🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت محسن (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هییت انصارامام سجاد.پنجم ربیع.پنجشنبه اول آبان99
قرار بود که مثل حــســن پــسر باشی
عصای دســـــت من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پــــشت در بـــاشی
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها از ظلم هایی که بر او شده نزد فرزندش حضرت مهدی علیه السلام شکایت می کند، و اولین کسانی که نام می برد ابوبکر و عمر هستند که درباره آنها می فرمایند:
◾️آن دو فدک را از می گرفتند، و...هیزم بر در خانه ام آوردند و درِ خانه آتش گرفت و....عمر با تازیانه بر بازویم زد و ...با لگد به در زد و در به شکم من اصابت کرد در حالی که به محسن باردار بودم و او کشته شد و... به خانه ام هجوم آوردند و عمر سیلی به صورتم زد و گوشواره ام شکست😭😭
📚بحار الأنوار ج ۵۳ ص ۱۷
هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام توقف نمود در درب خانه فرمودند: آیا زهراء سلام الله علیها زده می شود ؟! ای کاش پسر ابی طالب پیش از این میمرد و نمی دید که کافران فاجر ازدحام کنند برای ظلم کردن به طاهره نیکو
📕نوائب الدهور علامه میر جهانی
📕محسنیه تلخ ترین فاجعه تاریخ:ص 57
سینه ام شد تنگ از این گفتگو
هرچه بادا باد حقش را بگو
ای #سقیفه خاک نکبت بر سرت
لعنتِ حق بر توو بر رهبرت
ازدر وسرخی مسمار، بهم ریخته ام
زین همه هیزم آوار، بهم ریخته ام
کوچه بودولشکری همچون مغیره فاطمه
من ازاین قوم گنهکار، بهم ریخته ام
دست من بسته وتو درپی یاری علی
زین غم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
قدرِ یک عمر خجالت زده ام از رویت
چکنم فاطمه بسیار بهم ریخته ام
خبری نیست دگر از تو و اشک سحرت
ازغمت همسر بیمار، بهم ریخته ام
منم و این همه لشکر،که بسمتم آیند
نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام
بین دربود که شدهلهله برکشتن تو
من زخون لب مسمار، بهم ریخته ام
جان فدای دل آن فاطمه ای که می گفت:
به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام
روسری سوخت، سرم سوخت، دروسینه بسوخت
وسط کوچه اغیار بهم ریخته ام
کس به یاری من وفاطمه هرگزنرسید
اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت محسن (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هییت انصارامام سجاد.پنجم ربیع.پنجشنبه اول آبان99
قرار بود که مثل حــســن پــسر باشی
عصای دســـــت من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پــــشت در بـــاشی
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها از ظلم هایی که بر او شده نزد فرزندش حضرت مهدی علیه السلام شکایت می کند، و اولین کسانی که نام می برد ابوبکر و عمر هستند که درباره آنها می فرمایند:
◾️آن دو فدک را از می گرفتند، و...هیزم بر در خانه ام آوردند و درِ خانه آتش گرفت و....عمر با تازیانه بر بازویم زد و ...با لگد به در زد و در به شکم من اصابت کرد در حالی که به محسن باردار بودم و او کشته شد و... به خانه ام هجوم آوردند و عمر سیلی به صورتم زد و گوشواره ام شکست😭😭
📚بحار الأنوار ج ۵۳ ص ۱۷
هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام توقف نمود در درب خانه فرمودند: آیا زهراء سلام الله علیها زده می شود ؟! ای کاش پسر ابی طالب پیش از این میمرد و نمی دید که کافران فاجر ازدحام کنند برای ظلم کردن به طاهره نیکو
📕نوائب الدهور علامه میر جهانی
📕محسنیه تلخ ترین فاجعه تاریخ:ص 57
سینه ام شد تنگ از این گفتگو
هرچه بادا باد حقش را بگو
ای #سقیفه خاک نکبت بر سرت
لعنتِ حق بر توو بر رهبرت
ازدر وسرخی مسمار، بهم ریخته ام
زین همه هیزم آوار، بهم ریخته ام
کوچه بودولشکری همچون مغیره فاطمه
من ازاین قوم گنهکار، بهم ریخته ام
دست من بسته وتو درپی یاری علی
زین غم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
قدرِ یک عمر خجالت زده ام از رویت
چکنم فاطمه بسیار بهم ریخته ام
خبری نیست دگر از تو و اشک سحرت
ازغمت همسر بیمار، بهم ریخته ام
منم و این همه لشکر،که بسمتم آیند
نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام
بین دربود که شدهلهله برکشتن تو
من زخون لب مسمار، بهم ریخته ام
جان فدای دل آن فاطمه ای که می گفت:
به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام
روسری سوخت، سرم سوخت، دروسینه بسوخت
وسط کوچه اغیار بهم ریخته ام
کس به یاری من وفاطمه هرگزنرسید
اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت محسن (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هییت انصارامام سجاد.پنجم ربیع.پنجشنبه اول آبان99
قرار بود که مثل حــســن پــسر باشی
عصای دســـــت من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پــــشت در بـــاشی
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها از ظلم هایی که بر او شده نزد فرزندش حضرت مهدی علیه السلام شکایت می کند، و اولین کسانی که نام می برد ابوبکر و عمر هستند که درباره آنها می فرمایند:
◾️آن دو فدک را از می گرفتند، و...هیزم بر در خانه ام آوردند و درِ خانه آتش گرفت و....عمر با تازیانه بر بازویم زد و ...با لگد به در زد و در به شکم من اصابت کرد در حالی که به محسن باردار بودم و او کشته شد و... به خانه ام هجوم آوردند و عمر سیلی به صورتم زد و گوشواره ام شکست😭😭
📚بحار الأنوار ج ۵۳ ص ۱۷
هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام توقف نمود در درب خانه فرمودند: آیا زهراء سلام الله علیها زده می شود ؟! ای کاش پسر ابی طالب پیش از این میمرد و نمی دید که کافران فاجر ازدحام کنند برای ظلم کردن به طاهره نیکو
📕نوائب الدهور علامه میر جهانی
📕محسنیه تلخ ترین فاجعه تاریخ:ص 57
سینه ام شد تنگ از این گفتگو
هرچه بادا باد حقش را بگو
ای #سقیفه خاک نکبت بر سرت
لعنتِ حق بر توو بر رهبرت
ازدر وسرخی مسمار، بهم ریخته ام
زین همه هیزم آوار، بهم ریخته ام
کوچه بودولشکری همچون مغیره فاطمه
من ازاین قوم گنهکار، بهم ریخته ام
دست من بسته وتو درپی یاری علی
زین غم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
قدرِ یک عمر خجالت زده ام از رویت
چکنم فاطمه بسیار بهم ریخته ام
خبری نیست دگر از تو و اشک سحرت
ازغمت همسر بیمار، بهم ریخته ام
منم و این همه لشکر،که بسمتم آیند
نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام
بین دربود که شدهلهله برکشتن تو
من زخون لب مسمار، بهم ریخته ام
جان فدای دل آن فاطمه ای که می گفت:
به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام
روسری سوخت، سرم سوخت، دروسینه بسوخت
وسط کوچه اغیار بهم ریخته ام
کس به یاری من وفاطمه هرگزنرسید
اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت محسن (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هییت انصارامام سجاد.پنجم ربیع.پنجشنبه اول آبان99
قرار بود که مثل حــســن پــسر باشی
عصای دســـــت من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پــــشت در بـــاشی
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها از ظلم هایی که بر او شده نزد فرزندش حضرت مهدی علیه السلام شکایت می کند، و اولین کسانی که نام می برد ابوبکر و عمر هستند که درباره آنها می فرمایند:
◾️آن دو فدک را از می گرفتند، و...هیزم بر در خانه ام آوردند و درِ خانه آتش گرفت و....عمر با تازیانه بر بازویم زد و ...با لگد به در زد و در به شکم من اصابت کرد در حالی که به محسن باردار بودم و او کشته شد و... به خانه ام هجوم آوردند و عمر سیلی به صورتم زد و گوشواره ام شکست😭😭
📚بحار الأنوار ج ۵۳ ص ۱۷
هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام توقف نمود در درب خانه فرمودند: آیا زهراء سلام الله علیها زده می شود ؟! ای کاش پسر ابی طالب پیش از این میمرد و نمی دید که کافران فاجر ازدحام کنند برای ظلم کردن به طاهره نیکو
📕نوائب الدهور علامه میر جهانی
📕محسنیه تلخ ترین فاجعه تاریخ:ص 57
سینه ام شد تنگ از این گفتگو
هرچه بادا باد حقش را بگو
ای #سقیفه خاک نکبت بر سرت
لعنتِ حق بر توو بر رهبرت
ازدر وسرخی مسمار، بهم ریخته ام
زین همه هیزم آوار، بهم ریخته ام
کوچه بودولشکری همچون مغیره فاطمه
من ازاین قوم گنهکار، بهم ریخته ام
دست من بسته وتو درپی یاری علی
زین غم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
قدرِ یک عمر خجالت زده ام از رویت
چکنم فاطمه بسیار بهم ریخته ام
خبری نیست دگر از تو و اشک سحرت
ازغمت همسر بیمار، بهم ریخته ام
منم و این همه لشکر،که بسمتم آیند
نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام
بین دربود که شدهلهله برکشتن تو
من زخون لب مسمار، بهم ریخته ام
جان فدای دل آن فاطمه ای که می گفت:
به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام
روسری سوخت، سرم سوخت، دروسینه بسوخت
وسط کوچه اغیار بهم ریخته ام
کس به یاری من وفاطمه هرگزنرسید
اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت محسن (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هییت انصارامام سجاد.پنجم ربیع.پنجشنبه اول آبان99
قرار بود که مثل حــســن پــسر باشی
عصای دســـــت من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پــــشت در بـــاشی
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها از ظلم هایی که بر او شده نزد فرزندش حضرت مهدی علیه السلام شکایت می کند، و اولین کسانی که نام می برد ابوبکر و عمر هستند که درباره آنها می فرمایند:
◾️آن دو فدک را از می گرفتند، و...هیزم بر در خانه ام آوردند و درِ خانه آتش گرفت و....عمر با تازیانه بر بازویم زد و ...با لگد به در زد و در به شکم من اصابت کرد در حالی که به محسن باردار بودم و او کشته شد و... به خانه ام هجوم آوردند و عمر سیلی به صورتم زد و گوشواره ام شکست😭😭
📚بحار الأنوار ج ۵۳ ص ۱۷
هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام توقف نمود در درب خانه فرمودند: آیا زهراء سلام الله علیها زده می شود ؟! ای کاش پسر ابی طالب پیش از این میمرد و نمی دید که کافران فاجر ازدحام کنند برای ظلم کردن به طاهره نیکو
📕نوائب الدهور علامه میر جهانی
📕محسنیه تلخ ترین فاجعه تاریخ:ص 57
سینه ام شد تنگ از این گفتگو
هرچه بادا باد حقش را بگو
ای #سقیفه خاک نکبت بر سرت
لعنتِ حق بر توو بر رهبرت
ازدر وسرخی مسمار، بهم ریخته ام
زین همه هیزم آوار، بهم ریخته ام
کوچه بودولشکری همچون مغیره فاطمه
من ازاین قوم گنهکار، بهم ریخته ام
دست من بسته وتو درپی یاری علی
زین غم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
قدرِ یک عمر خجالت زده ام از رویت
چکنم فاطمه بسیار بهم ریخته ام
خبری نیست دگر از تو و اشک سحرت
ازغمت همسر بیمار، بهم ریخته ام
منم و این همه لشکر،که بسمتم آیند
نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام
بین دربود که شدهلهله برکشتن تو
من زخون لب مسمار، بهم ریخته ام
جان فدای دل آن فاطمه ای که می گفت:
به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام
روسری سوخت، سرم سوخت، دروسینه بسوخت
وسط کوچه اغیار بهم ریخته ام
کس به یاری من وفاطمه هرگزنرسید
اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#تبری
#سقیفه
🔰 اولین کسی که با شخص «اوّلی» بیعت کرد، چه کسی بود؟!
مرحوم کلینی در کتاب «الکافی» شریف اینگونه نقل میکند:
بعد از تشکیل سقیفه بنی ساعده و بیعت مردم با اوّلی، روزی امیرالمومنین علیهالسلام به سلمان فرمودند:
آیا میدانی اولین کسی که وقتی او [ابوبکر] بالای منبر رفت، با او بیعت کرد، چه کسی بود؟ عرض کردم: نه، ولی پیرمردی را دیدم که بر عصای خود تکیه داده بود و آثار سجده بر پیشانی او آشکار بود و بسیار با استکبار راه میرفت، اولین نفر او بود که بالای منبر رفت و بر دامن ابوبکر افتاد و گریه میکرد و میگفت:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُمِتْنِی مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی رَأَیْتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ ابْسُطْ یَدَکَ فَبَسَطَ یَدَهُ فَبَایَعَهُ
🔻سپاس خدایی را که مرا زنده نگه داشت تا تو را در این مکان ببینم، دستانت را باز کن تا بیعت کنم. ابوبکر نیز دستانش را باز کرد و او با ابوبکر بیعت کرد؛ سپس پایین آمد و از مسجد بیرون رفت.
👈 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
ای سلمان! آیا میدانی او که بود؟ عرض کردم: نه، اما از حرف زدنش بَدم آمد، انگار از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خوشحال بود. مولا علی علیهالسلام فرمودند:
ذَاکَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ
🔻او ابلیس - لَعنَهُ الله - بود،.
👈 ... آری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این وعده را به من داده بودند که اولین کسی که بر روی منبر من با او (اولی) بیعت میکند، ابلیس است که خود را به صورت پیرمردی پر تکبر در آورده است و چنین و چنان میگوید.
🔻سپس از مسجد بیرون میآید و شیاطین و ابلیس هایش جمع میشوند و برایش به سجده میافتند و میگویند:
ای سرور و ای بزرگ ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی! و او میگوید کدام امت است که پس از پیامبرش گمراه نشود؟ هرگز؛ فکر میکردید که من نمیتوانم راهی بر فریفتن آنها بیابم؟ دیدید که کاری با آنان کردم که فرمان خداوند مبنی بر اطاعت از او و فرمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را رها کردند.
🔹در آخر امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: این، تحقق همان سخن خداوند متعال است که فرمود:
«وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ» سبأ / ۲۰
{و قطعا شیطان گمان خود را در مورد آنها راست یافت و جز گروهی از مؤمنان [بقیه] از او پیروی کردند}.
📚الکافی ج۸ ص۳۴۳
📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۶۳(با اندکی تفاوت)
#سقیفه
🔰 ذرّهای شک در حقّانیت راهِ امیرالمؤمنین علیهالسلام، چگونه گریبانگیرِ سلمان و ابوذر شد...
👈 به روایت «شیخمفید»:
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
بعد از آن که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از دنیا رفتند، چهل نفر به نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمدند و عرضه داشتند:
به جهت آنچه که در روز غدیر دیدهایم، به خدا سوگند جز با تو، با اَحدی بیعت نخواهیم کرد.
در اینجا بود که امیرالمومنین علیهالسلام به آنها فرمودند:
فَأْتُونِی غَداً مُحَلِّقِینَ
🔹فردا با سرهای تراشیده نزد من بیایید.
اما فردای آن روز، جز سلمان و ابوذر و مقداد، کسی نیامد و عمار بن یاسر نیز بعد از ظهر به نزد ایشان آمد... (و بدینسان امیرالمومنین علیهالسلام از بازپس گرفتن حقّشان صرف نظر کردند.)
👈 روایت دیگری را نیز مرحوم «شیخمفید» از إمام صادق علیهالسلام نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
🔻سلمان (در آن روز) تا هنگام بالا آمدن آفتاب گرفتارِ حیرت در تکلیف بود. (و بعد از آن به امیرالمومنین علیهالسلام پیوست) و خداوند او را (به خاطر همین مقدار از تردید) با دردی در گردنش که به صورت تاولی قرمز درآمد، مجازات کرد.
🔻ابوذر نیز تا وقت ظهر گرفتار آن بود (و بعد از آن به امیرالمومنین علیهالسلام پیوست) و خداوند او را این گونه مجازات کرد که عثمان را بر او مسلط نمود که او را بر پشت شتر لاغری نشاند که گوشت رانهای او آب شد، و او را از شهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تبعید کرد.
🔻تنها کسی که پس از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تا زمان مرگش، سر سوزنی تردید نکرد، مقداد بن اسوَد بود.
لَمْ یَزَلْ قَائِماً قَابِضاً عَلَی قَائِمِ السَّیْفِ عَیْنَاهُ فِی عَیْنَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَنْتَظِرُ مَتَی یَأْمُرُهُ فَیَمْضِیَ
🔹او همواره آماده و دستش به قبضه شمشیر و چشمانش در چشمان امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و منتظر بود که ایشان چه زمانی به او دستور میدهد تا اطاعت کند.
📚الاختصاص،شیخمفید،ص۶ و ۹.
✍ البته مستحضریم که میزان و نوع بلای هر مؤمن، به اندازه مرتبه ایمان اوست و از آنجا که سلمان و ابوذر طبق روایت إمام صادق علیهالسلام در بالاترین درجات ایمان قرار داشتند(الخصال ج۲ ص۲۱۳)، خدای متعال حتی از یک تردید در ذهن آنها هم نمیگذرد و بندگان خاص خودش را به بلایی که خود به صلاح آنها میبیند، مبتلا میکند.
#سقیفه #تبری
🔰 خلفایی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را - العیاذبالله - جادوگر میپنداشتند...
در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند:
امیرالمؤمنین علیه السلام نزد ابوبکر آمد و به او فرمود: آیا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به تو امر نکرد که از من اطاعت کنی؟ ابوبکر گفت: نه؛ و اگر مرا امر میکرد حتماً اطاعت میکردم!
🔸مولا علی علیه السلام فرمود: با من بیا تا به مسجد قبا برویم. چون به مسجد قبا رسیدند، دیدند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ایستاده است و نماز میخواند. چون پیامبر از نماز فارغ شدند، امیرالمؤمنین علیهالسلام عرض داشتند:
ای رسول خدا! به ابوبکر گفتم: خدا و رسولش تو را امر کردند که از من اطاعت کنی؛ اما ابوبکر میگوید که اینچنین نیست!
🔹 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به ابوبکر فرمود: من تو را به اطاعت او امر کردهام؛ برو و از او اطاعت کن. ابوبکر بسیار ترسید و از مسجد بیرون آمد.
🔸 در راه عمر را دید. عمر گفت: ای ابوبکر! چه شده است؟ ابوبکر گفت: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر من متمثّل شد و چنان و چنان به من گفت.
عمر به او گفت:
تَبّاً لِأُمَّةٍ وَلَّوْکَ أَمْرَهُمْ أَ مَا تَعْرِفُ سِحْرَ بَنِی هَاشِمٍ(قَدْ نَسِیتَ سِحْرَ بَنِی هَاشِمٍ، وَ مِنْ أَیْنَ یَرْجِعُ مُحَمَّدٌ؟ وَ لَا یَرْجِعُ مَنْ مَاتَ)
🔻خاک بر سر اُمّتی که تو را والی خود کردهاند؛ مگر از سحر و جادوی بنی هاشم خبر نداری؟! گویا سحرشان را از یاد بردهای!؟ چگونه محمد صلیاللهعلیهوآله باز میگردد در حالیکه آن کس که مُرد، دیگر برنمیگردد.
📚بصائر الدرجات؛ ص ۷۸ و ۲۹۸
📚الاختصاص؛ ص ۲۸۶
✍ دو نکته:
اولاً به همین جهت است که در روایت آمده است که آن دو نفر حتی لحظهای هم ایمان نیاوردند(بحارالانوار ج۲۸ ص۹۵)
ثانیاً این قضیه، شاهدی است بر فرمایش امام باقر علیهالسلام که فرمودند: لِأَنَّ الْآخَرَ أَخْبَثُ مِنَ الْأَوَّل ؛دومی از اولی خبیثتر بود. (بصائرالدرجات،ص۸۲)
#سقیفه
🔰 غاصبان خلافت، با چه حالتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام بیعت گرفتند...
زمانی که امیرالمومنین علیهالسلام را پیش ابوبکر بُردند، عمر بعد از نیش و کنایه، به ایشان گفت: بیعت کن و این سخنان باطل را رها کن. مولا علی علیهالسلام به او فرمودند: اگر این کار را نکنم، چکار میکنید؟ او گفت:
با خواری و حقارت تو را میکشیم.
🔸مولا فرمود: در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را کشتهاید. ابوبکر گفت: «بنده خدا» را راست میگویی، اما ما قبول نداریم که تو برادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باشی.
🔹حضرت فرمودند: آیا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین من و خودشان پیوند اخوّت بستند را انکار میکنید؟ ابوبکر گفت: آری. و این را سه بار برای ایشان تکرار کرد.
🔸عمر برخاست و خطاب به ابوبکر که بر بالای منبر نشسته بود گفت: از چه بالای منبر نشستهای و حال آن که این «ستیزهجو» نشسته است و برای بیعت با تو بر نمیخیزد؟ چرا دستور نمیدهی تا گردنش را بزنیم!
🔹امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز کنار امیرالمومنین علیهالسلام ایستاده بودند؛ وقتی سخن عمر را شنیدند، به گریه افتادند. مولا علی علیهالسلام آن دو را در آغوش گرفتند و فرمودند:
لَا تَبْکِیَا فَوَ اللَّهِ مَا یَقْدِرَانِ عَلَی قَتْلِ أَبِیکُمَا
🔻گریه نکنید؛ به خدا سوگند این دو نمیتوانند پدرتان را بکشند.
🔸... سپس عمر با شدت بیشتری گفت: یا إبن ابیطالب! برخیز و بیعت کن. حضرت فرمودند: اگر این کار را نکنم، چه میشود؟ عمر گفت: در آن صورت به خدا سوگند گردنت را خواهیم زد. حضرت سه بار علیه آنان احتجاج نمودند.
ثُمَّ مَدَّ یَدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَفْتَحَ کَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَیْهَا أَبُو بَکْرٍ
🔻سپس بدون آن که کف دستشان را بگشایند، دستشان را دراز نمود و ابوبکر دست خود را بر دست ایشان زد.
🔹مولا علی علیهالسلام پیش از آنکه بیعت کنند، در حالی هنوز ریسمان بر گردنشان بود، رو به قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نمودند و فریاد برآوردند:
یا «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی» اعراف/۱۵۰
🔻{ای برادرم! این قوم مرا ناتوان کردند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند}.
📚کتاب سلیم بن قیس، ص۸۲
📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۷۷
📚الكوكب الدري،حائری، ج۱، ص۲۰۲
#تبری
#سقیفه
🔰 اولین کسی که با شخص «اوّلی» بیعت کرد، چه کسی بود؟!
مرحوم کلینی در کتاب «الکافی» شریف اینگونه نقل میکند:
بعد از تشکیل سقیفه بنی ساعده و بیعت مردم با اوّلی، روزی امیرالمومنین علیهالسلام به سلمان فرمودند:
آیا میدانی اولین کسی که وقتی او [ابوبکر] بالای منبر رفت، با او بیعت کرد، چه کسی بود؟ عرض کردم: نه، ولی پیرمردی را دیدم که بر عصای خود تکیه داده بود و آثار سجده بر پیشانی او آشکار بود و بسیار با استکبار راه میرفت، اولین نفر او بود که بالای منبر رفت و بر دامن ابوبکر افتاد و گریه میکرد و میگفت:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُمِتْنِی مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی رَأَیْتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ ابْسُطْ یَدَکَ فَبَسَطَ یَدَهُ فَبَایَعَهُ
🔻سپاس خدایی را که مرا زنده نگه داشت تا تو را در این مکان ببینم، دستانت را باز کن تا بیعت کنم. ابوبکر نیز دستانش را باز کرد و او با ابوبکر بیعت کرد؛ سپس پایین آمد و از مسجد بیرون رفت.
👈 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
ای سلمان! آیا میدانی او که بود؟ عرض کردم: نه، اما از حرف زدنش بَدم آمد، انگار از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خوشحال بود. مولا علی علیهالسلام فرمودند:
ذَاکَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ
🔻او ابلیس - لَعنَهُ الله - بود،.
👈 ... آری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این وعده را به من داده بودند که اولین کسی که بر روی منبر من با او (اولی) بیعت میکند، ابلیس است که خود را به صورت پیرمردی پر تکبر در آورده است و چنین و چنان میگوید.
🔻سپس از مسجد بیرون میآید و شیاطین و ابلیس هایش جمع میشوند و برایش به سجده میافتند و میگویند:
ای سرور و ای بزرگ ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی! و او میگوید کدام امت است که پس از پیامبرش گمراه نشود؟ هرگز؛ فکر میکردید که من نمیتوانم راهی بر فریفتن آنها بیابم؟ دیدید که کاری با آنان کردم که فرمان خداوند مبنی بر اطاعت از او و فرمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را رها کردند.
🔹در آخر امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: این، تحقق همان سخن خداوند متعال است که فرمود:
«وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ» سبأ / ۲۰
{و قطعا شیطان گمان خود را در مورد آنها راست یافت و جز گروهی از مؤمنان [بقیه] از او پیروی کردند}.
📚الکافی ج۸ ص۳۴۳
📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۶۳(با اندکی تفاوت)
#غربت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#سقیفه #بستر_شهادت
🩸به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ...
به نقل کتاب شریف «الإحتجاج»: امام صادق علیهالسلام فرمودند:
هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسلام را از منزلشان بیرون کشیدند، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از خانه بیرون آمدند و تمام زنان بنی هاشم نیز با او بیرون آمدند و رفتند تا به نزدیک قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رسیدند.
در آن هنگام رو به آن جماعت غاصب نموده و فرمودند:
خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّی فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی
▪️پسر عمویم را رها کنید، قسم به آن خدایی که محمد صلیاللهعلیهوآله را به حق برانگیخت اگر او را رها نکنید، گیسوان خود را پریشان میکنم
وَ لَأَضَعَنَّ قَمِیصَ رَسُولِ اللَّه عَلَی رَأْسِی وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی
▪️و پیراهن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را بر سر افکنده و به درگاه خداوند تبارک و تعالی فریاد برمیآورم.
یقین بدانید که ناقه صالح، در نزد خدا از من گرامیتر نبود و بچهی آن ناقه نیز در نزد خدا از فرزندان من گرامیتر نبود.
📜 سلمان گوید:
کُنْتُ قَرِیباً مِنْهَا فَرَأَیْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِیطَانِ الْمَسْجِدِ تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا
🔻من نزدیک ایشان [فاطمه زهرا سلاماللهعلیها] ایستاده بودم، به خدا سوگند دیدم که پایه دیوارهای مسجد از جا کنده شد، به طوری که اگر کسی میخواست، میتوانست از زیر آن بگذرد.
📚الاحتجاج،طبرسی،ص ۵۶
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٠۶
#بستر_شهادت #سقیفه
#غربت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸ایسلمان ! فاطمه «سلاماللهعلیها» را دریاب؛ که اگر نفرین کند ، مدينه اهلش را میبلعد...
در روایت آمده است:
وقتی که امیرالمومنین علی علیهالسلام را از خانه خارج کردند، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها (به مسجد) آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: ای ابوبکر! آیا میخواهی مرا بیوه کنی؟
وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تَکُفَّ عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی وَ لَأَشُقَّنَ جَیْبِی وَ لَآَتِیَنَّ قَبْرَ أَبِی وَ لَأَصِیحَنَّ إِلَی رَبِّی
🔻به خدا سوگند اگر علی علیهالسلام را رها نکنی، موهایم را پریشان کرده و پیراهن خود را پاره میکنم و بر سر قبر پدرم میروم و به سوی پروردگارم ناله بر میآورم.
📜فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را گرفت و به سمت قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله راه افتاد.
💢 در اینجا بود امیرالمؤمنین علیهالسلام (در حالی که با طناب دست و پایش بسته بود و گردن مبارکش به زیر تیغ عمر بود)، به سلمان فرمود :
أَدْرِکْ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ فَإِنِّی أَرَی جَنْبَتَیِ الْمَدِینَةِ تُکْفَئَانِ
🔹دختر محمد «صلی الله علیه و آله»، را دریاب؛ دارم میبینم که دو طرف مدینه دارد بر روی هم قرار میگیرد [کنایه از اینکه مدینه دارد زیر و رو میشود]
وَ اللَّهِ إِنْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ أَتَتْ قَبْرَ أَبِیهَا وَ صَاحَتْ إِلَی رَبِّهَا لَا یُنَاظَرُ بِالْمَدِینَةِ أَنْ یُخْسَفَ بِهَا وَ بِمَنْ فِیهَا
🔻به خدا سوگند اگر او موهایش را پریشان کرده و پیراهن خود را پاره کند و بر سر قبر پدرش برود و به سوی پروردگارش ناله برآورد، در اندک زمانی، مدینه تمام کسانی که در آن هستند را خواهد بلعید.
📜 سلمان، خود را به ایشان رساند و عرض کرد: ای دختر محمد! خداوند پدرت را برای رحمت مبعوث نموده است، برگردید.
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها فرمود:
یَا سَلْمَانُ یُرِیدُونَ قَتْلَ عَلِیٍّ مَا عَلَیَّ صَبْرٌ فَدَعْنِی حَتَّی آتِیَ قَبْرَ أَبِی فَأَنْشُرَ شَعْرِی وَ أَشُقَّ جَیْبِی وَ أَصِیحَ إِلَی رَبِّی
🔹ای سلمان! اینها میخواهند علی علیهالسلام را بکشند، من نمیتوانم صبر کنم، پس بگذار بر سر قبر پدرم بروم و موهایم را پریشان کرده و پیراهنم را پاره کنم و به سوی پروردگارم ناله برآورم.
📜 سلمان گفت:
من میترسم که زمین، مدینه را در خود فرو ببرد، علی علیهالسلام مرا پیش شما فرستاده تا به شما بگویم که به خاطر او به خانه برگردید و از این کار منصرف شوید.
صدیقه کبری سلاماللّهعلیها (تا اسم مولا علی علیهالسلام را شنیدند) فرمودند:
إِذاً أَرْجِعُ وَ أَصْبِرُ وَ أَسْمَعُ لَهُ وَ أُطِیعُ
🔻حال که مولایم علی علیهالسلام اینگونه فرموده، پس بر میگردم و صبر میکنم و به امر ایشان گوش کرده و از ایشان اطاعت میکنم.
📚 تفسیر عیاشی ج٢ ص۶٧
📚 بحارالانوار ج ٢٨ص٢٢٩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 به خاطر حفظ #اسلام خانه فاطمه را #آتش زدند.🔥
🖇 #شهادت_حضرت_زهرا_افسانه_نیست (1)
💠انحراف #سقیفه ادامه دارد
💠 علما #اهلسنت به تبعیت از خلیفه غاصب خود ، #تخریب و احراق خانه #حضرت_زهرا را به خاطر حفظ دین می دانستند.⁉️
🔊