eitaa logo
میثاق تاجیک
477 دنبال‌کننده
556 عکس
237 ویدیو
113 فایل
صحبت های عمومی که لازم است در جامعه مطرح شود ساکن نجف اشرف ارتباط با حقیر @missaq14
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر مصوبات ستاد با نظر ولی فقیه مغایر باشد چه؟.aac
حجم: 6.8M
اگر مصوبات با نظرات مغایر بود باید چه کار کرد؟ حاج آقا میثاق تاجیک
ضرورت توجه به روح و غرض شیوه نامه ها.aac
حجم: 7.2M
اگر متن مصوبات با روح و غرض و هدف از تشکیل ستاد و خود مصوبات مغایر بود باید چه کار کرد ؟ حاج آقا میثاق تاجیک
هوشیاری مردم در تصمیمات مشکوک ستاد.aac
حجم: 2.67M
لزوم هوشیاری مردم در تصمیمات مشکوک حاج آقا میثاق تاجیک
بعد از آنکه بارها تاکید به نمودند و‌ اثر بخشی تمام شیوه نامه ها را منوط به و اراده ی خداوند دانستند و برای بازگشایی و فعال بودن توصیه فرمودند ثابت می شود که یکی از راه ها جلوگیری از شیوع فعال نمودن مساجد است. در حالیکه در وضعیت قرمز و نارنجی مساجد را در حالت و یا در می آورد. پس اینجا بر نیرو های لازم است وارد عمل شوند و اجازه ندهند مطالبه ی رهبری زمین بماند و برای جلوگیری از شیوع کرونا دعا و مناجات در مساجد را فعال کند. اگر کسی بگوید ها و اگر فعال شوند تجمع در آن ها خود، عاملی بر شیوع خواهد شد در جواب می گویم اولا فرموده است برای کنترل بیماری علاوه بر بهداشت جسمانی باید‌ به مسائل معنوی هم توجه کرد و ای بسا معنویت اثربخشی بیشتری هم داشته باشد. ثانیا آقای که در مورد انتشار ویروس، در علیه السلام صحبت کرد بلا فاصله مبتلا به شد تا در کنار سفید شدن کرونای در دلیل دیگری بر نفی اینگونه ادعا ها باشد. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
همچنانکه باز بودن ها و ها در روزهای ضرورت دارد باز بودن و فعال بودن اعم از ها و نیز ضرورت دارد با این تفاوت که در بیمارستان ها یقینا افراد کرونایی تردد دارند پس یقینا آنجا مرکز نشر و انتقال ویروس است به خلاف مراکز دعا که طبق توصیه ها بیماران آنجا نمی روند و این تفاوت که بیمارستان ها بر جسم اثر می گذارند و مراکز دعا بر جان اگر تصمیم گیران در از افراد معتقد به دعا می بودند حتما مراکز دعا را از لیست مشاغل خارج می کردند و فعال بودن آنجا را مثل بیمارستان ها یک ضرورت اجتناب ناپذیر می دانستند
اخیراً این فتوا توسط برخی در حال دست به دست شدن است و همین را سندی بر عدم فرمان دانسته اند و همواره تبعیت بی چون و چرا از را لازم و مطابق امر ولی می دانند. لازم است به این عزیزان بگویم نهایت بی فهمی و بی بصیرتی است که ما را رسماً مورد سوالی قرار دهیم که جواب صریح او می تواند بحران بزرگی را در مملکت به وجود بیاورد.
باید دانست فرمان دارای یک چارچوبی است که آن چارچوب را ترسیم فرموده و ما به عنوان مأموم هر جا این ضابطه را دیدیم باید آتش به اختیار وارد عمل شویم و نباید دنبال فرمان جدیدی باشیم. مثل که شارع یک ضابطه ای را معین می کند و مصادیق را خود مکلف شناسایی می کند و لازم نیست در هر مورد و در هر مصداق شارع امر خود را تکرار کند. اما ضابطه ای که برای آتش به اختیار فرمودند این است 👇 👈 من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار. البتّه در جنگ، وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌ شد یا قرارگاه پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی دارد و کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید. گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاه‌های مرکزی و و و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند. حالا مثلاً فرض بفرمایید این‌همه ما مسئله‌ی فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله‌ی اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله‌ی ، یک مسئله‌ی مهم است، [یعنی] مسئله‌ی فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره میشود، از کجا پشتیبانی میشود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا میکنند برای فیلم‌ها- اداره‌ی هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله‌ی این‌جوری میشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان می‌بینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از پخش بشود یا نشود، میشود مسئله‌ی اصلی؛ نامه‌نگاری میکنند!(خنده‌ی حضار) پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که و یک مسئله‌ی اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمّیّت فرعی را به‌عنوان یک مسئله‌ی اصلی، درشت میکنند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش‌به‌اختیاری است که عرض کردم.(خنده‌ی حضار)۱۳۹۶/۰۳/۱۷ اگر به این فرمایش دقت شود معلوم می شود فرمان آتش به اختیار صرفا منحصر در امور فرهنگی نیست بلکه دستگاه های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند این ها را شامل می شود پس که مربوط به و و جامعه هست را هم شامل می شود. ادامه دارد...
مولفه‌هایی که با آنها فرمان محقق می‌شود در کلام این است 👇 اول ) رابطه با شود دوم ) عیبی پیدا کند سوم ) دارد چهارم ) نمی تواند درست مدیریت کند پنجم ) دچار تعطیل باشد ششم ) مسأله ی اصلی را از مسأله فرعی تشخیص ندهد در خصوص موارد دو، سه، چهار، شش محرز است یعنی این قرارگاه هم عیب دارد هم اختلال دارد هم نمی تواند درست مدیریت کند و هم موضوع اصلی مثل و به طور کلی معنویات را یک موضوع فرعی و کم اهمیت و فرعی تلقی می کند. پس حکم در خصوص این ستاد جریان پیدا می کند. ادامه دارد...
سؤال دیگر اینکه آیا اگر در جریان بخواهیم عمل کنیم با امر نسبت به تبعیت از مخالفت نکرده ایم ؟ در پاسخ عرض می کنم در اینجا دو امر از حضرت آقا به ظاهر تزاحم پیدا می کنند امر اول به آتش به اختیار در شرایط اختلال امر دوم به تبعیت از ستاد قبل از اینکه وارد علاج این تزاحم شویم به امر در خصوص و تصمیم گیری افراد معتقد به دعا نیز توجه می کنیم. وقتی آقا فرمودند تصمیم گیری در امور معنوی جامعه که از نیاز های ضروری هست را به افرادی که اعتقاد به دارند بسپارید و ستاد این امر آقا را زمین می گذارد و به آن عمل نمی کند پس بر مأموم واجب نیست از ستادی تبعیت کند که مخالف عمل می کند. چون مجموعه ای که مطابق رأی و فتوا و‌ حکم فقیه عادل عمل نکند مصداق خواهد بود و تبعیت از آن تبعیت از طاغوت است. اما راه علاج تزاحم آن است که تبعیت از ستاد در امور و که از تصمیم تصمیم گیران معتقد به دعا استفاده نشده محول به آتش به اختیار می شود و در سایر امور که ارتباطی به حوزه معنویت و دعا ندارند از ستاد تبعیت می شود. ادامه دارد...
اگر تبعیت از در اموری که امر را زیر پا گذاشته است مصداق تبعیت از است پس چرا امر به تبعیت از ستاد کرده اند ؟ جواب 👈 امر به تبعیت منحصر می شود در اموری که مخالف با حکم فقیه نیست. و در سایر اموری که مخالف حکم می باشد تبعیت ممنوع است. به عنوان مثال وقتی ولی فقیه واردات های یی و و را ممنوع کرده اند و ستاد بعد از وارد کردن این واکسن ها شروع به تزریق کند و تزریق آن را اجباری کند باید چه کار کرد ؟ باید از ستاد تبعیت کرد و واکسن را زد یا اینکه از تبعیت کرد و نزد ؟ مسلما در این موارد تبعیت از فقیه حاکم است بر تبعیت از ستاد چرا که وجوب تبعیت از ستاد هم به خاطر الزام و‌ حکم فقیه است. هر چند فقیه فرموده از ستاد تبعیت کنید ولی در این امور که مخالف حکم او عمل می شو‌د تبعیت از ستاد صحیح نخواهد بود. در خصوص مسائل معنوی و نیز همین گونه است وقتی حکم‌ آقا به ستاد این بوده است که از افراد معتقد استفاده شود ولی آنان استفاده نکردند پس خود به خود ستاد صلاحیت خود را در خصوص مسائل معنوی از دست می دهد و امر فقیه به تبعیت منحصر می شود در سایر امور. ادامه دارد...
اگر تبعیت از در اموری که امر را زیر پا گذاشته است مصداق تبعیت از است پس چرا صراحتا از تبعیت در این امور نهی نمی کنند تا تکلیف بر همه مشخص شود ؟ جواب 👈 جایگاه امامت جایگاه حساسی است که امر و نهی در آن جایگاه می‌تواند تبعات بسیار خطرناکی برای جامعه داشته باشد. فرض کنید آقا صریحا بفرماید در خصوص مسائلی که ستاد حکم من را نقض کرده است مردم عمل کنند در آن صورت نقض غرض خواهد بود یعنی هر کسی که مصوبات ستاد به ضررش باشد سوء استفاده می کند و به بهانه آتش به اختیار از ستاد تبعیت نمی کند. حتی در آن صورت می تواند تمام مرگ و میر ها را گردن بیندازد و بگوید چون آقا فرمان آتش به اختیار صادر کرد مردم بی موالاتی کردند و از مصوبات ستاد تبعیت نکردند و شد آنچه شد. لذا ما نباید فقیه را در معرض اتهام قرار دهیم و صراحتا از حکم‌ آتش به اختیار از او بپرسیم چرا که او محذوریت هایی دارد که سایرین ندارند. وظیفه مأموم آن است که داشته باشد و طبق ضوابط و قواعد فرمان آتش به اختیار، آن را دریافت کند و خودش عمل کند تا انگشت اتهام به سوی خود او رود نه ولی جامعه ادامه دارد...