#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹آفتاب مهر🔹
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود
اى میر عسکرى لقب، اى فاطمى نسب
آن را که نیست مهر تو از زندگى چه سود؟
علمت محیط، بر همه ذرات کائنات
فیضت نصیب، بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناک حیاتت، گر اندک است
بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسى دمى و پرتو رأى منیر تو
زنگار کفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانۀ تو مصلح کل دیده برگشود
اى قبلۀ مراد که در برکة السّباع
شیران به پیش پاى تو آرند سر فرود
قربان دیدهاى که به بزم تو فاش دید
جاى قدوم عیسى و موسى و شیث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاک را
الحق مفسّرى، ز تو شایستهتر نبود
دشمن بدین کلام ستاید تو را که نیست
در روزگار، چون تو به فضل و کمال و جود
شادى به نزد مردم غمدیده نارواست
جانها فداى لعل لبت کاین سخن سرود
مدح شما، ز عهدۀ مردم برون بود
اى خاندان پاک، که یزدانتان ستود
از نعمت ولاى شما خاندان وحى
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود...
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 ارتباط با ادمین مکتب ذاکران فاطمی اراک👇👇👇👇
✅ @zakeranfatemi_admin
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیده_واره
🔹نماز آیات🔹
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمهای
کسی که کفو علی میشود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولیالله دردسر دارد
کسی که شهر سر سفرۀ قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟!
صدا زد: «اشهد ان علی ولیالله»
ولی دریغ که این شهر، گوشِ کر دارد...
کنیز بیت علی خاک را طلا میکرد
سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد...
بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد...
بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟
هنوز چادر او کار با بشر دارد...
دهان تیغ دو دم را عجیب میبندد
وصیتی که علی از پیامبر دارد
فدای محسن شش ماههاش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد
به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه
حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد
اگر خمیده علی، از نماز آیات است
در آسمان غمش هاله بر قمر دارد
شبانه گشت به دست ستارهها تشییع
که ماه، الفت دیرینه با سحر دارد
میان شعله دعایش ظهور مهدی بود
که آه سوختگان بیشتر اثر دارد
📝 #مجید_تال
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅
✨مکتب ذاکران فاطمی اراک ✨
https://eitaa.com/joinchat/34078795C4838ed4e09
#امام_سجاد علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹سجادهای به وسعت عشق🔹
مدینه باز هوای خوشِ بهاری داشت
هوای تازۀ فصل بنفشهکاری داشت
چمن شکوفه به گیسوی نخلها میبست
مدینه حالت بُهت و امیدواری داشت
نشسته چشم به راه ستاره، شب تا صبح
مدینه پلک نمیزد که بیقراری داشت..
«ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد»
که مهر در قدمش شوق جاننثاری داشت..
جمال روشن این ماه را نگاه کنید
که حُسن یوسف از او رنگ شرمساری داشت
حلاوت از نفسش، چشمه چشمه میجوشید
طروات سخنش جلوۀ بهاری داشت
به سرو، قامت او راستقامتی آموخت
که استقامت و ایمان و پایداری داشت
سجود کرد به سجادهای به وسعت عشق
چه سجدهای که تجلای رستگاری داشت
دخیل بست به قندیل اشک او محراب
که چشمهای ز غبار زمانه عاری داشت
قلم در اول توصیف او به خود لرزید
که در مقام رضا، صبر و استواری داشت
به یک دعای غلامش، به دشت و صحرا ریخت،
سحاب رحمت حق، هر چه اشک جاری داشت
به بوسهای حجرالاسود از لبش گل داد
حریم کعبه از او یاد و یادگاری داشت
هُشام کرد تجاهل اگر در اوصافش
زبان گشود «فرزدق» که شوق یاری داشت
اشاره کرد که فرزند مکه است و منا
اشارهای که حکایت ز حقگزاری داشت
جهانِ کوچک ما، حیف درنیافت که او
چهقدر شوکت و فضل و بزرگواری داشت
شمیم عشق حسین انتشار یافت از او
چرا که ساغر چشمش، گلابِ جاری داشت..
📝 شاعر:محمدجواد_غفورزاده
🌐 مکتب ذاکران فاطمی اراک❤
@zakeranfatemi_admin
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹کریم السجایا🔹
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
📝 شاعر:یوسف_رحیمی
•┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin