اشعار حسینی_دهه دوم محرم۱۴۰۳🤞
#مداح.حاج آرمین غلامی👇
اشعار حسینی_دهه دوم محرم۱۴۰۳🤞
#مداح.حاج آرمین غلامی
مشک اشک من همیشه کار زمزم میکند
هر نمش دارد گناهان مرا، کم میکند
بی گمان محکم در آغوش خودت میگیریاش
ریسمان پرچمت را، هر که محکم میکند
کتریات یک جور پیر روضهخوان هیئت است
اشک را در استکان چشم ما، دم میکند
نذری اربابها، از دخل رئیت میرسد
این همان کاری است که ماه محرم میکند
سائل پشت درت، بار خودش را بسته است
با همان فقری که دارد، کار حاتم میکند
زخمهای او زیاد و اشکهای ما کم است
میپذیرد باز از ما، این بضاعت را حسین
دست و پا میزد میان خون اگر در قتلگاه
دست و پا میکرد اسباب شفاعت را حسین
از رسول ترکها، حُر ساختن کار شماست
آدمت بودن مرا، یک روز آدم میکند
(خم نخواهد شد سرش، در پیشگاه این و آن
هر که سر را با تباکی کردنش، خم میکند)۲
دست عباس تو میافتد، حساب محشرش
آن میانداری، که صفها را منظم میکند
هر زمانی از ته دل گفتهام جانم حسین
مطمعنم حضرت زهرا، نگاهم میکند
(گوشه گیرم، گوشهی شش گوشهی من را بده
نوکرت خود را، کنار تو مجسم میکند)۲
ای که جمع و جور کردی زندگیام را حسین
پیکرت را نیزه و شمشیر، درهم میکند
جسم تو مثل سرابی، روی خاک افتاده است
نعل مرکبها، تنت را سخت مبهم میکند
سایهات بر سر من هست، ولی فردا نه
احترام پر من هست ولی فردا نه
مشک خالیست ولی شکر که سقا داریم
دست ابآور من هست، ولی فردا نه
تا کنون پای غریبه به حرم وا نشده
حرمت محضر من هست ولی فردا نه
بقچهی کهنهی ما هست، لباست هم هست
هدیهی مادر من هست ولی فردا نه
بنشین خوب ببین چادر من را حالا
چادرم بر سر من هست ولی فردا نه
گوشواری که خودت دادهای الان دارم
محرمم زیور من هست ولی فردا نه
شده لحظهی خون جگری، امون از غم دربه دری
تو رو جون رقیه فقط، نمیشه که بمونی نری
پر غصه شدم اسیرم، کنارم باشی جون میگیرم
نفسم دیگه درنمیاد، آرومم نکنی میمیرم
منو بارون چشمای تر، بدم اومد از هر چی سفر
میشه نه نگی جون رباب، بیا ما رو مدینه ببر
نذار غم تو دلم بشینه، گریهها تو رباب نبینه
نگو وقت جدایی رسید، داره دق میکنه سکینه
به خدا اگه من بتونم، چجوری بی تو من بمونم
کهنه پیرهنو پاره نکن، همونم میبرن میدونم
الهی خواهرت بمیره، فکر من کجاها نمیره
نکنه بیحیا شه سنان، موهای تو رو دست بگیره
شمر و خولی ادب ندارن، اینا سر به سرت میذارن
وقتی تشنته جون میکنی، ادای تو رو در میارن
اومدن شرَرِت بزنن، نیزه به کمرت بزنن
پیرمردا عصا کشیدن، نکنه به کمرت بزنن
بگو سنگ زنی نکنن، نیزه تو بدنی نکنن
اگه خنجرشون نبرید، دیگه بددهنی نکنن
میگن پیر حرم رو ببین، خولی شمر و بزرگ میدونه
میگه روی سینه تو بشین
آخه پس کفنت چی میشه، خون تو دهنت چی میشه
تیر و نیزهها کافی نبود، زیر سم بدنت چی میشه
اونا که سرتو بریدن، موی دخترونه کشیدن
خولی اخنص و شمر و سنان، همشون به حرم رسیدن
غم من غم تازهتره، جون بچهها در خطره
یکی معجر دخترتو، توی سوغاتیاش میبره
اینا پست و حقیر و بدَن، هرچی شر که بگی بلدن
روسریم اگه سوخته بدون، اینا خیمه رو آتیش زدن
شده خورشید من بی فروغ، الهی همه باشه دروغ
دارن ناموستو میبرن، توی کوچهی شهر شلوغ
همه سمت ما حملهورن، نمیشه بگی چند نفرند
ما رو تو دل بازاراشون، مثه بردههای راه میبرن
کوچهها شده کابوس من، سرا محو سهساله شدن
سر عباسو هر جا که دید، به عموش میگه زجر و بزن
ماها قحطیه آب ندیدیم، ماها رنج و عذاب ندیدیم
اگه دیده باشیم به خدا، دیگه بزم شراب ندیدیم
برای دلخوشیه نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم دروغ، بسم الله
دروغ روضهبخوانیم، شمر آبش داد
سنان رسید ولی، با ادب جوابش داد
دروغ روضه بخوانیم، دست و پا نزده
حسین فاطمه را تشنه لب، صدا نزده
دروغ روضه بخوانیم، حرف بد نزدند
شبیه فاطمه اصلأ، به او لگد نزدند
🤞 #روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج آرمین غلامی
#دهه دوم محرم۱۴۰۳_
ما ریزهخور سفره پر بار حسینیم
احیاشده مکتب ایثار حسینیم
هر چند که عمریست غلام در اوییم
اما به خداوند بدهکار حسینیم
هر ثانیه ذکر لب ما نام حسین است
ما زنده به تکرار به تکرار حسینیم
این غم سندش سینه سنگینشده ماست
ما سینهزن روضه غمبار حسینیم
هر مجلس او قطعهای از باغ بهشت است
ما پرسهزنان در دل گلزار حسینیم
در جنّت اعلی همه محو علی اکبر
دیوانه و دلداده دلدار حسینیم
در عرش کنار علم و بیرق سقا
محو رخ زیبای علمدار حسینیم
ما هر شب جمعه ز عنایات اباالفضل
با خیل ملک در صف زوّار حسینیم
محتاج کسی نیست دل غمزده ما
تا ریزهخور سفره پر بار حسینیم
زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد
این کار را برای رضای خدا نکرد
پر میگشود اگر همه را باد برده بود
سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد
این کربلا چه بود که جز این مسافرت
او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد
یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر
یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد
بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد
کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد
یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم.
غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست
جای زینب بر در دروازه ساعات نیست
دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد
بر در دروازه ساعات زینب پیر شد
ولأندبن عليك بدل الدموع دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب
سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست
سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست
سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند)
پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین
((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند
بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... )
سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه.
اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم.
عمه جانم عمه جانم
کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ...
... من کعبة الرزایایم چون در این سفر
هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ...
حسین ....
#دهه دوم محرم۱۴۰۳/کرمانشاه
اسارت_سربریده
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
#دهه دوم محرم_۱۴۰۳
ماندنت در همه ی راه معما ست حسین
تو کجا نیزه کجا وای چه بر ما ست حسین
آمدی سخت ولی سخت تر از آن این است
باز هم حرمله سرگرم تماشا ست حسین
باورم نیست که از،روی سنان می افتی
دل من سوخته تر از دل لیلاست حسین
ساربانی که نگین از سرانگشت ربود
چند روزیست در این قافله پیدا ست حسین
حجم تیری که ابالفضل از آن ،خورد زمین
باورم نیست که در سینه ی تو، جا ست حسین
کاش برناقه عریان نشوم هیچ سوار
بعد من نوبت اشک وغم زهراست حسین
کاش ای هستی زینب تو نیفتی از نی
لیک افسوس سر رأس تو دعوا ست حسین
نیزه داری که سرت برد سوی قصریزید
گفت زخم گلویت،وه که چه پیداست حسین
#اسارت_لطمه
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
"تن زینب به کوفه میکشیدند
پی آن ناقه زینب دویدند"
سرت بالای نی،بود،ای برادر
صدای خواندن قرآن شنیدند
هزاران مستِ هرزه چشمِ نامرد
به نزد ناقه ی زنها رسیدند
سنان واخنس وشمر سیه رو
بپای راس تو ، شادی بدیدند
به کوفه، بعد تقسیم غنائم
همه، پیراهن و معجر خریدند
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
#_اسارت_
دیدنت بردر دروازه، چقدر تسکین است
حال درکوفه ای و،حال بدم تأمین است
هر دو عالم مانده مبهوت سر ه برنیزه ات
ای حسین جان، عزت تو لایق تحسین است
دارم این باور که زینب باتو،صبرش کم نشد
کاروان بابودنت،امنیتش تضمین است
آنقَدَر بر روی نیزه،قاری قرآن مخوان
بس کن این بالانشینی،کوفیت مسکین است
از همان بچّگیم بوده ام ازاهل غمت
عشق بازی باسرت،کارمن از ، دیرین است
بوده ذکرت راه حلّ مشکلم پاره بدن
بُردن نامت برادرهر زمان شیرین است
کمترای،سالار زینب ،برسرنیزه بمان
در سرای کوفیان،سنگ زدن آیین است
این چه سرّیست که کوفه ز غمت می نالد
همه ی،عرشُ زمین در غم تو غمگین است
ننگ بر کوفی واین قوم پلیدونامرد
کربلا پیکرت از ضربت پا رنگین است
خواهرت مانده میان کوفیان وسرتو
دوریت وای برای، زینبت سنگین است
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
#با_رقیه_علیهاالسلام
#اشعار_اسارت
#محرم۱۴۰۳
#ماه_محرم_دهه دوم
عمه از ناز و ادایم خبری ،امابعد
نیست از موی بلندم اثری ،امابعد
موی من بافته بودی همهاش سوخت چرا
موی من سوخت، بهجز مختصری ،امابعد
این همه سنگ ،مراکشت به راه کوفه
نتوان پر بکشم، نیست پری ،امابعد
کمک از شانهی دیوار گرفتم،که نشد
پا شوم، راه روم، بی کمری ،امابعد
بازهم دست بکش…برسردخترعمه
مانده ام چشم بهراه پدری ،امابعد
#شعر_آرمین_ غلامی_ مجنون
بسم رب الحسین(۱۰)
#نوحه_زمزمه
#اسارت_محرم
شعر_آرمین غلامی(مجنون)
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
سرتوبرنیزه ناله کشیدم من
اسارت کوفه،به جان خریدم من
(به پای مرکب تا کوفه دویدم من)
وقتی که خولی رو ، دورِ تو دیدم من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
سرتوبرنیزه،بردره دروازه
ازسر نی اه،تــو رو شنیــــدم من
نــوای قرآنت ، آتیــش به جـــونــم زد
تومجلس کوفه ، ناله کشیـــدم من
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زینب وزندان و،بی احترامی ها
زینب وچشمان،هرزه ی کوفی
ها
زینب ودیواره ،کوچه واین مردان
نظاره گربودن،توکوفه بر زنها
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نالـه زدم داداش ، تومسیرکوفه
شمــرلعین پای ، سرتو دیدم من
به ســـر زنان آمد خواهرتوزینب
برای دیدار تــو پر کشیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســــری به دروازه، برابرم دیدم
امـــان از ایـن کوفه، دیر رسیدم من
مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون
پای سرت کوفه، سنــــان و دیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
میون این کوفه، خــون به دلم کردند
بــه روی زخمـــایِ سرت چکیـــدم من
بوســــه زدم وقتــــی ،سرتورا ،ازنی
میان این کوفه ، نالــه کشیـــدم مـن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دیدی به غارت رفت النگوای ما
خیمه به غارت رفت دیگـــه بریــدم من
یادته آتیش زد خیمه ی ماهارا
به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من
غــریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کاش علمت هرگز، نیفتـــد از شــــونه م
مقــــاومـت کــردم ،چون نخَـمیــــدم من
پیــام این نهــضــت،زیبایی وعشق است
رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر_آرمین غلامی(مجنون)
#دهه دوم محرم۱۴۰۳
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
اشعاراسارت
#شاعر_ارمین غلامی_مجنون
#سبک..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷🔷🔷
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
اسارت رودکوفه، مردی غریب
به هشتادوچندین زن بی حبیب
یه زینب که باور نداره هنوز
هنوزداره می خونه ام یجیب
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
واویلا ازاین غم کبابه ،دلم
واویلا که بی صبر وتابه ،دلم
واویلا شدکه کوفه بی توحسین
واویلا که خونه خرابه دلم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
واویلا که من بی حسین بی کسم
واویلاکه تا اوج غم می رسم
واویلا که بی جونم و بی رمق
واویلا به اشک حسینی قسم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
شب آخری گفتی تو گوش من
میبینی منو،اخرش بیکفن
سرم رو،توکوفه،میبینی شبی
به دروازه کوفه،سری بی بدن
میبینی تو،عصر عطش کربلا
میبینی که غوغا میشه قتلگاه
میبینی که زینب داره ازروتل
میبینی که سر میره رو نیزها
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
✍#شاعر_آرمین غلامی_مجنون
#اشعاردهه دوم محرم/۱۴۰۳/
اشعاراسارت
#شاعر_ارمین غلامی_مجنون
#سبک..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷🔷🔷
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
اسارت رودکوفه، مردی غریب
به هشتادوچندین زن بی حبیب
یه زینب که باور نداره هنوز
هنوزداره می خونه ام یجیب
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
واویلا ازاین غم کبابه ،دلم
واویلا که بی صبر وتابه ،دلم
واویلا که شدکوفه بی توحسین
واویلا که خونه خرابه دلم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
واویلا که من بی حسین بی کسم
واویلاکه تا اوج غم می رسم
واویلا که بی جونم و بی رمق
واویلا به اشک حسینی قسم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
شب آخری گفتی تو گوش من
میبینی منو،اخرش بیکفن
سرم رو،توکوفه،میبینی شبی
به دروازه کوفه،سری بی بدن
میبینی تو،عصر عطش کربلا
میبینی که غوغا میشه قتلگاه
میبینی که زینب داره ازروتل
میبینی که سر میره رو نیزها
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
✍#شاعر_آرمین غلامی_مجنون
#اشعاردهه دوم محرم/۱۴۰۳/
🍃🌷﷽🌷🍃
#زمینه_شور_شهادت_اسارت_
#سبک_خداحافظ
#سلام_یاحضرت_زینب_ع
🌷🌷🌷🌷
✅بنداول مدحی
سلام عمه سلام یا حضرت زینب (ع)
سلام عمه سلام ای عشق روهرلب
سلام عمه سلام ای برهمه رهبر
سلام عمه سلام یا ایُّهاَ الدلبر(ع)
بزرگ خانم تو استاد همه بودی
مثل مادر تو همچون فاطمه بودی
غریب عمه غریب عمه
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم مدحی
هزارهنده، شاگرد منبرت بانو
روایتها رسید از محضرت بانو
دراین کوفه، هوای. دردو غم داری
چشات ابری، داری از غصه می باری
بمیرم من برای غربتت زینب
درآن کوفه ،رسیده جان توبرلب
غریب زینب غریب زینب
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم زبانحال حضرت
منم زینب دراین کوفه غریبم من
سرت برنی، امام غم نصیبم من
غریب مادرم زهرا
ببین بستن دوتا دستا مو از کینه
کشیدم آه من از عمق دل و سینه
من و بردن با دشنام و هزار آزار
بی حرمتها دراین کوفه به هرتکرار
به زندان بدکوفه،من و بردن
علی وپا برهنه خیلی آزردن
تا که میزد من و خولی وشمر سیلی
می افتادم به یاد صورت نیلی
😭
غریبم من غریبم من غریبم من
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم گریز به مدینه و کربلا
تا که آتیش زبونه میکشید اینجا
من افتادم به یاد مادرم،تنها
می سوختم بین کوفه با چش خونبار
بیادمادر و مسمار وآن دیوار
تا افتادم رو خاکا خسته و بی حال
می افتادم به یاد ت بین آن گودال
زدم ناله همان وقتی که از رو تل
بریدن سر، ز داداشم تو ی مقتل
😭😭😭
حسین جانم حسین جانم
💠💠4⃣2⃣1⃣💠💠
#آرمین غلامی_مجنون
#دهه -دوم_ محرم_۱۴۰۳
.❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی #زنجیرزنی #واحد
🔘 #اسارت
🔘 #سبک زیر بار ستم نمی کنیم زندگی
شددل شیعه از ماتم کوفه کباب
کرده ابن زیاد خانه ی دنیا خراب
دل پر از خون شده
شیعه محزون شده
🔘وامصیبت
دراسارت بود عمه غمپرور م
واردبزم کوفه شده صاحب حرم
مهدی فاطمه
درعزا زمزمه
🔘وامصیبت
ابن مرجانه را،رسوانموده زینب
یا بگو لا اقل ،زکوفه از روی لب
تا شوم با خبر
بگو از چشم تر
🔘وامصیبت
(#آرمین غلامی_مجنون)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#نوحه
#سینه_زنی _اسارت
#شهادت_حضرت_سیدالشهدا
#شعر_آرمین _
غلامی مجنون
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
گلی از گلشن آل عبا یی حسین
حامی و یاور دین خدا یی حسین
نوه مصطفی پسرمرتضی
ای حسین جان(۲)
همنشین پیمبر خدا ،کشته شد
در ره دین حق شمس ولاکشته شد
بوده رویت قمر کن به حالم نظر
ای حسین جان(۲)
شیر کرب وبلا، تو کشته ی کین شدی
با نثار جانت فدایی دین شدی
پاره شد پیکرت زینب آمد برت
وای از این غم
در مسیرکوفه،نشسته درآفتاب
حال زینب شده،درپی رویت خراب
جان پیغمبری چو گل پرپری
وای از این غم
ازچه گردیده ای پاره، ز جور و جفا
پیکرت مانده در،صحرامیان اعدا
آمده در برت وای من خواهرت
وای ازاین غم
خواهرت آمده به کوفه، جان بر لب است
زین مصیبت دلم یاد غم زینب است
دیده در کربلا ستم اشقیا
آه از این غم
کوفیان زینب غم دیده شد خون جگر
سوز هجرحسین، به دل نموده شرر
صبر او کم شده قامتش خم شده
آه از این غم
#شهادت_حضرت_زینب_علیه_السلام
#اسارت_محرم دهه دوم۱۴۰۳
.
.
#واحد
#نوحه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_هوای حرم هوای حسین
هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی
به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت
، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر
ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر
ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
---------امان ازغم،_۳/از دل زینب...
به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو
چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
#اسارت_عمه سادات
#شعر_آرمین غلامی_مجنون🎤
نوحه ای کوفه...mp3
655.9K
❣﷽❣
♨️#اسارت
#سبک : همه جا کربلا.
❤️اسارت _حضرت زینب❤️
#شعر_آرمین غلامی_مجنون.
سوی شام وکوفه ،دلشکسته برند
زینب غریبت ،زاروخسته برند
نازنین دلبرا، صبر وکن در زمین
سوی شام وکوفه،دست بسته برند
یاحسین،یاحسین،،،،
من زیارت تو ،آمدم نبودی
کوفه دراسارت،زاروکبودی
تن من برای،توبه کوفه آمد
شام و کوفه دل از،جانم ربودی
یاحسین،یاحسین،،،،
از سرای کوفه ، میرسد این پیام
کشته شدکربلا، سبط خیرالانام
این ندا میرسد ازسر بریده
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
بر اسیرکوفه،بر سر و سینه زن
آمده به کوفه آن سر بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از سرای کوفه، میرسد این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
کاروان چنین، میکند زمزمه
ساقی افتاده است، تشنه درعلقمه
گرده او از جنان ،حضرت فاطمه
گرده زهراچنین،برلبش این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
ای خدا حاجت عمه را کن روا
اشک و آهی بده، بر همین نوحه ها
سوی شام وکوفه،راهی کربلا
بر سر ما بود، روز و شب این کلام
زینب خسته دل، السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
#شعر/آرمین غلامی-مجنون
#متن اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_نوحه
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#حسینیه اجدادی/کرمانشاه
#سه شنبه دوم مرداد
نوحه کوفه۲.mp3
902.8K
.❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی #زنجیرزنی #واحد
🔘 #اسارت
🔘 #سبک زیر بار ستم نمی کنیم زندگی
شددل شیعه از ماتم کوفه کباب
کرده ابن زیاد خانه ی دنیا خراب
دل پر از خون شده
شیعه محزون شده
🔘وامصیبت
دراسارت بود عمه غمپرور م
واردبزم کوفه شده صاحب حرم
مهدی فاطمه
درعزا زمزمه
🔘وامصیبت
ابن مرجانه را،رسوانموده زینب
یا بگو لا اقل ،زکوفه از روی لب
تا شوم با خبر
بگو از چشم تر
🔘وامصیبت
(#آرمین غلامی_مجنون)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#نوحه
#مصائب_اسارت
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#حسینیه اجدادی/کرمانشاه
#سه شنبه۲مرداد👇
نوحه کوفه۱.mp3
1.07M
#نوحه
#سینه_زنی _اسارت
#شهادت_حضرت_سیدالشهدا
#شعر_آرمین _
غلامی مجنون
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
گلی از گلشن آل عبا یی حسین
حامی و یاور دین خدا یی حسین
نوه مصطفی پسرمرتضی
ای حسین جان(۲)
همنشین پیمبر خدا ،کشته شد
در ره دین حق شمس ولاکشته شد
بوده رویت قمر کن به حالم نظر
ای حسین جان(۲)
شیر کرب وبلا، تو کشته ی کین شدی
با نثار جانت فدایی دین شدی
پاره شد پیکرت زینب آمد برت
وای از این غم
در مسیرکوفه،نشسته درآفتاب
حال زینب شده،درپی رویت خراب
جان پیغمبری چو گل پرپری
وای از این غم
ازچه گردیده ای پاره، ز جور و جفا
پیکرت مانده در،صحرامیان اعدا
آمده در برت وای من خواهرت
وای ازاین غم
خواهرت آمده به کوفه، جان بر لب است
زین مصیبت دلم یاد غم زینب است
دیده در کربلا ستم اشقیا
آه از این غم
کوفیان زینب غم دیده شد خون جگر
سوز هجرحسین، به دل نموده شرر
صبر او کم شده قامتش خم شده
آه از این غم
#شهادت_حضرت_زینب_علیه_السلام
#اسارت_محرم دهه دوم۱۴۰۳
.
#نوحه
#مصائب_اسارت
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#حسینیه اجدادی/کرمانشاه
#سه شنبه۲مرداد👇
❣﷽❣
⏺ #سینه_زنی #اسارت #شام
⏺ #شبانگاهان
زروی نیزه برادرجان،یک نظر براین بی پناهی کن
ز روی نیزه توبرحال، خواهر غمدیده نگاهی کن/
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
شده اینجااز حرامی پر
میروم سوی شامیان دیگر
بیا بنگر قاتلت باشد
همسفربامن ،باسرخنجر
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
__
الهی هرگزنباشی ببینی ،برادرخون بر دل من شد
برای آزارمن خولی ،حمله ورسوی محمل من شد
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
داره آتیش میزنه برمن
اون نگاه نامحرم ،اینجاها
بریده اونکه سرعباس
داد کشیده سرم ،گوشه صحرا
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
بیاازنیزه برادرجان،لحظه ای چشماتو روهم بگذار
نبینی سنگ جفا دارن،میزنن بر رویم دراین بازار
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
تموم سنگا برادرجان
کاشکی میخوردش،برمنه خواهر
یدونه از سنگای مردم
کاش نیاد نزدیک تو واون سر
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
شده خیره دخترت اینجا سوی تو شاید لیندا یکبار
که بر رو نیزه ها دیده، زخم حنجر تو،ای گل دادار
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
فدای رگهای حنجره ات
جانفدای چشمان گشته ترت
گرفته آروم و ازناقه
یک نگاهی کرده بسوی سرت
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
(#شاعر_آرمین _غلامی_مجنون)
#دهه دوم محرم۱۴۰۳
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
288.6K
(نوحه امام حسین ع)
سبک.نوحه سنتی/ای شه بی سرحسینم
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
عاشق روی حسینم،مست دلجوی حسینم
با وجودی که بدم من،دست بر سوی حسینم
ای حسینی که توهستی، مایه ی امید ما
ای گل گلزار احمد،یوسف آل عبا
من گدایم درسرایت،من هواداره توام
سائل کوی حسینم،درهوای کربلا
آه و واویلا،حسینم،،
من گدایم من گدایم ،آمدم سوی سرایت
با تمامی گناهم،کرده ای برمن عنایت
عمریه همچو گدا من، بر سر کوی توام
گرچه نالایق ولیکن، عاشق روی توام
آمده ماه محرم،درعزایت آمدم
همچوسائل درسرایت،مست ازبوی توام
آه و واویلا،حسینم،،
تو گل ناز ی حسین جان،محرم رازی حسین جان
یا حسین مولای عالم،یار دمساز ی حسین جان
یاحسین مولی تویی ،درمان درد شیعیان
از تو باشد یا حسین، عشق و ولای عاشقان
شدمحرم درعزایت، برسروسینه زنم
من گدایم من گدایم ،ای حسین ،شاه جهان
آه و واویلا،حسینم،،
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
#زنجیر_زنی
#امام_حسین
۲۰۲۴_۰۷_۲۴_۱۲_۵۴_۵۰.mp3
1.74M
#حضرت_زینب_شور
#اسارت_شام
به زخمامون شرر زدن
سیلی بی خبر زدن
باسنگاشون به سرزدن
ای وای۲
گلارو با تبر زدن
زینب وصد نفر زدن
برسرهر گذر زدن
ای وای۲
یه عمه افتاد از پا/واویلا۲
لشگر نامحرما و بلوا/واویلا۲
توی شام همه داد زدن/داد زدن۲
بین بازار،تا افتاد زدن/داد زدن۲
شمر،زینب ومیزد
وای عمه ام افتاد..
باسنگاشون کمین زدن
زخمای آتشین زدن
عمه مونو و زمین زدن
ای وای ای وای
ای وای ای وای
یک زن و شام بی حیا
دوره شده توکوچه ها
زینب و زیر دست و پا
ای وای ای وای
عمه مونو،چه بد زدن/ بد زدن۲
نفسش بالا نیومد زدن/بد زدن۲
شمر،زینب ومیزد
وای عمه ام افتاد..
واسه سرت ولوله بود
ضربه ها بی فاصله بود
شورچه بی حوصله بود
ای وای ای وای
چشمای هرزه درنظر
میزد به رخسارت اثر
شام تورا زده شرر
ای وای ای وای
بین این هلهله هاشد تنها/واویلا۲
خون پیشونی میریخت رو خاکا/واویلا۲
#آرمین غلامی_مجنون
#دهه _دوم_ محرم
(نوحه کوفه)
کاروانی آمده ،دراسارت ای خدا
اهل بیت مصطفی،شدبه کوفه مبتلا۲
شهرکوفه ز جفابر سرتو سنگ زدند
جای گل بر سر زینب عده ای چنگ زدند
ای حسینم یا حسین جان، یا حسین جان یا حسین۲
اهل بیت مصطفی،دختران مرتضی
گشته بر کوفی اسیر،محرم آل عبا۲
کوفیان بر اسرا چنگ و نی و دف زده اند
در کنار سر ببریده خدا کف زده اند
ای حسینم یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
یاحسین بر سر نی،سر پاکت دیدم
صوت قرآن تورا، در تلاوت دیدم
خم شو ای یار،ببوسد سر تو دختر تو
یا عقب رو که ،نبینند رخ انور تو
ای حسینم یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
آمده درکوفه،آن سر انور تو
سر زینب سالم،شد شکسته سر تو۲
بین زندان بلا،خواهره توافتاده
بین شکسته سر تو ،ازغم توجان داده
ای حسینم یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
#آرمین_ غلامی_مجنون
#سبک_گل_مینوی_علی
#کوفه
#سینه زنی