمینه سازی مکنید
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
دیدمت ای پدر درکفنت
گریه ها کرده ام بر بدنت
دیده ام وقت غسل ای بابا
جای رده طناب روی تنت
میکنم لعنت ابن ربیع
پشت اسبی کشیده بدنت
پيرمردی وکس یارت نیست
نیمه شب میکشیدند وتنت
همه جارا سياه می دیدی
من به قربان آن پر زدنت
نفست بین سينه تنگ است
دست یک عده گویاسنگ است
همچوآیینه ای خوردی ترک
از همه بی هوا خوردی کتک
بر دره خانه ات غوغا بود
نیمه ی شب سر ت دعوا بود
کاشکی همسرت آنجانبود
از بد روزگار امّا بود😭
شعر .آرمین غلامی (مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
کنارسفره ی روضه دوباره شدغوغا
هوای روضه ی صادق(ع)نشسته بر دلها
زلطف میشود آقانظربه روضه کنی
برای نوکری خود سوا کنی مارا
چه میشود که مرادربقيع كني زائر
ترحمي بنما.جان حضرت زهرا
نبوده گریه چه دردی است ای طبیب من
نظرنمابده اشکی به قلب پرسودا
شنیده ام که دودستت به کوچه ها بستند
تورابه نیمه ی شب میکشید دشمنها
شنیده ام که دره خانه شدپر از آتش
دوباره گشته تدایی مدینه وزهرا
چقدر گریه کنم من برايت اي صادق
گمان برم که کنی زائرم به صحن وسرا
#امام_صادق_ع
# آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
درگاه اشعارناب آئینی ومقاتل
#امام_صادق علیه السلام
#روضه #حضرت_صادق(ع)
باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت
باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت
باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو
دیگرندیداهل وعیالت شکست تو
دیگرمیان هجره تنت جابجانشد
عمامه وعبا زتن تو جدانشد
دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت
باشد قبول سره جدت به نی نرفت
باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد
پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد
باشدقبول قلب توغمگین نمانده است
دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است
آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند
سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند
درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند
در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند
🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے
#عرضارداتےبہساحتمقدسِ
🌹 #حضرتصادق_(ع)🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمری بُود به عشق رخت دل سپردهام
در روضه ها برای غمت غصّه خوردهام
یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو
بر حالِ نوکران شما غِبطه خوردهام
عمری برای دیدن صحن بقیع تو
هرلحظه من دقایقِ خود را شِمردهام
درمجلس عزای شما ناله سر دهم
غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُردهام
اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است
دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ
باشدچه حکمتی کهچنین بیخود ازخودم؟
هرگز براین عزای شما پِیْ نبردهام
شادم که درتمامی طول مسیرعمر
ازفیض روضه ات همه جابهره بردهام
-آرمین غلامی (مجنون)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
جدیدترین کانال
اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
ابن ربیع به نیمه ی شب جزجفانکرد
حق امام ادا ننمود وابِا نکرد
گویاکه نیمه شب.همگی جمع گشته اند
ظالم زبام آمدوشرم ازخدانکرد
اززیرپاعدو.سره سجاده ام کشید
باسرفتاده ام من و دشمن حیا نکرد
لرزه فتاده برتن اهل وعیال من
دشمن دگررعایت سنِ مرانكرد
پای وسره برهنه میان کوچه روم
ظالم سواره بودو تنم را رهانکرد
تاب دویدنِ پی اسبش به پانبود
ابن ربیع ز سن وزسالم حیانکرد
(مجنون)ببین که اشگ من از دیده جاری است
تاب نفس نمانده ودشمن چه هانکرد
_شعر_آرمین غلامی(مجنون)
.__________________________
جدیدترین اشعاروسبکها در
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
#عرضارداتےبہساحتمقدسِ
🌹 #حضرتصادق_(ع)🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمری بُود به عشق رخت دل سپردهام
در روضه ها برای غمت غصّه خوردهام
یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو
بر حالِ نوکران شما غِبطه خوردهام
عمری برای دیدن صحن بقیع تو
هرلحظه من دقایقِ خود را شِمردهام
درمجلس عزای شما ناله سر دهم
غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُردهام
اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است
دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ
باشدچه حکمتی کهچنین بیخود ازخودم؟
هرگز براین عزای شما پِیْ نبردهام
شادم که درتمامی طول مسیرعمر
ازفیض روضه ات همه جابهره بردهام
-آرمین غلامی (مجنون)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
جدیدترین کانال
اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
پیراین میکده بادیده ي تر ریخت بهم
نیمه شب بودویا وقت سحر ریخت بهم
زهرملعونه تمام بدنش آب نمود
اثر زهرچنین بود. جگر ریخت بهم
ناگهان سوخت تمام پرو بالت آقا
پسر دردانه ازبهر خبر ریخت بهم
رفته خاکستر عاشق به سرکوی بقیع
دگرازعشق همه رد و اثر ریخت بهم
آتش زهر همهبال وپرش سوزانده
ازغم دوست پر اهل هنر ریخت بهم
دست وپا میزدی آقا وسط آن هجره
همسرت آمدو درگوشه ی در ریخت بهم
زهره آلوده تنت راچقدر آزرده
صادق از زهره شرربار دگر ریخت بهم
وای آن زهرجفاجان تورا آتش زد
بر زمین خورده ای وآه.جگر ریخت بهم
آه(مجنون)نشودکس چوصادق مظلوم
که ازآن زهرجفابود.دگر ریخت بهم
📕📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
همچون خلیل دروسط شعله ها نشست
درپشت در غرور گل فاطمه شکست
حال و هوای خانه پر از آتش است ودود
ازتازیانه هاشده جسم شماکبود
از نسل فاطمه شه جود وکرم تویی
چون جداطهرت بخدا بی حرم تویی
امشب به روضه خوانی تو شوردیگراست
اینجا هوای روضه ی توجور دیگر است
آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام
باتازیان سوی تو دویدن شنیده ام
گویندآتش از دراین خانه شعله زد
ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد
آقا شنیده ام که مجالت نداده اند
لب تشنه از عطش بودی آبت نداده اند
در بین کوچه ابن ربیع میکشد تورا
اسطوره ی بدون ضریع میکشد مرا
همچون اسیردروسط کوچه باطناب
جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب
حالات توشبیه اسیران عالم است
اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است
درراه کوچه غارت انگشتری نبود
آتش دگر فتاده سره معجری نبود
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
#دوبیتی
#امام_صادق_علیه_السلام
تامجلس ملعون تن توخوردکتک ها
باضربه ی شلاق تنت پاشیدند
ای وای که درنیمه ی شب جمع شدند
گویاکه به دورت همگی رقصیدند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
نام صادق روضه سازی کرده است
بادل عشاق بازی بازی کرده است
درمیان سجده یک مردی بزرگ
شداسیره پنجه ی یک گله گرگ
نیمه شب یک عده ازنسل جهیم
قومی ازهیزم بدستان قدیم
شدتدایی غصه درچشم ترم
نیمه شب آتش گشودند برحرم
درمدینه رهبری خانه نشین
می برد ارث ازامیرالمومنین
ترس بود وآتش ودست طناب
یادم آمدازغم آن بوتراب
ترس بودو چشمهای کودکی
اشگ بودو دیدگان کوچکی
یاده دلبر .غصه ی دیرینه شد
خاطرات میخ وزخم سینه شد
نیمه شب ابن ربیع بی حیا
آتشی زد بر دره بیت ولا
اونماز حضرت صادق شکست دستهایش رامیان بندبست
باره دیگر زدبه زخم حق نمک
شدتدایی باره دیگر آن فدک
صادق آل عبا.آن موسپید
پابرهنه درپی مرکب دوید
نیمه شب.درکوچه درحال عبور
پابرهنه میرودخورشیده نور
نیمه شب افتان وخیزان میرود
درمیان کوچه بی جان میرود
دشمن بی شرم از راه عناد
ناسزابرحضرت زهرا بداد
زین جسارتها دلم گشته کباب
تاکه گشتم واردبزم شراب
لیک(مجنون)برلبش یاصادق است
برامام خودهمیشه عاشق است
_شعر_آرمین غلامی(مجنون)
#سیره_رئیس_مذهب
#انفاق
عادت امـام صادق(علیه السلام) این بود که در تاریکی شب، انبانی را بر دوش می گرفت که نان و گوشت و پول در آن بود و به منزل تهی دستان مدینه می رفت و آن ها را میان آنان تقسیم می کرد، در حالی که او نمی شناختند.
بعد از شهادت امام #صادق (علیه السلام) متوجّه شدند که احسان کننده، او بوده است
بحارالأنوار ج 47ص 38