خداوند فرمود اگر کسی خواسته های شهوت خودش را به طاعت من ترجیح دهد ، من لذت عبادتم را از او می گیرم .
لباس زینت آدمهاست.
هم مواد لباس را خدا به ما داده و هم فکر تبدیل این مواد به لباس را به ما داده است.
مجازات گناهان در اسلام ، مثل دزدی مشخص شده است .اسلام فقط به کار فرهنگی بسنده نکرده است.بلکه با مجازات سعی در کنترل گناهان داشته است.
این قابل توجه مخالفان طرح نور در کنترل بی حجابی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب به صحرا بی کفن
جسم شهیدان است
شام غریبان است....🍂
#شام_غریبان🖤🖤
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام روح و قلبتون میره در اعماق دههی هفتاد/خیلی با شکوه تر از تصورمون😢😢😢
#بوی_پیراهن_یوسف
#شام_غریبان
✍عالیه سادات
🍃__________________________
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️گاهی #روضه را باید اینطور شنید!
#محرم در #غزه #فلسطین
#شام_غریبان
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
◾◼◾#حسین بیشتر از #آب تشنه ی لبیک بود.
افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
◾📄◾این كه حسین (ع) فریاد میزند:
آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟»
«هل من ناصر ینصرنی؟»
مگر نمی داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟
📌این سؤال، .....
سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.
دکتر شریعتی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید .
این بنر رو برای همه بفرستید.👇👆
شبهای گرم تابستان با 👇
رمان
#تمام_زندگی_من
سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت بیست و یکم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: قدم نو رسیده اسمش رو
.
#قسمت بیست و دوم داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
دیگه بُریدم
دیگه هیچ چیز برام مهم نبود ... با صراحت تمام بهش گفتم...
- اونها با حزب سبز آلمان ارتباط دارن ... واقعا می خوای به افرادی رای بدی که با دشمن کشورشون هم پیمان شدن؟... کسی که به خاکش خیانت می کنه ... قدمی برای مردمش برنمی داره ... مگه خون ایران توی رگ های تو نیست؟ ...
من با تمام وجود نگران بودم ... ایران، خاک من نبود که حس وطن پرستی داشته باشم ... اما ایران، و مرزهای ایران برای من حکم مرزها و آخرین دژهای اسلام رو داشت ...
حسی که با مشت محکم متین، توی دهن من، جواب گرفت ... دهنم پر از خون شده بود ... این مشت، نتیجه حرف حق من بود ... پاسخ صبر و سکوت من در این سه سال ... به تمام رفتارهای زشت و بی توجهی ها ...
پاسخ تلخی که با حوادث بعد از انتخابات، من رو به یه نتیجه رسوند ... باید هر چه سریع تر از ایران می رفتم ...
وقتی آلمان ها به لهستان مسلط شدن، نزدیک به دو سوم از جمعیت لهستان رو قتل عام کردند ... یکی از بزرگ ترین فجایع بشر ... در کشور من رقم خورد ... فاجعه ای که مادربزرگم با اشک و درد ازش تعریف می کرد ...
و حالا مردم ایران، داشتند با دست های خودشون درها رو برای دشمن قسم خورده شون باز می کردن ... مطمئن بودم با عمق دشمنی و کینه اونها ... این روزها ... آغاز روزهای سیاه و سقوط ایرانه ... و این آخرین چیزی بود که منتظرش بودم ...
باید به هر قیمتی جون خودم و پسرم رو از این قتلگاه نجات می دادم ...
سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
. #قسمت بیست و دوم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: دیگه بُریدم دیگه هی
#قسمت بیست و سوم داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
رویای طوفانی
برای فرار زمان بندی کردم و در یه زمان عالی نقشه ام رو عملی کردم ... وسائل و پاسپورتم رو برداشتم و مستقیم رفتم سفارت ... تمام شرایط و اتفاقات اون چند سال رو شرح دادم ... من متاهل بودم و نمی تونستم بدون اجازه متین به همراه پسرم، ایران رو ترک کنم ...
شرایط خیلی پیچیده شده بود ... مسائل دیپلماتیک، اغتشاش های ایران، عدم ثبات موقعیت دولت در ایران که منجر به تزلزل موقت جهانی اعتبار دولت شده بود و ... دست به دست هم داده بود ...
هر چند من دخالتی در این مسائل نداشتم اما احساس گناه می کردم ... که در چنین شرایطی دارم ایران رو ترک می کنم ... هر چند، چاره دیگه ای هم نداشتم ... هیچ چاره ای ...
متین خبردار شده بود ... اومد سفارت اما اجازه ملاقات بهش ندادن ...
دولت و وزارت خارجه هم درگیرتر از این بود که بخواد به خروج بی اجازه یه تبعه عادی رسیدگی کنه ... و من با کمک سفارت، با آرتا به لهستان برگشتم ...
پام که به خاک لهستان رسید از شدت خوشحالی گریه ام گرفته بود ...
برام هتل گرفته بودن و اعلام کردن تا هر زمان که بخوام می تونم اونجا بمونم ... باورم نمی شد ...
همه چیز مثل یه رویا بود ... اما حقیقت اینجا بود ... یه رویا فقط تا پایان خواب ادامه داشت ... جایی که بالاخره یه نفر صدات کنه و تو از خواب بیدار بشی ... مثل رویای کوتاه من، رویایی که کمتر از یک ماه، طوفانی شد ...
کم کم سر و کله افراد عجیبی پیدا شد ... افرادی که ازم می خواستن علیه اسلام، حقوق زنان، حقوق بشر و ... در ایران صحبت کنم ... هنوز ایران درگیر امواج شدیدی بود اما اونها می خواستن با استفاده از من ... طوفان دیگه ای راه بندازن ...
افرادی که می خواستن من رو به اسطوره آزادی خواهی در تقابل و مبارزه با جامعه ایرانی تبدیل کنن ...
سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید .
این بنر رو برای همه بفرستید.👇👆
شبهای گرم تابستان با 👇
رمان
#تمام_زندگی_من
سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت بیست و سوم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: رویای طوفانی برای فرار زمان
#قسمت بیست و چهارم داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
دوربین های زنده
روز اول یه زن مسلمان اومد سراغم ... لهجه اش شبیه مردم خاورمیانه بود ... خودش رو معرفی کرد ... نشست و شروع کرد به صحبت کردن ...
راست یا دروغ، از زندگی و سرگذشتش تعریف می کرد ... بعد از چند ساعت حرف زدن، بخش اصلی حرف هاش شروع شد ...
- ما باید به عنوان زنان شجاع و مبارز ، حرف مون رو به گوش دنیا برسونیم ... ما باید به دنیا بگیم توی کشورهای مسلمان داره چه بلایی بر سر زن ها میاد ... چطور مردها، زن ها رو به بند می کشن و استثمار می کنن ... ما باید ...
با هیجان تمام و پشت سر هم حرف می زد ... و ازم می خواست بیام جلوی دوربین های تلوزیون و ماهواره بشینم و حرف بزنم ... و از حق خودم و زن هایی مثل خودم دفاع کنم... نمی دونستم از این کار چه نیتی داره و چه افرادی پشت این حرکت هستن ... برای همین خودم رو زدم به اون راه ...
- شما از کدوم کشور مسلمانی؟
- چه فرقی می کنه ... مهم سرنوشت های یکسان ماست ... سرنوشتی که گریبان گیر تمام دختران و زنان مسلمانه ...
- ولی شوهر من، مسلمان نبود ...
- مگه شوهر شما ایرانی نبود؟ ...
- چرا ... ایرانی بود ...
- مگه شوهر شما مسلمان نبود؟ ...
- نه، پدرشوهرم مسلمان بود ...
گیج می خورد نمی فهمید چی دارم بهش میگم ...
- من اصلا متوجه منظور شما نمیشم ... میشه واضح حرف بزنید ...
- فکر می کنم این شما هستی که باید واضح صحبت کنی... من به خاطر سرنوشت تلخ شما واقعا متاسفم ... اما واقعا ما تلخ ترین سرنوشت زنان دنیا رو داشتیم؟ ... چیزی که من متوجه نمیشم اینه ... چرا ازم می خوای برم جلوی دوربین تلوزیون و حرف بزنم؟ ... زنان زیادی توی دنیا، سرنوشتی مشابه یا بدتر از من دارن ... چرا با اونها حرف نمی زنید؟ ...
.سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#قسمت بیست و چهارم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: دوربین های زنده روز اول یه زن
#قسمت بیست و پنجم داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
مرزهای آزادی
کلافه شده بود ... از هر طرف که جلو می رفت، من دوباره برمی گشتم سر نقطه اول ... اون از من می خواست حقیقت رو بگم ... ولی مهم این بود که چه کسی و برای چه اهدافی قصد داشت از این حقیقت استفاده کنه ...
چیزی که اون روز، من موفق نشدم از توی حرف های اون به دست بیارم ...
چند روز بعد، دوباره چند نفر خانم دیگه اومدن ... بین تمام حرف های اونها یه چیز مشخص بود ... اونها اسلام رو هدف گرفته بودن ... موضوع، خشونت و ظلم علیه جامعه زنان نبود...
اونها می خواستن من بیام جلوی دوربین ها و تمام اتفاقاتی رو که برای من افتاده بود رو به اسلام نسبت بدم ...
همین طور که داشتن حرف می زدن ... با آرامش به پشتی صندلی تکیه دادم ...
- متاسفم ... من نمی تونم با شما همکاری کنم ...
با تعجب بهم نگاه کردن ...
- چرا خانم کوتیزنگه؟ ...
- چون کسی که مسلمان بود ... من بودم، نه همسرم ... من، پدرشوهر و مادرشوهرم مسلمان بودیم ولی اون نبود ...
- اما در ایران، زنان زیادی مثل شما هستن ... زنانی که از حق مسلم آزادی برخوردار نیستن ...
خنده ام گرفت ...
- و اتفاقا زنانی هم هستن که اونقدر آزادن که به خودشون اجازه میدن ... خارج از چارچوب دین و اخلاق ، با یه مرد متاهل، ارتباط داشته باشن ... مهم آزادی نیست ... مهم مرزهای آزادیه ... مرزهای آزادی شما کجا تعریف میشه؟ ...
.سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
#نمازتو_بهتر_کن 😊
برای ياد گرفتن رانندگی؛
چقدر انرژی گذاشتی؟
برای نمازی که؛
قراره تا خود خدا بالا ببردت؛ چی؟
هنوزم دیر نشده؛ بجنب
برای بهتر شدن نماز باید
فکر تو عوض کنی
واسه سفر چقدر ماشین چک میکنی؟
بنزین
چرخ
شیشه ها
به نمازت برس👌
مثله یک سفر براش برنامه بریز
جانماز
عطر
تسبیحات
دعا
تعقیبات
با فکر کردن به نماز برنامه ریزی کن
برای بهتر شدنت
بعد هر نماز یک اخلاق بدمون بره کنار
یعنی بعد نماز صبح
بعد نماز ظهر
بعد نماز عصر
بعد نماز مغرب
بعد نماز عشا
بعد هر نماز
یک تغییر مثبت در رفتارت دیده بشه
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
#تغذیه
🔴غذاهایی که اگر ۲ بار گرم شوند سرطان زا میشوند!
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
👑ملکه ها
احتیاج به خودنمایی با لباس کوتاه و چسبان و ساپورت و شال پای گردن ندارند
👑ملکه ها
میدانند گل است که ارزش دارد، نه علف زیر پای رهگذران.
👑ملکه ها
دلی را نمی لرزانند و نگاهی را آلوده نمیکنند.محبت اعضای خانواده ها را به هم سرد نمی کنند.
👑ملکه ها
ارزش و وقار و متانتشان را اسباب بازی و سرگرمی مردان کوچه و خیابان قرار نمی دهند.
کاش مردان این سرزمین
از ملکه هایشان یک تابلوی متحرک که در معرض دید نگاههای هرزه می پلاسند نسازند.😔
دوستان خوبم
کاش واقعا ملکه باشیم.
ملکه ها مانتویی نمی پوشند که پشتش به لاتین نوشته 20تومانی و اون اصلا معنی عبارت روی لباسش رو نمی دونه😔
متن با اندکی تغییر از سحرشهریاری
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
#رشد_فردی
🔹اغلب فکر می کنیم چون خیلی گرفتاریم به خدا نمی رسیم،
🔹اما واقعیت این است ، که چون به خدا نمی رسیم ،خیلی گرفتاریم
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
#فضای_مجازی ۱
🌺 #هدف
🔹اول از همه هدف خودتون رو از بودن در فضای مجازی روشن کنید.
🔸هدف می تونه یاد گیری باشه.
آگاهی از اخبار باشه.
دورهمی دوستانه باشه.
کسب مهارت باشه.
آموزش دادن باشه.
کار فرهنگی باشه.
🔹افرادی که بی هدف در فضای مجازی می چرخند،بسیار آسیب پذیر می شوند و در دام افراد یا کانالهای مخرب ضداخلاقی ،خرابکاری یا جاسوسی گرفتار می شوند.
حتی اگر این اتفاق هم برایشان نیفتد ، عمر ارزشمند خود را به بطالت گذرانده اند.
#مارال_پورمتین
#سواد_رسانه
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
دوستاتون رو برای خواندن این رمان جذاب دعوت کنید .
این بنر رو برای همه بفرستید.👇👆
شبهای گرم تابستان با 👇
رمان
#تمام_زندگی_من
سید طاها ایمانی
ملکه باش✨
#قسمت بیست و پنجم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: مرزهای آزادی کلافه ش
#قسمت بیست و ششم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
خدا هم ایرانی است
تیر گروه دوم هم به سنگ خورده بود ...
من مهره پیاده نظام بازی شطرنج اونها نبودم ... شطرنجی که نمی دونستم شاه و وزیرش چه افرادی هستن ...
من توی این سه سال، به اندازه کل عمرم سختی کشیدم ... تلخی تک تک لحظه هاش رو فراموش نکرده بودم ... اما برای من مفاهیم عمیقی زنده بود ...
خودم وضعیت درستی نداشتم اما به شدت نگران اخبار ایران بودم ... اخباری که از شبکه های خارجی پخش می شد وحشتناک بود ... از طرفی هم شبکه های خبری ایران رو نمی تونستم ببینم ...
پرس تیوی هم ممنوع بود و اجازه پخش نداشت ... اخباری که از طرف خود ایران مخابره می شد، سانسور یا قطع می شد ... ما نمی تونستیم اون رو از روی ماهواره ببینیم ... و من مجبور می شدم اخبار ایران رو جداگانه از روی اینترنت دنبال کنم ...
برای من، تک تک اون روزها ... روزهای ترس و وحشت بود ... روزهایی که هر لحظه با خودم فکر می کردم؛ آخرین روزهای حکومت ایرانه ...
تا اینکه سخنرانی اون روز آقای خامنه ای پخش شد ... وقتی پای تریبون گریه کرد ... با هر قطره اشکش، من هم گریه می کردم ...
نمی تونستم باور کنم ... حکومت و انقلابی که روزهای آخرش رو می گذروند ... دوباره جان گرفت و زنده شد ...
به خصوص زمانی که دیوید میلیبند ، نخست وزیر وقت انگلستان گفت ...
- ما همه چیز را پیش بینی کردیم ... جز اینکه خدا هم یک ایرانی است ...
اون روز ... من از شدت خوشحالی ... فقط گریه می کردم ...
..سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ملکه باش✨
#قسمت بیست و ششم داستان دنباله دار #تمام_زندگی_من: خدا هم ایرانی است تیر گ
#قسمت بیست و هفتم
داستان دنباله دار
#تمام_زندگی_من:
جلوه تمام عیار دنیا
چند روز بعد دوباره اومدن سراغم ... این بار واضح برای معامله کردن بود ...
بهم گفتن که من یه زخم خورده ام ... و اگر باهاشون همکاری کنم یه تیر و دو نشانه ... هم انتقامم رو می گیرم و هم هر چی بخوام برام مهیا می کنن ...
کار، موقعیت اجتماعی، ثروت، جایگاه ... حتی اگر بخوام از لهستان برم و هر جای دنیا که بخوام زندگی کنم ... زندگی خودم و پسرم رو تضمین می کنن ... و دیگه نیاز نیست نگران هیچ چیزی باشم ...
در خواست هاشون رده بندی داشت ...
درجه اول، اگر فقط زندگیم رو تعریف کنم و اجازه بدم اونها روش مانور کنن و هر چی می خوان بگن ...
درجه دوم، همکاری کنم و خودم هم توی این سناریو، نقش بازی کنم ...
درجه سوم، خودم کارگردان این سناریو بشم و تبدیل به پرچم دار این حرکت علیه ایران بشم ...
و آخرین درجه، برائت از اسلام بود ...
اگر نسبت به اسلام اعلام برائت کنم و بگم پشیمون شدم... تبدیل به یه قهرمان بین المللی میشم ... بهم مدال شجاعت و افتخار میدن ... زندگیم رو چاپ می کنن ... ازش فیلم یا سریال می سازن ...
حتی توی سازمان ملل و مدافعان حقوق بشر بهم پیشنهاد جایگاه کاری کردن ...
به خاطر استقامتی که به خرج داده بودم ... و رد کردن تمام اون فرستاده ها ... حالا به یک باره ... قدرت، ثروت، شهرت ... با هم به سمت من اومده بود ... هر چقدر من، بیشتر سکوت می کردم و فکر می کردم ... اون ها برگ های بیشتری رو برای وسوسه و فریفتن من، رو می کردن ...
- من برای همکاری، یه دلیل می خوام ... شما کی هستید؟ و از این کار من چه سودی می برید که تا این حد براش خرج می کنید؟ ...
.سید طاها ایمانی
#ملکه_باش
عضو شوید.👇
https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••