نوحه فاطمیه....mp3
2.45M
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعار نوحه فاطمیه
#سبک..ای گل یاس علی،همه احساس علی(حاج منصور)
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
مخفیانه میروی روی شانه میروی
وقت تشیع ازچه رو توشبانه میروی
روی دستان علی،زهراشبانه میرود
مخفی ازچشم همه،برروی شانه میرود
مادرم وای مادرم،۲//..
بین در،افتاده بود مادرم افتاده بود
درمیان کوچه ها مادرم جان داده بود
بشکنددست مغیره،دست مادر راشکست
خون روی سینه ی مادر، به روی درنشست
مادرم وای مادرم،۲//..
میروی،ای مادرم سایه ات روی سر م
نیمه ی شب وای من میروی تواز برم
مادرپهلوشکسته ،از چه پر بسته شدی
مثل بابای غریبم ، از همه خسته شدی
مادرم وای مادرم،۲//..
ایگل دردانه ام شمعی و پروانه ام
بعد من،ای زینبم بانویی در خانه ام
شب گذشت وازغم توبیقرارم،دخترم
درفراق دوریت،من ناله دارم دخترم
مادرم وای مادرم،۲//..
ای طرفدارم مرو یارودلدارم مرو
بعد تو زار م بدان بی مدکارم مرو
ناله هادارد دگر، از بعد تو این خانه ام
میرود شور و صفا ،بعدتواز کاشانه ی ام
فاطمه یافاطمه
#سبک..ای گل یاس علی،همه احساس علی(حاج منصور)
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
زمینه امام زمان(عج).......mp3
2.74M
بسم الله الرحمن الرحیم
،زمینه امام زمان
_حضرت_زهرا_س
سنتی وقدیمی
مداح..حاج آرمین غلامی
فاطمیه شد به پا
شد همه عالم عزا
ناله صاحب زمان
مَحرم ارض وسما
مهدی سوی کجاعازمه
تربت مخفی فاطمه
العجل یا صاحب الزمان.....
فاطمه شد خون جگر
از لگد و میخ در
ازغم شش ماهه شد
بارش خون از بصر
بیت حیدر شد کرب وبلا
محسن مظلومش شدفدا
العجل یا صاحب الزمان.....
قامت حیدر کمان
اشک دوچشمش روان
در جلوی چشم او
باغ گلش شد خزان
بیعت شد با دشمن خدا
بسته شد دست خیبرگشا
العجل یا صاحب الزمان......
ناله کنان زینبین
آن دوگل عالمین
شاهد مظلومیت
هم حسن وهم حسین
کارطفلان شدآه وفغان
بر روی لب ذکر الامان
العجل یاصاحب الزمان...
مداح..حاج آرمین غلامی
زمینه امام زمان(عج)،،،،.mp3
4.27M
بسم الله الرحمن الرحيم
#متن مناجات باامام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#آرمین_غلامی(مجنون)
دعای فرج
شوق دیدار تورادارم واین فاطمیه
ماه رخسار تورادارم واین فاطمیه
از فراقت چه کنم،درغم توگریانم
شوق بسیارتورادارم واین فاطمیه
آمدم روضه ی این هفته نفس تازه کنم
باز انگار تورادارم واین فاطمیه
ناله های سحری شاهد غم های من است
شوق دیدار تورادارم واین فاطمیه
گریه هادرغمت.ای مادرسادات کنم
یاد مسمار تورادارم واین فاطمیه
روضه خوان گفت برایم،که چه آمد به سرش
سردیوار تورادارم واین فاطمیه
وسط روضه ی زهرا ،میبرم نام علی
صد و ده بار تورادارم واین فاطمیه
کی شودمهدی زهرا،توبیایی زسفر
با دل خسته ی خود ،روضه بخوانی از در
#شاعر،آرمین_غلامی(مجنون)
روضه فاطمیه....mp3
13.18M
بسم الله الرحمن اارحیم
#صوت روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
👆متن روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حضرت_زهرا__س__روضه
مداح..حاج آرمین غلامی
در پیچ و خم غم گذرش خورد به دیوار
رفت اوج بگیرد که پرش خورد به دیوار
بودند ملائِک همه در محضرش امّا
ابلیس لگد زد کمرش خورد به دیوار
تا خادمه را کرد صدایش همه با خود
گفتند که لابد پسرش خورد به دیوار
لرزید مدینه به خود از ناله ی زهرا
با او همه ی دور و برش خورد به دیوار
می خواست که سیلی نخورد صورتش امّا
یک مرتبه چرخید سرش خورد به دیوار
با دست در آن کوچه به دنبال علی گشت
انگار که با چشم تَرَش خورد به دیوار
ای کاش به جای تو مرا... روی لبش داشت
هرگاه که حیدر نظرش خورد به دیوار
از عرش خدا نوحه گر فاطمه گردید
تا دختر خیرالبشرش خورد به دیوار
🔻🔻🔻🔻🔻
یه روز امیرالمومنین آمد توو خانه ، گفت : فاطمه جان ، آیا غذایی هست من چیزی بخورم ؟ حضرت عرضه داشت یا علی ، سه روزه توو خانه غذا نداریم ، ... فاطمه جان چرا به علی نگفتی ؟ عرضه داشت یا علی ، گفتم اگه بگم ، شاید نتونی غذا تهیه کنی ، خجالت بکشی ...
به پای سفره یِ خالی
زِ « نانِ » من ماندی
در اوجِ غُصّه و غم
همزبان من ماندی
( امشب میخوام روضه رو از زبان امیرالمومنین برات بگم ، این چند بیت رو : )
از آن زمان
که دو دستت زِ کار افتاده
( الهی هر کسی توو خونه مریض میشه ، مادر مریض نشه ، مخصوصا مادری که بچه ی خُردسال داره ، هرکسی توو خونه بیمار بشه ، مادر پرستاری میکنه ، اما اگر مادر بیمار بشه ، همه هم پرستار بشن ، باز هم کُمیتِ خانه لَنگه ، ... فدای اون بچه هایی که چند روزه مادرشون دیگه نمیتونه از بستر بلند بشه ، دورِ مادر میگردند ... )
از آن زمان
که دو دستت زِ کار افتاده
تمام خانه ی من
از مِدار افتاده ؟
حسن ز داغِ رُخت
بیقرار افتاده
غریب و خسته
کنار تو ، زار افتاده
فاطمه_جان
مگو که می روم و
می سپارمت به خدا
که تا به روز ابد
دوست دارمت ، به خدا
( امشب نباید کسی آروم باشه ، کسی نباید ساکت باشه ، امشب شب بی مادریِ همَمونه ، امشب باید زیر لب بگی : مادر ، مادر ، مادر ... )
مرا دوباره صدا کن
« اباالحسن » ، زهرا
سخن زِ درد جدایی
مزن به من ، « زهرا »
( نگو علی خداحافظ )
مگو که دخترِ تو
آورَد کفن « زهرا »
(یا فاطمه ... الهی اگه دختری بی مادر میشه ، دختر پنج ساله نباشه ، دختر چهار پنج ساله ، تازه نیاز به مادر داره ، دلش میخواد مادر بغلش بگیره ، مادر موهاشو شانه بزنه ... )
مگو که دخترِ تو
آورَد کفن « زهرا »
به پیشِ چشمِ غریبم
نفَس نزن « زهرا »
امان از تازیانه
امان از دستِ سنگین
( آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد ، آنچنان زد که گوشواره شکست ، ... اینو تاریخ نوشته ، گوشواره شکست ، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست ، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ ... آخ آخ نوشته اند چشم زهرا کبود شد ، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ... » ای کاش درداشو به کسی میگفت ، ای کاش میگفت ، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت ، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد ، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو ، سرشو روی دیوار گذاشت ، هی صدا میزد فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... )
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دستِ سنگین
شاید مثل امروزی ، اسماء میگه ، بی بی به من فرمود : اسماء ، بعد از مدتی منو صدا کن ، اگه جوابتو دادم که هیچ ، وگرنه علی رو خبر کن ...
وارد حجره شدم ، پارچه رو کنار زدم ، دیدم روحِ مبارکش به اعلی علیین پرواز کرده : « فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْن » [1]حسنین وارد منزل شدند ، اسماء مادرمون کجاست ؟ « مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة » مادرِ ما این ساعت نمیخوابه ، صدا زد : « لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً » ... مادر نخوابیده ، « قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا » آقازاده ها بی مادر شدید ، مادر ازدنیا رفته ، خودشون رو به روی جنازه مادر انداختند ، امام حسن خودشو روی سینه ی مادر انداخت ، « يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي » مادر با من حرف بزن ، « قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي » مادر دارم می میرم ، با من حرف بزن ...
امام حسین چه کرد ؟ ابی عبدالله صورت کفِ پای مادر گذاشت ، صدا زد : « يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي » مادرجان با من حرف بزن ، من حسینتم ...
به زحمت بچه هارو بلند کرد ، آقازاده ها بروید بابارو صدا کنید ، باصدای گریه و ناله آمدند ، بلند بلند گریه میکنند ، اصحاب میگن چی شده ؟ « مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ » ... من نفَسِ روضه ندارم ، همینو بگمو بشینم ، روایت میگه تا علی ، خبر به گوشش رسید « فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ » علی با صورت به زمین افتاد ...
میخوام بگم یا زهرا ، کجا بودی ، ظهر عاشورا ، یه آقایی از بالای بلندی با صورت به زمین افتاد ، صدا زد « إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ » [2] ، اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو مىباشم ، هیچ معبودى جز تو نمىباشد اى پناه هر پناه جوئى ...
[1] بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
[2].عاشوراشناسى، جمعی ازنویسندگان، ص 268، زبان به شكايت نگشودن ..... ص 266
این دستت رو بیار بالا داد بزن ، بگو مادر ، مادر ...
روضه فاطمیه........mp3
7.27M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه/
#حضرت زهرا(س)
#مسجدمعتمد/کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#عصریکشنبه۱۹/آذرماه
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مداح.حاج آرمین غلامی
#فاطمیه
ای خدا صبر بده در غم بی مادر ی ام
سخت لبریز شده عاطفه ی دختر ی ام
مادرم کو که کِشد دست نوازش به سرم
یا مرا هم ببرد یا کند از غم بری ام
خانه داری شده کار من طفل معصوم
نیست ای مادر من تجربه ی مادری ام
زیر بار غم سنگین تو من می میرم
گر تسلی ندهی یا نکنی دلبری ام
فضه فکر من و فکر حسنین است ولی
من غم خانه نشین دارم و از خود بری ام
تربت مخفی تو هست همه دلخوشی ام
همه آرامشم این است که من کوثری ام
گل بستر نظرم را به خودش جلب کند
تا زیادم نرود زخم تو ای بستری ام
با نگاه در و دیوار شود پایم سست
پشت در زائر قبر پسر آخری ام
کاشکی رنگ در خانه عوض می گردید
من خودم سوخته از این در خاکستری ام
ای خدا شکر که بابا و برادر دارم
وای از آن دم که سر نیزه کند سروری ام
زیر خورشید سرت محمل بی سایه رود
تابشی کن که نبینند به بی معجری ام
🖤حال مادرم خرابه💔💔
یا امام حسن😭😭😭
دیدن مریض ثوابه ....
اینو امام حسن داره میگه ها ... هی راه میره دور حیاط خانه*
حال مادرم خرابه .....
بازوش درد می کنه ...
پهلوش درد می کنه ...
دیدن مریض ثوابه
زخم بازوش منو کشته
درد پهلوش منو کشته ...
....
*اومد بالاسر فاطمه ش هر چی صدا زد یا بنت رسول الله" دید جواب نمی ده ...ای خانومم ببین کی اومده ... چرا چشماتو بستی ؟ .... علی اومده .... فاطمه جان من هنوز همون علی ام ... فاتح خیبرم ... درسته آبروم پیشت رفت ...ولی من هنوز علی خیبر شکنم ...یه وقت دید بی بی چشماشو باز کرد ... همچین که قطرات اشک امیرالمومنین رو صورت خانوم ریخت چشما رو باز کرد ... شروع کرد وصیت کردن "صدا زد علی جان فاطمه رو حلال کن ... همسر خوبی برات نبودم .... الله اکبر ...علی جان همه تلاشمو کردم دستتاتو نبندن .... شرمنده ام منو حلالم کن .... یه وقت بغض آقا ترکید شروع کرد حرف زدن ، چی میگی فاطمه جان ... تو منو حلالم کن
گرفت راهِ زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد
کشید و برد...زد و رفت
من نمیدانم ..
حسن دقیق تر از این ماجرا خبردارد
شبا سر به سجده میذارم فقط
تا این سِر بمونه بازم سَر به مُهر
غرورِ من و حرمتِ تو شکست
از اون کوچه اون ضربه اون وقتِ ظهر
به ما کاش اون روز نمی رسید
نامرد اصلاً انگار من و ندید
چون ترسیده بود از قیامِ تو
جوری سیلی زد که قدت خمید
اگر چه داغِ این جسارت
می مونه تو دلِ من همیشه
نمیدونست با این کبودی
نور خدا خاموش نمیشه
«آی مادر...مادر....»
دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود
عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود
*مادر ما رو بی هوا زدند.. یه آقایی صدا می زد:...*
تمام غصه ام این است پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
*بریم علقمه...یه پهلوونی زمین خورده....
بریم علقمه....یه آقایی صورت به خاک گذاشته...هی صدا می زد: آقا !بی هوا زدنم
آقا! من فکرم پیش خیمه هات بود...
گفت: اباالفضل....!*
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیلهٔ ما یک عمو گرفت
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
از آن به بعد بود که راه گلو گرفت
صدا بزن:حسین....*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مداح.حاج آرمین غلامی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜
روضه فاطمیه...mp3
7.21M
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه_زیبا_سنتی_حضرت_زهرا(س)
سبک..افتاده به دامم،چوصیدم،به پای ادب
#شاعر..آرمین غلامی(مجتون)
درعزای زهرا ، دل ما همه غم گرفت
جِن و ملک وانس،برای تو ماتم گرفت
درغم توبانو،،عزا در مدینه نشست
دوباره غم تو،یازهرا به سینه نشست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
در عزای زهرا ، به سینه، به سر میزنم
من به عشق زهراهمیشه به درمیزنم
دلخوشم دراین کوچه ها،یارحیدرشدم
بین درو دیوار گرفتار حیدر شدم
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
عده ای شکستن چنین حُرمت مصطفی
از غضب وداده اند جفا برگل مرتضی
در وسط آن شعله ها، غنچه در خون نشست
توبرس به دادم، که محسن ،برفته ز دست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
صبرمرتضارفته،و رشته اش پاره شد
از غم و فِراق توحیدر،چه بی چاره شد
درمیان آن کوچه ها،یاس مولا شکست
درمصیبت فاطمه،حیدر از پا نشست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
نوحه_زیبا_سنتی_حضرت_زهرا(س)
سبک..افتاده به دامم،چوصیدم،به پای ادب
#مداح وشاعر..آرمین غلامی(مجتون)
روضه فاطمیه...mp3
7.21M
بسم الله الرحمن اارحیم
#صوت روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن اارحیم
#متن روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی
بالاتر از اندیشهی دنیاست زهرا
بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا
نور خداوند است هر سو بنگری هست
سرّ خداوند است، نا پیداست زهرا
اهل قیاس او را نمیفهمند هرگز
آنسوتر از مقیاس انسانهاست زهرا
درس شهادت را حسین آموخت از او
مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا
در زندگی چیزی برای خود نمیخواست
هرچه علی میخواست را میخواست زهرا
روزی که مردم وقت یاری خواب بودند
پای غریبی علی برخاست زهرا
دل را به آتش زد علی تنها نماند
افسوس خود در شعلهها تنهاست زهرا
پروانهها از شعلهها پروا ندارند
در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا
در انتهای این مصاف نابرابر
پیروز میدان بیگمان زهراست زهرا...
ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم... اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين!
#متن روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز ۱۹ آذرماه
🩸 اولین سالگرد آیت الله معصومی لاری