هر که دشمن به علی بود به زهرا میزد
هر که دشمن به علی بود به زهرا میزد
عصمت الله زدن اجر ذوی القربی بود
در که شد باز نفس در دل محسن پیچید
آه نشنیده او، نالهی یا ٱماه بود
ای ای ای علی با اون حال دستشو انداخت شال علی رو گرفت ، با اون وضع دست انداخت شال مرتضی رو گرفت
تو همان جمع فضایل ، تو همان جمع صفات روز و شب اهل سماوات میفتند به پات
ای که هستی تو برای من و من نیز برات ،هیچکس قابل تو نیست ، علی من به فدات...
نذر عمامه تو دار و ندار زهرا ، نذر تنهایی تو باغ و بهار زهرا
غم علی ، غصه علی ،ناله علی ، آه علی ، نور الله علی ، شمس علی ، ماه علی ،اول و آخر معراج علی ، ماه علی ،
پهلویم داد شهادت ولی الله ، خوش ترین درد، خسته ترین مرد علی
به زمین خوردن من نیز صدا کرد علی ، برگ هایم به قدم های تو پژمرد علی ، پیکرم را در و دیوار چه آزرد علی
شعله ای آمد و تصویر مرا با خود برد ، و حواسم نشد و در به سرم خورد
برگهای گل یاست همگی پرپر گشت ، به زمین خوردم و تا گه به رویم در برگشت
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد، وقتی سرم به در خورد فضه علی کجا بود؟ ،امروز را نبینید این بی حیا لگد زد ، دیروز پشت این در جمعیت گدا بود
قلبم شکست آنوقت که آن شیر را بردند ، حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود ، دستم شکست اما من درد را ندیدم نام علی شفا بود ذکر علی دوا بود
ای کاش میشکستن این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود
پیراهن تنش را با نیزه ای دراورد،ای کاش چادر من در زیر نیزه ها بود
صل الله علیک یا سیدنا الغریب ، سیدنا العطشان ، سیدنا العریان، یا مظلوم
مگر نبود مسلمان که اینچنین زدند،بلند مرتبه شاهه مرا زمین زدند
میان گریه من این سنان چه میخندد،دهان باز تو را نیزه دار میبندد
ای شمر امام است و احترامش کن،بیا النگوی من را بگیر تمامش کن
برای غارت پیراهنت بمیرم من ، چرا لباس ندارد تنت بمیرم من
ای وای من ای وای من زهرای من زهرای من
ای همسر تنهای من ،ای مونس غم های من
ای وای من ای وای من یا زهرا
یکی دو روز نیفتاده ای ، دو ماه شده
شبیه روی تو روز علی سیاه شده
چه دیده از تو که راضی به یک نگاه شده
پناه عالمیان است و بی پناه شده
نصیب فاتح خیبر شد اشک پنهانی
بنا نبود بسوزی مرا بسوزانی
تورا مقابل چشمم میان خانه زدند
به آیه های شریف تو تازیانه زدند
فقط نه اینکه به تو ضربه بی بهانه زدند
که بچه های تورا در آن میانه زدند
بنا نبود که ارامشت به هم بخورد
و سرنوشت تو در شعله ها رقم بخورد
صدا زدی که منم پشت در ولی نشنید ، حرام لقمه که اصلا حیا نمیفهمید
ببخش فاطمه چشم تو کوچه را هم دید
به بی کسی من و تو مغیره هم خندید
خدا گواست که بی تو ز زندگی سیرم
بدون من بروی زنده زنده میمیرم
همین که دیدمت از صبح بهتری امروز
به سفره نان خودت را میاوری امروز
همین که دست به پهلو نمیبری ، نگو به فکر جدایی ز حیدری
به پات اگر بیفتم چطور می مانی؟ کنار در که بیفتم چطور ، میمانی ؟
آب ها از آسیاب افتاده خوبت میکنم ، یار هجده ساله هجده سال دیگر هم بمان
دست های تو شکسته اش هم پناه مرتضاست
ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان
کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم
باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان
رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد
التماست میکنم چیزی نمیخواهم بمان
یا زهرا
eynifard.mp3
3.57M
🎧 #لطمه_زنی #فاطمیه #جدید
🎤ڪربلایی #حسین_عینی_فرد
🗒دلی تاریکه کوچه ای باریکه...
📜فوق العاده سوزناک😭
📱 @baboljonon
دلی تاریکه،کوچه ای باریکه...دست یک حرومی به یه صورتی نزدیکه
.
یه مادر غمگین ،یه دست سنگین
جلو چشمای حسن مادرش افتاد زمین
.
کوچه ی پر محن داد میزنه حسن
جلو چشای من مادرمو نزن...
.
مادرمه همون که مونده زیر پات
مادرمه مگه نمیبینه چشات...
.
مادرمه همون که سیلی میزنی..
.
دلبر من...فاطمه جون علی بگو به من
چرا لکنت زبون گرفت حسن
شبا تو خواب میگه نامرد نزن
.
با تشکر از استاد عزیز سید کاظم روحبخش جهت تهیه و تدوین این کلیپ زیبا و دیدنی ،اما یه نکته ای که تو این کلیپ بود اینه که استاد نفرمودند چه کسانی حمله کردند درب خانه ی مولا را اتیش زدند و مادر ما رو به شهادت رسوندن...
الان من با سند بهتون میگم که این جنایت بزرگ رو چه کسانی مرتکب شدند..
* اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س)
1- خلیفه اول، وی موقع مرگ خود از این تهاجم اظهار تأسف میکرد، بنابراین معلوم میشود به دستور او انجام شده است.(شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید، جلد 6، صفحه 51).
2- خلیفه دوم (تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 433 و کنزالعمال جلد 5، صفحه 651).
3- اسید بن حضیر ( الامامة و السیاسه جلد 1، صفحه 11) نام وی را برخی اسید بن حصین گفتهاند. (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
4- سلمة بن سلامة (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 47)
5- ثابت بن قیس خزرجی (همان مدرک)
6- خالد بن ولید (همان مدرک).
7- محمد بن مسلمة (همان مدرک، صفحه 48).
8- بشیر بن سعد (احتجاج، جلد 1، صفحه 414 و اختصاص مفید، صفحه 185).
9- مغیرة بن شعبه (همان مدرک).
10- ابوعبیدة بن جراح (اختصاص مفید، صفحه 185)
11- سالم مولی ابی حذیفه (همان مدرک)
12- معاذ بن جبل (الوافی بالوفیات، جلد 6 صفحه 17. ملل و نحل، جلد 1 صفحه 5. الامامة و السیاسة، جلد 1 صفحه 12).
13- قنفذ (همان مدرک)
14- عثمان (اختصاص مفید، صفحات 184 و 187)
15- عبدالرحمن بن عوف (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68. البدایه و النهایه، جلد 5 ، صفحه 250. سیر اعلام النبلاء، صفحه 26)
16- زیاد بن لبید (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68)
17- معاویه بن ابیسفیان (وقعه صفین، صفحه 163)
18- عمروبن عاص (همان مدرک).
19- زید بن اسلم (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
اینان کسانی هستند که نام خود را بر پیشانی تاریخ به عنوان «مهاجمان و آتش زنندگان به خانه وحی» ثبت کردند.
و اما برخی از کسانی که داخل منزل بودند عبارتند از:
1- حضرت علی(ع)
2- حضرت فاطمه زهرا(س)
3- امام حسن(ع)
4- امام حسین(ع)
5- زبیر (تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 443)
6- طلحه (همان مدرک)
7- ثابت بن قیس (شرح نهج البلاغه، جلد2، صفحه 50)
8- سعد بن ابیوقاص (همان مدرک)
9- مقداد (همان مدرک)
10- سلمان (کتاب سلیم، جلد 2 ، صفحه 580).
11- ابوذر (همان مدرک)
12- عباس بن عبدالمطلب (الامامة و السیاسة، جلد 1، صفحه 11)
13- اکثر بنی هاشم، ابن ابی الحدید یک مرتبه گفته جمهور هاشمیین و سادات داخل خانه بودند (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 48) و یک مرتبه گفته مردمی از بنیهاشم داخل خانه بودند(شرح نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 56).
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمیه..نماهنگ
💌فضائل💌
☘ برگی از فضائل حضرت زهرا
🌹خنده حضرت زهراء بهشت را روشن میکند 🌹
✨ لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا ( انسان آیه 13 ) ✨
در تفسیر این آیه حدیثی از ابن عباس آمده که چنین نقل می کند :
هنگامی که بهشتیان در بهشت هستند ناگهان نوری همچون آفتاب مشاهده میکنند که صحنه بهشت را روشن می سازد .
بهشتیان به رضوان میگویند: این نور چیست ؟ در حالی که پرورگار ما فرموده در بهشت نه آفتاب را میبینید نه سرما را ؟
در پاسخ رضوان میگوید : این نور خورشید و یا ماه نیست . حضرت علی و فاطمه سلام الله علیها خندان شده اند و بهشت از نور دندانشان روشن شده است.
📕 عوالم العلوم ج 11 ص 115
✳️حضور حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها در مجلس روضه ✳️
جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی رضا گل محمدی نقل می کند:
⚫️ یک سال در ایام #شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، آقای شیخ جعفر مجتهدی در منزل خود مجلس عزاداری برپا کرده بودند، در آخرین روز روضه، آقای شمس قمی که در آن مجلس منبر می رفتند، از همان ابتدای منبر شروع به مرثیه خوانی نمودند.
⚫️ تقریباً چند دقیقه از ذکر مصیبت نگذشته بود که ناگهان شیخ جعفر مجتهدی با شتاب و عجله از جا برخاسته و از اتاق به طرف راهرو رفتند، در حالیکه با صدای بلند گریه می کردند و #ضجهّ می زدند!
⚫️ وقتی ذکر مصیبت تمام شد و مجلس خاتمه یافت، همه حضّار چون از مشاهده این حالت آقای مجتهدی تعجب کرده بودند، با حالت شگفتی از مجلس خارج شدند بنده من جلو رفته و عرض کردم:
آقا جان! امروز چه طور شد که شما یک مرتبه بیرون رفتید و این چنین گریه و بی قراری کردید؟
ایشان مجدداً شروع به گریه نمودند و فرمودند:
⚫️ امروز خود بی بی، #حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها به مجلس تشریف آوردند و من دیدم خلاف ادب و احترام است که در حضور وی نشسته باشم، فلذا از ابتدای ورود ایشان به راهرو رفتم و سر پا ایستادم تا اینکه بی بی علیها السلام تشریف بردند.
📌 عرض کردم: آقا جان! من متوجه آمدن بی بی نشدم تا من هم سر پا بایستم.
فرمودند: از شما که ندیدید و متوجه نشدید توقعی نیست.
✅ توضیح کوتاه ✅
⚫️باید دانست که ارواح طیبه ی حضرات معصومین علیهم السلام بر تمام مجالس عزاداری اشراف دارند
مراسم #فاطمیه قدمت تاریخی دارد و عارف کبیر و قدوه ی مجذوبان شیخ #جعفر_آقا_مجتهدی در طول عمر مبارکشان این مراسم عزاداری را برپا می کردند
⚫️ایشان دائماً با حضرات معصومین علیهم السلام ارتباط مستقیم داشتند
و همچنین اهل جَزَع و بکاء شدید در عزاداری ها بودند.
📕 منبع :
در محضر لاهوتیان، ج۱-محمدعلی مجاهدی
🌐 #عرفان #مجتهدی #فاطمیه #فاطمه_زهرا #عزاداری
🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🌴 @Montazeran455 🔖
@hoseinieh_mosabnejafar
🌹اعتراف ثانی نسبت به خلافت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام🌹
ابوبکر انبازی یکی از علمای اهل سنت در کتاب خود آورده است :
روزی عمر در ایام خلافت خود در مسجد نشسته بود و جمعی به گرد او آمده و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در آن میان آمد ، یکی از آن ها جهت آن که عمر خوشش بیایید گفت:
او به خود مغرور و معجب است، عمر او را منع کرد و گفت :
کسی علی علیه السلام را به این صفتها نسبت نکرده است،
والله اگر شمشیر او نمیبود عمود اسلام استحکام نمییافت او حاکم ترین امت است و در دین سبقت برای اوست و او صاحب بزرگی و شرف است در دین،و چون آن شخص آن ها را از عمر شنید گفت :
پس چرا اورا مقدم نداشتید؟؟
عمر گفت: یکی به جهت کمی سنّ او و یکی برای آن که فرزندان عبدالمطلب را دوست میداشت.
📚بحار الانوار ج۲۸ص۳۱۶.
@hoseinieh_mosabnejafar
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_در_
#وداع
#غزل
دود وصدای آتش ازآن در رسیده است
بابابیاکه ناله ی مادر رسیده است
صبر علی ببین ، که چه آمدبه خانه اش
مامورصبر بود وستمگر رسیده است
درکوچه هاارازل و اوباش آمدند
دشمن برای کشتن مادر رسیده است
در را شکست مردک ولشگر به خانه رفت
ازخانه وای وای پیمبر رسیده است
طوری زدند فاطمه شدنقش بر زمین
ملعون نزن که ناله ی حیدر رسیده است
حیدربه کوچه رفت وهمه غرق درفرار
آوای یاعلی مدد از در رسیده است
دامن کشان بسوی علی رفته فاطمه
از بس غلاف تیغ مکرر رسیده است
آمدبه گوش، گریه ی در آهه میخ در
زینب به گریه گوشه آن در رسیده است
دربین کوچه فاطمه سر بر ولی دهد
این ارث مادرانه به نوکررسیده است
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
_________
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#مصیبت_بستر_پردرد
#غزل
ازچه بین در و دیوار زمین گیر شدی
بالگدبود به اصرار زمین گیرشدی
حبس گشته نَفَس و خون ز سره سینه دمید
از فرورفتن مسمار زمین گیرشدی
حادثه بودکه رخ داده در آن کوچه تنگ
از نهان کردن رخسار زمین گیرشدی
نتوانی که زنی شانه به موی زینب
از قنوتت به شب تار زمین گیرشدی
همه گویند دگر رفتنی هستی بانو
پی این وعده دیدار زمین گیرشدی
می زنی خنده به تابوت پس از دیدن آن
درپی وعده ی گفتار زمین گیرشدی
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#وداع
#غزل
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شد
مابین بستری وتنت نیمه جان شده
از روز حادثه توچرا بی تکلمی
نا محرمم مگر لب توبی زبان شده
اذن دخول توملک الموت میکند
بانوبگومگر اجلت ناگهان شده
من گرد بسترت همه شب دور می زنم
حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده
گویابه خواب امشب تو محسن آمده
خنده به لب شدی ز لب مهربان شده
تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست
بر ناله ی شبانه و درد نهان شده
دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت
غمخوار آه وناله ی این کودکان شده
زهراببین که قلب حسن تیر می کشید
غمدیده از کبودی قد کمان شده
زهراشکسته قلب علی درهوای تو
درماتم وعزای تو اومیزبان شده
بانو به زیرپای توچادر فتاده بود
از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده
زینب کناربسترتوسفره کرده پهن
خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده
گویاردیف دنده ی تان نامنظم است
ای وای من شکسته سراستخوان شده
این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست
احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده
از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است
گریم برای قطره ی اشک روان شده
مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا
دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده
#آرمین غلامی- (مجنون کرمانشاهی)_