eitaa logo
نوڪࢪحســینیم ¹²⁸
1.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
22 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏ :)!』 مولـودِ ۱۵-۶-۱۴۰۱ - خوشبخت ماییم ز کل ِجهان ك نوکر حسینیم:)! +محلِ‌اجتماعِ‌عاشقای‌امام‌حسین❤️‍🩹! کپی؟ التماس‌دعای‌فرج! اگه حرفی بود:) @HHanaanehh «ناشناسمون» @harfnashenass
مشاهده در ایتا
دانلود
موضع اقای پزشکیان دیگه توی این مناظره به طور کامل مشخص شد! دیگه قشنگ معلومه طرف کیه و برای چی اومده کاندید شده و اگه بیاد بالا چه اتفاقی میوفته انقدر واضحه که به نظرم اصلا نیاز نیست دیگه روشنگری بشه و بخوایم وقتمونو براش حروم کنیم!
دوستان به خاطر حادثه دیشب،امشب باید...😅
😱🔥 به محل مورد نظر رسیدیم.. وای خدای من اینجا از همه نوع ادمی بود! محجبه.. آزاد.. پیر.. جوان... و حتی نوجوان! همه یک نوع ویژگی داشتند که متمایزشان کرده بود! بعضی ها هم برای شناخته نشدنشان نقابهای مختلف بر صورتشون گذاشته بودن! با چند نفر از شرکت کننده ها هم کلام شدم و متوجه شدم اینجا اصلا ربطی به عرفان حلقه نداره اما عرفان حلقه وسیله ای برای جذب بعضیا شده! چیزهایی میدیدم که بسیار متاسف میشدم! یکی رو ازطریق اعتقادات مذهبی.. یکی رو از طریق اعتقادات سیاسی.. یکی دیگر رو از طریق حس وطن پرستانه ش جذب کرده بودن! بعضی چهره ها رو میشناختم! از رتبه های کنکور بودن و جزو نوابغ به حساب می اومدن! اما متاسفانه با یک برخورد متوجه میشدی در دام اعتیاد افتاده ان! خیلی پریشان شدم.. معینی هم رفته بود پیش اون کله گنده هاشون.! بالاخره سخنران جلسه شان که پیرمردی مو سفید و چشم آبی بود بالای سن رفت و شروع به صحبت کرد.. ابتدا فکر میکردم مال کشور دیگریست اما وقتی با زبان سلیس فارسی صحبت کرد شک کردم که خارجی باشه...! خیلی محتاطانه و زیرکانه صحبت میکرد... سخنران شروع کرد..: به نام(ان سوف)! خدایی که جهان رو در چندین مرحله خلق کرد! انسان رو در کالبد آدمی بوجود آورد تا در نظم این جهان به او کمک کند....!" وای بلا به دور اینجا از اشرف مخلوقات به همکار نعوذ بالله خدا منصوب شدیم..! و شروع کرد به تشریح و توضیح اهداف(برگزیدگان)! میگفت: "ما قرار است کارهای بزرگ انجام دهیم!و وظایف هرکس طبق توانایی هاش به صورت خصوصی بهش ابلاغ میشه و انجمن برگزیدگان همه رو به دقت زیر نظر داره!و از ما بین همه ی نخبه ها نه تنها در ایران بلکه در کل جهان افرادی انتخاب میشوند که در زمانی خاص تعلیماتی خاص به انها داده میشود و این افراد خود مربی گری نخبگان دیگر رو به عهده می‌گیرند!" اصلا حرفاش خیلی نامحسوس روی روح و روان طرف تاثیر میذاشت! و طوری شستشوی مغزی میداد که اصلا فرد متوجه نمیشد که با اعتقاداتش داره بازی میشه...! دلم به حال این نخبه ها میسوخت و خیلی متاسف میشدم چرا خود مملکت به بهترین نحوه از این منابع استعداد استفاده نمی کرد؟! اخر غفلت تا کی؟! اعصابم به شدت متشنج شده بود که خدا رو شکر حرافی ها تموم شد.. قبل از پذیرایی به هر کس پاکتی دادند که نام اون شخص روی اون پاکت نوشته شده بود! و امرکردن پاکت رو در منزل باز کنیم! دوباره چشم بند و راه برگشت با معینی....
😱🔥 به خونه رسیدم... بابا اومده بود... مامانم خونه بود.. فوری رفتم تو اتاقم.. در پاکت رو باز کردم و اول چشمم افتاد به یک دسته دلار! شمردم۱۲۰دلار بود یک کاغذ هم داخلش بود به این مضمون: "خانم هما سعادت ورود شما را به انجمن برگزیدگان تبریک میگوییم!امیدوارم در اینده بیشتر و بیشتر با هم همکاری داشته باشیم‌‌..به یاد داشته باشید ما برگزیده شده ایم تا این جامعه را به جامعه ی آرمانی برسانیم..! وظیفه ی شما در ابتدای راه تحقیقات در زمینه ی هسته ای در مرکز تحقیقات هسته ای و در آوردن آمار و اطلاعاتی که متعاقبا به شما اعلام میشود. اگر در وظیفه تان موفق بودید انجمن به شما تعهد میدهد به زودی کارگاهی تحقیقاتی با تمامی امکانات لازم تحت اختیار شما قرار خواهد داد..!" حالا میفهمم که چرا تو این مملکت فرار مغزها داریم..! اخه برای یک جلسه ی دوساعته ۱۲۰ دلار به یک جوان آس و پاس و البته باهوش بدن حتما تحت تاثیر قرار میگیره! البته صحبت کردن و سخنرانیهاشون خیلی نرم و نامحسوس ذهنیت یک جوان رو شستشو میده! وقتی صحبتهای این انجمن رو شنیدم دیگه برام کارهای داعشیها که برای رفتن به بهشت سر میبرن تعجب برانگیز نبود! به احتمال زیاد برای اونها هم همینجور برخورد شده و مغزشون رو شستشو دادن و اعتقادات خود رو بر مغز طرف چیره کردن! سریع بابا رو در جریان گذاشتم.. تمام اتفاقات و حرفهایی که زده شد و محتویات پاکت رو برای محمدی نوشتم! پدرم دیگه کار ازموده شده بود.. از خانه بیرون رفت.. از من میخواستند اطلاعات مملکتم رو برای این جانورها که هنوز نمیدانستم از کجا تغذیه میشون بفرستم...! محال بود همچین کاری کنم! باید ببینم نظر سرکار محمدی چی هست... سرکار محمدی برام پیغام داده بود هر کار که گفتن بکن اما اگر زمانی خواستی اطلاعات مرکز تون رو براشون کپی کنی قبلش با ما هماهنگی کن! ما خودمون یک فلش حاوی اطلاعات برات ارسال میکنیم.. از اینکه از اولش پلیس رو در جریان گذاشتم خیلی خوشحال بودم! هم یه جورایی احساس امنیت میکردم و هم با راهنمایی پلیس اشتباهی مرتکب نمیشدم.. امروز یک استاد جدید آمده بود! استاد مهرابیان.. دانشجوها به خاطر اینکه استاد مهرابیان جوان و تازه کار بود و سال اول تدریسش هست بهش میگفتن جوجه استاد...! اما با اولین جلسه ی کلاس متوجه شدم استاد علی رغم سن کمشون استاد باسوادی بود..!
😱🔥 سر کلاس استاد مهرابیان یک احساس خاصی داشتم! یعنی احساس بدی نبود! یه جورایی خوشایند بود..! استاد هم هر از چند گاهی نگاهی مرموزانه سمت من می انداخت! سنگینی نگاهش رو حس میکردم! منتها تا سرم رو بالا میگرفتم نگاهش رو از من میدزدید.. جلسات انجمن برگزیدگان هر هفته ای یک بار برگزار میشد! برام جالب بود هر هفته راجب مسئله‌ ای صحبت میکردند! یعنی یه جورایی نامحسوس شستشوی مغزی میدادن! تو این کلاسها با خانمی به اسم سپیده دوست شدم.. سپیده تحصیلات انچنانی نداشت! اما خیاط بسیار ماهر و چیره دستی بود و از طریق یکی ازمشتریهای به قول خودش امروزی و روشنفکرش با این انجمن اشنا شده بود..! سپیده از لحاظ اعتقادی خیلی متعصب نبود و اطلاعات دینی زیادی نداشت و مثل خیلی از جوان ها از اسلام و شیعه فقط نامش رو یدک میکشید! این کلاسها هم موثر واقع شده بودن و از همون نام دین هم زده کرده بودنش..! یک چیز جالبی که بود اینه که من فکر میکردم به خاطر حجاب و اعتقادات دینی ام از این انجمن طرد بشم اما با کمال تعجب دیدم خیلی هم تحسینم میکردن! یک جلسه که درباره ی دین و..بود ما رو دو گروه کردن و تو دو تا کلاس متفاوت بردن! سپیده جز اون گروه و من جز گروهی دیگه بودم و کاملا معلوم بود گروه مذهبی های متعصب رو از شیعه های سست اراده جدا کرده بودن! و این از هوشمندی شون نشات میگرفت تا هر یک از ما رو طبق اعتقادات خودمون اما در راه رسیدن اهداف انجمن تربیت کنن..! کلاس که تمام شد.. قبل از رفتن سپیده رو پیدا کردم و گفتم: "امروز میخوام یه جایی ببینمت!" سپیده ادرس خیاطیش رو داد تا بروم به دیدنش... غروب رفتم خیاطی سپیده.. اوه اوه عجب بزرگ بود ها.! سپیده رو دیدم و گفتم: "دختر میدونستم کارت عالیه!اما نمیدونستم مملکتت اینقده بزرگه..!" سپیده با خنده گفت: "از اول اینجور نبود با کمکهای انجمن توسعه اش دادم..!" راستش مدل های لباس هایی که برای نمایش گذاشته بود جوان پسند و خیلی فریبنده اما کلا آزاد و غربی بود...! سپیده رو کرد به من و گفت: "نگاه کن هر مدلی پسندیدی مهمون من!خودم برات رو یه پارچه ی زیبا در میارم و تقدیم میکنم..!" گفتم: "ممنون سپیده جان..طرحات خیلی قشنگن اما با سلیقه ی من جور نیستن..!اخه اینا رو نگاه میکنم فکر میکنم نکنه تو خیاط خونه ای در لندن اومدم....!" سپیده: "دختر خوب وقتشه تو هم بروز باشی!تا کی این مدلهای املی و تاریخ گذشته رو استفاده میکنی..؟!" من: "مدلهای لباسم اتفاقا به روزه منتها چون یه دختر مسلمان شیعه هستم پوشیده است تا از گزند گرگ های آدم نما در امان باشم و هر کس و ناکسی با چشماشون به بدنم ناخنک نزنن عزیزم!" سپیده سرش رو آورد کنار گوشم و گفت: "تمام مدلها مال اونور آب هستن!انجمن برام فرستاده!جوانها هم خیلی ازشون استقبال کرده ان!میبینی چقد سرم شلوغه...!" خیلی متاثر شدم... ببین این نامردهای خبیث تا کجا پیش رفتن که ما حتی تو پوششمون هم طبق نظر اونا پیش میریم..! به سپیده گفتم: "حالا از اینا بگذریم...چون از هم جدامون کردن خیلی دوست داشتم بدونم تو کلاس شما چی گفتن؟!" سپیده خندید و گفت: "وای دختر تو چقدر حال داری ها!چی گفتن؟!یه مشت حرف که من ازشون هیچی نفهمیدم!فقط برام جالب بودن خخخخ.
رفقا حسابی به یادتونم): حرم بابا رضا💛
نوڪࢪحســینیم ¹²⁸
رفقا حسابی به یادتونم): حرم بابا رضا💛
الهی 🥺❤️‍🩹 خوش بگذره 😌🤍 التماس دعای فراوانننن🥲🥲که اقا مارو هم بطلبه
اعمال قبل از خواب✨ 🔶به سفارش امام صادق (ع)هرکس سوره تکاثر را قبل خواب بخواند از عذاب قبر درامان باشد سوره تکاثر:أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ 🔶 هدیه پیامبر به حضرت زهرا (س)در روز تولدشان قبل از خواب که حضرت فرمودند بهترین هدیه تمام عمرم بود: 🔸۱_ قرآن را ختم کنید با : ۳مرتبه سوره توحید 🌱 🔸۲_ پیامبران را شفیع خود گردانید با :۱مرتبه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم صل علی جمیع الانبیا و المرسلین 📿 🔸۳_ مومنین را از خود راضی کنید با: ۱مرتبه اللهم اغفر المؤمنین والمؤمنات🌻 🔸۴_ یک حج و عمره به جا آورید با: ۱مرتبه سبحان الله و الحمدالله ولا اله الا الله و الله اکبر🕋 🔸۵_ اقامه هزار رکعت نماز با:۳مرتبه یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»☁️ حیف نیست هرشب به همین سادگی از چنین اعمال پر برکتی محروم بشیم؟🌙
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏ :)!』 اَلسَّلام‌ُعَلَیْڪ‌َیااَباعَبْدِاللّھ...🖐🏻♥️🌿'!
-💚🌿-
(به رسم هرروز✨😌) •سلام میدهم به تو از بام خانه•💔  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🖤🥺