🔸در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون، دڪتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله "بور"، "فرمي"، "شوريندگر" و "ديراگ" و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو دعوت ڪنند...
🔸آقاي دڪتر خودشان ڪارت هاي دعوت را طراحي مي ڪنند و حاشيه ي آن را با گل هاي نيلوفر ڪه زير ستون هاي تخت جمشيد هست (لوتوس) تزئين مي ڪنند و منشا و مفهوم اين گل ها را هم توضيح مي دهند.
چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف مقابل دلدادگي ايجاد مي ڪند.
🔸دڪتر مي گفت:
"براي همه ڪارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون ويالونش جايي نمي رود، تاڪيد ڪردم ڪه سازش را هم با خود بياورد.
همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت:
چون خواهرم را خيلي دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند.
من فورا يڪ شمع به شمع هاي روشن اضافه ڪردم و براي انيشتين توضيح دادم ڪه ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي خانواده شمع روشن مي ڪنيم و اين شمع را هم براي خواهر شما اضافه ڪردم.
به هر حال بعد از يڪ سري صحبت هاي عمومي، انيشتين از من خواست ڪه با دميدن و خاموش ڪردن شمع ها جشن را شروع ڪنم.
من در پاسخ او گفتم:
ايراني ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري ڪرده اند.
🔸براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم ڪه زندگي در دست خداست و تنها او مي تواند اين شعله را خاموش ڪند يا روشن نگه دارد."
🔸آقاي دڪتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ ڪند و مي گفت بعدها انيشتين به من گفت: "وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يڪ تمدن 10هزارساله چيست.. براي ڪريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي ڪنيم و بعد با گلهاي مصنوعي آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درخت ها سبزند و در ڪنار خيابان گل و سبزه روييده است."
🔸بالاخره آقاي دڪتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي ڪنند و بعد اين دعا را برای مهمانان تحليل و تفسير مي ڪنند...
💥به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي ڪه در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.
🔸بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي ڪنند و ڪوڪ ويلون انيشتين را عوض مي ڪنند و يڪ آهنگ ايراني مي نوازند.
🔸همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي دڪتر توضيح مي خواهند.
ايشان پاسخ می دهند ڪه موسيقي ايراني يڪ فلسفه، يڪ طرز تفڪر و بيان اميد و آرزوست.
انيشتين از آقاي دڪتر مي خواهند ڪه قطعه ي ديگري بنوازند.
🔸پس از پايان اين قطعه ڪه عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين ڪه چشم هايش را بسته بود چشم هايش را باز ڪرد و گفت:
"دقيقا من هم همين را برداشت ڪردم و بعد بلند شد تا سفره ی هفت سين را ببيند..."
🔸آقاي دڪتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيڪ را ڪه نام آنها با "س" شروع مي شد توي سفره چيده بود و يڪ تڪه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود.
بعد توضيح مي دهد ڪه اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.
تنها سبزه با "س" شروع مي شود به نشانه ي رويش...
ماهي با "م" به نشانه ي جنبش،
آينه با "آ" به نشانه ي يڪرنگي،
شمع با "ش" به نشانه ي فروغ زندگي و ...
🔸همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد.
🔸آن هم در زماني ڪه دنيا هنوز اين حرف ها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراڪ اين مفاهيم عميق را درڪ مي ڪردند.
🔸يڪ ڪاسه آب هم روي ميز گذاشته بودند و يڪ نارنج داخل آب قرار داده بودند.
آقاي دڪتر براي مهمانان توضيح مي دهند ڪه فلسفه ی اين ڪاسه 10هزارسال قدمت دارد.
آب نشانه ي فضاست و نارنج نشانه ي ڪره ي زمين است و اين بيانگر تعليق ڪره زمين در فضاست.
🔸انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.
از او مي پرسند ڪه چه اتفاقي افتاده؟
مي گويد:
"ما در مملڪت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم ڪه وقتي اين حرف را زد ڪليسا او را به مرگ محڪوم ڪرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد.
علم شما ڪجا و علم ما ڪجا؟!"
خيلي جالب است ڪه آدم به بهانه ي نوروز يا هر بهانه ي خوب ديگر، فرهنگ و اعتبار ملي خودش را به جهانيان معرفي ڪند.
"خاطرات مهندس ايرج حسابي"
#دکترحسابی
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠مکتب ذاکران فاطمی اراک