eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اسارت،،،،.mp3
8.21M
🤞 روضه اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم العلما/کرمانشاه شنبه۲مرداد👇
🤞🤞 .حاج آرمین غلامی ای تکیه گاه مردم بی تکیه گاه حسین ما را نبوده غیر تو یک جان پناه حسین تو یک نگاه کردی و من مست آن نگاه دنیای من عوض شده با آن نگاه حسین من را به رنگ مشکی پیراهنم ببخش من را بخر شبیه غلام سیاه حسین من بی هوای تو نفسم بند می شود از شهد نام تو شده ام روبه راه حسین در کوچه های گم شده ی آخرالزمان با پرچمت شناخته ام راه و چاه حسین هر روزِ روضه خیر پس انداز کرده ام یک روزِ بی خیال تو عمرم تباه حسین خاکم به سر اگر که نمیرم برای تو من را بیا شهید غم خود بخواه حسین دست مرا برای همیشه رها مکن می ترسم از زمانه ی پر اشتباه حسین بیست و یکم و بیست و دوم محرم کاروان اسراء آل الله علیهم السلام را در چندین منزل توقف و گذر داده اند. بعد از عبور لشکر ازکنار حصاصه در نزدیکی شب کاروان وارد به شهر تکریت شد. مردم به استقبال و تماشا بیرون آمدند و پایکوبی میکردند و به یکدیگر تبریک گفته و به سؤال نسبت به سرمطهر در جواب "هذا رأس الخارجی" میگفتند. بزرگان فهمیدند که این سر نوارنی سرمطهر امام حسین علیه السلام است و این از آل الله پیامبر علیهم السلام هستند. ها را به صدا در آوردند و حضرت را نفرین کرده وبرای با دشمنان آماده میشدند. پس آن شب کاروان در تکریت بماند وصبح زود با سرعت از آنجا فرار کردند. اسرارالشهادة ج۳ص۴۱۹ در راه به رسیدند و از آنجا گذشته وبه دیر نصرانی در رسیدند از آنجا هم گذشتند سپس را پشت سر گذاشته تا شب در وادی النخله وارد شده وفرود آمدند. ناگاه صدای و هاتفی از آسمان را شنیدند که درحال گریه هستند واین اشعار را میخوانند: "نساء الجن ساعدن الهاشمیات بنات المصطفی یبکین شجیات..." زنان جن برای یاری دختران پیامبر گریه وناله و زاری کرده ولباس سیاه به تن میکنند. آن شب را درکمال ترس کرده وصبح به سرعت رفتند. بحارالانوار ج۴۵ص۲۳۶ تذکرةالشهداء ج٢ص٣۴۴ بعد ازآنجا اول به رسیدند و توقفی نکردند. "وسارواحتی وصلوا إلی بلد لینا" رفتند تا به شهر رسیدند. زنان وپیران وجوانان بیرون آمده ونظر به سرمطهر کردند وبر او وجد وپدرش درود فرستاده و قاتلان را لعنت کردند. لشکریان به شهر حمله ور شدند وخانه هایشان را خراب کرده و رفتند، تا را نیز گذراندند. کاروان به نزدیکی رسید والی ملعون، شهر را بست وتا سه میل به استقبال لشکر اعداء رفت وبه مردم میگفت این رؤوس و أسراء خارجی را به شام میبرند. ناگاه کسی در جمعیت سرمطهر را شناخت وفریاد زد "هذا رأس الحسین علیه السلام" مردم جلو آمده ویقین کردند وصدای گریه وناله بلند شد. چهارهزار سوار از اوس و خزرج هم عهد شدند که با سپاه ابن زیاد بجنگند و سرها را به بدنها در کربلا ملحق کنند واین فخر تا قیامت برای آنان باشد. اما جاسوسان خبر را به لشکریان دادند وآنان وارد کحیله نشده راه را منحرف کردند وبه طرف جهینه رفتند. پس به رسیدند درآنجا نیز شورش شد ومردم بپا خواستند وآن لشکرخبیث به ناچار پا به فرار گذاشته و به طرف رفتند. ریاض القدس ج۲ص۲۶۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه حسینی،ع،،،،،.mp3
2.5M
🤞 نوحه اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم العلما/کرمانشاه شنبه۲مرداد
🤞 واحد .حاج آرمین غلامی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 جان بقربان تو ای جان همه عالم و آدم/ پسر حضرت خاتم/ صاحب هر نَفَس و دم/ که ظهورت شده جانمایه ی ذکر و صلواتم/ تو به ایام محرم/ سر دوشت بنهی شال عزاداری و ماتم/ و بود حزن دمادم/ و کشی آه!: "نبودم/ که کنم یاری جدم" به همان لحظه کنی یاد/ ز او و حرم و جمله ی اوتاد/ ز اولاد/ و از حرّ و حبیب و وهب و هر که که سرداد/ و جان داد/ بهشتش بسزا باد/ کتاب اللـّـَه و هم احمد مختار خبرداد/ در این راه قدم هر که که بنهاد/ و اِستاد/ و هم دل به بلا داد/ ندارد محنی روز جزاداد/ که آورد بهمراه خودش زاد الا صاحب اعصار/ تو ای ثانی کرّار/ تو ای حجت دادار/ که هم دلبری و دل بری و هم شده دلدار/ مددکار/ بریزی تو ز آن چشم گهربار/ همان سوده ی اسرار/ ز یادآوری شور علمدار/ به پیکار/ همان ساقی لب تشنه، فداکار/ که گردیده جدا دست سپهدار/ کف اَیمَن و اَیسار/ و تیری است به چشمی که ببوسید علی سید ابرار/ و مشکش به دهان بار/ شرربار/ نه یکبار و که صدبار/ کشیده است تمنا ز همه کوفی غدّار/ که ای قوم خطاکار/ بزن تیر و عمود و نی خود بر تن تبدار/ ولی مشک رسانید به طفلان حسین بن علی سید احرار کنی یاد ز اصغر/ ز ششماهه دلاور/ که تیری بنشسته است به حنجر/ و هم گریه کنی در بر صدپاره ی اکبر/ همان شبه پیمبر/ همان ثانی حیدر/ همان لاله ی احمر/ همان ماه که بس قطعه و مثله شده ، دیگر شده اختر الا حضرت قائم/ که گریان شده ای در بر قاسم/ جگر سوزد از این داغ سهیل عرب و اختر هاشم/ که غلطید بخون چون به حسین است ملازم/ عزیز است که هیهات دهد تن به مظالم تو ای قبله ی حاجات/ تو ای رشته ی وصل کره ی خاک و سماوات/ بگریم ز همه هق هق تو بهر مناجات/ و یادآوری عمه ی سادات/ که آمد به بلندای تل و دید چه حالات/ حسین است به خاک و بدنش غرق جراحات/ همان قاری آیات/ و بیند که شده صحنه ی میقات/ نشسته است به صدر پسر ختم رسالات/ پلیدی که بود زاده ی آثام و خبیثات/ خدایا نتوانم که بگویم چه شد آن لحظه و آنات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اسارت حضرت زینب خواهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا