eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ویژه خواهران چهارشنبه
اعلام مراسم عزاداری ایام شهادت فاطمه معصومه کرمانشاه خواهران
اعلام مراسم عزاداری ایام شهادت فاطمه معصومه کرمانشاه
روضه شب جمعه....۱...mp3
7.58M
روضه شب جمعه👆 کرمانشاه .حاج آرمین غلامی *مسجدرشیدی👇
شب جمعه🤞🖕 .حاج_آرمین غلامی خود را حراج کرده ام آقا بیا بخر من بینواتر از همه ام، بی نوا بخر چانه نمی زنم بخدا حرف، حرفِ توست بی ارزشم اگر چه مرا بی بها بخر دیگر به روی دست خودم باد کرده ام یا ورشکسته ام بکن آقا وَ یا بخر آتش زدم به مال خودم، رحم کن به من من بی وفا قبول تو ای با وفا بخر! !! درهم قبول کن همه ام را هر آنچه هست دیگر نکن تو خوب و بدم را سوا بخر بی آبروتر از همه ام، بدترم نکن یک گوشه مخفیانه مرا بی صدا بخر من برده توام که به بازار برده ام گر چه سیاه چهره ام این برده را بخر تو پادشاه های جهان را خریده ای این بار را ضرر بکن و یک گدا بخر با من کتیبه یا که کُتَل می شود خرید من را برای خرجیِ بزمِ عزا بخر یا که مرا نبر به حرم، بی حرم بکش یا نه مرا ببر وسطِ کربلا بخر 🍀🍀 نه آب آمده ، نه آبرو گذاشته اند حدود دین خدا را فرو گذاشته اند نماز خون خدا با تیمّم و این قوم چه قدر مشک برای وضو گذاشته اند ☑️میخوام امشب رو خیلی خبره باشی ها.. ☑️تو روضه خیلی خبرگی کن 😭😭 نمازِ خون خدا و تیمم و این قوم چقدر مشک برای وضو گذاشته اند عمو از این همه مشکی که آمده خیمه از اصغر است همان را که رو گذاشته اند هنوز شانه به دست است دختری در دشت مردد است برای تو مو گذاشته اند؟؟ چه قدر تیر که از جنگ با علی اکبر ذخیره کرده برای عمو گذاشته اند چگونه داد زدی که برادرم دریاب مگر برای تو اصلاً گلو گذاشته اند؟؟ ♥️ ☑️برای اینکه روضه ی عباس بخونم، این یه بیتو یاد قدیمیا بخونیم،،، حال و هوای جلسه رو عوض کن، بعد روضه بخونم ⬅️سقای دشت کربلا ابالفضل ♥️ابالفضل ابالفضل ⬅️دستت شده از تن جدا ⬅️ابالفضل ابالفضل ابالفضل تیر برمشک زدند و ز جفا خندیدند یک صدا در همه ی کرببلا خندیدند تا بسوزد جگر فاطمه و اُمِّ بنین پای کوبان همه با ساز و نوا خندیدن ☑️عباس که افتاد دشمنا هلهله کردن شادی کردن.. ☑️تو امشب باید صدات یه جوری باشه.صدا هلهله ی دشمن به زینب نرسه.. ♥️ تاکه زیبایی چشم قمر از هم پاشید همره حرمله، اولاد زنا خندیدن سر او خورد شد از ثقل عمود آهن تا که دیدند سرش گشت دوتا خندیدن تا شنیدن حسین انکسر ظهری گفت به زمین خوردن شاه شهدا خندیدن ضمن تبریک به هم، سوی حرم میرفتند قوم محروم ز شرم و زحیا خندیدند وقت پاره شدن گوش یتیمان حرم ناکسان بیخبر از قهرِ خدا ، خندیدن ☑️همه ی قدرتشو جمع کرد. ✔️✔️فقط گف اخا ادرک اخا.. ❇️یه عمر آرزو تو دل مونده.. برای یه بار به حسین بگه داداش. حالا که خانم فاطمه رو دید که تو دلش میگفت ای کاش نمیدیدم. ⬅️به خودش اجازه داد که حالا خانم فاطمه به من گفت پسرم، منم میتونم به حسین بگم داداش. 🔰حسین از لهجه ی عباس فهمید چه خبرشده؟ ☑️سریع خودش و رسوند. مشک پاره پاره افتاده دست جدا افتاده... 😭حساب کن چهار هزارتا تیرانداز به یه جا خیره تیر اندازی کردن. همه ی بدنشو تیر گرفته.. اومد سر عباسو رو زانو گرفت.. ☑️داداش اول این تیرُ از چشام دربیار، یه بار دیگه میخوام جمال خوشکل و نازنین داداش حسینمو ببینم.. داداش یه خواهشی دارم. تا من زنده ام من و خیمه نبر. ☑️من به سکینه وعده ی آب دادم ☑️رباب علی اصغرشو بغل گرفته،،، هی میگه نگران نباش الان عموبرمیگرده... رفته عموت که آب بیاره قول عموت نشد نداره عمو عباست قول داده 😭 تامن زنده ام، منو خیمه نبر.. خجالت میکشم از رباب و بچه هات حسین… 😭حالا حسین داره گریه میکنه عباس داره گریه میکنه. صدا زد داداش؛ اگه من دارم گریه میکنم، برا اینه داداش پهلوونی مثل تو رو دارم از دست میدم.. تو چرا گریه میکنی؟؟ گفت الان که من دارم جون میدم سرم رو زانوی داداشی مثل توئه اینجوری دارم جون میدم.. گریه ام برای اون ساعتیه که محتضر حتی دکمه های لباسشم باز میکنن که راحت جون بده. یوقت دید سینه ش سنگینی میکنه چشاشو باز کرد… ♥️ 🔺.حاج_آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا