نوحه امام صادق،،.mp3
1.42M
(نوحه امام جعفر صادق ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
نور حی سرمدی
از تبار احمدی
تو صادق آل،محمدی مولی
در کل این عالم،سرآمدی مولی
یا مولی یا مولی۲
تو امام صادقی
تو کتاب ناطقی
گل ولا صادق،دین از تو احیا شد
پاینده با نورت،عترت طاها شد
یا مولی یا مولی۲
تو مه مدینه ای
تو شهید کینه ای
با بذل جان تو،دین خدا زنده
بر شیعیان باشد،داغ تو سوزنده
یا مولی یا مولی۲
ریخت دشمن خانه ات
زد شرر کاشانه ات
با آتش کینه،شرر به جانت زد
آن بی حیا هر دم،زخم زبانت زد
یا مولی یا مولی۲
دیده ای ظلم و ستم
روی دوشت کوه غم
هستی ششم معصوم،چون جد خود مظلوم
منصور ز ظلم و کین،کرده تو را مسموم
یا مولی یا مولی۲
پسرت محزون شده
دل موسی خون شده
ای رهبر تنها،فدای صبر تو
نشسته فرزندت،کنار قبر تو
یا مولی یا مولی۲
قدر تو باشد رفیع
قبر تو خاک بقیع
تو در سپهر دین،خورشید رخشانی
بر شیعه ی حیدر،آرامش جانی
یا مولی یا مولی۲
#سبک_با_نوای_کاروان
#امام_جعفر_صادق_ع
بسم الله الرحمن الرحیم
صوت روضه
♦️عصریکشنبه۹/اردیبهشت۱۴۰۲
◾ بسیار شنیدنی
#روضه و نوحه امام جعفرصادق(ع)
#حسینیه کرم
#حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
شور علی،،،،.mp3
1.8M
بسم الله الرحمن الرحیم
صوت روضه
♦️عصریکشنبه۹/اردیبهشت۱۴۰۲
◾ بسیار شنیدنی
#روضه و نوحه امام جعفرصادق(ع)
#حسینیه کرم
#حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
صوت روضه
♦️شام یکشنبه۹/اردیبهشت۱۴۰۲
◾ بسیار شنیدنی
#روضه و نوحه امام جعفرصادق(ع)
#حسینیه مرشدنجف
#حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
مدح علی،ع،.mp3
2.27M
#امیرالمومنین_ع_مدح
مداح..حاج آرمین غلامی
👇👇
#امیرالمومنین_ع_مدح 🤞🤞
مداح..حاج آرمین غلامی
خوشا دردی که خاک کوی جانانست درمانش
خوشا هجری که دیدار رخ یار است پایـانش
خوشا آن دل که آنی در به روی غیر نگْشاید
خوشا جانی که جانِ خواجۀ اسراست جانانش
امیـرالمؤمنین، جـان رسـولالله، رکـن دیـن
که "آدم" از ازل دسـت تـوسل زد بـه دامانش
صــراط الله اعظـم، شهـریـار عالـم امکـان
که باشد عالم امکان همـه در تحت فرمانش
علی با حق و حق با اوست، بشنو این روایت را
که حق را بـا امیرالمـؤمنین کردنـد میـزانش
نشد یک وعده خود را سیر از نان جُوین سازد
امامـی کز ازل میبـود جن و انس، مهمانش
چگونه وصف او گویم؟ چگونه مدح او خوانم؟
که مـداحش خـدا و دفتر مدح است قرآنش
لبش در روز! خندان و دلِ شب کس نمیدانست،
که گِل میگشت از اشک سحر خاک بیابانش
گَهی در رزم میلرزید کوه از برق شمشیرش
گَـه از اشـک یتیمـی تـن بسانِ بید لرزانش
ز قلـب شعلههـای نــار رویـد لالـۀ جـنت
اگر افتد به دوزخ روز محشر چشم سلمانش
چو با چشم خیالی روی او در خواب بیند کس
توجه نیست دیگر بر بهشت و حور و غلمانش
شگفتا! گشتهام در بین انسان و خـدا حیران
که نه جرأت بُوَد خوانم خدایش یا که انسانش
اگر خوانـم خداونـدش، همانـا گشتـهام کافر
وگر انسان بخوانم فوق انسان است عنوانش
علی خود کل اسلام است از قـول رسولالله
تمــام انبیــا بـودنــد از اول مسلمـــانش
دل شب مخفی از مردم سخن با چاه میگوید
امامی کـه بُـوَد ملک خدا میـدان جولانش
چه باید گفت در شأن امامی کز جلال و قدر
کند شخصیتی مانند زهرا، جـان به قربـانش
به قاتل شیر و بر دشمن دهد شمشیر از رأفت
زهی الله اکبـر از عطـا و لطف و احسـانش
اگرچـه قافیـه تکـرار گـردد، خصم مولا را
مسلمـان نیستم بالله اگـر خوانم مسلمانش
اگر رضوان نشیند در کنار سفرهاش یک شب
نگیـرد مهـر و مـه را در بهای قرصۀ نانش
به حقِ حق، خدا آن مؤمنی را دوست میدارد،
که با مهـر علی در نامـه باشد مهر ایمانش
محـب او عجـب نَبـْوَد کـه ماننـد خلیلالله
تمـام نـار بـا یـک یاعلـی گردد گلستانش
شـود پامال همچون مور زیـر سم اسب او
هزاران عمرو و مرحب گو که بشتابد به میدانش
سلام الله بـر عـزمش، تعالی الله بر رزمش
که آمد "لافتـی الاّ علـی" از حـی سبحانش
شود همبازی طفل یتیمـی بـا چنان رفعت
بخندد تا کند در گریه و غم، شاد و خندانش
ندارد شیعه بیروی علی یک لحظه آرامش
هزاران سال گردانند اگـر در باغِ رضـوانش
سلیمـان را سلیمانی نشایـد بـر همـه عالم
مگـر مـولا امیرالمـؤمنین گـردد سلیمانش
من از بعـد نبـی، مـولای خود دانم امامی را
که جبریلست طفل دانشآمـوز دبستانش
خدا مدحش کند، لیک از کرامت میکند احسان
که «میثم» با همه آلودگی گردد ثناخوانش
✍ #غلامرضا_سازگار
فراتر است از ادراک ما، حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل
که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش
کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش
کسی که حجتِ بحثِ ولایت است زکاتش
کسی که شیفتۀ نامههای اوست بلاغت
کسی که چشمۀ جوشانِ حکمت است دواتش
علیست او، که زمین مفتخر شده به حضورش
علیست او، که زمان معتبر شده به حیاتش
علیست معنی حیّ علی الصلاة من و تو
علی کسیست که میزان سنجشست صلاتش
هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه
بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش
علی معادل عدلست، آن عدالت دلخواه
بگو به دهر که تنها علیست راه نجاتش
♦️شام یکشنبه۹/اردیبهشت۱۴۰۲
◾ بسیار شنیدنی
#روضه و نوحه امام جعفرصادق(ع)
#حسینیه مرشدنجف
#حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید