🔻عمامه عاریتی؟!
✍حکایتی شیرین و عبرتآموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین میگوید:
آقا ما داریم بر میگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد. سه ماه هم ایشان کربلا میماند. جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را میبیند که میفرمایند:
شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا. میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است.
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه من عاریتی است و رفت
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید: دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه دو امام، با این دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:
بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر وعده دیدار من و شما همین جا. میرود داخل و در را میبندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری!
▫️ مرجعیت،عاریتی است
▫️ ریاست،عاریتی است
▫️ خانههایتان،عاریتی است
▫️پولهایتان،عاریتی است
▫️وجودتان،عاریتی است
▫️سلامتیتان،عاریتی است.
▫️هر چه میبینید،عاریه است و امانت است.
دل به این عاریهها نبندید
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
💠شرح دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
🔹أللَّهُمَّ اهْدِنی فیهِ لِصَالِحِ الْأعْمالِ وَ اقْضِ لی فیهِ الْحَوائِجَ وَ الآمالَ یا مَنْ لایَحْتَاجُ إلیَ التَّفْسیرِ وَ السُّؤالِ یا عالِماً بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🔸 خدایا! مرا در این روز به اعمال شایسته راهنمایی کن و حاجتها و آرزوهایم را برآورده ساز. ای کسی که نیازمند به شرح و سئوال بندگان نیستی! ای خدایی که ناگفته به حاجات و سرائر خلق آگاهی! درود فرست بر محمد و خاندان پاک او
🔰پیامهای دعا
۱- درخواست هدایت الهی به سمت اعمال صالح
۲- برآوردهشدن حوائج و آرزوها
۳- خدا نياز به شرح و سؤال ندارد
۴- صلوات در دعا موجب اجابت دعا
🔰پیام منتخب
✍️ شرط قبولی دعا و برآوردهشدن آرزو ها، این است که امیدمان فقط به خدا باشد. زیرا خدای سبحان به یکی از پیامبرانش فرمود: «قسم به عزت و جلالم! آرزوی هر آرزوکننده را از غیر خودم قطع میکنم؛ او را مأیوس میکنم، پیش مردم لباس خواری بر تنش میپوشانم و از گشایش و فضل خود، دورش میکنم. آیا بندهام غیر مرا در سختی ها امید دارد؛ درصورتی که سختیها در دست من است! و آیا امید به غیر من دارد؛ در حالی که من بینیاز و جوادم، کلیدهای درهای بسته شده در دست من است و درب رحمتم برای دعاکنندهها باز است.
📚 الکافی،ج ۲،ص ۶۶
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
4_5890792781722421401.mp3
3.8M
🌙
تند خوانی جزء #هفدهم قرآن کریم
🔸۳۱ دقیقه
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت
در جمع مردم با تبسم مینشستی آه
اما نگفتی با کسی جز چاه از آهت
در بین نخلستان عرق میریختی هر روز
تا شب کمی خرما و نان باشد به همراهت
رؤیای زیبایی برای هر یتیمی بود
بین خرابه نیمهشبها چهرۀ ماهت
محراب کوفه شاهد راز و نیازت بود
مولای یا مولای نجوای سحرگاهت
هر چند طوفانی میان سینهات جاریست
آرامشی دارد توکلت علی اللّهت
شهری کمیلت میشود با هر فرازی از
یا نور و یا قدوسهای گاه و بیگاهت
امروز هم دنیا به مردی چون تو محتاج است...
شاعر: #رضا_خورشیدیفرد
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
ﻣﺤﻤﺪ ﻋـﻠﻰ ﻛﻠﻰ قهرمان بوکس جهان می خواست ﻣﺸﻌﻞ ﺍﻟﻤﭙﯿـﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳت ﺑﮕﯿـﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﺪ،
ﻭﻟﯽ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ!
ﺳـﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ میکروفن ﺑﺮُﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ یکصد ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﮔُـﻔﺖ :
🔸ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴَﺎﻥُ ﻣَﺎ ﻏَﺮَّﻙَ ﺑِﺮَﺑِّﻚَ ﺍﻟْﻜَﺮِﻳﻢِ
ﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ! ﭼﻪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺗﺮﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔــﺎﺭ ﮐﺮﯾم ﻣﻐـــرﻭﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟
🔹ﯾﺎﺩ ﺗﺎﻥ هست ﻣﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﻬـﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ کسی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ ﺩﻭﺍﻡ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧـﻢ مشعلی ﺭﺍ ﺁﺗـﺶ ﺑـﺰﻧﻢ
ﺟﻮﺍﻧﯿﺖ ، ﻋﻤرﺕ ، ﭘﻮلت ، ﻗﺪﺭﺗﺖ ، ﻗﻮﻣﺖ ، ﺯﺑاﻧﺖ ، ﺑرﺍﺩﺭﺍﻧﺖ ، ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﺖ ، ﭘستت ....
ﭼﻪ ﭼﯿـﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ نسبت ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﻐـﺮﻭﺭ ساخته؟!
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
#مطاعن_دشمنان
🔰 گوشهای از کینهها و دشمنیهای آن زن نسبت به امیرالمؤمنین علیهالسلام...
💢 کینهٔ امیرالمؤمنین علیهالسلام، مثل کورهٔ آتش در دلش میجوشید...
امیرالمومنین علیه السلام در فرازی از خطبه ۱۵۶ نهجالبلاغه خطاب به مردم بصره فرمودند:
📋 ...أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَکَهَا رَأْیُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِی صَدْرِهَا کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ وَ لَوْ دُعِیَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَیْرِی مَا أَتَتْ إِلَیَّ لَمْ تَفْعَلْ
🔻اما فلانی -، پس افکار و خیالات زنانه بر او چیره شد، و کینهها در سینهاش چون کوره آهنگری شعله ور گردید، اگر از او میخواستند آنچه را که بر ضد من انجام داد نسبت به دیگری روا دارد سرباز میزد.
📚 نهجالبلاغه خطبه ۱۵۶
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 با خبر شهادت امیرالمومنین علیهالسلام، سر به سجده گذاشت...
ابوالفرج اصفهانی در «مقاتل الطالبین» اینگونه نقل میکند:
📋 لَمّا أنْ جاءَ قَتْلُ عَلیٍّ علیهالسلام، سَجَدَت...
🔻وقتی که خبر شهادت امیرالمومنین علیهالسلام به عایشه رسید، او سر به سجده گذاشت.
📚مقاتل الطالبین ص۵۵
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 به خاطر «ابنمُلجم»، اسم غلامش را «عبدالرحمن» گذاشت...
شخصی به نام مسروق گوید: نزد عایشه رفتم و نشستم. پس با من صحبت میکرد و در آن حین، غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن میگفتند، صدا کرد. آن غلام حاضر شد. عایشه گفت: ای مسروق! آیا می دانی چرا نامش را عبدالرّحمن گذاشتم؟ گفتم: خیر. گفت:
📋 حُبّاً مِنِّي لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُلْجَمٍ.
🔻به دلیل محبّتی که به عبدالرّحمن بن ملجم مرادی دارم.
📚 بحار الأنوار، ج۳۲، ص۳۴۲
✍ زنی که نامِ علی بود آتشِ جگرش
به من مگوی که او مادر است و من پسرش!
ز همسریّ پیمبر چه افتخار آن را
که بود نزد پیمبر، نفوذیِ پدرش؟
خدا که خار کنارِ گل آفریده به باغ
عجیب نیست که این شد زنِ پیامبرش
به حکم «حَربُک حَربی» که مصطفی فرمود
جمل، بود اُحُد و اوست هندِ فتنهگرش
اگر شهادتِ کفرش ز من قبولت نیست
بخوان به سورۀ تحریم و نصّ معتبرش
بر او، به حکمِ خدا، حدّ قذف واجب بود
حواله کرد نبی با امامِ منتظَرش...
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
#مطاعن_دشمنان
🔰 گوشهای از کینهها و دشمنیهای آن زن با حضرت زهرا سلاماللهعلیها...
💢 امام زمان علیهالسلام، انتقام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را از او میگیرد...
در روایتی امام باقر علیهالسلام فرمودند:
📋 أَمَا لَوْ قَامَ قَائِمُنَا لَقَدْ رُدَّتْ إِلَیْهِ الْحُمَیْرَاءُ حَتَّی یَجْلِدَهَا الْحَدَّ وَ حَتَّی یَنْتَقِمَ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ فَاطِمَةَ علیها السلام مِنْهَا
🔻 وقتی قائم ما قیام کند، خداوند حمیراء (عایشه) را از قبر درآورد تا او را با تازیانه حد بزند، و نیز انتقام فاطمه دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله را از او بگیرد.
🔹راوی گوید: عرض کردم: قربانتان گردم! برای چه به او حدّ میزنند؟ امام علیهالسلام فرمود: به خاطر افترایی که به مادر ابراهیم(ماریه) فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بست. عرض کردم: چرا خداوند حدّ او را تا روزگار حضرت قائم علیهالسلام به تأخیر میاندازد؟ امام علیهالسلام فرمود:
📋 إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله رَحْمَةً وَ بَعَثَ الْقَائِمَ علیهالسلام نَقِمَةً
🔻خداوند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به عنوان رحمتی برای بندگانش فرستاد، ولی حضرت قائم علیهالسلام را برای کیفر آنها میفرستد.
📚 علل الشرائع، ج ۲ ص ۵۵۱
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 خوشحالیِ او از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها...
إبن أبی الحدید معتزلی در کتاب شرح نهجالبلاغة خود چنین نقل کرده است:
📋 ثُمَّ ماتتْ فاطمةُ فجاءَ نساءُ رسولِ الله کلُّهُنَّ إلى بنی هاشم فی العزاءِ إلّا عائشة فإنَّها لَمْ تَأْتِ و أظهَرتْ مرَضاً و نُقلَ إلى علیٍّ عنها کلامٌ یَدلُّ على السّرور.
🔻پس از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ، تمام همسران رسول خدا به دیدن بنی هاشم برای تسلیت آمدند ، اما عایشه خود را به مریضی زد و حضور نیافت. به امیرالمومنین علیهالسلام نیز خبری رسید که عایشه از شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها ابراز خوشحالی کرده است.
📚شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۹ ص۱۳۲.
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
زمینه مناجاتی شبهای ماه مبارک رمضان
#زمزمه
#شور
#واحد
منکه از تو نا امید نمیشم
میدونم که باز هوامو داری
ممنونم که میشنوی صدامو
ممنونم بهم محل میزاری
کی مثل تو اینقَدَر کریمه
کی مثل تو با گدا رفیقه
خیرت همّیشه بمن رسیده
هرجا هرثانیه هر دقیقه
اغفرلنا،من با پای خودم اومدم اقرار کنم
یا ربنا،واسه اینکه باشم پیش تو اصرار کنم
انا الحقیر، یه بزرگی کن و دستمو بگیر
....
هرجا سفره ی تو پهنه اونجا
خیر از توی آسمون می ریزه
هرکس دعوته تو این ضیافت
معلومه که پیش تو عزیزه
با خوب و بدیم همیشه ساختی
نعمت هاتو کم نکردی اصلا
ممنونم که آبرو خریدی
تو بد تا نکردی هیچ جا با من
نعم الحبیب،کی مثل تورفیق میشه با این بیچاره
نعم الطبیب،جز تو کی خبر از این دل زارم داره
انا الفقیر،به حسین بیا و دستمو بگیر
.......
فورا یاد کربلا میفتم
وقتی تشنگی میده عذابم
یاد خشکیه لبای اصغر
یاد اشکای بی بی ربابم
اطفال حرم چیا کشیدن
شرمش موند برا عموی خیمه
گفتن ماها دیگه آب نمیخایم
کاشکی برگرده به سوی خیمه
ماه حرم،رفتی چشمای اهل حرم و تر کردی
صاحب علم،بی توخمیه زمین میخوره کاش برگردی
انا الصغیر، به ابالفضل بیا دستمو بگیر
....
وقتی عاشق علی و زهرام
دنیا واسه من همش به کامه
حب حیدره که تو قیامت
مثل نوره هر کجا باهامه
روز تنهاییو وحشت و ترس
ایشالله که دستمو میگیره
برگه ی امان من از آتیش
تو دستای حضرت امیره
شاه نجف،خوشبختم که تورو دارمو بت مدیونم
ای باشرف،یک وقت از در خونت نکنی بیرونم
انا الحقیر، به علی بیا و دستمو بگیر
🍃🔹🍃🔹
شعروسبک: آقای هاشم محمدی آرا
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
recording-20220411-025300.mp3
4.68M
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
❣سلام امام زمانم❣
☀️صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم 🤲
🍃✋ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
💠شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
🔹أللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أعْضائی إِلیَ اتِّباعِ آثارِهِ بِنُورِکَ یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِین؛
🔸 خداوندا! مرا در این روز برای برکات سحرها بیدار و متنبه ساز و دلم را به روشنی انوار سحر منوّر کن و تمام اعضا و جوارهم را برای آثار و برکات این روز، مسخّر فرما. به حق نور جمال خودت، ای روشنیبخش دلهای عارفان!
🔰پیامهای دعا
۱- لزوم بهرهبرداری از برکات سحر
۲- روشنی دل به نور خدا
۳- اعضا و جوارح در تسخير خداوند
۴- نور خدا روشنیبخش دلهای عارفان
🔰پیام منتخب
✍️حضرت لقمان در سفارشی به فرزند خود فرمود: «فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگتر باشد؛ هنگام سحر كه تو در خوابی، او برمیخيزد و آمرزش میطلبد.
📚 ميزان الحكمه، ج 8، ص 466
امام صادق(ع) میفرمايد که جبرئيل نزد پيامبر(ص) آمد. آن حضرت فرمود: «ای جبرئيل! مرا موعظه كن.» عرض كرد: «ای محمد! هرگونه میخواهی زندگی كن؛ ولی بدان كه میميری، هرگونه میخواهی دوست بدار؛ ولی بدان پايان آن جدايی است و هرگونه میخواهی عمل كن؛ ولی بدان برای كردارهايت جزايی است! بدان و بهخاطر بسپار كه شرف هر كس به سحرخيزی و بینيازی او از مردم است.
📚 وسائل الشيعه، ج ۵، ص ۲۶۹
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran
بسم ربّ المهدی
✨ حدیث روز :
🔹 امام عسکری علیهالسلام به امام مهدی ارواحنافداه فرمودند:
🔺 و اعْلَمْ أَنَّ قُلُوبَ أَهْلِ الطَّاعَةِ وَ الْإِخْلَاصِ نَزَعَ إِلَيْكَ مِثْلَ الطَّيْرِ إِلَى أَوْكَارِهَا
🔸 بدان، همان گونه که پرنده به سوی لانهاش میرود، دلهای اهل طاعت و اخلاص به سوی تو کنده میشود.
📚 کمال الدین، ج۲، ص۴۴۴
🔵 میزان اشتیاق ما به حضرت ولی عصر ارواحنافداه ، نشان دهنده میزان مطیع بودن و خالص بودن ما در عرصه بندگی است.
🔹 کسی که نسبت به امام زمان ارواحنافداه اشتیاق ندارد، اعمالش طاعت محسوب نشده و عبادات خالصانهای ندارد.
•┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
4_5895296381349792430.mp3
4.16M
🌙
تندخوانی جزء #هجدهم قرآن کریم
🔸۳۴ دقیقه
🔰مکتب ذاکران فاطمی اراک
🆔 @maktabzakeran