eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم روضه حضرت زهرا ..حاج آرمین غلامی بر اهل جهان  راه  هدایت  زهراست در ارض و سما راه سعادت زهراست بفرست  دمادم  به  جمالش  صلوات در حَشْر فقط  کلید  جَنَّتْ  زهراست گر علی دل، قرار او زهراست ور علی گل، بهار او زهراست او که خود فخر خلقت است به حق مایه ی افتخار او زهراست جلوه‌گاه خداست خود، اما جلوه ی کردگار او زهراست ذوالفقارش اگر عدوکُش شد جوهرِ ذوالفقار او زهراست در علی می‌توان خدا را دید زآن که آیینه‌دار او زهراست او ندارد به دار دنیا مِهر تا که دار و ندارِ او زهراست سیر، از سِیْرِ باغ و گلزارست گل و باغ و بهار او زهراست خود میان بهشت مي‌بیند تا به خانه کنار او زهراست روضه و توسل به حضرت زهرا (س) بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است *برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..* ای‌شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که‌پا شدم دیدم‌تو بیداری، بس است این‌طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی‌کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بی‌بی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا .. روضه حضرت زهرا ..حاج آرمین غلامی
زمینه فاطمیه....mp3
1.85M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم / زهرا(س) اول فاطمیه دوم کرمانشا 🥀 سبک قافله سالار من وقتی در و سوزوندن لگد به در کوبیدن با هم در و زدن به پهلوت محکم صدا زدی که فضه بچّم تا پشت در افتادی چهل نفر هجوم آوردن کشون کشون علی رو بردن خاطرِ زینب و آزردن 🥀🥀ای مادر 4 تا اومدی تو کوچه گرفتی دست به پهلوت مادر مغیره دست به شمشیر برد و قلاف و زد به بازوت مادر وقتی رسیدی مسجد چشات به صحنه‌ای شد خیره دلت یه جایی رفت تا دیدی روی سره علی شمشیره کجا بودی تو گودال یکی میزد به حنجر خنجر اخنس اومد برا انگشتر خولی میگشت به دنباله سر رفتی و دور از چشمت به خیمه‌ها هجوم آوردن همه‌چیو غنیمت بردن سه ساله‌ی تو رو ث 🥀🥀کربلا 4 بلند شدی با اون حال گرفتی دست به پهلوت مادر رفتی به جنگ طاغوت مادر غلاف زدن به بازوت مادر رسیدی مسجد دیدی بالا سره علی شمشیره شدن به اشک چشمات خیره گفتن که آه تو میگیره 🥀🥀واویلتا واویلا کجا بودی تو گودال حی میکشد رو حنجر خنجر زینب صدا میزد وای مادر بیا که شد حسینت بی سر کجا بودی تو گودال چه غارتی شد از اون پیکر یکی اومد برا انگشتر یکی اومد بدنبال سر 🥀🥀واویلتا واویلا جمعه۲۴۲۳/آذرماه مداح،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه فاطمیه....mp3
2.73M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم _حضرت_زهرا_شهادت وشاعر..آرمین غلامی(مجنون) نیمه شو تابوت گد،له شانه چی له سره شانه تن ،پروانه چی هفت کس، له شون تابوتی،روان گرده،ای تابوته، چرخه آسمان یه طرف، خیل رُسُل دره تیه یه طرف، دلداره کل،دره تیه نیمه شو،تشییع زهرابی،ولی ناله دریدن،له داخ تو، علی له خم داخت بیه ،پابی رمق اشک مهتاب رخت، جوره شفق دل، دره فریاد و لب، خاموش بی نیمه شو، تابوت گی،له دوش بی آه، سردم بیه، پنهان له گلو گرده یه عدّه، دریدن گفت و گو له برم تابوت گی،!، آهسته‌تر بردینه اسرار گم، سر بسته‌تر ای تنِه، آزرده بیه ،گیان م تو،له کویچه، بیدسه قربان م یه کیه، یه لیلۀ قدر منه یه هلال داخ و ،یه بدر منه اشک م ،لی گل، بیه گلفام‌تر هستی‌ م بردینه،، آرام‌تر له گل م، باغ رضوان نفحه داش مصحف م بی و ،هجده صفحه داش مرهمی خرج دل چاکم بکیم من له گرده،فاطمه، خاکم بکین .آرمین_ غلامی(مجنون) دوم العلما کرمانشاه جمعه۲۴/آذرماه مداح،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه فاطمیه.....mp3
2.63M
🔵بسم الله الرحمن الرحیم🔵 . کردی ✍️ شاعر: آرمین غلامی(مجنون) تیه،له پشت در ؛ صدایه دایم دواره بی وپا ؛ عزایه دایم بِدَمِ‌المحسن ؛ بِدَمِ‌الزّهرا العجل مولا ؛ العجل مولا 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 گیرم،م ارای؛ غربتِ دایم مخفیه تاابد ؛ تربتِ دایم حیدر وه فدایِ ؛ چاوه گریانت بیه قورِ خاکی ؛ بیت الاحزانت 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 تنیاوبیکسی ؛ حبیبه زهرا له بین،ای شهره ؛ غریبه زهرا گریان زهرا؛ کوه و صحرابی حیدر،له،ای شهره ؛ خیلی تنیابی 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 غم وغصه، ها ؛ له دلِ زهرا عمرملعون ؛ قاتلِ زهرا تا کی بنالی ؛ وه دردِ بازو خون جاریه،له ؛ سینه و پهلو 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 کردی ✍️ شاعرومداح : آرمین غلامی(مجنون) دوم العلما کرمانشاه جمعه۲۴/آذرماه مداح،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم متن روضه خوانی حضرت زهرا(س)(در میان كوچه و گرد و غبار) ..حاج آرمین غلامی در میان كوچه و گرد و غبار مادری بود و دل او غصه دار دشمنی پاشید بر زخمش نمك خواست تا گیرد از او برگ فدك اینهارو امام حسن میگه ،سیدا،بچه یتیمای فاطمه دست من در دست مادر بود و بس مرغ جانم بود آزاد از قفس كنایه فهم ها ناگهان بر مادرم سیلی زدند امشب هركی یتیم فاطمه است،داد بزنه،كسی نمی خواد،آستینش و تو دهنش كنه،نالش و خفه كنه، ناگهان بر مادرم سیلی زدند یاس را رنگی چنان نیلی زدند مادرو خشمش خدا داند چه شد گوشه ی چشمش خدا داند چه شد فقط همینقدر بگم،اینقدر محكم زد،كه بی بی تا آخر عمر،روشو از علی می گرفت آری آن دم در میان كوچه ها دست من از دست مادر شد جدا شد میان كوچه روی او كبود چشم های او سیاهی رفته بود دیدید تا حالا،این نابیناها وقتی می خوان، چیزی رو پیدا كنند،دست می كشن دنبالش چشم او از ضربه ی دشمن ندید بهر پیدا كردنم دست می كشید حسن مادر جان،تو رو كه نزد پسرم،مادر نكنه بلایی به سرت اُمده باشه آمد آنجا در تلاطم خشم من سیل اشكی جمع شد در چشم من می كشیدم دامن آن اهرمن چی می خواد بگه امام حسن علیه السلام می كشیدم دامن آن اهرمن جان پیغمبر دگر بر او مزن امام حسن علیه السلام می گه،دستم تو دست مادرم بود،قباله ی فدك رو گرفته بودیم،راهی خونه بودیم،تو كوچه ها راه می رفتم و خوش بودم،مادرم حق شو گرفته،یهو دیدم یه سایه ی سیاهی روبروی مادرم ایستاد،فاطمه قباله فدك و بده به من،مادرم گفت :نمی دم،حق منه،یه قدم جلو اُمد،مادرم عقب عقب می رفت،تا اینكه پشت مادرم به دیوار خورد،دیگه نمی گم چی شد، فقط همین قدر بگم یه وقت حسن نگاه كرد، دید مادر رو زمین اُفتاده،شاید اونجا نشست بالا سر مادر،گوشه ی نقاب مادر و كنار زد،صدا زد وای مادر چرا صورتت این رنگی شده،نشست آروم با دستای كوچیكش،خاكای چادر مادر رو پاك كرد،هی می گه مادر حسن قربونت بشه،پاشو بریم مادر،اُمدن سمت خونه،حسن عصای دست زهراست،همچین كه دم در خونه رسیدن،شاید بی بی گفت:حسن جان صبر كن مادر جان كارِت دارم ،با چشمای گریون یه نگاه به مادر كرد،بله مادر،مادر با گوشه ی چادر اشكای حسن و پاك كرد،حسن جان نكنه ماجرا رو برا بابات علی تعریف كنی،بابات به اندازه كافی غصه تو دلش داره.شاید امشب زینب سلام الله علیها،معجرش و كوشه ی حیات به دهنش گرفته بود،آروم آروم گریه می كنه، ناله هاشو خفه می كنه،حسن یه گوشه زانوی غم بغل گرفته،حیسن یه گوشه،علی تك و تنها ایستاده،یه بدن لاغرو نحیف و كفن كرده،بندای كفن و بست،گفت بچه ها هر كی می خواد آخرین خداحافظی رو با مادر كنه،بیاد،زینب خودشو به كفن مادر آویزان كرده،حسن صورت رو سینه مادر گذاشته،حسین صورت كف پای مادر،یه وقت امیر المومنین علیه السلام می گه دیدم بندای كفن باز شد،دستای زهرام بیرون اُمد ،بچه هارو به بغل گرفت،از آسمون ندا رسید، یا علی بچه هارو از كنار جنازه مادر جدا كن ،عرشیان طاقت ندارن این صحنه رو ببینند،ناله بزن یا زهرا.......... دوم العلما کرمانشاه جمعه۲۴/آذرماه مداح،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_8409386912.mp3
2.21M
بسم الله الرحمن الرحیم غلامی(مجنون) ای داغدارِ کوچه ودر، یابن العسکری ازآه مادرت چه خبر یابن العسکری؟! عمری برای مادرتوگریه کرده ایم تنها طلوع وقت سحر یابن العسکری گریه کنیم در غمِ دنیای بی امام آیدمرا بلا و ضرر، یابن العسکری اندر عزای مادره تو شب سحر کنم شایدرسد زمان سحر یابن العسکری عمری ندیده در به در مادرت شدیم باشددودیده، خیره به در، یابن العسکری سرداب سامرای توکرده هوایی ام ای شاهددو دیده‌ی تر، یابن العسکری امشب بیابه روضه مادر،ببینمت ماراتوتا مدینه ببر یابن العسکری شدمادرت شکسته کمر،بین کوچه ها ای داغدارِ کوچه ودر یابن العسکری ✍ غلامی(مجنون) 🎙 _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی) #️⃣ #️⃣ _نوحه_ شهادت_حضرت_زهرا #️⃣ /پنجشنبه/۲۴اذر #️⃣ شاملو/کرمانشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه فاطمیه،،،،،،،،،.mp3
8.95M
🎙 _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی) #️⃣ #️⃣ _نوحه_ شهادت_حضرت_زهرا #️⃣ /ظهرجمعه۲۴/آذر #️⃣ حجت الاسلام میرمعینی /کرمانشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه فاطمیه،،،،،،،.mp3
1.54M
❣﷽❣ 🕊 🕊 ،یاران چه غریبانه ..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) در بین درو آتش، افتاده زپازهرا دستان علی بسته، درکوچه شده تنها ضرب لگدی آمد، ناگه به پهلویی زهرای علی افتاد،شدکشته گل طاها واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا (۲) با ناله وغم میگفت در خانه ی خودزینب ازغصه دگرجانم، آمدبخدابر لب شدذکر لب طفلان،همراه توای بابا ازدرد،به خودپیچد، مادربخدا امشب واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا(۲) ازشعله ی این آتش ،سوزدهمه ی معجر از ناله‌ی تومادر، شرمنده بود حیدر افتاده زمین یاسم، در خاک چو بنشسته فضه چورسد از راه، بهر کمک مادر واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا (۲) ..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🎙 _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی) #️⃣ #️⃣ _نوحه_ شهادت_حضرت_زهرا #️⃣ /ظهرجمعه۲۴/آذر #️⃣ حجت الاسلام میرمعینی /کرمانشاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا