💭زماني در بچگي باغ انار بزرگی داشتيم، اواخر شهريور بود، همه فاميل اونجا جمع بودن .اون روز تعداد زيادي از كارگران بومي در باغ ما جمع شده بودن براي برداشت انار، ما بچه ها هم طبق معمول مشغول بازي كردن و خوش گذروندن بوديم! بزرگترين تفريح ما در اين باغ، بازي گرگم به هوا بود اونم بخاطر درختان زياد انار و ديگر ميوه ها و بوته اي انگوري كه در اين باغ وجود داشت، بعضی وقتا ميتونستي، ساعت ها قائم شی، بدون اينكه كسی بتونه پيدات كنه!
💭 بعد از نهار كه تصميم به بازي گرفتيم، من زير يكی از اين درختان قايم شده بودم كه ديدم يكی از كارگراي جوونتر، در حالی كه كيسه سنگينی پر از انار در دست داشت، نگاهی به اطرافش انداخت و وقتی كه مطمئن شد كه كسی اونجا نيست، شروع به كندن چاله اي كرد و بعد هم كيسه انارها رو اونجا گذاشت و دوباره اين چاله رو با خاك پوشوند، دهاتی ها اون زمان وضعشون خيلی اسفناك بود و با همين چند تا انار دزدي، هم دلشون خوش بود!با خودم گفتم، انارهاي مارو ميدزي! صبر كن بلايي سرت بيارم كه ديگه از اين غلطا نكنی، بدون اينكه خودمو به اون شخص نشون بدم به بازي كردن ادامه دادم، به هيچ چيزي در اين مورد نگفتم!
💭 غروب كه همه كار گرها جمع شده بودن و ميخواستن مزدشنو از بابا بگيرن، من هم اونجا بودم، نوبت رسيد به كارگري كه انارها رو زير خاك قايم كرده بود، پدر در حال دادن پول به اين شخص بود كه من با غرور زياد با صداي بلند گفتم: بابا من ديدم كه علي اصغر، انارها رو دزديد و زير خاك قايم كرد! جاشم میتونم به همه نشون بدم، اين كارگر دزده و شما نبايد بهش پول بدين!پدر خدا بيامرز ما، هيچوقت در عمرش دستشو رو كسی بلند نكرده بود، برگشت به طرف من، نگاهی به من كرد، همه منتظر عكس العمل پدر بودن، بابا اومد پيشم و بدون اينكه حرفی بزنه، یه سيلی زد تو صورتم و گفت برو دهنتو آب بكش، من خودم به علی اصغر گفته بودم، انارها رو اونجا چال كنه، واسه زمستون!
💭 بعدشم رفت پيش علی اصغر، گفت شما ببخشش، بچه اشتباه كرد، پولشو بهش داد، 20 تومان هم روش، گفت اينم بخاطر زحمت اضافت! من گريه كنان رفتم تو اطاق، ديگم بيرون نيومدم!كارگرا كه رفتن، بابا اومد پيشم، صورت منو بوسيد، گفت ميخواستم ازت عذر خواهی كنم! اما اين، تو زندگيت هيچوقت يادت نره كه هيچوقت با آبروي كسی بازي نكنی... علی اصغر كار بسيار ناشايستي كرده اما بردن آبروي انسانی جلو فاميل و در و همسايه، از كار اونم زشت تره! شب علی اصغر اومد سرشو انداخته پايين بود و واستاده بود پشت در، كيسه اي دستش بود گفت اينو بده به حاج آقا بگو از گناه من بگذره! كيسه رو که بابام بازش كرد، ديديم كيسه اي كه چال كرده بود توشه، به اضافه همه پولايي كه بابا بهش داده بود...
🔷 امام علی (علیه السلام) :
به مالک اشتر فرمود: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.
🔷 استاد فاطمی نیا :
از صبح که پا میشی, فلان کس چی گفت, فلان کس چی کرد.., فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن.
امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی , دروغگو هستی!
•┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دم ابوذر روحی گرم که سریع یه اثر خوب درباره شاهچراغ داد
بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رثای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ "علیه السلام
منم یه آرشامم...
منم علی اصغر...
نماهنگ #رفیق_شهیدم ۲
🔰 •┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ بِحَقِّ الحُسَیْن
💓 امروز : سه شنبه
۱۷ آبانماه ۱۴۰
۱۳ربیع الثانی ۱۴۴۴
۸نوامبر ۲۰۲۳
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
•┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام صادق (ع) به يكى از مردم فرمودند:
إنْ أرَدْتَ أنْ يُخْتَمَ بخَيرٍ عَمَلُكُ حتّى تُقْبَضَ و أنتَ في أفْضَلِ الأعْمالِ فعَظِّمْ للّه ِ حَقَّهُ أن تَبْذُلَ نَعْماءَهُ في مَعاصيهِ ، و أنْ تَغْتَرَّ بحِلْمِهِ عَنكَ ، و أكْرِمْ كُلَّ مَن وَجَدْتَهُ يُذْكَرُ مِنّا أو يَنْتَحِلُ مَوَدّتَنا
اگر مى خواهى كه عملت ختم به خير شود و هنگام مردن با بهترين اعمال بميرى، حقّ خدا را پاس داشته نعمتهايش را در راه معصيت صرف نكن و به سبب بردباريى كه نسبت به تو نشان مى دهد دچار غرور و غفلت نشو و هر كس را كه ديدى از ما به نيكى ياد مى كند يا از محبت ما دم مى زند گرامى بدار
#عیونالاخبارالرضاج۲ص۴
🔰 •┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
روزی دست پسر بچهای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند.
گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشتهایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر میکنم دستت بیرون میآید.»
پسر گفت: «میدانم اما نمیتوانم این کار را بکنم.»
پدر که از این جواب پسرش شگفتزده شده بود پرسید: «چرا نمیتوانی؟»
پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکهای که در مشتم است، بیرون میافتد.»
پی نوشت : شاید شما هم به سادهلوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم میبینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کمارزش، چنان میچسبیم که ارزش داراییهای پرارزشمان را فراموش میکنیم و در نتیجه آنها را از دست میدهیم.
•┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
هدایت شده از قانتات 38/19 اراک
دلایل قرآنی خشونت های بی حد اغتشاشگران
🔴🔴🔴چگونه دشمن توانست یک ایرانی را به این حد از قساوت برساند که بسیجی را بگیرد ، دست و پایش را ببندد، دهانش را باز کند ، بنزین درون دهانش بریزد و آتش بزند تا این بسیجی از درون بسوزد و حتی نتواند داد بزند و زجر بکشد تا بمیرد؟
🔺خدا در قرآن علتش را گفته و فرموده دو علت دارد که هرکس آن دو را مرتکب شود قادر خواهد بود بزرگترین جنایتهای تاریخ را انجام دهد:
👈سماعون للکذب : خیلی زیاد دروغ شنیدن و علاقه داشتن به دروغ شنیدن تا راست شنیدن
👈اکالون للسحت: خیلی زیاد حرام خوردن
🔺اشاره به دو جنایت تاریخی که طبق بیان معصوم جنایتکاران یکی از این دو علت را مرتکب شده بودند👇
🔺حادثه اول:
😭 وقتی در مدینه جمع شدند خانه حضرت زهرا(ع) را بسوزانند حضرت از پشت در صدا زد حسن و حسین ۵، ۶ ساله در خانه اند ، گفتند : « و ان» حتی اگر آن دو هم باشند .
👈آنگاه حضرت به علت اول اشاره کردند فرمودند علتش این است که شما از «سماعون للکذب» هستید ( دروغ را دوست دارید و دوست دارید زیاد دروغ بشنوید)
🔺 حادثه دوم:
😭 وقتی در کربلا جنایتکاران کوفه امام را محاصره کرده بودند حضرت هر چه با آنها صحبت کرد ، حضرت را هو می کردند آخرش گفتند : حسین خودت را خسته نکن تو را آنگونه می کشیم که کمترینش بریدن سر تو و بچه هایت و تکه تکه کردن بدنهای شما باشد.
👈آنگاه امام حسین (ع) به علت دوم اشاره کردند فرمودند علتش این است که زیاد مال حرام خوردید.
⛔️⛔️⛔️دشمن در این فتنه تلاش کرد هر دو علت را روی سرباز پیاده نظام خود جاری کند و کرد و توانست از یک ایرانی جنایتکاری بسازد که به راحتی مادر چادری را که دختر ۳ ساله اش را در بغل داشت، دخترش را بگیرد و جلوی چشم مادر با صورت زمین بکوبد و لگد کوبش کند آنگاه مادر را به قصد کشت بزند .
👈چگونه دشمن این دو عامل را روی برخی از ایرانیان پیاده کرد:👇
🔺نحوه ی پیاده کردن عامل اول ( سماعون للکذب): 👇
دشمن سه سال در پیام رسانهای خارجی اینستاگرام و واتساپ و تلگرام که روحانی(رئیس جمهور سابق) با تمرد از دستور رهبر و تمسخر ایشان، اینترنت و این پیام رسانها را ول و رها گذاشته بود ، توانست آنقدر دروغ در جان طرف بکند که داعش آمد شیراز کشتار کرد و خود داعش به عهده گرفت اما محمود صادقی اصلاحطلب و برخی ایرانیان که «سماعون للکذب» شده بودند ، می گفتند کشتار کار نظام است و طرف باور می کرد یعنی معتاد به شنیدن دروغ شده اند و دروغ شنیدن را دوست داشت هرچند میدانست که دروغ است.
🔺نحوه ی پیاده کردن عامل دوم ( اکالون للسحت) :👇
علاوه بر گرانی های که روحانی، عمدی در کشور ایجاد کرده بود و بعضی ها را وادار به حرام خوری و دزدی کرده بود خود دشمن برای هر جنایتی قیمتی تعریف کرده بود ، از اعترافات برخی داعشیان اغتشاشگر فتنهی اخیر بدست آمد که دشمن برای هر جنایتی یک قیمت گذاشته بود : اگر فقط شعار میدادی و فیلمش را ارسال میکردی یک قیمت داشت و اگر آدم میکشتی یک قیمت و قیمت نحوه ی کشتن هم متفاوت بود بسوزانی یک قیمت با میلگرد و پاره سنگ بزنی تا بمیرد یک قیمت... داشت.
سواد رسانه ای را جدی تر بگیریم
#سواد_رسانه_ای
#زود_باور_نکنیم
#زود_بازنشر_نکنیم
#زود_قضاوت_نکنیم
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
⚠️ روایت یک داستان واقعی!
چند روز پیش کیف مدرسهای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپهای هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده.
دو روز بعد، حدود ساعت 11 شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: «شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!»
از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم!
گفتم: «تسبیحِ صلوات رو حتما میخونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیدهاید و کار کردهاید.» گفت: «این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه!»
بعد هم دستهی قبضهاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی تهفیشِ قبضها نوشته شده بود: «میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن!
اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیفها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر میکردم...
به این فکر کردم که اگر همه ما ها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم.
🙏 به امید تعجیل در ظهورش صلوات
🔰 •┈┈••✾••┈┈•
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
سهم #روز_هفتاد_وچهارم مطالعه نهج البلاغه نامه ۴۱
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
📜 #نامه41 : نامه به يكی از فرمانداران
1⃣ علل نكوهش يك كارگزار خيانتكار
♦️پس از ياد خدا و درود، همانا من تو را در امانت خود شركت دادم و همراز خود گرفتم و هيچ يك از افراد خاندانم برای ياری و مددكاری و امانت داری چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام كه ديدی روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته و دشمن به او هجوم آورده و امانت مسلمانان تباه گرديده و امت اختيار از دست داده و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختی و همراه با ديگرانی كه از او جدا شدند فاصله گرفتی تو هماهنگ با ديگران دست از ياريش كشيدی و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردی، نه پسر عمويت را ياری كردی و نه امانتها را رساندی. گويا تو در راه خدا جهاد نكردی و برهان روشنی از پروردگارت نداری و گويا برای تجاوز به دنيای اين مردم نيرنگ می زدی و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبی و غنائم و ثروتهای آنان را در اختيار گيری، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتی شتابان حمله ور شدی و با تمام توان، اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه ای كه گوسفند زخمی يا استخوان شكسته ای را می ربايد به يغما بردی و آنها را به سوی حجاز با خاطری آسوده روانه كردی، بی آنكه در اين كار احساس گناهی داشته باشی.
2⃣ نكوهش از سوءاستفاده در بيت المال
🔻دشمنت بی پدر باد، گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه می بری. سبحان الله! آيا به معاد ايمان نداری؟ و از حسابرسی دقيق قيامت نمی ترسی؟ ای كسی كه در نزد ما از خردمندان بشمار می آمدی ، چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا کردی در حالی كه می دانی حرام می خوری و حرام می نوشی، چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان میخری و با زنان ازدواج می كنی؟ كه خدا اين اموال را به آنان واگذاشته و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است.
3⃣ برخورد قاطع با خيانتكار
🔻پس از خدا بترس و اموال آنان را باز گردان و اگر چنين نكنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم نمود، كه نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشيری تو را می زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا، اگر حسن و حسين چنان می كردند كه تو انجام دادی، از من روی خوش نمی ديدند و به آرزو نمی رسيدند تا آنكه حق را از آنان باز پس ستانم و باطلی را كه به ستم پديد آمده نابود سازم، به پروردگار جهانيان سوگند، آنچه كه تو از اموال مسلمانان به ناحق بردی بر من حلال بود، خشنود نبودم كه آن را ميراث بازماندگانم قرار دهم؛ پس دست نگهدار و انديشه نما، فكر كن كه به پايان زندگی رسيده ای و در زير خاكها پنهان شده و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا كه ستمكار با حسرت فرياد می زند و تباه كننده عمر و فرصتها، آرزوی بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است.
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
هدایت شده از عبدی علیرضا
💠دلم از کینه وحشی صفتان سخت گرفت
تا وطن در غمِ بیگانه به خون رخت گرفت
دلم از کینه وحشی صفتان سخت گرفت
دامنم تر شد و چشمم ز مصیبت خون شد
بسکه بر مرد و زن و کودکمان سخت گرفت
رحم و اخلاق و مروّت ز میان رفت مگر ؟
هموطن بر شرفِ هموطنان سخت گرفت
دشمنِ ملت و امنیت و ایمان به خطا
بر سرِ چادر و عفت به زنان سخت گرفت
با همه زور و زر و حیله و تزویر و ریا
بر همه قاطبه یِ ملت مان سخت گرفت
دستِ اشرار شد آلوده به خونِ پاکان
همرهِ داعش و جلاّدِ زمان سخت گرفت
هر چه بر خاطرشان رحم و ترحم کردیم
آتشِ بغضِ عدو بر سرمان سخت گرفت
همچو گل پرپر و پروانه صفت سوخته ایم
که چنین پست و زبون بر همگان سخت گرفت
دلِ فرزندِ علی گشت پر از خون زین غم
تا عدو بر تن این مُلک گران سخت گرفت
خاک این بیشه ز شیران وطن خالی نیست
گر چه با رفتن یاران به گمان سخت گرفت
دشمن احمق و نادان به خیالش گُل کاشت
زین سبب با همه نیرو و توان سخت گرفت
جایِ صیّاد و سلیمانی و یاران خالی
که ببینند چنین دشمن مان سخت گرفت
بوسه بر خاک شهیدانِ وطن واجب گشت
بس که دلها ز کران تا به کران سخت گرفت
لاله ها می دمد از خون جوانان صابر
سینه از داغِ غمِ برگِ خزان سخت گرفت
۱۸ / ۸ / ۱۴۰۱ #محمد_صادق_ربانی
🔻دومین دورهمی وعاظ، ستایشگران و شاعران آیینی مکتب ذاکران فاطمی اراک باحضور ۲۲۰ نفراز اعضاء و خانواده های محترمشان وبا همکاری و مساعدت سازمان بسیج مداحان استان مرکزی و سازمان فرهنگی اجتماعی، ورزشی شهرداری اراک و قرارگاه فرهنگی مصلی بیت المقدس در مجتمع تفریحی دهکده مقاومت برگزار گردید.
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
از دوستان عزیز شرکت کننده در این دورهمی خواهشمندیم تصاویر و ویدئو های ضبط شده خود را به ادمین کانال مکتب ذاکران👇
@zakeranfatemi_admin
ارسال نمایند
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
🌸به رسم شبهای جمعه🌸
🌸جهت یا دآوری🌸
✨علامه محمدباقر مجلسی فرمودند:
مشغول مطالعه بودم به اين دعا رسيدم و آن را خواندم:
" بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ "
بعد از يك هفته مجدد خواستم آن را بخوانم كه در حالت مكاشفه ندايی شنيدم از ملائك، كه ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ايم.
خواندن این دعای با فضیلت در شب جمعه سفارش شده است
📚نهج الفصاحه،صفحه ٣٢٢
📚قصص العلماء،صفحه ٨٠٢
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت شصتم
✳️ گفتوگویی صریح و قاطع با طلحه و زبیر
🔻[ شبی در بیتالمال مشغول حسابرسی اموال بودم که طلحه و زبیر وارد شدند. آنها برای کاری شخصی به آنجا آمده بودند؛ از اینرو چراغ بیتالمال را خاموش کردم و دستور دادم چراغی از منزل شخصی آوردند. آنها دلیل این کار را پرسیدند. گفتم: ]
🔻روغن این چراغ به بیتالمال متعلق است و شایسته نیست که در پرتو نور آن با شما به گفتوگو[ های شخصی] بنشینم!
[ طلحه و زبیر شروع به صحبت کردند و گفتند: ای امیرالمومنین! از اوضاع و احوال روزگار اطلاع داری و میدانی که ما در چه تنگناها و سختیهای قرار داریم. آمدهایم تا چیزی در اختیار ما بگذاری تا به وضع خود سر و سامانی دهیم و بخشی از مشکلاتمان را برطرف کنیم. به آن دو پیشنهاد کردم: ]
🔻از امکاناتی که در "ینبع " دارم خبر دارید. اگر میخواهید، بنویسم که هر مقدار از اموال آنجا مقدور بود، در اختیار شما بگذارند.
[ آنها جواب دادند: ما به اموال تو در ینبع نیازی نداریم. گفتم: ]
پس چه باید بکنم؟
[ طلحه و زبیر گفتند: از بیتالمال به اندازهای که زندگی ما بگذرد، به ما پرداخت کن. با تعجب به آن دو گفتم: ]
🔻سبحان الله! من چه اختیاری در بیتالمال دارم؟! این اموال متعلق به مسلمانان است و من مسؤول و امین آنها در نگهداری و توزیع صحیح آن هستم. اگر میپذیرید، من بالای منبر میروم و درخواست شما را با مسلمانان در میان میگذارم، اگر آنها اجازه دادند، تقاضای شما را میپذیرم؛ اما خود من شخصاً چنین اجازهای ندارم که مطابق خواست شما، در بیتالمال تصرف کنم. این اموال به همه مسلمانان تعلق دارد، چه آنها که حاضر و شاهد هستند و چه کسانی که حضور ندارند و غایباند. من از پذیرش درخواست شما معذورم و شما می توانید هر راهی که میخواهید، انتخاب کنید.
🔻[ گفتند: ما انتظار نداریم که شما از مسلمانان برای کمک به ما اجازه بگیری و اگر هم با مسلمانان در میان بگذاری، آنها اجازه چنین کاری نخواهند داد. گفتم: ]
پس من چه باید بکنم؟
🔻گفتند: شنیدیم آنچه باید می شنیدیم. آنها رفتند و فردی که در بیرون بود، شنیده بود که آن دو میگفتند: به خدا سوگند، بیعت ما با علی بیعت با دل نبود. ما فقط با زبانهایمان با او بیعت کردهایم.
🔻وقتی این سخن را برای من نقل کرد این آیه را تلاوت کردم:
" إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا؛
کسانی که با تو بیعت میکنند با خدا بیعت مینمایند و دست خدا بالای دست آنهاست. پس هر کس پیمانشکنی کند، تنها به زیان خود پیمان شکسته است و آن کس که به عهدی که با خدا بسته وفا کند، به زودی پاداش عظیمی به او خواهد داد ".
📚منابع:
۱. مناقب آل ابی طالب، ج۲،ص۱۱۰
۲. قرآن کریم، سوره فتح، آیه ۱۰
۳. الجمل، ص۱۶۴
۴. تذکرة الخواص،ص۵۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
✅ مکتب ذاکران فاطمی اراک
@zakeranfatemi_admin