eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۰۲روضه علی اصغر.حسینیه جلیلی.mp3
13.63M
محرم علی اصغر(ع) جلیلی کرمانشاه مداح..حاج آرمین غلامی سه شنبه،۳ مرداد ماه۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اصغر آ ن کودکی که کاسه شیرش تو  داده ای گویا پی فروش سر شیر خواره است این کوفیان به دخترکان قول داده اند گویا غنیمتیِ سفر گوشواره است این جا جهاز دختر کوفی رسیده است اینجا به دست کوفه النگوی پاره است @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز خورشید خانواده‏ ی زهرا، بهم مریز چشم‏ انتظاری من ه خواهر کفایت است تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند ای سربریده ی دل صحرابهم مریز گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده من که نمرده ام زبلایا بهم مریز خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز شال تورا ز گو دی گودال برده اند غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز حال وهوای خواهرتو دیدنی شده ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین چنین نوشته به مقتل .حسین راکشتند فغان وناله بر آن روزگارتان میرفت نوشته ظهر دهم شدشروع آه و نوا مصیبت توچنین بود بر زبان میرفت برای کشتن اصغر.سه تیر ه زهر آلود سه بار حرمله هربار با کمان میرفت ز صدر زین به گمانم که شاه افتاده اگر غلط نکنم عرش در فغان  میرفت لهوف گفته که درعصر روزه عاشورا بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی برای کشتن تو گوییا سنان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی به قصد حنجره ات شمر بی امان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی میان هروله خواهر دوان دوان میرفت به جسم پاره ی تو تیغ ونیزه ها میخورد یکی به قصد تنت با عصازنان میرفت چنین نوشته مقاتل. تنت به خاک افتاد رسیدخولی و برکشتنت دوان میرفت برای غارت انگشتر غنیمتی ات چنان که غائله خوابید ساربان میرفت.. آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین . عدوی بی حیای توشرور است تنت در زیر آن سم ستور است سرت را درمیان کیسه بردند گهی بر نی .گهی کنج تنور است.. .📝شعر آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین علی اصغر..ع دربین هلهله. سره اصغر به نی زدند نامردمان به دور سره نیزه .مِی زدند ازپشت خیمه ها تن اوجا به جاشده سرنیزه آمدوزتنش سرجدا شده تاب وتوان زسینه ی اصغر رهاشده دیدی سرش به گوشه خورجین فناشده دیدی رباب نیزه به پهلو ی اصغرت دیدی توجای زخم سرو روی اصغرت آخر رباب زخم دلت رانمک زدند یکسرتورابه شام وبه کوفه کتک زدند 📕📕.شعر..آرمین غلامی ..مجنون کرمانشاهی__ 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ________________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی: telegram.me/joinchat/BLyiyzwCdbN4o2vuMYL3ZA
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه -حضرت_حسین لعنت به آنکه ازتن ارباب، سر برید راس عزیزحضرت خیرالبشر برید با سینه ی شکسته به گودال آمده شمرآمدوبه خنجر خود ازتو، سر برید باضرب پا ، تنت شده ارباب جابجا از پا فتاد مادر و اوازتو پر برید با خنجرش حرامیِ بی دین به باد داد درپیش مادری سر پاک،پسر برید مادر صدای واعلیاش بلند شد وقتی که شمرازتن توبال وپر برید افتاده بود، دست به رویش بلند کرد ابرِی سیه .چهره همچون قمر برید جانت چه بی رمق شده درقتلگاه خون خنجربدست شمرپلیدازتو،سر برید بی توتمام خیمه ی ما بین شعله سوخت دیدی فلک زخواهرتوبال وپر برید 🔸شاعر: غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
: گريه بر امام حسين عليه السلام  پيامبر صلي الله عليه و آله : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ ؛  پيامبر صلي الله عليه و آله :اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد .   امام حسين عليه السلام : أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ ؛  امام حسين عليه السلام :من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود .   امام سجّاد عليه السلام : أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛  امام سجّاد عليه السلام :من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند .   امام رضا عليه السلام : إن بَكَيتَ عَلَى الحُسَينِ حَتّى تَصيرَ دُموعُكَ عَلى خدَّيكَ غَفَرَاللّه ُ لَكَ كُلَّ ذَنبٍ أذنَبتَهُ ؛  امام رضا عليه السلام :اگر بر حسين بگريى ، چندان كه اشك هايت بر گونه ات جارى شود ، خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد .   امام رضا عليه السلام : كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا . . . فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ ؛  امام رضا عليه السلام :چون ماه محرّم مى رسيد ، كسى پدرم را خندان نمى ديد . . . چون روز دهم فرا مى رسيد آن روز ، روز سوگوارى و اندوه و گريه او بود .  امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه : لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ؛  امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه :هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك ، خون مى گريم . [۲۰۱۵/۱۱/۱،‏ ۱۰:۲۷] +98 935 189 7566 : امام صادق عليه السّلام فرمودند: لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَـزُرِالْحُسَـيْن بْنَ عَلِىٍّ عليه السلام لَكانَ تارِكا حَقّا مِنْ حُقُوقِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله لأَِّ حَقَّ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَريضَةٌ مِنَ اللّه تَعالى، واجِبَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ؛ اگر يكى از شما تمـام عمرش را احرام حج بندد، امّا امام حسين (عليه السلام) را زيارت نكند، هر آينه حقّى ازحقوق رسول خدا (صلى الله عليه و آله) راترك كرده است چرا كه حق حسين (عليه السلام) فريضه اى است الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است. وسائل الشيعه، ج10، ص333 : 🔶عطش ، روضه دائمی🔶 عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: لَا تَحِلُّ الصَّدَقَهُ لِبَنِی هَاشِمٍ إِلَّا فِی وَجْهَیْنِ إِنْ کَانُوا عِطَاشاً وَ أَصَابُوا مَاءً شَرِبُوا وَ صَدَقَهُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ‏ ۱   امام صادق علیه السلام فرمودند: بر بنی هاشم صدقه حلال نیست مگر در دو مورد: هنگامی که تشنه اند پس آبی (به عنوان صدقه) به آنها برسانید و آنها را سیراب کنید و یا اگر بعضی از بنی هاشم به بعضی دیگر صدقه دهند. حال این نکته قابل تأمل است: عطش و تشنگی موجود در روایت، تشنگی عادی و معمولی است و نه تشنگی که سر حد اضطرار و شدت باشد. زیرا هر چیز، در حدّ اضطرار حکم حلیت پیدا می کند و تنها مربوط به عطش نیست تا امام فقط عطش را بیان کند. اگر عطش شدید هم نباشد، سیراب کردن بنی هاشم ولو به نیت صدقه باشد؛ رواست. حال اگر این تشنگی شدید باشد چه؟ عطش به گونه ای باشد که خداوند برای حضرت موسی بیان کرد: ِ یَا مُوسَى صَغِیرُهُمْ یُمِیتُهُ الْعَطَشُ۲ ای موسی طفلان امام حسین علیه السلام از شدت تشنگی جان می دهند. و به شدتی باشد که امام حسین علیه السلام خود فرمود: جفت روحی العطش ۳ روحم از شدت عطش خشک شده است. شیعیان! در خیل عظیم سپاه عمر سعد یک نفر حتی پیدا نشد که به نیت صدقه، بر لبان خشک اهل بیت آبی رساند. …………………… ۱٫ الخصال ج ۱ ص ۳۲٫ ۲٫ بحارالانوار: ج۴۴، ص۳۰۸٫ ۳٫ مدینه المعاجز: ج۴، ص۲۱۶٫ : آجرک الله یا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود. 1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله نمودند و کعب نیزه به ما می زدند. 2- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم زینب (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت. 3- زن ها
🎙کانال رسمی جلسات واشعارمجنون کرمانشاهی🎙 @majnon1396 ⚫️ روضه ی رسول ترک لات بود، سر و وضعش خوب نبود، اومد مجلس امام حسین (علیه السّلام)، صاحبان هیئت بیرونش کردند، گفت ای بابا ! مجلس مال یکی دیگه است، حسین ! خیال کردم خیمه، خیمه ی توست اومدم، اگه می دونستم اینها صاحب خیمه اند نمی یومدم، من اصلاً خونه ی اینها نیومدم، تو که می خواستی دست شمر را هم بگیری، آقا باشه !! من رفتم، هی با خودش می گفت: من امشب مجلست را خراب کردم، شب رئیس هیئت خوابیده، گنبد و بارگاه حسین (علیه السّلام) را دید، قافله ی عزادارها، دسته دسته می آمدند، دید یه سگی قافله ها را نوبت نوبت می بره و می آره، دید سگه سرش مثل آدمه، اومد دید همون رسولِ ترکه …. از خواب پرید ، به سرش زد … (آقایه جایی ما را هم قبول کن، گوشه کنارها کاری دست ما بده) بزرگان هیئت را جمع کردند اومدند، در زدند، رسول کارت داریم بیا، گفت: من نمی آم، من بخوام بیام یه شرط دارم، خودت یه قلاده گردنم بنداز، بیام …. 📚 کتاب گلواژه های روضه 🎙کانال رسمی جلسات واشعار مجنون کرمانشاهی🎙 @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب ✅زیباترین مطالب ومستندترین مقاتل ائمهٔ معصومین(ع)جهت رفاه حال مداحان بزرگواردرکانال به آدرس بالا☝️بارگذاری خواهدشد. 💠لطفاًآدرس رابه اشتراک بگذارید. ▪️درپناه شاه مردان یگانه آقاومولاعالم علی(ع)باشید▪️
_اشعارلطمه زنی۲_ زیرخنجرحسین تکان میخورد بی مها با لگدچنان میخورد گوشه ی گودال تاپرش کندند زنده چون مرغکی سرش کندند شمرملعون به سینه اش بنشست استخوان های سینه اش بشکست بی مهابا لگدچنان میخورد گاه ازشمرو ازسنان میخورد دیده ام چکمه بر دهانش خورد تیر وصدنیزه ازسنانش خورد دیده ام من که دوره اش کردند بین گودال حمله آوردند معجرخیل دختران میسوخت وای من پای کودکان میسوخت دیده ام من که خیمه هامیسوخت هفده سربه نیزه هامیسوخت _آرمین غلامی(مجنون)
وای اگه اشگ نریزی.... حسین جان.... بر نیزه ای بدون بدن سنگ میخوری درگیر و داره چیده شدن سنگ میخوری منکه نمرده ام بخداچادرم که هست برخاکی وبدون کفن سنگ میخوری یحیای من مخورغم این مردمان پست بانیزه ای دهن به دهن سنگ میخوری دیگر رمق نمانده دراین پیکرم حسین آشفته ای چومعجره من سنگ میخوری عصرغروب روز دهم کشته ی توبود دیدم که پاره پاره بدن سنگ میخوری 📕شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
سگ عباسم وما را پی سلطان ببرید بر درش زوزه کشان عاشق و حیران ببرید سگ عباسم واوصاحب وارباب من است ۰ حال و احوال مرا بر دره جانان ببرید دِير و میخانه و کعبه همگی عباس است ۰ دل ماراپی آن زلف پریشان ببرید نقل سلطان و گدا نقل من و عباس است ۰ این دلم رابه سره سفره ی خانان ببرید سگ عباسم وعمری بدرش زوزه کشم ۰ هُد هدِ قلب مرا سوی سلیمان ببرید همه ی عالم وآدم به فدای کرمت ۰ سگ عباسم وما راپی رضوان ببرید صحبت ازصحن ابالفضل مرا مست کند ۰ مور را جانب آن ملک سلیمان ببرید سگ عباسم وای قوم بدانیدهمه ۰ بعدمرگم بدنم راسوی سلطان ببرید غم این دل پی لطف وکرمت می باشد دل بیمار مرا در پی درمان ببرید سگ عباسم وعمری دل من محتاجش ۰ نزد من صحبتی از دلبره شاهان ببرید روزگاریست به گردن زده ام قلاده ۰ سره قلاده ی به سوی دره سلطان ببرید روزگاریست که با نام ابالفضل خوشیم ۰ باهمین عشق مرا درپی میزان ببرید باز(مجنونم) ودیوانگیم عباسی است۰ منه افسرده سوی خسرو خوبان ببرید. 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی.)..
(ع) -روضه زیرخنجر گوشه ی مقتل نگارم ذبح شد بین گودالی همه داروندارم ذبح شد من به گیسوی تو دل رابسته ام آرام جان وای من آرامش این روزگارم ذبح شد شدزمستان چارفصل زندگانیم حسین پیش چشم من گل و باغ و بهارم ذبح شد ای همه عالم فدای روی خاک آلوده ات بین گودالی امید روزگارم ذبح شد جلوه مهر خدا ازچه به زیره مرکبی زیرپای ثم مرکبها نگارم ذبح شد آشنای من چرا بی آشنا گردیده ای زیرخنجرهای آن ملعونه یارم ذبح شد کار زینب دل سپردن کار تو شددلبری پیش دیده دیده ام دار و ندارم ذبح شد بعدازاین دیگر کسی حالم نمی پرسدحسین بی کس وتنهاشدم چون اعتبارم ذبح شد حضرت خورشیدِ رحمت بر سرنیزه شدی پیش من نور فروغ شام تارم ذبح شد حاجتی غیر از وصال توندارم یاحسین چون شه دلداده ی ایل و تبارم ذبح شد لحظه جان دادن(مجنون)بیا بالین او گفت زینب گوشه ی مقتل نگارم ذبح شد -آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
جانم علی اصغر..ع دربین هلهله. سره اصغر به نی زدند نامردمان به دور سره نیزه .مِی زدند ازپشت خیمه ها تن اوجا به جاشده سرنیزه آمدوزتنش سرجدا شده تاب وتوان زسینه ی اصغر رهاشده دیدی سرش به گوشه خورجین فناشده دیدی رباب نیزه به پهلو ی اصغرت دیدی توجای زخم سرو روی اصغرت آخر رباب زخم دلت رانمک زدند یکسرتورابه شام وبه کوفه کتک زدند 📕📕.شعر..آرمین غلامی ..مجنون کرمانشاهی__ 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی: telegram.me/joinchat/BLyiyzwCdbN4o2vuMYL3ZA
عجب شعریه "ماراتو شاه مُلكِ سُلِيمان نموده ای" مارامریده بوذر و سلمان نموده ای آقایی جهان فقط از آن توبود قاری مرابه آيه ي قرآن نموده ای ای یوسف بریده سره کربلاحسین مارادچاره واژه ى هجران نموده ای ای ناخدایِ كشتىِ انبوه انبیا دربحر عاشقانه چه طوفان نموده ای اشک عزای تو چقدر آبرو دهد مارامقیم خانه رضوان نموده ای توفخر وآبروی بزرگانِ شيعه ای مارامراد ذكرِ مريدان نموده ای ای نقش و ای نگين ه سرانگشتره نبی مارابه نوکری خودحیران نموده ای (مجنون)شدم که تا به سگت یک نظرکنی مارابه یک اشاره توسلطان نموده ای 📝شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ..
۲۰۲۳_۰۱_۰۸_۱۶_۳۷_۳۲.روضه علی اصغر.ع..mp3
6.78M
روضه علی اصغر(ع) آرمین غلامی کرم/یکشنبه۱۸/دی ماه 👇👇متن روضه
👆👆بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) . صوت بالا/مداح..حاج آرمین غلامی متن روضه 1 🔸کیست اصغر، اکبر ذبح عظیم 🔸خود به تنهایی صراط مستقیم امشب بریم درخانه ی باب الحوائج ششماهه ی امام حسین... علی اصغر... خدا میدونه میدونه یک سال منتظر شب هفتم نشستیم... بیاییم برا ششماهه ی حسین اشک بریزیم... جان عالم به فداش... 🔸اختری برشانه ی خون خدا 🔸آبروی روی گلگون خدا این آقازاده خیلی آبرو داره درخونه ی خدا... 🔸دست های کوچکش، دست حسین 🔸روز عاشورا همه هست حسین ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره... فقط همینو بگم.... قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو دست خالی بر نمیگردونه... 🔸صورتش پژمرده اما دلگشا 🔸دستهای بسته اش مشکل گشا عالمی به فدای دستان قشنگش... با دستهای به ظاهر کوچیکش... گره های بزرگی رو باز میکنه... خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه... آی مادری که سالهاست... خدا بهت فرزند نداده... امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده... خیلی ها امشب با دست پر از این مجلس میرن... مواظب باش... 🔸دستهای بسته اش مشکل گشا امشب... همه برا ششماهه گریه میکنند... حتی روز عاشورا لشگر دشمن هم طاقت نیاورد... گریه کردند... مبادا آروم باشی... 🔸شیرخواری با پدر هم‌درد بود 🔸آخرین سرباز و اول‌مرد بود لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش... دید تنهای تنها مونده... حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن... عباسشو به شهادت رسوندن... علی اکبرشو قطعه قطعه کردند... دیگه یاری نداره... یکدفعه از داخل خیمه... صدای گریه علی اصغرش بلند شد... با زبان کودکی... میگه بابا... مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا... بابا..هنوز من زنده ام... بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا... 🔸من به باغِ سرخِ خون، یاس توام 🔸با دو دست بسته عباس توام چه خوب خودش رو فدا کرد... آماده ای گریه کنی بسم الله... خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند... آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو... ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت... اومد در مقابل دشمن ایستاد... علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد... صدا زد... «یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ» ای نانجیبها... شما با من سر جنگ دارید... اگه به من حسین رحم نمیکنید... این طفل شش ماهه که کاری نکرده... یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید... ببینید... اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا اگه بهش آب بدید میمیره... اگه آب هم ندید میمیره... اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید... دشمن داره نگاه میکنه... خیلی ها به گریه افتادن... ابی عبدالله داره حرف میزنه... شاید اینها دلشون بسوزه... یکدفعه دیدند... حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» 🔸از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان 🔸آغوش گرم مادرتان نوش جانتان مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه... اگه بچه شش ماه دارین... الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه... فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه... گوش تا گوش علی رو دریده... علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده... خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم... جواب رباب رو چی بگم... خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه... دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده... 🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای 🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای 🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود 🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای الا لعنه الله علی القوم الظالمین .
بسم الله الرحمن الرحیم کیست او شهزادگی برجلوه ا ش شد منتخب آمده شهزاده اصغر در دهم ماه رجب نام اوعبداله وبهرش علی اصغر لقب شد به یمن مقدمش ازنام جدش منتجب ‌ مژده آن باب المراد کوی جانان آمده برحسین سوّم علی ، آن ماه تابان آمده درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر خلقت اصغر ببین باشد ز انواری نکو میدهدشش ماهه برکل جهانی آبرو شیعیان حاجت رواگردیده اند از جود او کربلا ودیدن قبرش مراشد آرزو سرمه ی چشمان عشّاق است خاک کاظمین شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین کیست الحق اوست باب حاجت اهل دعا کیست آقازاده ی شهر نبی مصطفی یک نگاه او شود بر درد بی درمان دوا باولای اوشود مقبول طاعات خدا برعلی اصغرخوشم هستم غلام خانه زاد عشق این شهزاده را درسینه وقلبم نهاد شیرخوار و جان سپردن ،وای از حال رباب راس توبر نیزه دیدن ، وای از حال رباب بین دریاتشنه مردن، وای از حال رباب بین این گهواره ماندن،وای از حال رباب کشته ازتیرسه شعبه طفل من اصغر شده سایه بان ِ پیکرش، چشم تر مادرشده ✅ وسخنرانان
❣﷽❣👆👆 🌹 🌹 # 🌹 از صلابت و ملت و ارتش بامداحی حاج آرمین غلامی نوگل حسین غنچه ی سرمدی _ خوش آمدی برجهان هستی گل احمدی _ خوش آمدی از وجود یمن تو شده جهان جنان غرق شادی و شعف شده فرشتگان 💐یا علی جان علی علی یا علی جان میوه دل مرتضی علی ای به نام تو جان فدا علی ولادتت گشته جشن سرور جهان شده یا علی غرق نور 💐یا علی جان علی علی یا علی جان اصغر ای گل گلشن مصطفا _ خوش آمدی غنچه ی گل باغ خیرالنسا _ خوش آمدی میوه دل رسول خاتم آمده جشن شادی بر تمام عالم آمده 💐یا علی جان علی علی یا علی جان ✨ ✨ فاطمه فاطمه، بزن تبسم واشده لاله ی امام هشتم ۲ هر دلی شاده، عید جواده خدا به حضرت رضا جواد و داده ✨چشم تو روشن ۲ ✨چشم تو روشن یا رضا چشم تو روشن اسوه ی مهر و جود و عدل و داده همه هست رضا امام جواده ۲ ماه دلارا، غنچه ی زیبا وا شده با رخ علی و عطر زهرا ۲ ✨چشم تو روشن ۲ ✨چشم تو روشن یا رضا چشم تو روشن شب جشن کریم بن کریمه میده امشب امام رضا ولیمه ۲ ای گل خوشبو، بر تو زدم رو خوش آمدی گل پسر ضامن آهو ۲ ✨چشم تو روشن ۲ ✨چشم تو روشن یا رضا چشم تو روشن جبرئیل اومده روش و ببینه یه گل از باغ حسن او بچینه ۲ هر دلی مسته، دسته به دسته برای دیدنش فرشته ها نشسته ۲ ✨چشم تو روشن ۲ ✨چشم تو روشن یا رضا چشم تو روشن ✨ هرکسی کسی داره یار دلنواز آمد شاه سرفراز آمد ماه آسمان دل رضا خسرو حجاز آمد مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد آمد صاحب الزمان شاد است شاه انس و جان شاد است چون امام هشتم پدر شده جمله شیعیان شاد است مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد آمد چون شب ولادت شد عید با سعادت شد از شماتتِ اهل کین دل شاه طوس راحت شد مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد آمد ای جواد آل الله وارث رسول الله سوی ما نظر کن دمی بحقِّ علی ولی الله مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد آمد اتقی الاتقیایی تو نور کبریایی تو میوه ی دل و نور دیده ی ختم الانبیایی تو مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد آمد میر محترم مولا مفخر اُمم مولا معنی سخا و عطا تویی معدن کرم مولا مژده مژده ای فوج عاشقان حضرت جواد آمد ❣حضرت جواد امد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بامداحی..حاج آرمین غلامی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
حضرت رباب رباب شیون مکن بپای گهواره اش به راه کوفه وشام شوی تو آواره اش رباب شیون مکن به پای نیزه وسر نظاره میکنی تو به نیزه راس اصغر رباب دیگربس است این همه آه وزاری بعده علی اصغر نیایدازتوکاری رباب دیگربس است اینهمه بیقراری گمانم کنم که دیگر شش ماهه ات نداری آرمین_ غلامی(مجنون کرمانشاهی)
مددیا رباب گریه ی بانورباب برای شش ماهه بود براثرکعب نی صورت اوشدکبود گریه ی بانورباب کناره گهواره بود ولی بدون اصغر چقدرآواره بود رفتن شش ماهه اش خون به دلش کرده بود داغ علی اصغرش بردل اوخورده بود خنده قاتل چنین تیشه به قلبش سپرد کناره گهواره ی علی اصغرش مرد مجنون کرمانشاهی