eitaa logo
کانال پاتوق مامان اولی ها🤰👩‍🍼👼
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
537 ویدیو
20 فایل
اینجا مخصوص مامان اولی های عزیز هستش و مامان هایی که چند فرزند دارن تا تجربیاتشون رو به مامان اولی ها بگن. لینک گروه👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 ارتباط با ادمین جهت سوالات👇🏻 @M68jafary @Fkalali صرفا حهت تبادل👇🏻 @Shouter_13
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من بچه ی اول خانواده هستم مامانم میگه موقعی که من ۷-۸ ماهم بوده منو گذاشته بوده روی یه پتو زیر درخت انار داخل حیاطمون نشسته بودم و خودشم چند متر دورتر از من نشسته بوده و ظرف میشسته بعد که کارش تموم میشه میبینه یه انار کال که از شاخه آویزون بوده و نزدیک من بوده رو نصفشو با پوست سر درخت خورده بودم ،دیگه تا چند وقت اون انارو به همه نشون میده 😂 خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
🌺🌺مامان های عزیزی که توی مسابقه شرکت کردن و منتظر قرعه کشی هستن ..... منم منتظرم این فندوق خانم بخوابه تا قرعه کشی انجام بدم😵‍💫😅😊 🌺❤️‍🔥❤️🌺
برنده های قرعه کشی 🌺🌺❤️❤️❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥
البته مادرم که ۳ سال پیش فوت کردند 🥺 خیلی دلم میخواست بودند و زنگ میزدم دوباره از زبان خودشون می‌شنیدم اما خب این هم یکی از خاطراتی بود که برای همه تعریف می‌کردند: می‌گفتند وقتی به دنیا اومدی انقدر لاغر و سیاه و زشت بودی 😢 هرکی تو رو میدید می‌گفت این بچه زنده میمونه؟!! 🥺 آخه چون من بچه آخری بودم و اون زمان مادرم تو سن بالا منو باردار شده بودند بنده خدا چه کارها نکرده بود که من سقط بشم ( البته خودش دلش نمی‌خواسته و به زور مجبور شده بود ،همیشه ازین موضوع ناراحت بودند و خودشونو سرزنش میکردند ) اما خب به فضل الهی من پیروز شدم 💪🥰😂 و شدم ته تغاری خانواده 😌 خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام و عرض ادب خاطره ای که مادرم از دوران نوزادی ام تعریف کرده اند اینه که یه روز زمستانی بسیار سرد اونم زمستان همدان که بسیار سرد می شه ما دی ماه به دنیا اومدیم مادرم می گیه یکی از شما رو گذاشته بودیم تو کیف یکیتون هم بغل باباتون آوردیم خونه 😐😂 (تصور اینکه یه نوزاد داخل کیف باشه برام سخته😬) بعد تو این چند روز اول مادر مریض ما هم مریض شده بودیم می گه دختر عمه اش به یکی از ما دوقلوها که شب رو گریه می کردیم کلی آب کمپوت گیلاس داده😂 ) (چطور آخه به نوزاد چند روزه جرات کرده کمپوت بده😂) فکر کنم اونی که کمپوت دادن بهش من بودم چون الان که مریض بشم به سختی دکتر و دارو راضی می شم برم و با کمپوت حالم خوب می شه شاید باورش سخت باشه ولی اینطوره کمپوت داروی من هس😎✌️ خاطره از دوران نوزادی مادرم زیاد تعریف کرده که بعضی هاش قابل بیان نیس⛔️📛 ولی یکی می گم😂😂 مادرم می گه یروز شما دوقلوها خرابکاری کرده بودید و برادرتون که ۲ سال از شما بزرگتر بود با بیل خرابکاری شما رو جمع کرده بود به اسباب بازی کامیونش می برد بیرون از خونه😂 و...خاطره اینچنینی زیاده 😂 بیا تو مسابقه و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام منم تو یه شب سرد برفی در بهمن ماه و یکی از روستاهای بسیار سرد اردبیل دنیا اومدم اینطور که مامانم و بقیه تعریف میکنن یه دختر چشم آبی با موهای پرپشت و طلایی به خاطر همین اطرافیان خیلی دوستم داشتند و از دیدنم ذوق میکردن . چون نتونستم شیر مادر بخورم و باید شیرخشک میخوردم و سهمیه ای هم بوده همه فامیل و همسایه ها بسیج شده بودن تا اینکه به اندازه کافی شیر داشته باشم و گرسنه نمونم مامان میگه خیلی فضای همدلی خوبی ایجاد شده بود . ( آخر خاطره این بگم که به مرور رنگ چشم و موهام برگشت و الان به قشنگی زمان تولدم نیستم متاسفانه 😁😁😁😁) خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام و صبح بخیر من خاطره ای ک از مادرم خیلی میشنوم و در ظاهر هم برام غم انگیز هست برمیگرده ب داستان تولدم از ابتدای ازدواج تا تولد داداش بزرگه من کار پدرم مشهد نبوده و ایشون در راه تهران تا مشهد در رفت و آمد بودن یکسره ، طبق همین مورد مادر من ۱۰مهر ماه میرن دکتر و مشخص میشه من باید ۲۳مهرماه ب زمین تشریف بیارم و مادرم هم با خاله کوچیکم میرن خونه خودمون تا آخرین کارای مونده رو انجام بدن و آماده ورود من و بابام باشن ولی از اونجایی ک اشتباهاتی رخ داده ، همون شب دچار شرایط اورژانس زایمانی میشن و همسایه عزیزمون ک گشت اتوبوسرانی بودن مادرم رو با ماشین گشت و کنترل میرسونن بیمارستان ، میرن دنبال مادرجونم و من با یک شرایط خیلی اورژانسی با سزارین بدنیا میام ، مامانم واقعا بخاطر سزارین اورژانسی ک بخاطر حفظ جون من تحمل کرده بشدت اذیت شدن تو این سالها حتی همون ابتدای تولدم چون ریزه میزه و کوچولو بودم دکتر خیلی میترسونن ایشون رو و واقعا اذیت میشن بعد ۲۶سال هنوز ک هنوزه گاهی از اینک بدنش رو بخاطر سلامتی من با خطرات بزرگی مواجه کرده ازش ممنونم حالا ک خودم مادر شدم خیلی خوب درک میکنم چقدر اذیت شده و چون شرایط سختایشون رو بعد تولد داداشام بخاطر سزارین دیدم بشدت از سزارین میترسم همیشه بهشون میگم دعام کنین فقط بتونم طبیعی مادر بشم ان شاءالله از همین تریبون مجدد میگم ( مامان مهربونم بابت دردا و اذیت هایی ک تحمل کردی ولی ب من زندگی بخشیدی ممنونتم 😘🌺🥲 کاش بتونم یکم از زحماتت رو جبران کنم ) ان شاءالله ب حق دهه فاطمیه همه مادرامون در پناه چادر مادرسادات س صحیح و سلامت باشند و سایشون رو سر همه خانواده ها مستدام باشه ان شاءالله 🤲🏻😍 خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام گوشیو بردلگاشتمو به مامانم زنگ زدم گفتم خاطره بگه ازبارداری من بغص کردوگفت همیشه بچه های ناخواسته رومیگن خداداد واون چیزی هم که خدامیده ودست تونیست برکته گفت منو نخواسته باردارشده من بچه چهارم بودم وته طغاریم گفت پدرم اصرارداشته من سقط بشم ویک شب که تلویزیون آقای قرائتیو نشون میداده حاج آقا گفتن سقط مثل قتل هست وباید اون دنیا جواب داد پدرم که نمیدونسته اینو به مادرم برگشته وگفته پشیمونم نگهش دار ومادرم خوشحال شده ومن به ونیا اومدم اما باوجود 9ماه وزنم 1کلیو 700بیشتر نبوده وهمه گفتن میمیره ونمیمونه اما من الان 32سالمه وفرزند دوم رو بحمدالله باردارم وبه گفته مادروپدرم من ازدیگر خواهراوبرادرام بیشتر هواشونو دارمو بهشون خدمت میکنم وباعث افتخارشونم اگچون خدامنو بهشون هدیه داده وخودشون نقشی دربارداری من نداشتن هرچند من وظیفه فرزندیمو انجام میدم اینم خاطره من اززبان مادرم دردوران بارداری ونوزادی بیا تو مسابقه و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام مادرشوهرم شکرخدا چندماه بعد عروسی بچه دار شدن ولی بعد گفتن این بچه بره مدرسه و کلاس اول که سخته رو بسلامتی بگذرونه، بشه ۸ سالش بزرگ بشه و کمک دستمونم باشه تا اقدام کنیم برا بعدی... منتهی گفتن ۸ سال من صبر کردم، خداهم گفت حالا من میگم ۸ سال شما صبر کنید! و متاسفانه تا ۸سال بعدش باردار نشدن... انقدر که دیگه ناامید شده بودن... همسرم و خواهرشون ۱۶سال تفاوت سنی دارن💔 همسرم واقعا درد این تنهایی رو کشیدن... خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام و ادب منیری هستم از رشت می خواستم خاطره ام رو بگم . مادرم که من را باردار بود یک روز در حیاط بود که از سقف یک چیزی می افته داخل جیب ایشون اون موقع مانتو ها جیب‌های بزرگی داشت و شروع به حرکت میکنه مادر متوجه میشه مارمولک بوده و چون خیلی از مارمولک میترسیده شروع به پریدن و ناراحتی میکنه زن عموم که اونجا بوده بهش میگه نپر بارداری ولی دست خودش نبوده که بالاخره مارمولک میپره بیرون 😁 من که بدنیا میام در دوران نوجوانی چون میدونستم مامانم از مارمولک می‌ترسه سریع اون رو یا میکشتم یا حتی با دست میگرفتم و اصلا ترسی نداشتم 😊 خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali
سلام خاطره ای که مادرم برایم تعریف کرد خیلی شیرین بود که باتولد من که فرزند چهارم بودم مادرم بعد از بیست وچهارسال توانست مادرش را ملاقات کنه به همین دلیل از به دنیا اومدن من خیلی خوش حال شد التماس دعا یا امام رضا(ع) خاطره بگو و جایزه بگیر 🎁🎊🎁👇 @M68jafary 🌿🌿____________________________ گروه پاتوق مامان اولی‌ها (بیا گفتگو کنیم.)👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 آدرس کانالمون🐣🐥👈 @maman_avali