eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🇮🇷 ۹ روز مانده تا چهارمین سالگرد آسمانی شدن حاج قاسم سلیمانی 🖤 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر جدید دیگر از لحظه انفجار دوم حمله تروریستی ۱۳ دی ماه کرمان. تصویر خانواده سلطانی "کاپشن صورتی گوشواره قلبی " -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹خاطره گویی خواهر ابراهیم هادی بر سر مزار حاج قاسم عزیز 🌹به مناسبت سالروز تولد ابراهیم هادی (علمدار کمیل) داداش ابراهیم تولدت مبارک 🎊🎉🎂 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
4.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیت الزهرا کرمان🥀🌱 دختر خردسال بافنده در آغوش حاج قاسم 🥀🌱 به مناسبت سالروز شهادت حامد بافنده 🥀🌱 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
🌱🥀معرفی-شهدای-کرمان محمدمهدی کازرونی سعدی🥀🕊 🌱🥀شهید مهدی کازرونی سال ۱۳۳۹ در روستای سعدی کرمان به دنیا آمد و آبان ۶۲ شهید شد. 🌱🥀وقتی درخت انقلاب به پیروزی نشست مهدی هنوز از مرز ۲۰سالگی عبور نکرده بود. اما تدبیرهای اوبه عنوان یکی از مسئولین سپاه کرمان بسیاری از توطئه های منافقین و اشرار منطقه کویری را خنثی کرد. در بیست و یک سالگی از مسئولین سپاه کردستان ( مهاباد ) بود. درایت او در فرماندهی باعث شد تا در شهرهایی که پای مهدی به آنجا می رسید صلح و آرامش برقرار شود. سرانجام در عملیات والفجر ۴ در منطقه مریوان به شهادت رسید. -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار سلیمانی: تمام ما این مشخصه را داشتند قبل ازاینکه شوند ،شهید بودند... -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 "پسرم قاسم" -هفتم 🌷قاسم حسین‌زاده 🌷پدر: علی حسین‌زاده فوق دیپلم مدیریت محیط بان 🌷مادر: زهرا غلامی تحصیلات ابتدایی خانه‌دار روستای کوی حیدر شهر بشاگرد استان هرمزگان 🌷قرار گذاشته بودیم اسم پسرمان را رضا بگذاریم. اما شهادت حاج قاسم نام او را عوض کرد. من محیطبان هستم و روز شهادت حاج قاسم توی کوه بودم. تلفن همراه در کوه و کمر آنتن نمی‌دهد. من و همکارانم بی‌خبر از همه جا مثل هر روز در حال انجام ماموریت بودیم. وقتی به منطقه امواج آنتن رسیدیم، اولین خبری که دریافت کردیم، شهادت حاج قاسم سلیمانی بود. حاله ما دست کمی از حال بقیه نداشت. باید جوری ادای دین می‌کردیم... 🌷نامگذاری پسرمان بخشی از این ادای دین بود. وقتی از بیمارستان به خانه رفتیم. همه خانواده بچه را بغل می‌کردند و حاج قاسم صدایش می‌زدند... پدر خودم هم شهید است. محمد حسین‌زاده تنها شهید روستا... 🌷همه اهل روستا هم از اسم حاج قاسم ما خوشحالند و او را حاج قاسم سلیمانی صدا می‌زنند... 🌷خداوند قبل از قاسم، محمد و حسین و حسن را به ما عنایت کرده بود و لطفش به تولد قاسم ادامه پیدا کرد. دلم می‌خواهد قاسم ما پاسدار شود. یک سپاهی شجاع و با رشادت مثل "حاج قاسم" قاسم ، نامی است که کهنه نمی‌شود... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ما این لباس را کردیم تنمون که پاسدار باشیم پاسدار یعنی چی ، یعنی هم این دنیا را دارد هم آخرنت... احمد کاظمی -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 📚"پسرم قاسم" -بیست-ششم 🌷قاسم اصغری 🌷مادر: فاطمه اصغری خانه‌دار 🌷پدر: مهدی اصغری پرسنل نیروی انتظامی 🌷شهر: زاهدان 🌷تهران هیچکس خبردار نشد. شما هم خبر ندارید. نمی‌دانید! این چیزی را که می‌خواهم برایتان بگویم، نشنیده‌اید اصلاً. شما حتی اسم "کورین" را هم نشنیده‌اید! 🌷اسم قاسم را هر دوی ما دوست داشتیم. قاسم که به دنیا آمد همسرم خیلی دوستش داشت. قاسم را که صدا می‌کرد من بی‌تابی‌اش را می‌دیدم. قاسم را روی سینه‌اش می‌گذاشت و با او بازی می‌کرد. محمدرضا و علیرضا و من ، مهدی آقا را کمتر در خانه می‌دیدیم. همه‌اش در کوه و دشت و بیابان بود. برای امنیت استان از همه چیزش گذشته بود. مهدی آقا خواب دیده بود که قاسم به دنیا آمده و چهار دست و پا می‌دود و بغلش می کنیم و می بوسیدمش. من گفتم : "آقا ! به آنجا هم می‌رسی که بچه‌ات را بغل کنی و ببوسی." فکر این روزها را نمی‌کردم! روزی که همسرم شهید شد سه روز مانده بود به سالگرد شهادت حاج قاسم ۱۱ دی ماه ۱۴۰۰ مهدی آقا عاشق حاج قاسم بود. همه خانه را پر کرده بود از عکس حاج قاسم. دو سه ماهی که مهدی آقا بود همه‌اش به قاسم می‌گفت: بابا کی چهار دست و پا می‌روی بابا! الان منتظرم قاسم چهار دست و پا برود و بگذارمش روی سنگ مزار مهدی آقا و بگویم: بیا آقا این هم پسرت.‌‌.. 🌷 اما کورین می‌دانید کجاست؟ در استان سیستان و بلوچستان است‌ نطقه‌ای در اطراف زاهدان‌ شما حتی خبر شهادت همسر من همرزمانش را هم نمی‌شنوید. اینجا هر هفته از این خبرهاست ... من هر روز سر مزارش می‌روم الان ۷ ماه از شهادتش می‌گذرد اما من هر روز صبح به گلزار شهدای زاهدان می‌روم.‌‌.. مزار همسرم کنار محسن خزایی و غلامعلی کفاش است‌. خزایی مدافع حرم بود خبرنگار صدا و سیما بود... ادامه دارد... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
💠💠💠 💠💠 💠 📚"پسرم قاسم" #پارت-بیست-ششم 🌷قاسم اصغری 🌷مادر: فاطمه اصغری خانه‌دار 🌷پدر: #شهید مهدی ا
ادامه 👇 🌷 یک شب که آمد خانه ساعت ۱۲ بود. گفتم: آقا شما که قرار نبود شب بیایید😳 گفت :ولی آمدم و فردا هم مرخصی گرفته‌ام که نروم اما صبح زنگ زدند که درگیری شده است. رفت قرار شد برای ناهار برگردد. مهدی آقا رفت و دلشوره به جان من افتاد. آن روز شنبه بود و من دوشنبه قبل خواب شهادتش را دیده بودم. خواب دیدم در خانه پدرم هستم که خبر آوردند مهدی آقا شهید شده در خواب خودم را می‌زدم و بی‌تابی می‌کردم. وقتی از خواب پریدم نماز صبح بود. مهدی آقا را بیدار کردم برای نماز... اما خوابم را تعریف نکردم. گفتم توی دلش را خالی نکنم با همان دلشوره ناهار را حاضر کردم. خانه را مرتب کردم. به قاسم شیر دادم و خواباندمش. بعد رفتم سراغ گروه صلوات که تازه عضوش شده بودم. دیدم نوشته‌اند مهدی اصغری را به خانواده ایشان تسلیت و تبریک می‌گوییم دنیا روی سرم خراب شد. دویدم توی حیاط؛ ساعت ۴ عصر بود ... 🌷مهدی آقا کربلا نرفته بود می‌خواست برود سوریه من نگذاشتم. گفتم: خانه مان در دست ساخت و تعمیرات است. دو بچه کوچک داریم من دست تنها چه کار کنم! کربلا هم نرفت ‌گفتم: چرا نمی‌روی کربلا می‌گفت: کار اداره را چه کسی انجام بدهد امام حسین هم به این راضی‌تر است. که امنیت این مردم تامین باشد. 🌷مهدی آقا پیاده‌روی اربعین را خیلی دوست داشت ولی نتوانست برود... درخواست وام داده بود. که بتواند برود کربلا چهارشنبه خواب دیده بود که می‌رود کربلا همان شد که شنبه‌اش به شهادت رسید. بعد از شهادتش ریختند؛ اما امام حسین زودتر به دیدارش آمد..‌ شب رفتم بیمارستان پیکر همسرم را دیدم. صبح هم رفتم بیمارستان و دیدمش. در قصالخانه هم رفتم و دیدمش. تشییع باشکوهی بود. مهدی را هم کنار دوستانش به خاک سپردند... عزیزالله بزنی که همسر نداشت. مهدی کوهستانی که سه فرزند داشت و شهبازی با دو فرزند. این سرنوشت مردم این است... 🌷یک هارد از رزم‌ها و حرکات پدر قاسم پر کرده‌ام عکس‌ها و آر پی جی زدن‌ها و مبارزه‌هایش این‌ها را از همکارانش جمع کرده‌ام که فردا به قاسم بگویم این مرد پدر تو بود کسی بود که مثل شیر می‌جنگید و عاشق سردار بود. الان عکسی بزرگ از پدرشان را در خانه نصب کرده‌ام قاسم که نگاهش می‌کند به او می‌گویم: این پدر توست بعد از مهدی آقا خیلی بی‌تابی می‌کردم اصلاً آرام نمی‌شدم یک هفته بعد از شهادت به خوابم آمد و گفت: خانم من که زنده هستم آنکه دفن شده کس دیگری است. من زنده‌ام و نمردم همینطور حرف میزد و می‌خندید در خواب به خواهرم گفته بود به فاطمه بگویید: من پیششان هستم غصه نخورد. وقتی رفتیم کرمان سر مزار حاج قاسم آرام شدم نیمه شعبان بود دعای کمیل می‌خواندند آن شب تا آخر مراسم ماندم انگار مرا تسلا دادند.. فکر می‌کردم حاج قاسم ایستاده‌اند و دارند ما را نگاه می‌کنند..‌ وقتی پدرم قاسم را حاج قاسم صدا می‌زد مردم می‌گفتند: چرا حاج قاسم صدایش می‌زنید؟ پدرم می‌گفتند: این پسر فرزند شهید است به خاطر همین همه با قاسم عکس می‌گرفتند... 🌷 من یک همسر شهید هستم اما برای مادر شهید شدن هم آماده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که بهترین زندگی زندگی با شهادت است... -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 📚"پسرم قاسم" -بیست-هفتم 🌷قاسم افوضی 🌷مادر: فاطمه سعدیان لیسانس نرم‌افزار کارمند بانک 🌷 پدر: پدرام افوضی فوق لیسانس ام بی ای طراح قطعات خودرو 🌷 شهر: تهران 🌷جدای از شناخت همگانی از سردار سلیمانی وقتی شنیدم ایشان رفته‌اند منزل مدافع حرم علی سعد که از اقوام دور پدرم هستند، بیشتر شناخت پیدا کردم. تعریف می‌کردند از مهربانی و اخلاصشان.‌‌... 🌷 وقتی حاج قاسم به شهادت رسید خیال بافی می‌کردم دعا می‌کردم کاش ایشان بدل داشته باشد و این کلک نیروهای ما باشد و حاج قاسم زنده باشد. مثل بچه‌ها👶 انتظار داشتم همه چیز اینطور باشد اما نشد😢 🌷 قبل از این من و شوهرم کارهایمان را کرده بودیم که از ایران برویم ✈️ دلمان می‌خواست در خارج از ایران زندگی کنیم. همه هم می‌دانستند‌ اما وقتی حاج قاسم را شهید کردند‌ از خارج متنفر شدیم از این همه جنایت و مکر... بعد از ایشان هیچ جا را بهتر از ایران نمی‌دانم. ایران برای ما مقدس است.🇭🇺❤️ 🌷وقتی فهمیدیم بچه‌مان پسر است. اسامی مختلفی برایش ردیف کردیم. اما استاد قرآن ما خانم دروازه‌بانان اسم قاسم را پیشنهاد داد.... ایشان خانم بسیار معتقد و مخلصی است. حرف و عملشان یکی است و شوهرم هم رفتار و گفتار ایشان را قبول دارد. برای همین موافقت کرد‌ برای اسم قاسم...😍 🌷 قاسم تک فرزند ماست‌ مطب دکتر که می‌رویم یا جایی که اسم را لازم دارند. و می‌پرسند می‌گویم قاسم؛ می‌گویند: اسم پسر نه اسم پدر! یعنی توقع دارند اسم پدر قاسم باشد و اسم پسر پدرام... من می‌دانم که اگر اسم بچه‌ام را آرشیدا و پارمیدا و تارمیدا می‌گذاشتم، انقدر جواب نمی‌دادم که الان بابت اسم قاسم جواب می‌دهم! 🌷می‌گویند گناه دارد اسم بچه را قاسم گذاشته‌اید شاید فردا بین همکلاسی‌هایش خجالت بکشد‌ شاید فردا در جامعه اسمش را دوست نداشته باشد. مسخره‌اش کنند. یا مثلاً می‌گفتند: بگذارید امیرقاسم که حساسیت آن از اسم قاسم کمتر است. اما ما گفتیم نه 😌 فقط قاسم بدون پسوند و پیشوند... بالاخره حق ایستادن می‌خواهد باید پای حق ایستاد مثل "حاج قاسم" -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
784.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای ، ای آنکه بر کرانه های ازلی و ابدی وجود برنشسته ای، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون بکش -فدا -وظیفه -حاج-قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------