eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.4هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 برای برادر ۲۵ ساله نامزد.... 🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 برای برادر ۲۵ ساله نامزد.... 🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام به یاس جان ودوستان گرامی همدردهای مهربون ....برادر گرامی متاسفم اول نامزدی دلخوش نیستی چون تقریبا مشابه شما داداش من بود تعریف از خود وخانواده ام نباشه پدرم آدم معروفی بود مهربان وخانواده دوست که خیلی ها آرزو داشتند با خانواده ما وصلت کنند ...متاسفانه داداش کوچیک من خاستگار نوه خاله ام شد که از هر نظر باما فرق داشتند از دزدی بگیر تا فروش مواد و...داداشم کر وکور شد هر چی گفتیم از یه خانواده بااصل نصب وصلت کن گفت اصل ونصبشو میخواد به من بده خلاصه حرف گوش نکرد حتی خاله ام گفت دست از این دختر بکشید نشد که نشد تا وقتی عقد نکرده بود دختر مثل بره بود ولی وقتی که عقد کرد رحمت به گرگ بااینکه 14سالش بود ولی اندازه یه پیر 70ساله میدونست از اول عقد وشیرینی خورانی وقتی داداشم میرفت تهران سره کار یه لیست بلند بالا مینوشت بااینکه وسایل کوچیک به عهده خاندان عروس بود ولی هر سری وسیله هایی مینوشت وپشت بندش دوتا النگو...بخدا به دروغ گفت حلقه گم شده پول مواد پدرش وخرجی خونه میکرد دوسال ادامه داشت ونیومده با ما ناسزگار بود من که اون موقع مجرد بودم وسنم از اون بالا بود چه متلکهایی که بار نمیکرد ...داداشم دیگه اومدنی خونه پدری نمیومد وقتی میومد که دیگه کاملا لختش کرده بودند خدا بیامرز پدرم همیشه میگفت حسرت بدل موندم پسرم یه جعبه شیرینی دستش باشه 😢برادر گرامی داداش من تا حد مرگ پیش رفت ولی عاقبت نداشت هر چی اون عفریته گفت گفت چشم ولی فقط خودشو داغون کرد صبح 5میرفت سره کار 12شب میومد نمیذاشت اب تو دل زنش وتک پسرش تکون بخوره ولی دیگه کم آورد خونه زندگی بچه را داد به اون بی اصل ونصب و مثل همیشه دست خالی برگشت خونه پدرم ...اما دیگه پدرم نبود که این ننگ را ببینه ولی الانم دست بردار نیست زنگ میزنه هر چی کار میکنه میده به پسرش برادر گرامی اینکه گفتم یک از صد بود شما هم ببین درست شدنی نیست همین اول راه تمومش کن یه عمر با اینطور آدم نمیشه زندگی کرد خدا صبرت بده🙏🙏 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#گلاب ۱۳ _بهادر سگش شرف داره به البرز + نگو دختر .. البرز بی عقل عالمم که باشه البرز کجا و اون کجا
۱۴ _ برنجا رو چپه کرد البرز خان .ناهار ارباب بود .. ببین تو رو خدا .. + چپه کرد که چپه کرد ..بهت نگفتم دور و بر گلاب پیدات نشه؟.. دست الوند اومد بالا و البرز ساکت شد .حلیمه که جرئت پیدا کرده بود و گفت _ارباب نمیشه که .. این دختر سر به هواس اما اینبار از قصد برنجا رو ریخت...بهش گفتم ببره برای مادرتون سینی و زد زمین گفت دلم نمیخواد من نوکر نیستم... البرز اخماشو کشید توهم و ساده لوحانه گفت _ اره گلاب؟ با ترس سری به نشونه منفی تکون دادم + نه بخدا ... حلیمه باز داد زد _ یعنی من دروغ میگم ... دیگه نتونستم تحمل کنم و بغضم شکست + نه ولی... من نگفتم اینو بخدا _ بسه ... با صدای الوند همه ساکت شدن ... _ اسمت چیه دختر؟ اشکامو پس زدم و زیر لب زمزمه کردم +گلاب سری تکون داد و گفت _ گلاب .. برو بقیه کاراتو انجام بده ... حلیمه برو جارو بیار برنجا رو جمع کن ... با چشمای گرد شده به الوند نگاه کردم. حلیمه انگاری که متوجه نشده بود گفت + چیکار کنم خانزاد؟ صدای الوند رفت بالا و با عصبانیت داد زد _مگه کری؟؟ میگم برو یک جارو بیار اینارو جمع کن... حلیمه بهت زده نگاهی به برنجای ریخته شده رو زمین انداخت _ ولی اخه ... + ولی اخه چی؟ من دارم میگم...بجنب... _ خانزاد گلاب ریخته رو زمین برنجا رو ... الوند تو یک حرکت رفت طرفش و از یقه لباسش گرفت...رنگ از روی حلیمه رفت و الوند کشیدش بالا .جوری که حیلمه رو پنجه پاهاش وایستاده بود از لای دندونای کلید شده اش غرید _ از ادمایی که احساس زرنگی دارن بدم میاد. این جماعت شاید تا الان انقدر خر بوده باشن که حرفای تورو باور کرده باشن من نه کورم نه کَرَم نه خرم ..دیدم دستش و گرفتی کشیدی برنجا ریخت .. الانم میری جارو میاری همه اینارو جمع میکنی میریزی برای مرغ و خروسا و بار اخرت باشه وقتی یک چیزی میگم رو حرف من اما و اگر میاری... ولش کرد و هولش داد عقب .لبخند نشست رو لبم .البرز اخماشو کشید توهم و با خودم فکر کردم طرفداری احمقانه البرز کجا و عدالت الوند کجا ..‌. حلیمه به گریه افتاده بود که الوند بلند تر گفت: _ از امروز تا روزیکه تو این عمارتم بار اخری باشه که حرف میزنم و باید تکرارش کنم..دفعه بعد همتونو و به فلک میبندم..برین رد کاراتون .گلاب .. برو بقیه غذاهارو ببر رو ایوون.بجنبین... البرز پیش دسی کرد و گفت + سنگینه گلاب نمیتونه ... الوند نگاه تهدید امیزی به البرز انداخت _ سنگین نیست درضمن یادت نره گلاب نوکر این خونه است... پول میگیره که کار کنه الانم غذا رو میبره ... دلم شکست و غرورم خورد شد اما با بغض سری تکون دادم _ چشم ارباب ... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🌹 فاصله بین داشتن ها و نداشتن ها در زندگی، فقط یک خواستن است. خواستنی که با تلاش همراه باشد. ❄️ اگر در زندگی به خواسته هایت نرسیده ای، به این دلیل است که، شخصیت خود را برای داشتن آن ها، پرتلاش، فعال، پویا، پرشور و امیدوار نساخته ای! 🌹اشکالی ندارد! بگذار تمام دنیا پشتت را خالی ڪنند ، بگذار هیچ ڪس هوایت را نداشته باشد، بگذار بی پناه و بی پشتوانه رهایت ڪنند ،شانه هایت را بالا بینداز باخودت تڪرارڪن؛ ❄️ فدای سرم...فدای سرم اگر برایشان خوب خواستم و خوبِ مرا نمی خواستند..فدای سرم ڪه دنیایشان با دنیای من فرق داشت.. نفسی عمیق بڪش به اهدافت خیره.شو ... 🌹خودت را گول نزن! تو تا همین جایش هم ڪسی را نداشتی اما توانستی..ادامه اش برای تو؛هیچ ڪاری ندارد..دیگران را بیخیال...باز هم روی پاهای خودت بایست.. ❄️ هرگاه ڪنی "هیچ شانه ای امن تر از شانه های خودت نیست" ؛به قله خواهی رسیدهمه چیز به خودت بستگی دارد خودت را 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#رسوایی نیمچه لبخندی لب هایش را فرم داد . -چون بچه ی خوبی هستی باشه . از این بازی خوشش می آمد،
داشت . مشغول بستن کمربند بودم که عمران در ماشین را باز کرد . در های حیاط باز بودند و از این فاصله ی کوتاه سهراب را می دیدم با همان دخترک و زنی کنارش... با توقف ماشین در کوچه، عمران پیاده شد تا درهای حیاط را ببند. سهراب نیز دخترکش را زمین گذاشت و به طرفش رفت. پر استرس به عقب چرخیدم. عمران و اعصاب خرابش رودر رویی اش با سهرا ب را کم داشت که تکمیل شد. بر خلاف تصورم برای دست به یقه شدن کمی بعد عمران از کنار سهراب گذشت . -چی میگفت؟ ماشین را به انداخت . -هیچی... در طول راه مدام نفس های عمیق می کشید و سرعت بالایش بالا تر می رفت. زیر چشمی به کیلومتر ماشینش نگاهی کردم که وحشت زده روی صندلی میخکوب شدم . از صد و هشتاد نیز کمی گذر کرده بود . بارانی که به شدت خودش را به شیشه می کوبید و سرعت سرسام آوری که داشت نشان از دیگ داغ اعصابش می داد . زنگ تلفن همراهش نیز او را به خودش نیاورد. چیزی از درون حسابی به خود گرفتارش کرده بود. نام داداش روی صفحه ی بزرگ تلفن همراهش خودنمایی می کردکمی طول کشید که انگشتانش از دور فرمان جدا شد و آیکون سبز را فشرد. صدای علی در فضای ماشین پیچید . -کجا رفتی عمران، مامان نگرانته؟ صدای برف پاکن که مدام در حال کنار زدن قطرات باران بود، سکوت را می شکست . به حرف آمد، جدی و پر صلابت.. مگه بچه دو سالم باید جواب پس بدم؟! چند سال نگرانم نبود بگو الانم نباشه ... من کارام و زندگیمو به روش خودم پیش میبرم داداش، بگو پر و پام بپیچه دور و برخونشم پیدام نمیشه . علی از راه نصحیت گام برداشت . -نکن پسر بقول خودت بچه که نیستی مامان هم اشتباه می کنه باهاش صحبت کردم تو زندگیت دخالت نکنه برگرد کلی کار و بار داریم اینجا... اینبار مختصر و کوتاه جواب داد: نمیام برمیگردم خونه فعلاً خداحافظ . اجازه نداد برادرش از درس و فنون روان کاویش به کار ببرد، خیلی زود مکالمه را پایان داد و پنجره را کمی پایین کشید. گر گرفته بود... با وجود باران هوا سرد نبود و باد مالیمی می وزید. کلمات مناسبی برای دلداری اش نداشتم، پیدا بود خودش را شماتت می کرد، بخاطر ساسان و بلایی که سر خودش آورده بود. بهتر بود کمی با خودش بجنگد تا بداند خوبی به آدم هایی که پشت دیگران پنهان میشوند تا بدی شان به چشم نیاید کار درست و عاقالنه ای نبوده، فهیمه خانم و سامان پشت او جبهه گرفته بودند و حالا همه انگشت اتهامشان به عمران بود. آمده بود ثواب کند کباب شده بود... با رسیدنمان به شهر، من نیز پنجره را پایین دادم، هوای مطلوبی بود، هیئت عزاداریی که از خیابان کناری می گذشت، حواسم را معطوف خودش کرد . کودکان هیئت عزاداری به پا کرده بودند و صدای ناکوک ساز و دهُلی که به دست داشتند، لب هایم را کش آورد . با پیچیدنش در خیابان فرعی نگاهم را از خیابان گرفتم. انتهای کوچه ای پمپ بنزین قرار داشت. شیشه را بالا کشید و تنش را کمی جلو کشید و در داشبورد را باز کرد، تلفنش زنگ می خورد، نیم نگاهی بندش کرد. شماره ی بهزاد روی صفحه ی تلفنش افتاده بود . -جواب بده... گفت و کیف پول چرم قهوه ای رنگش را برداشت و بدون آن که در داشبورد را ببندد، پیاده شد. گوشی را از روی هارد برداشتم . بعد از چندین روز به یادم افتاده بودند . -الو؟ کسی که پشت خط بود، دلتنگ صدایم بود که بر خلاف تمام زندگی اش برای بار اول آن گونه با هیجان نامم را صدا زد به قلم پاک 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🌸 آیت الکرسی 🌸 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃 🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃 🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃 🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃 🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃 🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃 🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃 👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃 ❤️❤️
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام و وقت بخیر ایام اریعین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را به همه دوستان تسلیت عرض میکنم. در مورد خواهری که گفتن دوست دارن ازدواج کنن. خواهرم نماز جعفر طیار فوق العاده تاثیر گذار هست.حتما بخون ان‌شاءالله به زودی تاثیرش رو میبینی .فقط مداومت داشته باش تا ان‌شاءالله به نتیجه برسی. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 با سلام به یاس عزیز عزیزان گروه در جواب اون عزیزی که گفتن مشکل عصب سه قلوی صورت دارند،،، من چند ماه پیش برام چنین مشکلی پیش اومد ورفتم دکتر که همین تشخیص رو دادند ولی داروها بهم جواب نمی‌دادند و با چند دکتر دیگه هم مشاوره گرفتم وهمه میگفتن مشکل عصب سه قلو داری که قرار شده بود برم تزریق انجام بدم ولی همسرم نذاشت گفت باید بریم تهران رفتم تهران پیش دکتر کسمایی که خدا پهش سلامتی بده، وقتی ام آر ای منو دید گفتن اصلا مشکلت این نیست این چه داروهایی بوده که میخوردی، گفتن شما مشکل فک دارین بعد هم معرفی شدم به دکتر عزیزی جراح فک وصورت ایشون هم تشخیصش ن با آقای دکتر کسمایی یکی بود و داروها عوض کردن وده دوره فیزیوتراپی مشکلم خدارو شکر حل شد حالا شما اگه تهران هستین امکانش رو دارید به این دکتر سر بزنید از اینترنت سرچ کنید دکتر آرش عزیزی 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام ب اون خانمی که می گفت اندام قشنگی ندارم و زانو تا مچ پدم رو می خوارونم و زخم می شه منم چند سالی هست که درگیرم الان زده پوست دست و صورتم اونقدر حساس شده صورتم که باور کنید 4 ساله آرایشگاه نرفتم کلی هم دکتر پوست رفتم گفتن برا یائسه گی تون هستش تد اینکه پیش پزشک خونواده رفتم گفتند ب خاک حساس شدین نبازد توی خاک یا پیش پرندگان نرید ی نوع کرم نوشت رفتم داروخونه دست ساز برام نوشتند 160 تومن دادم خریدم خدا شاهده خوب شدم البته اگه نزنم بعد دو روز دوباره خارش شروع می شه البته من چون خونه مروغ و خروس دارم و خونمون روستا هستش نمی تونم سمت خاک و پرندگان نرم اما شما حتما خوب می شید 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با کلاغهای زندگیتان نجنگید.... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام من این لینک ها فرستادم دوست دارم همه استفاده کنن چون این استاد مريض درمان میکنه یه کانال داره گروه درمان اسمش هست اگه گذاشتین گروه خداخیرت بده اگه نه من کار خودم کردم راضیم از کانال خوبتون ممنون 😊😘 🍄 لینک کانال شخصی استاد حاج بابا↙️ https://eitaa.com/joinchat/2903506997Cc4cd6ffbd5 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88