امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در خطبه 197 نهج البلاغه آخرین لحظات حیات شریف رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) را اینچنین توصیف می نماید:
«وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی. وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کَفِّی، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِی. وَ لَقَدْ وَلِّیتُ غُسْلَه ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ وَ الْمَلاَئِکَةُ أَعْوَانِی، فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الاَْفْنِیَةُ. مَلاٌَ یَهْبطُ، وَ مَلاٌَ یَعْرُجُ، وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِی هَیْنَمَةٌ مِنْهُمْ. یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى وَ ارَیْنَاهُ فِی ضَرِیحِهِ . فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّی حَیًّا وَ مَیِّتاً»؛
(رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در حالى که سرش بر سینه ام قرار داشت، قبض روح شد، نفْس او در دستم روان گشت. سپس آن را به چهره کشیدم. من عهده دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا یارى مى کردند. در و دیوار و صحن خانه، به ضجّه درآمده بودند. گروهى [از فرشتگان] به زمین مى آمدند و گروهى به آسمان مى رفتند و گوش من از صداى آنان که آهسته بر آن حضرت نماز مى خواندند، خالى نمى شد! تا زمانى که او را در قبر به خاک سپردیم. چه کسى به آن حضرت در حیات و مرگش از من سزاوارتر است؟).
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_پیامبر_اکرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🌷♻️🔰🌷🍃━━━┓
┗━━━🍃🌷♻️🔰🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤
🖤چقدر آخـر اين ماه
🕯سخت و سنگين است
🖤تمام آسمان و زمين
🕯بي قـرار و غمگين است
🖤بزرگتر ز غم مجتبي (ع)
🕯و داغ رضـا (ع)
🖤فراق فاطمه (س)
🕯با خاتم النبيين (ص) است
🌱⃟🌸
#معرفت_افزایی ۴ امامحسنمجتبی
🔹از سویی امام حسن(علیهالسلام) با لشکریان خود به ساباط رفت. به گفته شیخ مفید امام حسن(علیهالسلام) برای آنکه یاران خود را بیازماید و فرمانبری آنها را بسنجد، خطبهای خواند و گفت: «وحدت و همدلی برایتان بهتر از تفرقه و جدایی است...؛ همانا تدبیری که من برای شما میاندیشم برای شما بهتر از تدبیری است که برای خودتان دارید..»
🔹پس از سخنان امام، مردم با یکدیگر گفتند او قصد دارد با معاویه صلح کند و خلافت را به او واگذارد. عدهای به خیمه او هجوم بردند و وسایل او را غارت کردند و حتی سجاده او را از زیر پایش کشیدند.😔
🔹 ولی بنابر نقل یعقوبی (درگذشته ۲۹۲ق) علت این حادثه آن بود که معاویه چند نفر را برای گفتگو نزد امام حسن علیهالسلام فرستاد. آنها وقتی از نزد وی برمیگشتند، با صدای بلند به گونهای که مردم بشنوند، با یکدیگر میگفتند: خدا توسط پسر رسول خدا، خون مسلمانان را حفظ و فتنه را خاموش کرد؛ او صلح را پذیرفت.
سپاهیان امام با شنیدن این سخنان برآشفتند و به خیمه او حمله کردند.😔
🔹 پس از این ماجرا یاران نزدیک امام حسن(علیهالسلام) به محافظت از او پرداختند، ولی در تاریکی شب یکی از خوارج به او نزدیک شد و گفت: ای حسن مشرک شدی همان گونه که پدرت مشرک شد؛
سپس با خنجری به ران او زد و امام که سوار بر اسب بود بر زمین افتاد.😔
🔹امام حسن علیهالسلام را به مدائن بردند و در خانه سعد بن مسعود ثقفی منزل دادند تا درمان شود.
🔹در حالی که امام حسن(علیهالسلام) در مدائن به مداوا مشغول بود، گروهی از سران قبائل کوفه پنهانی به معاویه نامه نوشتند و اعلام فرمانبرداری کردند. آنها معاویه را به آمدن به سوی خود ترغیب کردند و قول دادند حسن بن علی را به وی تسلیم کنند یا به قتل برسانند.
🔹به گفته شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق)، امام حسن(علیهالسلام) وقتی این خبر و همچنین خبر پیوستن عبیدالله بن عباس به معاویه را شنید و از سویی سستی و بیرغبتی یاران خویش را مشاهده کرد، دریافت که تنها با عدهای اندک از شیعیانش، نمیتواند در برابر لشکر انبوه شام مقاومت کند.
🔹 زید بن وهب جهنی نقل کرده است که امام حسن(علیهالسلام) در مدت مداوای خود در مدائن به او گفت: «به خدا سوگند اگر با معاویه بجنگم، مردم عراق گردن مرا میگیرند و مرا تسلیم او میکنند. به خدا سوگند اگر در حال عزت با معاویه صلح کنم، بهتر است که در اسارت به دست او کشته شوم یا بر من منت گذارد و از کشتنم صرف نظر کند و برای همیشه ننگی بر بنی هاشم باقی بماند.»
ادامه دارد...
🖤📖زیارتنامه پیامبر اکرم(ص)📖🖤
🌟بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🌟
✋السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰه، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجَاهَدْتَ فِى سَبِيلِ رَبِّكَ، وَعَبَدْتَهُ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَجَزَاكَ اللّٰهُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ أَفْضَلَ ما جَزىٰ نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
▪️سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبدالله، سلام بر تو ای اختیار شدهی خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای امین وحی خدا، شهادت میدهم که تو فرستاده خدایی و گواهی میدهم که تو محمّد بن عبدالله هستی و گواهی میدهم که تو امّت خویش را خیرخواهانه پند گفتی و در راه پروردگارت جهاد کردی و او را تا زمان مرگ پرستیدی، پس خدا پاداشت دهد ای فرستادهی خدا، بهترین پاداشی که به پیامبری از سوی امّتش میدهد. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست؛ برترین درودی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، همانا تو ستوده و بزرگواری
نوحه امام رضا.ع......mp3
2.83M
بسم الله الرحمن الرحیم
▪️#سینه_زنی_امام_رضا_ع
🔳#سنتی
▪️#سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه
#مداح..حاج آرمین غلامی
گلی از گلشن آل محمد رضا
در خراسان شدی کشته ی زهر جفا
رفته از این جهان
سوی باغ جنان
🔳وای رضاجان۲
در خراسان ز داغ او چه غوغا شده
خون از این غم دل اهل تولا شده
پسرش در عزاست
بر لبش این نواست
🔳وای رضاجان۲
قصر مأمون دون قتلگه او بود
بر در حجره اش هر نگه او بود
بر زمین سر نهاد
تا بیاید جواد
🔳وای رضاجان۲
بهر دیدار او جوادش آمد ز راه
سوزد هر دل از این حالت خورشید و ماه
می کند گفت و گو
زخم دل را رفو
🔳وای رضاجان۲
آن که شد در جهان بر همه پیر و مراد
سر خود را به روی دامن او نهاد
گشته دیگر خموش
پسرش در خروش
🔳وای رضاجان۲
شده تشییع جنازه رهبر هشتمین
تن جد غریب او بود بر زمین
شده ماتمسرا
هر کجا کربلا
🔳وای رضاجان۲
#مداح..حاج آرمین غلامی
#نوحه امام رضا.ع.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوحه امام رضا.ع.mp3
2.96M
❣﷽❣
🍁#سینه_زنی_امام_رضا_ع
🍁#سبک یا فاطمه من عقده دل …
🍁#سنتی
چشمم به راهش مانده و آهم به سینه
تا که جگر گوشه ام آید از مدینه
یا رب به غربت از پا فتادم
کی از مدینه آید جوادم
🏴آه و واویلا
کی میرسد سوی مدینه ناله¬ی من
تا آید از ره زائر نه ساله من
از آتش زهر در التهابم
در شهر غربت در پیچ و تابم
🏴آه و واویلا
می سوزم از زهر ستم، از ظلم مأمون
سوی جنان راهی شدم با قلب پر خون
از زهر مأمون باکی ندارم
در راه اسلام جان می سپارم
🏴آه و واویلا
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
#نوحه امام رضا(ع)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه امام حسن.ع.روضه پیغمبر.mp3
7.85M
✌️صوت مرثیه شهادت پیغمبر(ص)
مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه شاملوکرمانشاه
#صبح پنج شنبه،۲۳شهریور
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─🤞🤞
#شعر_روضه
#پیامبر_ص
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#حاج آرمین غلامی
متن مرثیه شهادت پیغمبر(ص)
خاتم الانبیا رسول خدا
که جهانش هزار بار فدا
کـرد اعـلام بـر سر منبر
به خلایق ز اصـغر و اکبر
که من ای مسلمینِ نیک خصال
دیدم آزارها به بیست و سه سال
کردهام روز و شب حمایتتان
سنگ خوردم پی هدایتتان
ساحرم خواندهاید و جادوگر
بـر سـرم ریختیـد خاکستر
گـاه کـردید سنـگ بـارانم
گـه شکستید درِّ دنـدانم
مثل مـن از منافق و کفار
هیـچ پیغمبری نـدید آزار
حال چون میروم از این دنیا
اجر و مزدی نخواستم ز شما
جـز کـه بـا عتـرتم مودّتتان
حرمت و طاعـت و محبتتان
دو امـانت مـراست بین شما
طاعت از این دو هست، دین شما
ایـن دو از امـر داورِ منّـان
یکی عترت بوَد، یکی قرآن
این دو با هم چو این دو انگشتند
تـا ابـد متصل به یک مشتند
کافر است آن کسی که در اقرار
یـکی از این دو را کند انکار
چون محمّد ز دار دنیا رفت
روح او در بهشت اعلا رفت
جمـع گشتند امـت اسـلام
تا به زهرا دهند یک انعـام
رو سوی بیت کبریا کردند
جـای گل، بار هیزم آوردند
گلشـان شعلـههای آذر بود
حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود
دختر وحی را به خانه زدند
بـر تــن وحی تازیانه زدند
اولیـن اجـر مصطفی این بود
حمله بـر بیت آل یاسین بود
اجـر دوم نـصیب مـولا شد
کشتـه در صبحِ شامِ احیا شد
آنکه عمری چو شمع میشد آب
رُخش از خون سر گرفت خضاب
فـرق بشْکسته و دل صد چاک
مثـل زهرا شبانه رفت به خاک
اجـر سـوم رسیـد بـر حسنش
تیربـاران شـد از جفـا بـدنش
اجر چارم بسی فراتر بود
نیزه و تیر و تیغ و خنجر بود
#حاج آرمین غلامی
متن مرثیه شهادت پیغمبر(ص)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️نانجیبانی که سجّاده از زیر پای امام حسن علیهالسلام کشیدند و خنجر به پای مبارک آن حضرت زدند و از بالای اسب او را به زمین انداختند...
شیخ مفید در «الارشاد» مینویسد:
در نزدیکی مدائن در محلی به نام «ساباط» إمام حسن علیهالسلام خطبهای برای یاران خود ایراد نمودند تا بدین جهت آنان را امتحان کنند؛ سپس وارد خیمه شدند و بر روی سجاده خود به عبادت پرداختند.
در این هنگام بود که برخی از خوارج و منافقینی که در لشکر آن حضرت بودند،
ثُمَّ شَدُّوا عَلَی فُسْطَاطِهِ وَ انْتَهَبُوهُ حَتَّی أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ
▪️به خیمههای آن حضرت هجوم آورده و اموال وی را غارت کردند و حتی سجاده آن حضرت را از زیر پایش کشیدند.
🩸با مشاهده این وضعیت، شب هنگام، امام علیهالسلام از تاریکی شب استفاده کردند و در حال عبور از ساباط مدائن بودند که ملعونی از بنی اسد که به او «جراح بن سنان» میگفتند بر سر راه آن حضرت آمد و در حالی که خنجری در دست داشت، افسار اسب امام را گرفت و گفت:
اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ
▪️اللّه اکبر ای حسن! همان طور که پدرت پیش از این کافر شد، تو نیز کافر شدی.
ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّی بَلَغَ الْعَظْمَ
▪️آنگاه با خنجری که در دست داشت آن چنان به ران آن حضرت زد که آن را شکافت و به استخوان رسید.
ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ علیه السلام وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَی الْأَرْضِ
▪️امام حسن علیه السّلام دست به گردن آن ملعون انداخت و هر دو روی زمین افتادند.
📚الإرشاد ص ۱۷۰
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۴۷
✍ آه یا امام مجتبی...
چه کنیم تا اسم «با صورت به زمین خوردن» و «از بالای اسب به زمین افتادن» میآید، خاطر ما به همان ساعتی میرود که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
➖هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید
بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد
اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...