هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه__حسینی
روی تنم جای عصا ی شامیان است
بر صورت من پنجه های شامیان است
بر چادر من رد پا ی شامیان است
روی سر من مشتهای شامیان است
دیدی به نی، ما را حسین تاشام بردند؟
ناموس هایت کوچه ای بدنام بردند؟
یک چله ای مابین خاص و عام بردند؟
مارابه مهمانی سنگ بام بردند
دیدی به نی، بازار زنها رفت زینب...
چون شیربود وبهر دعوا رفت زینب...
ازکوفه تاشام بلاهارفت زینب ..
بی کس چنین آواره هر جا رفت زینب
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
#جا_موندم_از_زیارت_اربعین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روضه__حسینی
رباب خسته پی حرمله به افغان است
کنار نیزه طفلش زهوش مادر رفت
در آتش دل دختر حرم نفس میزد
نگاه هرزه به غارت به سمت دختر رفت
کنار نیزه ی راست چگونه خواهر رفت
توان پیکر بی جان پس از برادر رفت
ندیده ام همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتر مطهر رفت
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
#جا_موندم_از_زیارت_اربعین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج