eitaa logo
مکتب ذاکران فاطمی اراک
314 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
875 ویدیو
54 فایل
جلسات هفتگی مکتب ذاکران فاطمی، یکشنبه ها شماره کارت مکتب ذاکران فاطمی ،جهت کمک های ماهیانه دوستان به شرح ذیل است👇👇👇 5029081061650046 ارتباط با ادمین کانال و مدیرجلسات هفتگی @Maktabzakeran_admin @zakeranfatemi_admin @sjrafie
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از MORTZA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حضور باصلابت مادر شهید سید روح الله عجمیان در مراسم تشییع فرزندش 🔹هم سید، هم بسیجی، هم قهرمان، واژه‌های زیبای مادری است که امروز با افتخار با زبان اصیل لری در گوش دشمنان این سرزمین طنین انداز شد. خبـــرهای فـــوࢪی‌ مهم⇩⇩ ☑️ @Akhbar_Fori
🔴 تشییع شهید مدافع وطن در اراک؛ سه‌شنبه ۱۷ آبان 🔹 مراسم تشییع شهید سجاد فراهانی از شهدای مدافع امنیت نیروی انتظامی از ساعت ۹ صبح فردا سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ از میدان شهدای اراک تا بهشت زهرا برگزار می‌شود. 🔹همچنین مراسم یادبود شهید فراهانی از ساعت ۱۴ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ در مسجد الزهرا در خیابان هپکو اراک برگزار می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🎥 چگونه صبر کنم این عمود باز بیافتد... 🔺شعر خوانی در هیئت خادم الشهدای اصفهان درباره ایران اسلامی و حوادث اخیر 🔰 •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت پنجاه و نهم ✳️ پاسخ‌های قاطع به پرسش‌های طلحه و زبیر به آن دو پاسخ دادم: 🔻اما اینکه گفتید با شما مشورت نکردم، به خدا سوگند، من به خلافت رغبتی نداشتم و به ولایت بر شما علاقه‌ای نشان نمی دادم. شما بودید که مرا به آن دعوت کردید و آن را بر مردم تحمیل کردید نگرانی من این بود که اگر خلافت را نپذیرم، امت اسلام گرفتار تفرقه و اختلاف شود؛ از این رو پذیرفتم. 🔻پس از پذیرش خلافت و رهبری امت، در قرآن و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نظر کردم و از هر دستوری که داده و هر فرمانی که صادر کرده بود پیروی کردم. در کنار قرآن و سنت پیامبر صلی‌الله علیه و آله، به حکم و رأی شما و دیگران نیازی پیدا نکردم و هنوز چیزی پیش نیامده است که حکم آن را ندانم و به مشورت شما و دیگر برادران مسلمان نیاز داشته باشم. اگر موضوعی پیش می‌آمد که حکم آن در کتاب خدا بیان نشده بود و شاهدی از سنت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله برای آن پیدا نمی‌شد و به مشورت نیاز پیدا می شد، حتما با شما مشورت می کردم. 🔻درباره اعتراض شما که چرا با همه به تساوی رفتار کرده‌ام، باید بگویم این روشی نبود که به‌ رأی خود یا با خواسته دل خود انجام داده باشم؛ بلکه من و شما این رفتار را از رسول خدا (صلی‌ الله علیه و آله) آموخته‌ایم و کتاب خدا نیز سنت آن حضرت را تایید کرده است. کتاب خدا همان کتابی است که: " لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ؛ هیچ‌گونه باطلی، نه از پیش‌ رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمی‌آید؛ چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است". 🔻اینکه می‌گویید این اموال در نتیجه شمشیرها و نیزه‌های شما گرد آمده است و نباید بین شما و دیگران به تساوی تقسیم شود، پاسخش این است که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله هم گروه‌های زودتر اسلام آورده و مجاهدت ها کرده بودند و برخی با تأخیر مسلمان شده و جهاد کمتری کرده بودند ولی رسول خدا صلی الله علیه و آله در تقسیم غنائم، میان آن دو گروه فرقی نگذاشت و برخی را به دلیل سبقت در اسلام، امتیاز نداد. ولی، خداوند در روز قیامت پاداش اعمال پیش‌گامان در اسلام و جهاد را به طور کامل خواهد داد. 🔻به خدا سوگند برای شما و غیر شما بیش از آنچه به شما اختصاص داده‌ام، سهمی نیست. خداوند قلب ما و شما را به سوی حق، هدایت کند و صبر و استقامت را به ما و شما الهام کند. خدا رحمت کند آن‌کس را که چون حقی ببیند، یاری‌اش کند و هنگامی که ستمی مشاهده کند، به مقابله با آن برخیزد. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سوره فصلت، آیه ۴۲ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۴۰ ۳. کافی، ج۸، ص ۳۶۰ ۴. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۵ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... 🔰 •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💭زماني‌ در بچگي باغ انار بزرگی داشتيم، اواخر شهريور بود، همه فاميل اونجا جمع بودن .اون روز تعداد زيادي از كارگران بومي در باغ ما جمع شده بودن براي برداشت انار، ما بچه ها هم طبق معمول مشغول بازي كردن و خوش گذروندن بوديم! بزرگترين تفريح ما در اين باغ، بازي گرگم به هوا بود اونم بخاطر درختان زياد انار و ديگر ميوه ها و بوته اي انگوري كه در اين باغ وجود داشت، بعضی وقتا ميتونستي، ساعت ها قائم شی، بدون اينكه كسی بتونه پيدات كنه!  💭 بعد از نهار كه تصميم به بازي گرفتيم، من زير يكی از اين درختان قايم شده بودم كه ديدم يكی از كارگراي جوونتر، در حالی كه كيسه سنگينی پر از انار در دست داشت، نگاهی به اطرافش انداخت و وقتی كه مطمئن شد كه كسی اونجا نيست، شروع به كندن چاله اي كرد و بعد هم كيسه انارها رو اونجا گذاشت و دوباره اين چاله رو با خاك پوشوند، دهاتی ها اون زمان وضعشون خيلی اسفناك بود و با همين چند تا انار دزدي، هم دلشون خوش بود!با خودم گفتم، انارهاي مارو ميدزي! صبر كن بلايي سرت بيارم كه ديگه از اين غلطا نكنی، بدون اينكه خودمو به اون شخص نشون بدم به بازي كردن ادامه دادم، به هيچ چيزي در اين مورد نگفتم! 💭 غروب كه همه كار گرها جمع شده بودن و ميخواستن مزدشنو از بابا بگيرن، من هم اونجا بودم، نوبت رسيد به كارگري كه انارها رو زير خاك قايم كرده بود، پدر در حال دادن پول به اين شخص بود كه من با غرور زياد با صداي بلند گفتم: بابا من ديدم كه علي‌ اصغر، انارها رو دزديد و زير خاك قايم كرد! جاشم میتونم به همه نشون بدم، اين كارگر دزده و شما نبايد بهش پول بدين!پدر خدا بيامرز ما، هيچوقت در عمرش دستشو رو كسی بلند نكرده بود، برگشت به طرف من، نگاهی به من كرد، همه منتظر عكس العمل پدر بودن، بابا اومد پيشم و بدون اينكه حرفی بزنه، یه سيلی زد تو صورتم و گفت برو دهنتو آب بكش، من خودم به علی اصغر گفته بودم، انارها رو اونجا چال كنه، واسه زمستون! 💭 بعدشم رفت پيش علی اصغر، گفت شما ببخشش، بچه اشتباه كرد، پولشو بهش داد، 20 تومان هم روش، گفت اينم بخاطر زحمت اضافت! من گريه كنان رفتم تو اطاق، ديگم بيرون نيومدم!كارگرا كه رفتن، بابا اومد پيشم، صورت منو بوسيد، گفت ميخواستم ازت عذر خواهی كنم! اما اين، تو زندگيت هيچوقت يادت نره كه هيچوقت با آبروي كسی بازي نكنی... علی اصغر كار بسيار ناشايستي كرده اما بردن آبروي انسانی جلو فاميل و در و همسايه، از كار اونم زشت تره! شب علی اصغر اومد سرشو انداخته پايين بود و واستاده بود پشت در، كيسه اي دستش بود گفت اينو بده به حاج آقا بگو از گناه من بگذره! كيسه رو که بابام بازش كرد، ديديم كيسه اي كه چال كرده بود توشه، به اضافه همه پولايي كه بابا بهش داده بود...       🔷‍ امام علی (علیه السلام) : به مالک اشتر فرمود: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی. 🔷‍ استاد فاطمی نیا : از صبح که پا میشی, فلان کس چی گفت, فلان کس چی کرد.., فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن. امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی , دروغگو هستی! •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دم ابوذر روحی گرم که سریع یه اثر خوب درباره شاهچراغ داد بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رثای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ "علیه السلام منم یه آرشامم... منم علی اصغر... نماهنگ ۲ 🔰 •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ بِحَقِّ الحُسَیْن 💓 امروز : سه شنبه ۱۷ آبانماه ۱۴۰ ۱۳ربیع الثانی ۱۴۴۴ ۸نوامبر ۲۰۲۳ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام صادق (ع) به يكى از مردم فرمودند: إنْ أرَدْتَ أنْ يُخْتَمَ بخَيرٍ عَمَلُكُ حتّى تُقْبَضَ و أنتَ في أفْضَلِ الأعْمالِ فعَظِّمْ للّه ِ حَقَّهُ أن تَبْذُلَ نَعْماءَهُ في مَعاصيهِ ، و أنْ تَغْتَرَّ بحِلْمِهِ عَنكَ ، و أكْرِمْ كُلَّ مَن وَجَدْتَهُ يُذْكَرُ مِنّا أو يَنْتَحِلُ مَوَدّتَنا اگر مى خواهى كه عملت ختم به خير شود و هنگام مردن با بهترين اعمال بميرى، حقّ خدا را پاس داشته نعمتهايش را در راه معصيت صرف نكن و به سبب بردباريى كه نسبت به تو نشان مى دهد دچار غرور و غفلت نشو و هر كس را كه ديدى از ما به نيكى ياد مى كند يا از محبت ما دم مى زند گرامى بدار ۲ص۴ 🔰 •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی دست پسر بچه‌ای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشت‌هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می‌کنم دستت بیرون می‌آید.» پسر گفت: «می‌دانم اما نمی‌توانم این کار را بکنم.» پدر که از این جواب پسرش شگفت‌زده شده بود پرسید: «چرا نمی‌توانی؟» پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکه‌ای که در مشتم است، بیرون می‌افتد.» پی نوشت : شاید شما هم به ساده‌لوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم می‌بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم‌ارزش، چنان می‌چسبیم که ارزش دارایی‌های پرارزشمان را فراموش می‌کنیم و در نتیجه آنها را از دست می‌دهیم.  •┈┈••✾••┈┈• ✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک @zakeranfatemi_admin
هدایت شده از خاتم الانبیاء(ص)