#روضه_سنگین در #خانه_وحی
بنفس حاج آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سوی زهرا لشگری با تازیانه آمددند
گفت حیدر با عدو بر دخت پیغمبر مزن
محسن شش ماهه را کشتند مابین دری
بی حیا دیگر تو زهرا را میان در مزن
نام این بانو دوای درد های عالم است
خواهشی دارم دگر بر روی این مادر مزن
قامت مردانه ای دارد گل سرو علی
ای مغیره تازیان بر بانوی مضطر مزن
گفت مجنون لیلی من دیگر از غم ها منال
گر نداری الفتی دم از گل حیدر مزن
حدیث کعبه وبیت گلین اوست
متاف
در این متاف گلین #فاطمه است گرم طواف
طواف اول او از کنار حیدر بود
شروعش از وسط خانه تا دم در
باید با من این هفتا طواف رو بیای اگه بیای....
کسی که بال ملک خشتی از حیاتش بود
سیدا
طواف دوم او بین #دود_اتش بود
ای
خدا کمک کنه
بتونم همه طوافا رو بگم
طواف سوم او جان کف نهادن بود
دم از #علی زدن و پشت در ستادن بود
گفت وقتی به دومی گفتم اتیش بزنی #زهرا تو خونه هست ...گفت وهن
باشه!
گفتم بابا بچه ها تو خونست
گفت وهن😡
یعنی باشه
گفتم #بابا #دختر تو خونست😢
بگم یا نه؟
طواف چهارم او #شعله بر جگر میزد
بخدا نمیشه اگه تو خوب گریه نکنی نمیخونم
طواف چهارم
او
یا #امام زمان عج بعضیا رو اینقدر
میشناسم
که ب این کلمه ها عکس العمل نشون
طواف چهارم او ناله بر جگر میزد
#نفس شمرده شمرده به پشت در می زد
دارم نامه ای که ا میرزا براتون شرح داد و توشه میگم
گفت معاویه
اول اومدم بگزرم
بعد یاد بغض #علی افتاد
همه زورمو جمع کردم
چنان به در کوبیدم
صدای....شکستنه....یارالی نه نه
یارالی نه نه
یارالی نه نه
ای جانم
طواف پنجم او شد #شهادت پسرش
که گشته در بر فدایی پدرش
شاید ده ساله این شعرو خوندم
از حاجی سازگار
من موندم این دو بیت اخر رو چجوری نوشته
ششم طواف چه گویم ز ضربه ان در
ششم طواف چه گویم ز ضربه ان در
#زن محجبه تو چشم نا محرم نگاه نمیکنه لذا #مادر_سادات روشد که گرفته بود روش به دیوار بود
داشت حرف میزد برو کنار
کی داره میبینه اینا رو
اقا زاده ی 7هشت سالش
هی مراقب بود حمله نکنه
ششم طواف چه گویم ز ضربه ان #دست
زگوشه مادر #سادات #گوشواره #شکست
داد بزن بعدیشو نشنوی
طواف هفتم دادن اجر مولا را
تو روشنایی چه جیقی داری میزنی
طواف هفتم دادن اجر #مولا را
در این طواف شکستن دست زهرا را
اه زهراااا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی