eitaa logo
🔹«مکتب امام» در آیینه «صحیفه امام»🔹
254 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
410 ویدیو
80 فایل
🎯هدف: آشنایی عمیقتر با «مکتب امام» در جهت بسط و امتداد بخشیدن به آن در ساحتهای مختلف زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی و تمدنی، در حدّ وسع و توان خود 📚متن محوری: کتاب «صحیفه امام» 🖌 ارتباط: @yarab2730
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
نقدی بر استناد جناب استاد شهیدی به خاطراتی مخدوش پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی [صفحه 1 از 4] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای استاد شهیدی، از مدرسین محترم و دقیق‌النظر حوزه علمیه قم، در درس خارج فقه شان به‌تاریخ 28اردیبهشت1401 در پاسخ به سؤال یکی از شاگردان روایتی را از دیگاه سیاسی امام خمینی پیرموان ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت نقل کرد که نقل ایشان از جهات مختلف محل خدشه است. نظر به بازنشر تقطیع شده و جهت‌دار نقل استاد شهیدی که زمینه سوءاستفاده برخی مغرضان و خصوصا را فراهم آورده، با اذعان و احترام به فضای آزاداندیشی موجود در کرسی‌های درس خارج حوزه و در امتداد سنت‌های اصیل حوزوی، به نقد بیانات ایشان می‌پردازیم. جناب استاد شهیدی در این زمینه چنین می‌گوید: «امام وقتی قم بود، قبل از تصدی مرجعیت همین در ذهنش بود که مردم گناه کردند امام زمان غیبت کردند در عصر غیبت ما وظیفه‌ای نداریم برای تشکیل حکومت بعدش نظرشان برگشت. من این را مستند نقل می‌کنم و بیشتر همین آقای مطهری گفتند برای یک آقایی آن آقا نقل کرد که ما بحث ولایت فقیه را کردیم رفتیم خدمت آقای خمینی و مطرح کردیم ایشان اول استنکار می‌کرد بعد قانع شد.» این روایت به دلیل مجهول بودن راوی اصلی ضعیف و غیرقابل استناد محسوب می‌شود و انتظار آن بود که جناب شهیدی در چنین موضوع مهمی حتما واسطه اصلی نقل این روایت را اعلام کنند اما در هر صورت از آنجا که مشابه این مدعا پیش از این در خاطرات منسوب به آقای منتظری نیز نقل شده است و برای خارج شدن روایت آقای شهیدی از ضعف مذکور، در صورتی که جناب شهیدی همان خاطره را نقل کرده‌ باشند، نقدهایی به این نقل وارد است. اگر واسطه نقل فرد دیگری هم باشد انتظار داریم جناب ایشان اعلان کنند البته شناخت راوی و واسطه نقل در نقد محتوای سست خاطره مذکور تغییری ایجاد نمی‌کند! ▫️در نقد نقل استاد شهیدی نکاتی به شرح ذیل قابل ذکر است: 1. آقای منتظری می‌گوید که این مطلب را خودش از امام شنیده است نه این‌که شهید مطهری این مطلب را برای وی نقل کرده باشند.(ر.ک: بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199) 2. آقای منتظری نمی‌گوید که امام اول استنکار کرد و بعد قانع شد. بلکه می‌گوید امام قانع نشد و تا درس‌های ولایت‌فقیه در نجف(یعنی سال1348) هیچ اشاره‌ای به ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی نداشت. (همان منبع سابق) 3. دریافت مکتب و منظومه فکری یک فرد و تسلط بر تطورات و تغییرات آن یکی از فنون پیچیده است که متأسفانه در حوزه علمیه مغفول واقع شده و فقدان روش‌شناسی متقن باعث می‌شود که هر فردی با هر سطح از سواد تاریخی و سیاسی به‌صرف شنیدن یک نقل در مورد اندیشه سیاسی فردی دیگر اظهار نظر کند. کوتاه‌سخن آن‌که چنین شناخت عمیقی به‌صرف خبر واحد، ولو راوی آن ثقه باشد، حاصل نمی‌شود و برای اظهار نظر در خصوص مکتب فکری یک فرد و شناخت ارکان ثابت و اعراض متغیر آن به تجمیع قرائن مختلف و به‌کاربردن روش‌هایی دقیق نیاز است. 4. روایت فوق یکی از شروط ابتدایی پذیرش روایت یعنی «وثاقت راوی» را ندارد چه آن‌که بررسی تفصیلی خاطرات آقای منتظری و مطالعه احوالات سیاسی و خُلقیِ وی حاکی از ضعف مفرط او در نقل‌های تاریخی است و برخی مطالب آن کذب قطعی است و اگر در «رجال‌شناسی تاریخ انقلاب اسلامی» یک راوی ضعیف و غیرقابل اعتماد داشته باشیم باید جناب آقای منتظری را مصداق بارز آن بدانیم.(جهت مشاهده نقد مستند تفصیلی خاطرات آقای منتظری بنگرید به: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره‌های 21-1) فارغ از نکات پیش‌گفته قرائن دیگری بر رد این روایت وجود دارد و این قرائن مانع «وثوق به صدور» آن می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. 5. «بررسی جهت صدور» روایت یکی از مراحل دیگر بررسی اجتهادی روایات تاریخی است و همانگونه که فقهای عظام در طول تاریخ فقه شیعه بخشی از روایات را به‌دلیل اعتقاد به صدور تقیه‌ای آن کنار گذاشته‌اند، منطوق و مفهوم بخشی از روایات تاریخی را با ملاحظه جهت صدور باید کنار گذاشت. بر فرض پذیرش صدور روایت تاریخی فوق از حیث جهت صدور آن بک احتمال وجود دارد، احتمالی که مورد تصریح شخص آقای منتظری نیز هست. وی پیش از ذکر ادعای خود می‌گوید:«گویا ایشان می‌خواستند با ما جدل کنند»(بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199) و بلافاصله به نقل فوق می‌پردازد. این نشان می‌دهد که شخص آقای منتظری نیز می‌دانسته که این حرف با مبانی امام سازگار نیست و این احتمال را مطرح می‌کند که ایشان برخلاف اعتقاد خود و به‌نحو جدلی این صحبت را مطرح کرده‌اند. وقتی شخص راوی، با همه نقایص شخصی و تاریخی، تصریح می‌کند که این مطلب امام جدلی است جایی برای استناد به آن باقی نمی‌ماند. ادامه در صفحه بعد: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13506 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
نقدی بر استناد جناب استاد شهیدی به خاطراتی مخدوش پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی [صفحه 2 از 4] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 6. جناب آقای شهیدی ادعا کرده که این مطلب مذکور مربوط به «قبل از تصدی مرجعیت امام» بوده است این در حالی است که آقای منتظری هیچ تاریخ معین یا حتی مجملی را برای این نقل ذکر نکرده است و مجهول بودن تاریخ این روایت وجه دیگری برای ضعف آن محسوب می‌شود مگر آن‌که جناب ایشان منبع دیگری غیر از خاطرات آقای منتظری داشته باشند که طبیعتا باید آن را با مشخصات بیش‌تر مطرح کنند. 7. در مطلب مورد نقد ادعا شده بود که امام پیش از تصدی مرجعیت اعتقادی به تشکیل حکومت اسلامی نداشتند. آقای منتظری نیز پس از ذکر ادعای خود گفته: «این بود اظهارات ایشان در آن وقت، و اشاره‌ای هم به ولایت فقیه نکردند. بعدا که ایشان به نجف رفتند...ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی بحث کردند.»(بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199) طبق این بخش از ادعای آقای منتظری که مورد استفاده مدرس نامبرده قرار گرفته؛ امام خمینی قدس سره الشریف تا زمان حضور در نجف و آغاز درس‌های ولایت‌فقیه در سال 1348، هیچ بحثی از ولایت فقیه و حکومت اسلامی مطرح نکردند. اما جناب آقای شهیدی ادعا کرد که عدم اعتقاد امام به حکومت اسلامی تا پیش از تصدی مرجعیت توسط ایشان بود. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است: الف. علت عدول جناب شهیدی از این ادعای آقای منتظری چیست؟ آیا جناب ایشان نیز این بخش از خاطرات آقای منتظری را مخدوش می‌داند؟ اساساً آیا می‌توان در این نقل آقای منتظری به این نحو تصرف کرد؟ آقای منتظری ادعا کرده که امام تا سال 1348 هیچ حرفی از ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی نزد. آیا می‌توانیم همین ادعا را منبع قرار بدهیم و در عین حال در آن تصرف کنیم و بگوییم امام تا پیش از تصدی مرجعیت (مثلا تا سال 1341-1340) اعتقادی به حکومت اسلامی نداشت؟! ب. آقای منتظری ادعا کرد که «امام... در آن وقت... اشاره‌ای هم به ولایت فقیه نکردند. بعدا که ایشان به نجف رفتند...ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی بحث کردند.» این در حالی است که طبق تقریرات آقای منتظری از درس اصول امام، ایشان روایت مقبوله عمر بن حنظله را اثبات‌کننده ولایت فقیه می‌دانستند: «فليرضوا به حكما، فإنّي قد جعلته عليكم حاكما» فإنّ تعدية الحاكم ب- «على» تدلّ على الحكومة المطلقة، إذ لا استعلاء للقاضي فكأنّه عليه السلام قال: فليرضوا به قاضيا فإنّه حاكم مطلق من قبلي و الحاكم أحد شئونه القضاء...»(محاضرات فی الاصول، ص431) گفتنی است آقای منتظری در انتهای کتاب، تاریخ اتمام را 18شعبان1370 (معادل 3خرداد1330) عنوان می‌کند. بنابراین، حتی بر اساس مکتوبات آقای منتظری، مرحوم امام در سال 1330 یا پیش از آن به ولایت‌فقیه اعتقاد داشتند و این اعتقاد تلازم قطعی و قهری با پذیرش جواز تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت دارد. اثبات ولایت‌فقیه در تقریرات اصولی سایر شاگردان امام نیز قابل مطالعه است. به‌عنوان نمونه ر.ک: تهذیب الاصول، ج3، ص590. تاریخ اتمام طبق این تقریر 15شعبان1330 ذکر شده است. ادامه مطلب در صفحه بعد: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13507 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
نقدی بر استناد جناب استاد شهیدی به خاطراتی مخدوش پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی [صفحه 3 از 4] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ج. آقای منتظری ادعا کرده که امام در نفی امکان تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت فرمودند: «مذهب تشیع این است که امام باید معصوم و منصوب باشد. در زمان غیبت تقصیر خود مردم است که امام غایب است.»(بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199) این در حالی است که امام خمینی قدس سره الشریف این شبهه را در کتاب «اجتهاد و تقلید»، که مربوط به دوره اول اصولی‌شان که در سال 1330ه.ش. به‌پایان رسید، پاسخ دادند. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: «وما قد يقال: من أنّ غيبة الإمام منّا، فلايجب تعيين السائس بعد ذلك، غير مقنع، فأيّ دخالة لأشخاص الأزمنة المتأخّرة في غيبته روحي له الفداء، خصوصاً مثل الشيعة الذين يدعون ربّهم ليلًا ونهاراً لتعجيل فرجه؟!»(الاجتهاد و التقلید، ص24) ایشان در همین کتاب لزوم تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت را ضرورت عقلی، همانند امور بدیهی، می‌دانند: «إنّا نعلم علماً ضروريّاً؛ بأنّ النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم المبعوث بالنبوّة الختميّة أكمل النبوّات وأتمّ الأديان، بعد عدم إهماله جميع ما يحتاج إليه البشر حتّى‏ آداب النوم والطعام، وحتّى أرش الخدش‏، لا يمكن أن يهمل هذا الأمر المهمّ الذي يكون من أهمّ ما تحتاج إليه الامّة ليلًا ونهاراً، فلو أهمل- والعياذ باللَّه- مثل هذا الأمر المهمّ؛ أي أمر السياسة والقضاء، لكان تشريعه ناقصاً، وكان مخالفاً لخطبته في حجّة الوداع‏ وكذا لو لم يعيّن تكليف الامّة في زمان الغيبة، أو لم يأمر الإمام بأن يعيّن تكليف الامّة في زمانها- مع إخباره بالغيبة وتطاولها- كان نقصاً فاحشاً على‏ ساحة التشريع والتقنين، يجب تنزيهها عنه. فالضرورة قاضية بأنّ الامَّة بعد غيبة الإمام عليه السلام في تلك الأزمنة المتطاولة، لم تترك سدى في أمر السياسة والقضاء الذي هو من أهمّ ما يحتاجون إليه، خصوصاً مع تحريم الرجوع إلى‏ سلاطين الجور وقضاتهم، وتسميته: «رجوعاً إلى الطاغوت»، وأنّ المأخوذ بحكمهم سحت ولو كان الحقّ ثابتاً، وهذا واضح بضرورة العقل‏» این؛ همان ادبیاتی است که در ولایت‌فقیه نجف، سال 1348 ، بدان تصریح کردند: «بديهى است ضرورت اجراى احكام كه تشكيل حكومت رسول اكرم (ص) را لازم آورده، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نيست؛ و پس از رحلت رسول اكرم (ص) نيز ادامه دارد...به ضرورت شرع و عقل آن چه در دورۀ حيات رسول اكرم (ص) و زمان امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع) لازم بوده، يعنى حكومت و دستگاه اجرا و اداره، پس از ايشان و در زمان ما لازم است.»(ولایت فقیه، صص27-26) بنابراین مبانی اندیشه سیاسی امام پیش از دهه چهل و پس از آن تغییری نداشته است. د. آقای منتظری با ادعای خود تلاش داشت اثبات کند که امام خمینی قدس سره الشریف حکومت را در عصر غیبت حق فقیه نمی‌دانسته. این در حالی است که این ادعا دقیقاً یکی از شبهاتی است که حکمی‌زاده در کتاب اسرار هزار ساله مطرح کرده امام به آن پاسخ داده بود. حکمی‌زاده در کتاب خود نوشته بود: «طبق مبانی فقهی این ادعاء که حکومت حق فقیه است هیچ دلیل ندارد» و امام در پاسخ وی می‌نویسد:«مبانی فقه عمده‌اش اخبار و احادیث ائمه است که آن هم متصل است به پیغمبر خدا و آن هم از وحی الهی است اینک ما چند حدیث در اینجا ذکر می‌کنیم تا معلوم شود از فقه بکلی بی‌خبرند....»(کشف اسرار، ص187) این، حد اعلای تحریف‌گری و مصداق بارز اجحاف به امام است که مبانی حکمی‌زاده را که امام به‌شدت با آن برخورد کرد و کشف اسرار را در رد آن نوشت؛ به شخص امام نسبت بدهیم!! ذکر این نکته ضروری است که در کتاب کشف اسرار جملات متشابهی نیز وجود دارد که ممکن است موهم عدم پذیرش ولایت‌فقیه یا ضرورت تشکیل حکومت اسلامی از دیدگاه امام باشد اما در همان کتاب محکمات غیرقابل انکاری وجود دارد که اثبات می‌کند امام خمینی نه‌تنها موافق سلطنت نبود، بلکه مشروعیت آن را با ادله متقن زیر سؤال می‌برد و تنها حکومت مشروع را حکومت اسلامی می‌دانست که مرور بخش‌هایی از آن در اینجا بایسته و بجاست. امام خمینی در کشف اسرار به‌صراحت لزوم تبعیت از پادشاهان و امرا را نفی می‌کنند. (کشف اسرار، صص110-109) ادامه مطلب در صفحه بعد: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13508 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
نقدی بر استناد جناب استاد شهیدی به خاطراتی مخدوش پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی [صفحه 4 از 4] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 امام در کشف اسرار پیرامون عدم مشروعیت حکومت سلطنتی به تفصیل سخن گفته، صراحتا به نقد کارنامه سیاه رژیم پهلوی می‌پردازد. آیا با وجود چنین تصریحاتی می‌توان به ایشان نسبت داد که با اسقاط اين رژيم خودکامه مخالف بوده و قائل به تأسیس حکومت الهی نبوده‌اند؟! در بخشی از کشف اسرار چنین می‌خوانیم: «...اكنون يك نظری هم به قانون‌های دنيا كنيد يك‌نفر از اشخاص عادی يك كتابچه نوشت و در آن تكليف‌هايی برای مردم يك شهر يا يك مملكت تعيين كرد از قبيل اينكه بايد سالی فلان قدر بدهند و فلان كار را كه برخلاف زندگانی و ميل آنهاست بكنند اين كتابچه را همه جزء سياه‌مشق می‌دانيم و اگر بخواهد اين حكم خود را به موقع اجرا بگذارد او را مجرم و حكم او را برخلاف عقل و عدل تشخيص میدهيم اگر صد نفر هم از اين كتابچه‌ها بنويسند باز همان حكم را دارد ولی همين شخص به واسطه زور يا زر عده آراء قاچاقی تهيه كرد و وكيل شد و همان صد نفر ديگر هم با وسيله‌هايی كه همه می‌دانيم خود را به كرسی وكالت رساندند اينجا ديگر هر حكمی آنها بكنند برخلاف ميل موكلين باشد يا برای غارت اموال و هتك ناموس و ريختن آبروی آنها باشد اين حكم خردمندانه و از روی معدلت است و مخالفت با آن جرم و جنايت است. از عقل روشن خالی از عادات جاهلانه تفاوت اينها را بپرسيد اگر بگوييد مردم خودشان وكيل تعيين كردند و مجبورند تبعيت كنند میگوييم همه میدانيد كه اولاً اكثر مردم خبر از وكالت و آمدن و گذشتن دوره انتخابات و چگونگی وكالت و حدود اختيارات وكيل ندارند از اين جهت در شهرستان‌هايی كه بيش از دويست هزار جمعيت دارد بيشتر از ده، دوازده هزار تعرفه برای انتخابات پخش نمیشود. و در اين صورت وكالت ظالمانه و احكام آنها جور است و درباره مردم نبايد اجرا شود و ثاني ًاچهارده دوره از انتخابات ايران ما گذشته و همه ديديدكه چه در دوره قبل از ديكتاتوری و چه در آن دوره‌های ننگين و چه دوره بعدكه اين دوره است وكالت از روی عدالت و آزادی جريان پيدا نكرده حالا همه دوره‌ها را بتوانيد كنيد دوره‌های راكه نمیشود سرپوشی كرد. چه شدكه قانونهای آن روز را هم همه عادلانه میدانيد و مخالفت آن را جرم تشخيص میدهيد با آن كه حقا عملكردن به آنها از بزرگترين جرم‌ها و بيدادگری‌هاســت و ثالثا وكيل به حكم خرد بايد كارهايش موافق صلاح و نفع موكل باشد وگرنه از وكالت معزولست به حكم خيانت و جنايت و موكلين هرگز اختيار جان و مال و فرزند و ناموس خود را به آنها نداده و نمیدهند پس تمام اين قانونهای بشری و حكومتهای جهان از روی جور و برخلاف حكم خرد پايه‌اش بنا نهاده شده است» (کشف اسرار، صص181-179) ایشان پس از اثبات لزوم تشکیل حکومت اسلامی، علت نپرداختن فقها به مسئله حکمرانی فقیه را ناشی از نبود شرایط برای شکل‌گیری حکومت اسلامی و ضرورت حفظ نظام معاش مردم برمی‌شمارد، و نه ادله واهی همچون غایب بودن امام به دلیل گناه مردم!! امام چنین می‌نویسد: «تشکیلاتی که بر اساس احکام خدا و عدل الهی تأسیس شود بهترین تشکیلات است...»(کشف اسرار، صص187) بر اساس مجموعه نکات پیش‌گفته باید گفت نقلی که توسط آن استاد محترم مورد استناد قرار گرفته به‌هیچ وجه قابل اعتنا نیست و امید است جناب ایشان با توجه مستندات مندرج در این یادداشت، در اسرع وقت بیانات پیشین خود را جبران و تصحیح فرمایند. انشالله جناب استاد شهیدی جرأت و جسارت این شاگردان کوچک مکتب امام صادق علیه‌السلام در تحریریه روزنه در نقد مطالب‌شان را ببخشایند. در پایان همگان و به‌ویژه شخصیت‌هایی که دارای کرسی تدریس هستند یا شعاع تأثیرگذاری نسبی در محیط نخبگانی دارند را به دقت‌نظر ویژه در صحت‌سنجی موشکافانه و نقل عالمانه روایت‌های متکثر تاریخی دعوت می‌کنیم. مع‌الاسف در زمانه ما نقل‌های مخدوش و نامعتبر در تقابل با اسناد متقن و متون محکم تاریخی در جهت به کار گرفته شده و امید است فرهیختگان متعهد حوزوی و دانشگاهی نسبت به این پدیده خطرناک به تکلیف الهی خویش در تبیین حقایق عمل نمایند. باشد که با امام و شهدا محشور شویم. انشالله. صفحه ۱: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13505 صفحه ۲: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13506 صفحه ۳: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13507 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053