🔻خالص برای خدا🔻
✍ #اخلاص یعنی خالص برای #خدا.
✅️ بنابراین #اخلاص فقط در #عبادت نیست، بلکه همهی وجودمون باید خالص برای #خدا باشه:
👈 حتّی مرگ⚰ و زندگیمون🚶 هم برای #خدا باشه.
⚡️ قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. (انعام/۱۶۲)
💢 ﺑﮕﻮ: #نماز ﻭ ﺗﻤﺎمِ #عباداتِ ﻣﻦ..
💢 ﻭ #زندگی ﻭ #مرگِ ﻣﻦ..
💢 ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
یعنی:
❣↶ برای #خدا زندگی کنیم..
❣↶ برای #خدا بخوابیم..
❣↶ برای #خدا نفس بکشیم..
❣↶ برای #خدا صبر کنیم..
❣↶ برای #خدا درس بخونیم..
❣↶ برای #خدا آشپزی کنیم..
❣↶ برای #خدا..
❣↶ و آخر سر هم برای #خدا بمیریم..
⭕️🔴 این ایدئولوژی، کاملاً دیدِ ما رو به زندگی عوض میکنه.😊
👈 اینطوری تمام زندگیمون رو جهتدار میکنیم، و همهی کارهای ما میشه #عبادت، اون هم عبادتِ خالصانه👉
💯این رو میگن #سبکزندگیقرآنی.💯
#سبک_زندگی_قرآنی
#اخلاص
----------------💮♻️💮----------------
@maktabozeynab
----------------💮♻️💮----------------
#نشـر_پـیام_صـدقه_جـاریه_است.
💠امام صادق علیه السلام می فرمایند:
💦خداوند بندگانی دارد که روز قیامت پروندۀ اعمالشان کاملاً خالی و سفید است. ملائکه از پروردگار میپرسند: چرا هیچ چیزی در پروندۀ اعمال اینها ثبت نشده است؟
🌟 خداوند میفرماید:
✨ اینها برخی از بندگان مخلص من هستند که آنقدر خلوصشان بالا بوده که وقتی کار خوبی انجام میدادند حتی دوست نداشتند ملائکهای که اعمال را ثبت میکنند هم ببینند، فقط دوست داشتند خدا ببیند!
💖 لذا هر وقت اینها میخواستند کار خوب انجام دهند، خدا اجازه نمیداد ملائکه ببینند و ثبت کنند. اینها حسابشان با خود خداوند است.
📚عدة الداعی و نجاح الساعی/صفحه۲۰۷
#کار_برای_خدا
#حدیث_روز
#اخلاص
@maktabozeynab
✨🌟✨
📖استادپناهیان🌱
گیر تو گناهات نیست..!
گیر تو کارای خوبیه ڪه انجام میدی ..
ولی نمیگی خدایا به خاطر تو ..
ـ
اخلاص یعنی :
خدایا فقط تو ببین حتی ملائکه هم نه!
#حرفهایناب
#اخلاص
#درس_اخلاق
@maktabozeynab
💠 آیت الله حسن زاده آملی(حفظهالله):
« هر کسی هر کاری برای غیر خدا بکند، ضرر کرده و وای به حال کسی که در کارهایش نیت غیرالهی داشته باشد، اما اگر برای رضای #خدا و خلیفهی خدا کار کرد، به مقامی میرسد که نگو و نپرس»
#کلام_بزرگان
#اخلاص
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
✍ نوشته اند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟
گفتند: مسجد می سازیم.
گفت: برای چه؟
پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول»
شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساختهایم؟
فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساختهام، خدا که اشتباه نمی کند.
#بهلول
#حکایت_خوبان
#اخلاص
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
✳️ ببینید چه فرستادهاید برای فردا؟!
🔻 «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»(حشر، ١٨)؛ ببینید چه چیزی را فرستادهاید برای فردا. یک گوشهٔ دیگر معنای این جمله این است که ببینید چه فرستادهاید؟ «نماز» فرستادهاید، «روزه» فرستادهاید، «جهاد» فرستادهاید؟ خب، اینهایی که فرستادهاید، «سالم» فرستادهاید؟ چه فرستادهاید؟ بنده خیال کنم که بله، بنده نماز فرستادهام، فریضه فرستادهام، نافله فرستادهام؛ [ولی آیا] سالم فرستادهایم؟ اگر چنانچه آن [عملی] که من فرستادهام، یک گوشهاش دچار عدم «اخلاص» باشد، هیچ نفرستادهام، پوچ است، پوک است.
🔺 ...بنابراین یک گوشهٔ دیگر این آیه هم این است؛ ببینید چه فرستادهاید و آنچه فرستادهاید آیا حتماً همان است که خدا میخواست؟ یا چیز «بدلی» فرستادهاید برایش؟ البته برای خدا که نه، برای خودتان.
👤 #رهبر_انقلاب
📚 از کتاب #تفسیر_سوره_حشر
📖 صفحات ۱۸۴ تا ۱۸۶
#⃣ #سلوک #اخلاص
💫💫
#حکایت
💢حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد
از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند
دزد وقتی صدای بازشدن در راشنید راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد.
سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند
وزیر گفت سبحان الله چه شوقی دارد این جوان برای نماز....
ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند
و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید به او گفت تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد
اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت خدایا مرا #امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی فقط با #نمازشبی که از #ترس آن را خواندم اگر این نماز از سر #صداقت و #خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از #ایمان و #اخلاص می خواندم.
#نماز_شب
@maktabozeynab