eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 _اشعارکردی 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 دیوته شاه عالمین دره تید و ه حسین نور دو عین دره تید شادمان بیه دل اهل ولا وه جهان بنت حسین دره تید گل وه گلزار ولا دره تید دویتگه خوین خدا دره تید شادمان بیه وه جنت زهرا نوه ی شیر خدا دره تید امشوه لطف خدای ازلی سر دیه باره ترک نیور جلی شادمان بیه دل اهل ولا هاتیه دویته حسین بن علی وه شهر مدینه امشو له لطف الاه هات وه جهان رقیه ی ثارالله تا کرد نظر وه ،رخه زینب وت لا حول ولا قوة الا بالله غلامی
-کردی وه تو هوس نگاه دیره دل م چاوی وه در و له راه دیره دل م تا کی له فراق تو صبوری؟...باوروو آقا ...وه خدا گناه دیره دل م غلامی_مجنون کرمانشاهی 🔹 🔹
--آرمین غلامی (مجنون) --------------------------- آن روز مدینه یکسرغم بود ازرفتن صادق همه جاماتم بود تنها نه زمین بلکه زمان گشت عزادار این داغ همیشه بر سر عالم بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آتش به در خانه ی حق برپا بود گویاکه تدایی غم زهرا بود رسم است که درشعله ی آتش سوزد هرخانه بر آن نام علی احیا بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 نیمه شب بود دراین کوچه پدر رابردند پی ناقه دست بسته پدرم آزردند شعله بالامیکشد ازخانه ی مانیمه شب بی عباحضرت شیخ الاوصیارابردند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 وسط کوچه چرا در تب و تابی ارباب روی دستت چو علی بود طنابی ارباب اشگ غم ریخته ای دروسط کوچه ولی یاد لب تشنگی طفل ربابی ارباب 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 پشت مرکب ها توراپای پیاده می کشند نیمه ی شب پیکرت را ایستاده میکشند وای دیدی بی امان پای پیاده نیمه شب شاه را پیش دوچشم شاهزاده میکشند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تاشكوه در آن حسن حقایق افتاد دریای بلا زچشم عاشق افتاد درکوچه به پیش دیده ی اهل وعیال دیدم بخداحضرت صادق افتاد 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 دربین شعله خانه ات آتش کشیده اند بی احترام گشتی و حرمت دریده اند در کوچه دست بسته تورامیکشانده اند دراضطراب اهل وعیال تو دیده اند
تامجلس ملعون تن توخوردکتک ها باضربه ی شلاق تنت پاشیدند ای وای که درنیمه ی شب جمع شدند  گویاکه به دورت همگی رقصیدند 🔸شاعر: غلامی
.بسم الله الرحمن الرحیم پای علم امام کاظم عشق است ناز کرم امام کاظم عشق است گوییدهمه عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) #### ازعشق دو صد جلوه به هر طور شوم در این شب میلادپرازنور شوم او باب حوائج است و ما حاجتمند هرگز نشود، ز درگهش دور شوم غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ ای باب مراد، والدینت عشق است آن مشهد و قم، دو نورعینت عشق است یاباب حوائج،مددی ،حضرت موسا به به،که ضریح کاظمینت عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ باریده گل به مرقدِ موسا،دراین سرور قربان این دو گنبدِ زیبا،دراین سرور رفته غدیر و جلوه ی مستانه نجف سبزموسارسید وبین شده غوغا،دراین سرور غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ آن آینه ی جمال داور آمد چون،نور دو‌ دیده ی پیمبر آمد بفرست تو با امام صادق صلوات مژده که ز ره، موسی جعفر آمد غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ بر احمد و آلش،شب میلادرسید به به ز خصالش شب میلادرسید اندر شب میلاد امام کاظم شدجلوه جمالش شب میلادرسید ▪️ غلامی(مجنون کرمانشاهی) آن خنده ی خورشید مشارق شده پیدا آن آینه ی جمال خالق شده پیدا در مکه و در مدینه گل می بارد آن دسته گل امام صادق،شده پیدا غلامی(مجنون کرمانشاهی) ................ .........................................................
کردی_حضرت_زهرا - نچومگه و مدینه چه دیده ،ای دایه که دل و زندگی خود بریده، ای دایه ارا نماز شوه تو، نشسته بیه ادا ارا وفصل جوانی خمیده ،ای دایه -آرمین غلامی (مجنون)
بس کن مغیره بر سراوتازیان مزن باضرب پابه همسر قامت کمان مزن بس کن مغیره پیش دوچشمان مجتبی باضرب کعبه نی به تن آن جوان مزن -------------- -------------- ------------ باتازیانه ای بدنم رامغیره زد دربین کوچه ای حسنم رامغیره زد افتاده گوشواره ام ازگوش یاعلی باضرب تازیانه تنم رامغیره زد غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
یک دست زمختی به سرت بنشسته شلاق عدو روی پرت بنشسته از من چقدر وقت گرفت آن کوچه يعنی لگدی به پيكرت بنشسته درکوچه ی باریک تنت افتاده در زیر لگدها بدنت افتاده برگشته ای ازکوچه ولیکن خاکی ای فاطمه دیدم حسنت افتاده آن پهلوی چون بهاره‌ات خونی بود آن چشم پر از ستاره‌ات خونی بود فهمیده از چادر خاک آلودت در كوچه دو گوشواره‌ات خونی بود غلامی_(مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحیم   -اشعارکردی له بین کاروان یاسد نمنیه صفاو شور و احساسد نمنیه برس ام البنین؟ هاتیه زینب برس، افسوس عباسد نمنیه میه آگر ،له گیانم نور عینم نخون ماهِم که مَـقطُوع الیدَینم دم ام البنین تنیا یه بیدن؟ حسینم وا حسینم وا حسینم  سرشته له خم زهرا گِله بی نگاه تار زینب قاتله بی نکف هرگز و لب ناوه حسینه گمانم داخ سقا له دله بی ... @majnon1396
🌹 🌹 _اشعارکردی 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 دیوته شاه عالمین دره تید و ه حسین نور دو عین دره تید شادمان بیه دل اهل ولا وه جهان بنت حسین دره تید گل وه گلزار ولا دره تید دویتگه خوین خدا دره تید شادمان بیه وه جنت زهرا نوه ی شیر خدا دره تید امشوه لطف خدای ازلی سر دیه باره ترک نیور جلی شادمان بیه دل اهل ولا هاتیه دویته حسین بن علی وه شهر مدینه امشو له لطف الاه هات وه جهان رقیه ی ثارالله تا کرد نظر وه ،رخه زینب وت لا حول ولا قوة الا بالله غلامی
-کردی وه تو هوس نگاه دیره دل م چاوی وه در و له راه دیره دل م تا کی له فراق تو صبوری؟...باوروو آقا ...وه خدا گناه دیره دل م غلامی_مجنون کرمانشاهی 🔹 🔹
.بسم الله الرحمن الرحیم پای علم امام کاظم عشق است ناز کرم امام کاظم عشق است گوییدهمه عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) #### ازعشق دو صد جلوه به هر طور شوم در این شب میلادپرازنور شوم او باب حوائج است و ما حاجتمند هرگز نشود، ز درگهش دور شوم غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ ای باب مراد، والدینت عشق است آن مشهد و قم، دو نورعینت عشق است یاباب حوائج،مددی ،حضرت موسا به به،که ضریح کاظمینت عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ باریده گل به مرقدِ موسا،دراین سرور قربان این دو گنبدِ زیبا،دراین سرور رفته غدیر و جلوه ی مستانه نجف سبزموسارسید وبین شده غوغا،دراین سرور غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ آن آینه ی جمال داور آمد چون،نور دو‌ دیده ی پیمبر آمد بفرست تو با امام صادق صلوات مژده که ز ره، موسی جعفر آمد غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ بر احمد و آلش،شب میلادرسید به به ز خصالش شب میلادرسید اندر شب میلاد امام کاظم شدجلوه جمالش شب میلادرسید ▪️ غلامی(مجنون کرمانشاهی) آن خنده ی خورشید مشارق شده پیدا آن آینه ی جمال خالق شده پیدا در مکه و در مدینه گل می بارد آن دسته گل امام صادق،شده پیدا غلامی(مجنون کرمانشاهی) ................ .........................................................
کردی_حضرت_زهرا - نچومگه و مدینه چه دیده ،ای دایه که دل و زندگی خود بریده، ای دایه ارا نماز شوه تو، نشسته بیه ادا ارا وفصل جوانی خمیده ،ای دایه -آرمین غلامی (مجنون)
بسم الله الرحمن اارحیم🌹 🌹 ..حاج آرمین غلامی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 امشب گل سرخ باغ دین می آید فرزند امیرالمومنین می آید تبریک که ماه برج حکمت باقر در خانه زین العابدین می آید 🌸🌿🌸🌿 جــولان جشن پنجمین مولاست امشب عیـــد علــوم كـــل ما فیهــاست امشب امشــب شب پیدایش بحر العلوم است اكنده از شور و شعف، قلب عموم است 🌸🌿🌸🌿 ســاغر زده ام ز جام باقر بشکفتــه لبــم به نــام باقر چشم همه روشن ز جمالش آمد به جهــــان امام باقر 🌸🌿🌸🌿 مــاییم وعنـــایت امــــام باقر الطــاف و کـــرامت امـــام باقر یا رب چه شود گناه ما رابخشی در شـــام ولادت امــــام باقر 🌸🌿🌸🌿 هنگام شور وشادی آل محمد آمده امشب چراغانی بود یکسر زمین وآسمان گویا که ماه دیگری تابیده در کون ومکان بانگ طرب از درگه خلاق وسرمد آمده هنگــام شــور وشــادی آل محمد آمده 🌸🌿🌸🌿 هلال ماه رجب است ، حضرت باقر آمد مژده دهید ای شیعیان ، فخر مفاخر آمد استـــاد دانشگاه دین مظهــر ایمان آمد زاده زین العــابدین محبوب یزدان آمد 🌸🌿🌸🌿 مـــاه هم در آسمان نورش ز نور باقر است شمس هم در کهکشان خندان ز روی باقر است آیت حــق در زمین و آسمان جلوه گر است روز میــلاد امـــام پنجمین ؛ محمد است 🌸🌿🌸🌿 به عشق تو سرشته حق گِل ما ز ميلادت بود شادان دل ما امام پنجمين کن با نگاهي ز لطف خود، تو حل مشکل 🌸🌿🌸🌿 امـروز بهار عاشقان احیا شد الفــاظ محبت و وفا معنا شد با آمـــدن امام بــاقر به جهان پنجم گل گلخانه ي زهرا وا شد ومولودی امام محمدباقر سلام الله .حاج آرمین غلامی، کرمانشاه شام شنبه۲۳/دی ماه
اشعار شهادت موسی بن جعفر(ع) :آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) از جسر بغداد گوییا آوای زهرا می رسد گویا شهادت نامه موسی به امضا می رسد موسی بن جعفر ای خدا، شد کشته از زهر جفا *آه و فغان شیعیان تا عرش اعلا می رسد باشد به زندان بلا موسی بن جعفر شد کشته از زهر جفا موسی بن جعفر از بس ستم ها دیده از سندی شاهک پر زد از این دار فنا موسی بن جعفر * سائل کوی توام موسی بن جعفر عاشق روی تو ام موسی بن جعفر تویی سلطان و منم بنده ی تو مست از آن بوی تو ام موسی بن جعفر * ای هفتمین مولای دین موسی بن جعفر پور امیر المومنین موسی بن جعفر ای آنکه شد بهرت لقب باب الحوائج باشی شه اهل یقین موسی بن جعفر * دل را ز کاظم و عشق او شیدا کن خشنود تو با اشک، دل زهرا کن خواهی که روی به بارگاهش ای دل با سینه زنی قیامتی بر پا کن * آنکس که ره عاشقی آغاز نمود با یاد و خیال دوست پرواز نمود بر خانه کاظم چو زند دست توسل مولا ز کرم در به رویش باز نمود * به رخسارم نشسته تازیانه ز سیلی بر رُخم مانده نشانه کسی هرگز ملاقاتم نیامد ولی آید عدو با تازیانه * از زندگانی گردیده ام سیر از ظلم ظالم گردیده ام پیر یا رب کن خلاص مرا ز زندان که باشد تنم در غل و زنجیر * ای غریب کاظمین موسای کاظم ای امیر عالمین موسای کاظم سالها در حبس هارون بوده ای وارث خون حسین موسای کاظم * شب دل واپسی لاله باشد دل معصومه غرق ناله باشد بگو آید رضا تشییع پیکر که شد پاره جگر موسی بن جعفر * در کُند و زنجیر موسی بن جعفر گردیده اسیر موسی بن جعفر از ظلم اعدا در جسر بغداد گشته زمین گیر موسی بن جعفر * اگر نیایی رضا به وقت مردن من دگر نبینی طرز جان کندن من بیا تو این دم آخر به بالین سرم بیا ببین همچو گل فسردن من * بلبل به چمن غزل سرایت کاظم مستانه از آن عشق و ولایت کاظم با شور و فغان چنین به آوا کوید من سینه زنم بهر عزایت کاظم * کاظمین ای گلشن موسی بن جعفر جامه حق بر تن موسی بن جعفر غرق دریای گناهم ای حرم دست ما ودامن موسی بن جعفر * یوسف زندانی زهرا امام کاظم است سرو ناز گلشن طاها امام کاظم است زیر زنجیر گران جان را فدا بنموده ای بر حسین بن علی تو اقتدا بنوده ای * زند سندی به رویش وحشیانه به جسمش مانده جای تازیانه تن موسی بن جعفر جای خون است به پا و گردنش زنجیر دون است * رضا جسم پدر دارد در آغوش شده معصومه از بهرش سیه پوش به یاد غربت موسی بن جعفر زند شیعه به روی سینه و سر
آوای بشارت از منادی سرزد گلنغمه شوق و شور و شادی سرزد همواره به شکرانه سلام وصلواتی در گلشن دین امام هادی سرزد اهل عالم بخداوندغلام هادی ام چونکه مرهون به کرامات امام هادی ام چکنم هرچه کنم باده خوره، میکده ام همه شب مست ازآن جرعه ی نام هادی ام @majnon1396
عیدمیلاده دهم اسوه یـزدان آمد عید فرخنده ی آن حضرت جانان آمد هادی آمد دهمین کنگره ی عشق و صفا رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد @majnon1396
آوازه ی شادی از منادی برپاست امشب به مدینه بانگ شادی برپاست آیدچو طنین بال جبریل امین میلاد خوش حضرت هادی برپاست @majnon1396
گفتا به سما دُرِّ هما آمده از ره چون برگ خزان عفوه گناه ،آمده از ره از مقدم مولود جواد، حضرت هادی رحمت به حریم کبریا ،آمده از ره @majnon1396
آوای بشارت از منادی سرزد گلنغمه شوق و شور و شادی سرزد همواره به شکرانه سلام وصلواتی در گلشن دین امام هادی سرزد اهل عالم بخداوندغلام هادی ام چونکه مرهون به کرامات امام هادی ام چکنم هرچه کنم باده خوره، میکده ام همه شب مست ازآن جرعه ی نام هادی ام @majnon1396
عیدمیلاده دهم اسوه یـزدان آمد عید فرخنده ی آن حضرت جانان آمد هادی آمد دهمین کنگره ی عشق و صفا رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد @majnon1396
عیدمیلاده دهم اسوه یـزدان آمد عید فرخنده ی آن حضرت جانان آمد هادی آمد دهمین کنگره ی عشق و صفا رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد @majnon1396
اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی): کردی_حضرت_زهرا - نچومگه و مدینه چه دیده ،ای دایه که دل و زندگی خود بریده، ای دایه ارا نماز شوه تو، نشسته بیه ادا ارا وفصل جوانی خمیده ،ای دایه -آرمین غلامی (مجنون) حضرت_زهرا- وخدا دلخوشی‌ام، داشتن فاطمه بی دل تنیاوغریبم، وطن فاطمه بی یاس زیبا متمایل و کبودی وسیاس یاس، همرنگ عقیق یمن فاطمه بی کوچه له غربت خورشید، دریدن ناله در و دیوار، پره عطر تن فاطمه بی مرتضی، بار امانت دریدن له سر دوش مصطفی، منتظر آمدن فاطمه بی بی‌وضو، دست له ،ای شعر ه نباید بکوتی قلم و دفتره، م، سینه زن فاطمه بی له سره سنگه مزار منه (مجنون)توبنویس له محبان حسین و حسن فاطمه بی آرمین غلامی (مجنون)
بس کن مغیره بر سراوتازیان مزن باضرب پابه همسر قامت کمان مزن بس کن مغیره پیش دوچشمان مجتبی باضرب کعبه نی به تن آن جوان مزن -------------- -------------- ------------ باتازیانه ای بدنم رامغیره زد دربین کوچه ای حسنم رامغیره زد افتاده گوشواره ام ازگوش یاعلی باضرب تازیانه تنم رامغیره زد غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
یک دست زمختی به سرت بنشسته شلاق عدو روی پرت بنشسته از من چقدر وقت گرفت آن کوچه يعنی لگدی به پيكرت بنشسته درکوچه ی باریک تنت افتاده در زیر لگدها بدنت افتاده برگشته ای ازکوچه ولیکن خاکی ای فاطمه دیدم حسنت افتاده آن پهلوی چون بهاره‌ات خونی بود آن چشم پر از ستاره‌ات خونی بود فهمیده از چادر خاک آلودت در كوچه دو گوشواره‌ات خونی بود غلامی_(مجنون کرمانشاهی)_