#امام_زمان #حضرت_معصومه #تبلیغ
🔻 یکى از رفقا مىگفت که در تبلیغ و روضه خوانى چند سال پیش، در یکی دو ماه محرم و صفر خیلى صدمه خورده بود، بعد وضع مالىاش هم خیلى بد بود. آمده بود قم خدمت حضرت معصومه عرض کرده بود که بىبى جان! خیلى من مشکل دارم. یک جورى قضایا را به من نشان بدهید.
🔸 مىگفت همان شب که از حرم به خانه رفتم، خواب دیدم وارد یک ساختمان بزرگ شدیم؛ به من گفتند آقا امام زمان علیهالسلام اینجا هستند. گفتند برو داخل آن اتاق، از این اتاق به آن اتاق رفتم تا اینکه در پایان دیدم یک سجادهاى هست و آقا حضرت صاحب علیهالسلام روی آن نشستهاند؛ مثل اینکه بعد از نمازشان هست.
🔹 رفتم و سلام کردم و عرض کردم آقا من چقدر دستم جلوى مردم دراز باشد؟! و همیشه مشکل مالى داشته باشم؟ فرمودند که: مالى مىخواهى که کنار ما نباشى؟ فکر کردم و گفتم: نه.
🔸 بعد در خواب به نظرم آمد که به آقا عرض کنم: من مالى مىخواهم که کنار شما هم باشم، گفتم که آقا نه ولى من مالى مىخواهم که کنار شما هم باشم، آقا دستى به محاسنشان کشیدند و فرمودند که تو براى ما یک مرارت و سختی کشیدهاى ان شاء اللّه گره از کارت باز مىشود.
🔹 همینطور هم بود یک سختى در مسیر تبلیغ حضرت کشیده بود. مىگفت از خواب پریدم بالا و تازه فهمیدم که این بزرگواران یادشان نمىرود و توجه به همه امور زندگی ما دارند. تازه من متوجه شدم که یک حرکت براى این خانواده چه طور ثبت میشود.
کد ۳۴۹
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir