eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ای دخترم! با اشک‌هایت قلبم را آتش مزن... در نقل‌ها آمده است: ... هنگامی که سیدالشهداء علیه‌السلام آماده رفتن به میدان شدند و بر روی ذوالجناح قرار گرفتند، فأقْبَلَتْ سکینَةُ و هِیَ صارِخَةٌ و کانَ یُحِبُّها حُبّاً شَدیداً فَضَمَّها إلیٰ صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِکُمِّهِ ▪️در اینجا بود که حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها جلو آمد و فریادی کشید. سیدالشهداء علیه‌السّلام او را بسیار دوست داشتند؛ پس او را به سینه‌ اش چسباند و با آستینش اشکهایش را پاک کرد... سپس به ایشان فرمود: سَیَطولُ بَعدِی یا سکینَةُ فَاعْلَمی مِنکِ الْبُکاءُ إذا الْحَمامُ دِهانِی ▪️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی ▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ ▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن. 📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹ 📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰ 📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷ 📚نفس المهموم ص۳۴۶
وقتی‌که حضرت سکینه از قافله جا می‌ماند و زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیهما» با پای برهنه به دنبالش می‌رود... ⚡️فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در نیمه‌های شب سَر دختر یتیم امام حسین علیه‌السلام را به دامن می‌گیرد... در نقل‌ها آمده است: شبی از شب‌هایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه عليها السّلام به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. 🩸شتربان او وقتی که دید گریه‌اش تمامی ندارد، گفت: اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ ▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با  گریه‌ات آزار می‌دهی. اما حضرت سکینه علیهاالسلام گریه‌اش تمام نشد بلکه چنان ناله‌ای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. آن شتربان ملعون گفت: ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر! حضرت سکینه عليها السّلام با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت: ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم می‌خوانند!؟ فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها. ▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد. 🩸وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی می‌نشست و گاهی بلند می‌شد و گاهی پدر و گاهی عمه‌اش را صدا می‌زد. ساعتی از شب را همین‌گونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد. 🩸در همين ساعت بود که ديدند نیزه‌ای که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند. خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.  🩸حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچه ها بگردد؛ شاید کودکی در  دل شب گمشده باشد. خبر به زینب کبری  علیها السلام دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا اینکه صدا زد: دخترم! سکینه! کجایی؟ جوابی نشنید. فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن عَلىٰ ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! وا ضَيعَتاهُ! وا رِجالاهُ! وا حُسيناهُ، بُنَيَّة سكينةُ، في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ! ▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه! وا ضيعتاه! وا رجالاه! وا حسيناه؛ دخترم سکینه! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند. فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي ▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او می‌رفت و آن حضرت ناله سر می‌داد و سکینه خاتون را صدا می‌زد. همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک خانمی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها را به دامن گرفته است و گریه می‌کند. 🩸زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟‌ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند: بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي! ▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟ 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶
◾️مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها در شهر شام... درنقلی آمده است: در شهر شام هنگامی که نگاه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها افتاد که از شدت تشنگی و حزن نزدیک بود که روحش از بدنش جداشود، به سمت زنان شامی رفت وفرمود: از شما کسی هست که این یتیم را سیراب کند؟همانا او از شدت عطش نزدیک است جان بدهد. فَإذًا بإمرَأةٍ فی یَدِها کأسٌ مملوٌّ مِنَ الماءِ فَقالَتْ : ▪️ناگهان زنی آمد و در دستان خود کاسه‌ای پر از آب آورد و گفت: خُذ هذا فاسقیهِ لَعَلَّ اللهَ تعالی لایَیتمُ أولادیَ وأن لایَجعَلَهم أسیرًا ولاغریباً ▪️ بگیر این را و او را آب دِه؛ امید است که خداوند اولاد من را یتیم نکند وایشان را اسیر وغریب قرار ندهد. 🩸وقتی حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها این صحنه را دید، خاطرات گذشته و عزت و جلالی را که داشت، به یاد آورد و چنان فریادی کشید که نزدیک بود زمین و زمان بهم بریزد تا اینکه زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آمدند و او را تسلی خاطر دادند. 📚 بحرالمصائب،ج۸،ص۳۲ ✍من از بیگانگان هرگز ننالم که هرچه کرد با من آشنا کرد عزیز قوم بودم روزگاری اسیری با وقار من چه‌ها کرد! خدا لالش کند آن ساربان را... میان خلق اسمم را صدا کرد کنار نیزه‌ی تو شمر آمد اراذل را به دور ما رها کرد زنی هم آمد و نشناخت من را برایم سفره‌ی خیرات وا کرد...
کیست تا درک کُند «فاطمه» تا نفخهٔ‌ صور هر نظر با غمِ «پیراهنِ» تو گریه کُند ... ⚡️ رویای صادقه حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها در شهر شام ... سید بن طاووس می‌نویسد: از حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها نقل شده است که آن بانوی مکرّمه فرمود: چهارمين روزى كه ما در شام بوديم، خوابى طولانی‌ ديدم. زنى ديدم كه بر هودجى سوار و دست بر سر گذاشته است. پرسيدم: «اين زن كيست؟» به من گفتند: «اين زن، فاطمه دختر محمد صلي الله علیه و آله است و مادرِ پدر تو است.» گفتم: «به خدا كه بايد به نزدش بروم و بگويم كه چه با ما كردند.» 🩸 شتابان به سويش دويدم و خود را به او رساندم و در برابرش ايستادم و گريه كنان مى‌گفتم: «مادر جان! به خدا كه حق ما را انكار كردند. مادر، به خدا كه جمعيت ما را پراكندند. مادر جان! به خدا كه حريم ما را مباح دانستند. مادر جان! به خدا كه حسين، پدر ما را كشتند.» 🩸چون اين سخنان از من شنيد، فرمود: کُفِّی صَوْتَکِ یَا سَکینَةُ فَقَدْ قَطَعْتِ نِیَاطَ قَلْبِی هَذَا قَمِیصُ أَبِیکِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لَا یُفَارِقُنِی حَتَّی أَلْقَی اللَّهَ ▪️سكينه جانم! بيش از اين مگو كه بند دلم را پاره کردی .اين پيراهن پدر تو است كه از خودم جدايش نخواهم نمود تا با همين پيراهن، خدا را ملاقات كنم. 📚اللّهوف، ص ۱۸۸ 📚بحارالانوار ج ۴۵‌ ص ۱۴۱ 📚نفس المهموم، ص۴۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معترضین ایام محسنیه ازحضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خجالت بکشند. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در هر نماز خود از مصیبت حضرت محسن صلوات الله علیه یادمی کردند وقاتلش رالعنت می کردند. 🎤استادشیخ اسماعیل رفیعی دعای صنمی قریش که امیرالمومنین علیه السلام در قنوت نمازشان میخواندند. امیرالمومنین علیه السلام درهرروزچندین بارمصیبت حضرت محسن علیه السلام را ذکر میکردند 🙁حالا عده ای میگویندمردم را از عزا زده نکنید! و عزاداری برای حضرت محسن علیه السلام بدعت است 💔بَطنٍ فَتَقُوهُ وَ👈🏻جَنینٍ أسقَطُوهُ🩸وَضِلعٍ دَقُّوهُ🩸وَصَکٍّ مَزَّقُوهُ🩸وَ شَملٍ بَدَّدُوهُ وَ عَزیزٍ أذَلُّوهُ وَ ذَلیلٍ أعَزُّوهُ وَ حَقٍّ مَنَعُوهُ وَ کِذبٍ دَلَّسُوهُ وَ حُکمٍ قَلَّبَوهُ💔 💔پهـلوهایی که شکافتند🩸وجـنـيني که سبب سقط آن شدند😭 استخواني که شکستند😭 و هر سندي که آن را دريدند💔 و هر اجتماعي که پـراکندند، و هر خواری که عـزت بخـشيـدندوهرعـزيـزی که خوارش کردندوهرحـقی کـه از صـاحبانش باز داشتند 🩸الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج🩸
🛑 مشهور است که علیه السلام به خاطر ضربه کشته‌ شد. 🖇 به مناسب ایام 👤 : ✅شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر الباب على بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بکر و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحکایة مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة فی کتاب لسلیم بن قیس الهلالی و سقط بالضرب غلام کان اسمه 🔰شهادت سلام الله علیها به سبب آن بود که درب منزل را به شکم آن بانو زد😭، این در آن هنگام بود که می خواستند علیه السلام را برای بیعت با ببرند و غلام عمر بن الخطاب هم به دستور او، بر فاطمه سلام الله علیها زد😭 و این حکایت در نزد عامه و خاصه است و بصورت مفصل در کتاب سلیم بن قیس هلالی نقل شده است، و در اثر این ضربت پسری که نامش علیه السلام بود شد‌. 📚روضة‌ المتقین‌ فی‌ شرح‌ من‌ لا یحضره الفقیه،جلد۹،صفحه۲۷۱ r
✍علامه امینی صاحب الغدیر هر سال بعدازماه محرم وصفر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سید الشهدا(علیه السلام) میفرمودند: کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند، چند روزی بال و پرش رو میبندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دونه میدن، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند، و پروازش میدن، اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست، میگن هنر داره و رگه داره، اما اگه برنگشت و رفت روی پشت بام کس دیگه‌ای نشست، میگن بی هنر و بی رگ بود ! آهای مردم محرم و صفر گذشت و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام) ماها رو خرید ، بال وپرمون رو بست پیش خودش نگه داشت در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام) بودیم و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام) بود و در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام) خوردیم، حالا بعد دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بی‌هنر و بی‌رگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نان و نمک بخوریم و نمکدون بشکنیم، بیایید به امام حسین(علیه السلام) یه قول بدیم، قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین(علیه السلام) باشیم وفقط واسه او پرواز کنیم، وفقط روی پشت بام او بشینیم..🍃 🏴🕯🖤🕯🏴 زیاد‌بگویید🤲 😊 نماز شب بخونید⏰فیض اعظم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معترضین ایام محسنیه ازحضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خجالت بکشند. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در هر نماز خود از مصیبت حضرت محسن صلوات الله علیه یادمی کردند وقاتلش رالعنت می کردند. 🎤استادشیخ اسماعیل رفیعی دعای صنمی قریش که امیرالمومنین علیه السلام در قنوت نمازشان میخواندند. امیرالمومنین علیه السلام درهرروزچندین بارمصیبت حضرت محسن علیه السلام را ذکر میکردند 🙁حالا عده ای میگویندمردم را از عزا زده نکنید! و عزاداری برای حضرت محسن علیه السلام بدعت است 💔بَطنٍ فَتَقُوهُ وَ👈🏻جَنینٍ أسقَطُوهُ🩸وَضِلعٍ دَقُّوهُ🩸وَصَکٍّ مَزَّقُوهُ🩸وَ شَملٍ بَدَّدُوهُ وَ عَزیزٍ أذَلُّوهُ وَ ذَلیلٍ أعَزُّوهُ وَ حَقٍّ مَنَعُوهُ وَ کِذبٍ دَلَّسُوهُ وَ حُکمٍ قَلَّبَوهُ💔 💔پهـلوهایی که شکافتند🩸وجـنـيني که سبب سقط آن شدند😭 استخواني که شکستند😭 و هر سندي که آن را دريدند💔 و هر اجتماعي که پـراکندند، و هر خواری که عـزت بخـشيـدندوهرعـزيـزی که خوارش کردندوهرحـقی کـه از صـاحبانش باز داشتند 🩸الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج🩸
🛑 مشهور است که علیه السلام به خاطر ضربه کشته‌ شد. 🖇 به مناسب ایام 👤 : ✅شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر الباب على بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بکر و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحکایة مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة فی کتاب لسلیم بن قیس الهلالی و سقط بالضرب غلام کان اسمه 🔰شهادت سلام الله علیها به سبب آن بود که درب منزل را به شکم آن بانو زد😭، این در آن هنگام بود که می خواستند علیه السلام را برای بیعت با ببرند و غلام عمر بن الخطاب هم به دستور او، بر فاطمه سلام الله علیها زد😭 و این حکایت در نزد عامه و خاصه است و بصورت مفصل در کتاب سلیم بن قیس هلالی نقل شده است، و در اثر این ضربت پسری که نامش علیه السلام بود شد‌. 📚روضة‌ المتقین‌ فی‌ شرح‌ من‌ لا یحضره الفقیه،جلد۹،صفحه۲۷۱ r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۱/🎬|فایل تصویری جمعه است.... ╔═.🍃🕊.═══🖤══╗ @majnon1396 ╚═🖤════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۱/🎬|فایل تصویری رباب (ع)/ آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ╔═.🍃🕊.═══🖤══╗ @majnon1396 ╚═🖤════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟩☘♥️با انجام این دستور العمل در شب جمعه به برکات عجیب آن برسید...!👌 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌹🌸🍃===== =====🍃🌹🌸🍃=====