eitaa logo
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
2هزار دنبال‌کننده
863 عکس
856 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥آهنی چون موم!🔥 💥روزی خالد بن ولید مشاهده کرد که حضرت حلقه های - آهنی - زره خویش را با دست درست می کند! به حضرت گفت: این فضیلت - یعنی نرم شدن آهن به دست انسان - برای حضرت (علیه السلام) بود، حضرت فرمود: ای خالد، بنا الان الله الحدید لداود فکیف لنا ای خالد، به خاطر ما، خداوند آهن را برای داود نرم کرد! پس برای ما چگونه خواهد بود؟(1) 💥مؤلف گوید: خالد بن ولید که این جریان از او نقل گردید، خود با امیرالمؤمنین (علیه السلام) جریان جالبی دارد که مؤید همین شگفتی و خواندنی است. جریان از این قرار بود که خالد بن ولید یک بار مجری طرح حضرت امیر (علیه السلام) شد و چون ناکام ماند و به دست حضرت امیر (علیه السلام) شد. دنبال فرصتی می گشت تا از امیرالمؤمنین (علیه السلام) بگیرد تا اینکه ابوبکر او را فرمانده سپاهی کرد، خالد که در میان سپاهیان خود احساس غرور و قدرت می کرد، در خارج از مدینه با سپاهیان خود به زمینی که متعلق به (علیه السلام) بود کرد، گویا می خواست بهانه ای برای ایجاد کند، که ناگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دید که مانند شیر همهمه می کند و به او فرمود: وای بر تو آیا تو این کار را کردی؟ خالد گفت: آری، در روایتی دارد که خالد چون حضرت را بدون صلاح دید با آهنی که در دست داشت بر حضرت حمله کرد تا بر سر حضرت فرود آورد، چشم های حضرت قرمز شد و فرمود: آیا چون تویی جرأت اقدام بر علیه من و بردن نام مرا دارد؟... 🌪سپس او را از اسب پایین کشید، خالد گوید: من اصلا توان مقابله نداشتم، مرا کشان کشان برد و عمود آهنی را که برای آسیاب به کار گرفته می شد به گردن من گره زد!- و در روایتی همان عمود آهنینی را که در دست خالد بود حضرت گرفت و دور گردن او پیچید - گویا که قسمت چرم را می پیچید! یاران من نیز مثل کسانی که به عزرائیل نگاه می کنند مبهوت شده بودند.🌪 💥خالد گوید: حضرت را به حق خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند دادم، شرم نموده و مرا رها کرد. اما آن آهن همچون ای بر دور گردن خالد او را می داد، ابوبکر چند نفر از آهنگران را خواست تا چاره ای اندیشند، ولی آنها گفتند: چاره ای ندارد جر اینکه آهن را کنیم (زیرا قطر آن بسیار زیاد است و نمی شود آن را برید) و معلوم است که گداختن آن آهن به معنی خالد بود. مدتی خالد در این حالت بود و مردمی که او را می دیدند از این جریان خنده شان می گرفت، بالاخره به خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) بردند، مردم همگی برخاستند و حضرت را سوگند دادند که این حلقه را باز کند، حضرت سر آن آهن را گرفت و آن را تکه کرد. و این مثل داود است که قرآن می گوید: و ألنا له الحدید، و ما آهن را برای او نرم کردیم (2). ********************************** 1) بحار الانوار: ج 41، ص 266. 2) مناقب ابن شهر آشوب: ج 2، ص 290 و مدینة المعاجز: اعجاز 525. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)