eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
یا احمدابن موسی(ع).. شکرخدا راکه گدای توام کبوتری کنج سرای توام شاه چراغ ای حرمت قبله ام اذن بده..جان بفدای توام _آرمین غلامی(مجنون) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
یا احمدابن موسی(ع)... بازاز این حرم صفا رسد ناله ام تا خودخدارسد هرکه آمددراین سرا بگفت بوی معصومه و رضا رسد سائل از راه دور آمده است برحرمخانه ات گدارسد این گدا آمده بر این در تو بَه چه حالی که با شما رسد وَ " تَصَدَقْ..." بده حاجت من ازحرم حاجت روارسد هر که آمد سویت شاهِ چراغ گفت از این حرم صفا رسد _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) السلام علیک یا احمدابن موسی(ع). ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA 👇👇👇👇 ✨✨
يا احمدابن موسي(ع)... حضرت شاهچراغ غرق بهايم كردي ازسره لطف شها غرق عطایم كردي این همه لطف شمابودکه شدشامل من به دره خانه ی خود بودگدا یم كردي _آرمين غلامي(مجنون كرمانشاهي) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
شاهچراغ مدد... دل هوس کوی شما کرده است یا سفر ی سوی خدا کرده است شاهچراغی و مرا دلبری باتودلم یاده رضا کرده است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
_اشعارناب حضرت احمدابن موسی(ع).شاهچراغ این دل من باز بدهکارتوست شرمنده از بخشش بسیار توست این همه روزی که رسیده به من شنیده هاگفته فقط کار توست شاهِ چراغی ودلم باشماست در این جهان دین زده دیندار توست پشت در خانه ی تو آمدم صورت من به روی دیوار توست گرچه بدم نوکراین خانه ام سینه ی عاشقم وفادار توست ای پسرحضرت موسی مدد بدم ولی دلم خریدارتوست برادر رضا ومعصومه ای نوکر درمانده گرفتار توست ملقبی به شاچراغ شیراز گوشه ای این صحن دلم زارتوست _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
* یااحمدابن موسي (ع) * حضرت شاهچراغ دست به دامان توام روزگاریست که من بی‌سر‌و سامان توام حضرت شاهچراغ امیرملک شیراز من اسیرکرم وشیوه ی احسان توام _آرمین غلامی(مجنون) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
یا احمدابن موسی(ع)... 🍃کشیده پر دل من تا به آسمان امشب 🌸 هوایی ام به سرای شه جهان امشب 🌸دوباره کرده دل من هوای شاهِ چراغ 🍃ببین که بر لبم آقا رسیده جان امشب غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
احمدابن موسی(ع).شاهچراغ🌹 پادشاه شهرشیراز پريشان توام شيعه حیدری خطه ے سلمان توام سفره ام پر شده با نان تویاشاه چراغ لطف توبوده که عمریست مسلمان توام تا رسیدم دم آن صحن وسرافهمیدم حضرت احمدموسی که مهمان توام غلامی_مجنون_ ▪️▪️▪▪▪️▪️▪️▪️ ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
یا احمدابن موسی(ع)شاهچراغ ✨ میان صحن تو دل بوے یار مےگیرد🍂 ✨بدون تو دل زارم غبار مے گیرد🍂💛 ✨میان صحن وسرایت دلم شــود آرام🍂💛 به کنج باره گه تو✨ قرار مے گیرد🍂💛 آرمین غلامی(مجنون) ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
یا احمدابن موسی(ع).شاهچراغ.. آغوش گشوده ام برای حرمت بدجور دلم کرده هواي حرمت یاشاهه چراغ.هستی عالم بفدایت ایکاش کنم جان به فدای حرمت.. _آرمین غلامی(مجنون) ╔ ✾ ✾ ✾ ══════╗     ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA ╚══════ ✾ ✾ ✾ ╝
حضرت احمدابن موسی(ع) -6ذیقعده بزرگداشت شاهچراغ شیراز _______________ اهل دیاراحمدِ موسی ابن جعفریم(ع) ما در جوارِ احمد موسی ابن جعفریم(ع) هرچندخار ِ احمدِ موسی ابن جعفریم(ع) در سایه سارِ احمدموسی ابن جعفریم(ع) خاک غبارِ ِ احمدِ موسی ابن جعفریم(ع) تونور داده ای به تمامِ چراغها مشتاق روی ماه توام زین رواقها معراج بردیم تو به دوش بُراقها دیوانه میشوم من از این اشتیاقها دل بی قرارِ احمدِ موسی ابن جعفریم(ع) محتاج گشته ام به دَمی درسرای تو هرگزنبوده هیچ غَمی درسرای تو حتی نبوده زیر و بَمی درسرای تو یادِ بهشت جُرمِ کَمی درسرای تو مَحوِ بهارِ احمدِ موسی ابن جعفریم(ع) عمری بود که حاجِبِ دولتسَراشدم از خادمانِ کعبه‌یِ دارالشفاشدم این بارگه که صحنِ رضا در هوایِ اوست همچون کبوتری به سرایت رهاشدم عمری دُچارِ احمدموسی ابن جعفریم گرچه شدم به لطفِ تواِحیا.فدای تو بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا فدای تو مولا نگاه کردی و آقا فدای تو ذُریه‌ ای به حضرت زهرا فدای تو ایل و تبارِ احمدموسی ابن جعفریم عمری بودبه پیش تو خِشتِ مُحَقَرم از خِشت خانه‌یِ تو وموسی بنِ جعفَرم ازسفره ی تو.شاهه چراغ لُقمه می‌برم درگوشه ای زصحن وسرایت کبوترم سُجده گذارِ احمدموسی ابن جعفرم دارم همیشه درسرم آقا خیالِ تو دارم نشان معرفتی از مَلالِ تو هر‌چند پُر شده همه‌جا قیل و قالِ تو دل را گِره زدند به پَرهایِ بالِ تو ماخاکسارِ احمدموسی ابن جعفریم ما کُشته مُرده‌یِ حرمِت تابه محشریم ماسر سپرده‌ی عَلَمت تابه محشریم سر میدهیم و مَردِ غَمِت تابه محشریم محتاج لطف و آن کرمت تابه محشریم ماذوالفقارِ احمدموسی ابن جعفریم غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ موسی_ع_بزرگداشت شاهچراغ ___________________________ لینک اشعار .حاج آرمین غلامی.(مجنون) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ذوالکرم بیاو دوچشم ترم بده درگوشه ای لیاقت بال وپرم بده حالاکه دورگشته ام ازفیض دیدنت ازلطف امشبی توبرات حرم بده قابل نبوده ام که بیایم به صحن تو درمانده ام بیا  درمی  ازکرم بده امشب لباس معرفتت میکنم به تن   مولابیاوجامه ی تقوا برم بده هستم گداوخادم دولتسرای تو خرج توشدجوانی من باورم بده یاحضرت رضابه سرایت کبوترم درصحن خودبیا وتوبال وپرم بده شمس الشموس  من به رضای تو دلخوشم امشب بیاوزمزمه ی آخرم بده خادم شدم دوباره به خدمت گذاریت امشب پناه بر دل دربه درم بده شاید رضای خاطرتان جلب گشته است (مجنون )این درم تو   می کوثرم بده -آرمین غلامی (مجنون)
سردر ه مشهداو حک بنماییدبهشت چون خدا نام رضا ضامن آهوبنوشت هرگدایی که شود زایر به درگاه رضا بایداوراتا ابد آقای این دنیا نوشت -آرمین غلامی (مجنون)
امشب گداشدن به کنار رضا خوش است احساس بندگی به جوار رضاخوش است  با آبرواگرشده ام در میان خلق این کسب آبرو ز غبار رضاخوش است آنجاکه یک زیارت حج درطواف اوست آرم  قدم اگربه دیار رضاخوش است امشب به گریه کنج سرایش نشسته ام هرگوهری به دیده  نثار رضاخوش است دلتنگ گرشوم حرمش آرزوکنم  طوف مزار حضرت موسی الرضاخوش است   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شهر دل شدنورباران ازجمالت یارضا عالمی گشته مقدس ازجلالت یارضا   شهریثرب ازقدومت غرق شادی گشته است حوریان مدهوش الطاف وکمالت یارضا -آرمین غلامی (مجنون) ◀️▶️◀️▶️◀️▶️
امشب ولادت گل موسی ابن جعفراست دراصل روزشادی قلب پیمبر است امشب برای آمدنش انتظارماست شادی مادرش بخداچیز دیگراست درانتظار آمدنش حوریان  به صف درانتظارآمدنش چشم کوثراست هستی رعوف تر  ز رءوفان اهلبیت اینجاتمام لطف شماحاصلش زر  است هرگزنشدکه بگذرم ازطوف مرقدت اینهازلطف حضرت سلطان به نوکر است گر دورم ازتو  و زه سرمرقدت رضا اینجاغذای سفره ی توبانمک تر است درشوق یک تبسم توقلب ما تپد درسینه ام بیا که که بپای تومنبراست ازشهرخودبرای زیارت رسیده ام چشمان ساعل توهمیشه براین در است آقاهمیشه من به هوای تو می پرم گرد سرا  و بارگه تو کبوتراست زاعر به گرد صحن وسرایت نشسته است گویازغصه ها دل آنان مکسراست خواهی اگربرای توجان رافداکنم سرخواهیم اگر بخداهدیه ام سر است یادبقیع وصحن وسرایش که خاکی است اینجاتمام صحن وسرای تو مرمر است (مجنون)هوای صحن تورا کرده لیلیا عمری بود ز دیدن رویت بی خبر است.. _آرمین غلامی(مجنون)  
کاش  میشد دیدگانم فرش راهت یارضا کاش می گشتم چوآهو در پناهت یارضا روزگاری یادتو  یغما گر دل بودوبس سرخوشم چون برده هوشم روی ماهت یارضا برلبانم تاقیامت نغمه ی هو یا رضا  زائری هستم شدم جزء سپاهت یارضا درهوای گنبدت همچون کبوترمی شوم پرزنان هر روز و شب سوی نگاهت  یارضا صحن تو مستانه کرده  دیده ام را از ازل حسرت چشمان من   سوی نگاهت یارضا بر دره باب الجوادت آسمان خم میشود تکیه کردم تا ابدبر تکیه گاهت یارضا باز (مجنون)درسرش دارد هوای مشهدت آرزوی او فقط آن بارگاهت یارضا -آرمین غلامی (مجنون)  
کرده ای لطف دمادم یارضا عشق خیزد زتوهر دم یارضا میدهی روزی به کل عالمین نشودازکرمت کم یارضا منم آن زاعر تنهای حرم بوده ای برمن توهمدم یارضا دست من گیر  گنه آلوده ام تویی آن رشته ی محکم یارضا دوسه روزی است حرم میخواهم بده خرجی دوسه درهم یارضا درگلویم همه شب بغض غم است خیزداز دیده  چوشبنم یارضا دست من گیر.تو ای شاه رعوف برتو دارم اشگ نم نم یارضا درشب میلاد تو شمس و شموس میرسد رزق محرم یارضا کاش میشد روزگاری باغمت نوحه میخواندم ازاین غم یارضا باز(مجنون)درهوای  لیلی است برلبان   او   نوای     لیلی    است _آرمین غلامی(مجنون)  
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
از راه دور گشته دل من مسافرت آقاببین که نوکرت آمدبه محضرت شادم تمام عمر نمک گیرتان شدم دادی تو دانه ام که شدم من کبوترت دارم برای دیدن تو کوهی از امید خواهم طواف بر سره ایوان پر زرت   دارالشفای هرچه مریض است مشهدت کس راتونامیدنمیرانی از درت خواهم که سنگ صحن وسرایت شوم رضا ایکاش لحظه ای بشوم خاک زاعرت خواهم دخیل پنجره فولادتان شوم شایدنظرکنی که بمانم برابرت مولا تبرکی بده از این بارگهت شدکعبه ام همیشه ضریح مطهرت باشرم گفته این لب(مجنون )حاجت خویش خواهدبرات کربوبلا.جان مادرت -آرمین غلامی (مجنون)
امشب گداشدن به کنار رضا خوش است احساس بندگی به جوار رضاخوش است  با آبرواگرشده ام در میان خلق این کسب آبرو ز غبار رضاخوش است آنجاکه یک زیارت حج درطواف اوست آرم  قدم اگربه دیار رضاخوش است امشب به گریه کنج سرایش نشسته ام هرگوهری به دیده  نثار رضاخوش است دلتنگ گرشوم حرمش آرزوکنم  طوف مزار حضرت موسی الرضاخوش است   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دراشتیاق صحن تو بال و پرم بود این دل کبوتربچه ای کنج حرم بود هرگز حواسم پرت این و آن نبوده همواره یادت هرکجا دوروبرم بود  ثبت  نذوراتت  شما کردم به دفتر نذر قدوبالای توچشم ترم بود  شمس الشموس عالمین یک جلوه ای کن بردامن عشقت همه خاکسترم بود  بغض غم عشق تورا درسینه دارم بر شانه ی گلدسته های تو سرم بود آیینه کاری رواقت را چو دیدم دیدم بهشتی راکه کنج این حرم بود کردی توآقا لطف خودشامل بحالم این بارهم زائربه صحنت مادرم بود ایوان زيبايت مرا از شک در آورد لبریز  عشق تو تمام  باورم بود   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت شاهچراغ ... حضرت شاهچراغ من،با تو بهتر می شوم آخ .. تا آیم حرم یک جور دیگر می شوم احمده موسی تو را من دوسدارم تا ابد ازشمیم عطر صحن تو معطر می شوم غلامی(مجنون) 🍃
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
خادم اهل بیت 🌺: بنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی  
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..